لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی

بر خلاف نظر استالین، تروتسکیسم در میان کشور‌های اروپای غربی با استقبال زیادی مواجه شد. این نهضت‌ها و احزاب هنوز هم وجود دارند، اما آن‌ها هیچگاه نتوانستند یک انقلاب را سازماندهی کرده و به نتیجه برسانند.

کد خبر : ۸۳۷۸۷
بازدید : ۸۱۷۴
لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
۲۰ اوت، هشتادمین سالروز درگذشت یکی از بزرگترین تئوریسین‌ها و رهبران انقلاب بولشویکی، یعنی "لئون تروتسکی" است. مردی که در طول زندگی پر فراز و نشیب خود، تاثیراتی بر تاریخ مبارزات طبقه کارگر گذاشت.

"لئو داویدوویچ برانشتین" در هفتم نوامبر ۱۸۷۹ در خانواده‌ای یهودی و متمول، چشم به جهان گشود. پدر او از زمین‌داران بزرگ اوکراین بود. موضوعی که تروتسکی در طول زندگی‌اش همیشه از بیان آن دوری می‌جست. عدم وابستگی لئون به سبک زندگی مرفه خانواده‌اش به حدی بود که او حتی پس از مرگ پدر، حاضر به بازگشت و دریافت حق‌الارث خود نشد.
البته این موضوع تا حد زیادی به اعتقادات او وابسته بود. کسی که بعد از لنین بزرگترین تئوریسین شوروی به حساب می‌آمد و یاور اصلی او در پیروزی انقلاب بود.

دوران نوجوانی
نخستین آشنایی تروتسکی با افکار انقلابی، در دوران دبیرستان شکل گرفت. در این دوران او تشکیلاتی کارگری را سازمان می‌دهد که هزاران نفر عضو آن می‌شوند. ۱۸ ساله بود که به اتهام آشوب دستگیر و پس از آن به سیبری تبعید شد.

اما او تبعیدگاه را برای خود به محلی برای تحقیق و آموزش تبدیل کرد. در همان دوران او با اسم مستعار شروع به نوشتن کرد. از اینجا به بعد تروتسکی وارد ساحت ایده‌پردازی شد و قلم به دست گرفت. قلمی که تا پایان عمر آن را زمین ننهاد. طی این مدت لئون سعی کرد تا با حزب سوسیال دموکرات روسیه که زیر نظر لنین و پلخانف بود، ارتباط برقرار کند.

او موفق می‌شود از تبعیدگاه فرار کند و از نام زندانبان خود برای درج در پاسپورت جعلی استفاده کرد. از اینجا به بعد لئون تروتسکی ظهور می‌کند.

رابطه تروتسکی با لنین
در واقع تروتسکی را باید کشف لنین دانست. نخستین دیدار آن‌ها در خانه دوستی در لندن و پس از فرار لئون از تبعید صورت گرفت. پیش از دیدار نخست، لئون تروتسکی نوشته‌های لنین را خواند و به شدت نسبت به جزوه‌های "توسعه سرمایه‌داری در روسیه" و "چه باید کرد؟ " علاقمند بود.

در همان دیدار نخست، لنین به خوبی دریافت که گمشده‌اش را یافته است. تا پیش از شروع انقلاب، تروتسکی و لنین بار‌ها در مورد مسائل ایدئولوژیک و تاکتیک‌های انقلابی با هم بحث داشتند. در مواردی به یکدیگر اتهام زدند و حتی حملات لفظی نیز داشتند. اما به نظر می‌رسد که هر زمان که کار به عملگرایی می‌رسید، لنین هیچ کس را بهتر از تروتسکی نمی‌دانست.

تروتسکی در دومین کنگره حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه، از رقیب لنین حمایت کرد. علیرغم اینکه تا پیش از پیروزی انقلاب اکتبر این دو مشاجرات بسیاری داشتند، اما ارزش و اعتبار تروتسکی برای لنین آنقدر بود که در وصفش چنین گفت: "تروتسکی خیلی وقت است که گفته وحدت با منشویک‌ها غیرممکن است. تروتسکی موضوع را درک کرده و از آن پس هیچ بلشویکی بهتر از او نیست. "

در روز‌های انقلاب و در حالی که لنین بنا به دلایلی پنهان شده بود نامه‌ای می‌نویسد و به نوعی از تروتسکی حمایت می‌کند: "رفقا! با سختگیری در فرمان‌های رفیق تروتسکی آشنا هستم. اما من چنان به صحت، فوریت و ضرورت فرمان صادره‌ی رفیق تروتسکی باور دارم که تماماً از آن حمایت می‌کنم. و. اولیانوف لنین. "

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
تروتسکی و هوادارانش، ۱۹۲۸

تروتسکی در نقش رهبر انقلاب
در سال ۱۹۰۵، پس از تظاهرات مردم که با دستور سرکوب و کشتار معترضان توسط تزار مواجه شد، تروتسکی از مخفیگاه خود بیرون آمد و عنان کار را به دست گرفت. او نخستین دبیرکل شورای کارگران بود. تروتسکی با تسلط خاص خود به سخنوری و کاریزمای بالایی که داشت، نه تنها طبقه کارگر را مجذوب خود کرد، بلکه طبقه متوسط شهری و خرده بورژوا‌ها را نیز با خود همراه کرد.

تروتسکی دو ماه پس از رسیدن به این سمت مجددا دستگیر و تبعید شد. او برای بار دوم نیز، از تبعید گریخت. این بار تروتسکی به صورت رسمی به حزب لنین پیوست و از سوی بلشویک‌ها برای ریاست "کمیته نظامی انقلابی" برگزیده شد.

در آن دوران تروتسکی بر خلاف سایر مارکسیست‌ها که معتقد بودند نخست باید انقلابی بورژوایی در روسیه رخ دهد تا پس از آن کارگران به قدرت برسند، اتحاد تزار و فئودال‌ها را با امپریالیسم جهانی را یک جبهه تلقی می‌کرد و تنها راه برون‌رفت را، برپایی انقلاب توسط کارگران می‌دانست.
از قیام سال ۱۹۰۵، که تروتسکی درآن نقش مهمی داشت، معتقد شد که به‌دلایل وضعیت سیاسی-اجتماعی روسیه، نمی‌توان به انقلاب بورژوازی تکیه کرد. برخی معتقدند که این رویکرد مختص کشور‌هایی است که سرمایه‌داری به اندازه کافی توسعه نیافته است؛ بنابراین تنها طبقه کارگر است که باید هم وظایف بورژوای ملی را به عهده بگیرد و هم وظایف انقلاب سوسیالیستی را.
به این ترتیب، انقلاب مدام در حال گسترش خواهد بود و محدود به یک کشور خاص نخواهد شد. یکی از اختلافات استالین و تروتسکی بر سر همین نظریه بود. استالین معتقد به سوسیالیسم در یک کشور خاص بود.

تروتسکی نام این تئوری خود را "انقلاب دائمی" نامید. او این تئوری را از ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۹ در قالب کتابی تکمیل کرد. گفته می‌شود این نظریه تروتسکی بر لنین تاثیر داشت و پدید آمدن "تز‌های آوریل" لنین را بی‌تاثیر از آن ندانسته‌اند. به این ترتیب، لنین توانست انقلاب فوریه ۱۹۱۷ را به انقلاب اکتبر تبدیل کند.

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
عکس معروفی که لنین در حال سخنرانی است و تروتسکی و کامنوو سمت راست ایستاده‌اند. در دوره استالین آن‌ها از عکس حذف شدند

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
عکس معروفی که در دوره استالین، تصویر تروتسکی و کامنوو حذف شد

تروتسکیسم چیست؟
تروتسکیست‌ها تعاریف استالین و احزاب سوسیال دموکرات کشور‌های غربی را قبول ندارند. آن‌ها معتقدند نظریه تروتسکی بیشترین قرابت را با ایده‌های لنین و مارکس دارد. تروتسکی به ایده "انقلاب مداوم" اعتقاد داشت و معتقد بود که انقلاب نباید متوقف شود.

از منظر او و سایر تروتسکیست‌ها انقلاب دموکراتیک باید برنامه‌ریزی و اجرا شود، اما نهایتا کارگران باید قدرت را در دست بگیرند و دیکتاتوری پرولتاریا را شکل دهند. تروتسکی شخصا معتقد بود جامعه سوسیالیستی تنها زمانی محقق می‌شود که انقلاب‌های سوسیالیستی از حالت منطقه‌ای و کشوری، به یک انقلاب جهانی منجر شود؛ بنابراین تا زمانی که کل کشور‌های بر روی کره زمین به انقلاب نپیوندند، انقلاب به ثمر نرسیده است.

بر خلاف نظر استالین، تروتسکیسم در میان کشور‌های اروپای غربی با استقبال زیادی مواجه شد. این نهضت‌ها و احزاب هنوز هم وجود دارند، اما آن‌ها هیچگاه نتوانستند یک انقلاب را سازماندهی کرده و به نتیجه برسانند.

تروتسکی پس از پیروزی انقلاب
با پیروزی انقلاب اکتبر و پایان جنگ جهانی اول، جنگ داخلی در روسیه آغاز شد. در حالی که نیرو‌های مخالف از حمایت‌های خارجی نیز برخوردار بودند، تروتسکی توانست نیرو‌های بازگشته از جنگ را به کار گیرد. او این بار در قامت بنیان‌گذار "ارتش سرخ" پای به میدان نهاد. ارتشی که چند دهه بعد، به بزرگترین نیروی نظامی جهان تبدیل شد.

جدال تروتسکی و استالین
اما شاید مهمترین شکست تروتسکی در دوران زندگی، از دست دادن جایگاه رهبری حزب پس از لنین بود.

استالین در ۱۹۲۲ به دبیرکلی حزب کمونیست رسید. در حالی که بسیاری تروتسکی را جانشین بلامنازع لنین می‌دانستند، سیاست طور دیگری رقم خورد. استالین علیرغم نفوذ بیشتر تروتسکی، نهایتا توانست زمین بازی را طوری تغییر دهد که امکان بازی برای رقیبش از بین برود. بسیاری از کادر‌های حزب و اعضای تاثیر گذار، با تطمیع یا ارعاب استالین تغییر موضع دادند.

در حالی که گفته می‌شود لنین در نامه‌ای پیش از مرگش، نسبت به اختلاف تروتسکی و استالین هشدار داده بود، و در عین حال به وجوهی از شخصیت استالین اشاره کرده بود که سمت دبیرکلی حزب را برای او مناسب ندانسته بود. تروتسکی که کارآمدی و توانایی رهبری خود را در دوران ارتش سرخ به منصه ظهور رسانده بود و شاید پررنگ‌ترین نقش را در پیروزی انقلاب داشت، حال می‌رفت که از صحنه سیاست شوروی کنار زده شده شود.

استالین در مقابل تئوری انقلاب جهانی تروتسکی، ایده سوسیالیسم در یک کشور را بیان کرد و "تروتسکیسم" را مغایر با ارزش‌های انقلاب دانست. نهایتا در پی سخنرانی تروتسکی علیه استالین که در آن استالین "گورکن انقلاب" نامیده شد، لئون ناچار شد تا کشور را ترک کند و تبعید برود.

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
تروتسکی همراه همسرش وارد مکزیک شد و مورد استقبال، فریدا و ویورا، زوج نقاش مکزیکی قرار گرفت

تروتسکی در تبعید انترناسیونال چهارم را برپا می‌کند
ترکیه نخستین مقصد و مکزیک مقصد نهایی بود. تروتسکی در تبعید عملکرد استالین، احزاب سوسیال دموکرات اروپایی و امکانات حاصل از نتیجه جنگ جهانی را بررسی کرد. او نهایتا به این نتیجه رسید که باید انترناسیونالیسم چهارم را تشکیل دهد.

انترناسیونالیسم در واقع مفهومی است که توسط مارکسیست‌ها استفاده می‌شود. در واقع گردهمایی مارکسیست‌های کشور‌های مختلف جهان برای اتخاذ تصمیمات واحد در جهت حفظ منافع طبقه کارگر. این گردهمایی برگرفته از شعار معروف مانیفست کارل مارکس است که می‌گوید: "کارگران جهان متحد شوید. "

در سال ۱۹۳۵ تروتسکی در مخالفت با استالین و در کتابی با عنوان "به انقلاب خیانت شد"، به نقد ماهیت شوروی می‌پردازد. او معتقد بود که جریان حاکم بر شوروی در راستای منافع خود، منافع کارگران و پرولتاریا را نادیده گرفته است.
وی پیش‌بینی کرد که این سیستم شکست می‌خورد و باید برای یک انقلاب جدید، برنامه‌ریزی کرد. او در سال ۱۹۳۸ و در اطراف پاریس انترناسیونال چهارم را تشکیل می‌دهد و برپایی انقلابی جدید را وظیفه خود می‌داند.

لئون تروتسکی؛ جانشین ناکام و همیشه انقلابی
تروتسکی ضربه‌ی تبر وارد شده بر کاسه سر را تاب نیاورد و زندگی این همیشه انقلابی پایان یافت

ترور، پایان کار تروتسکی
تروتسکی در واپسین سال‌های زندگی خود کتاب‌ها و مقالات بسیاری علیه خائنان به انقلاب نوشت. او خواستار برپایی مجدد سیستم شورایی و دموکراسی چند حزبی بود. تبعید و نگاه از بیرون این فرصت را به تروتسکی داد تا بتواند نتیجه کار و عملکرد خود را ببیند.

به هر صورت ترس استالین از تروتسکی آنچنان است که وجود او در تبعید را نیز بر نمی‌تابد. تروتسکی همچنان تا سال‌های پایانی عمرش آنقدر کاریزماتیک و قدرتمند بود که بتواند کودتا یا انقلابی را رهبری کند.

در مکزیک و در حالی که به نظر می‌رسید تروتسکی در امنیت کامل به سر می‌برد، نیرو‌های جاسوسی شوروی نهایتا توانستند او را ترور کنند.

در ۲۰ اوت ۱۹۴۰ یک نفر که خود را از حامیان و دوستداران تروتسکی معرفی کرده بود، توانست از طرق منشی‌اش به او نزدیک شود. این فرد از تروتسکی خواست تا کتابش را پیش از انتشار بررسی کند. به دلیل ظاهر موجه، محافظان او را بازرسی نکردند.
گفته می‌شود در حالی که تروتسکی سعی داشته تا کتاب او را بخواند، "خایمه رامون مرکادر دل ریو" با نام مستعار جکسون به وسیله یک تیشه از پشت سر به او ضربه می‌زند. با فریاد تروتسکی، همه به داخل اتاق می‌دوند. بر اساس برخی روایات پس از این ماجرا، رامون مرکادر، سعی کرد تا با چاقو خودکشی کند، اما محافظان تروتسکی اجازه این کار را به او ندادند.

در روز تشییع جنازه لئون تروتسکی، نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر از هواداران او حضور داشتند. اگرچه استالین هرگونه نقش در این ترور را تکذیب کرد، اما شواهد نشان می‌دهد که این کار به دستور او صورت گرفته است. قاتل تروتسکی که یک اسپانیایی بود، به ۲۰ سال حبس محکوم شد.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید