راه‌های رهایی از افکار منفی

راه‌های رهایی از افکار منفی

ما احتمالاً بیش از اندازه به تجزیه و تحلیل تجارب معمولی و تعاملاتمان می‌پردازیم و این در حالی است که بسیاری از مشغولیات ذهنی ما، حتی وجود خارجی هم ندارند. بسیاری از مواقع به محض این که اتفاق بدی رخ می‌دهد، ما آن را با اتفاقات بد گذشته پیوند می‌دهیم و شروع به احساس ناراحتی و غم می‌کنیم و شاید همین حالا در مورد بسیاری از مشکلات که احتمال می‌دهیم به نتایج منفی برسد، به خود سخت بگیریم و مضطرب باشیم.

کد خبر : ۸۳۹۶۰
بازدید : ۱۳۷۶
فرادید | افکار منفی آن دسته از افکاری هستند که ارادی یا غیر ارادی به ذهن هجوم می‌آورند و شما را آزار داده و عملکرد زندگیتان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این افکار ممکن است از طریق محیط بیرونی وارد ذهن شوند یا ساخته‌ی ذهن و تخیل خود شما باشند. اما همه ما برای مثبت بودن بیشترین تلاش خود رامی کنیم، ولی گاهی هم الگو‌های منفی فکری باعث نابودی لحظات زیبای زندگیمان می‌شود.

ما ممکن است در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم که باعث نگرانی و تنش ما در زمان حال باشد و این موضوع می‌تواند در آینده به نتایج منفی منجر شود.

ما احتمالاً بیش از اندازه به تجزیه و تحلیل تجارب معمولی و تعاملاتمان می‌پردازیم و این در حالی است که بسیاری از مشغولیات ذهنی ما، حتی وجود خارجی هم ندارند. بسیاری از مواقع به محض این که اتفاق بدی رخ می‌دهد، ما آن را با اتفاقات بد گذشته پیوند می‌دهیم و شروع به احساس ناراحتی و غم می‌کنیم و شاید همین حالا در مورد بسیاری از مشکلات که احتمال می‌دهیم به نتایج منفی برسد، به خود سخت بگیریم و مضطرب باشیم.

اگر شما بسیاری از مواقع خود را در چنین موقعیت‌هایی می‌یابید، به قول روانشناسان؛ "بیش از اندازه متفکر" هستید و این طرز فکر می‌تواند به سلامتی شما آسیب شدید برساند.

روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می‌تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم‌هایی که در استرس و ناامیدی بسر می‌برند، به اضطراب و افسردگی شان منجر خواهد شد.
راه‌های رهایی از افکار منفی؛ علت افکار منفی چیست؟

۱. ترس از آینده

انسان به شکل طبیعی از ناشناخته‌ها می‌ترسد، به همین دلیل از زمان‌های باستان همواره به دنبال پیشگویی و کشف راز‌هایی در آینده بوده است. از کف‌بینی و رصد ستارگان گرفته تا انواع و اقسام فال‌ها و پیشگویی‌ها که البته شکل تکامل‌یافته‌ی این علاقه به آینده‌نگری، منجر به پیشرفت‌هایی در زمینه‌ی پیش‌بینی آب و هوا و… نیز شده است. اما گذشته از اینها، ترس از آینده گاهی زندگی روزمره‌ی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و منجر به ایجاد افکار منفی می‌شود. این دلشوره از آنچه در دو ساعت دیگر در جلسه‌ی کاری رخ خواهد داد، شروع می‌شود و تا اندیشیدن به سال‌های دورتر ادامه پیدا می‌کند. ترس از آینده واقعا بیهوده و غیرمنطقی است. ترس از آنچه که هنوز رخ نداده است یا شکست‌هایی که نیامده، خوشی‌های فعلی و لحظات کنونی ما را از بین می‌برد.

یکی از بهترین روش‌ها برای مقابله با ترس از آینده و دور کردن افکار منفی ناشی از آن، برنامه‌ریزی است. وقتی برنامه‌ریزی نداشته باشیم، دلهره به سراغ‌مان می‌آید. برنامه‌ای گام به گام و مشخص، دورنمای خوبی از آنچه پیش روی است در اختیار ما می‌گذارد. برنامه‌ریزی را با چشم‌اندازی کوتاه‌مدت شروع کنید و بعد از اینکه در این زمینه حرفه‌ای شدید، برنامه‌ریزی روی اهداف بلندمدت را شروع کنید.

۲. اضطراب زمان حال

اگر جلوی افکار منفی را نگیریم، همواره نگران و مضطرب خواهیم بود. «وای زیر گازو خاموش کردم یا نه؟»، «در کاملا قفل شد یا نه؟» و هزار نگرانی ریز و درشت دیگر. نگرانی حالتی از ترس توسعه‌یافته است. ترس از اینکه چیز مهمی را فراموش کرده باشیم. نگرانی در دنیای امروز با سرعت بالای زندگی همواره برای حضور در زندگی ما کمین کرده است. نگرانی و تشویش از دیوار‌های نازک ترس عبور می‌کنند و به سادگی، چون بختکی سیاه، شادی و نشاط و سلامت ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.


ساده‌ترین راه مقابله با نگرانی‌های ریز و درشتی که حال ما را خراب می‌کنند و خوشی‌های لحظه‌ای‌مان را نابود می‌کنند، اولویت‌بندی کار‌ها است. قبل از برنامه‌ریزی که در قسمت قبلی شرح داده شد، باید کار‌ها را به ترتیب ارجحیت، اولویت‌بندی کنیم. مثلا خانواده‌ها با تهیه‌ی فهرستی از کار‌های روزانه و تقسیم کار می‌توانند برنامه‌ای منظم داشته باشند. همکاری به ویژه میان اعضای خانواده به کاهش فشار مسئولیت‌ها کمک می‌کند و از اضطراب مسئولیت‌های مختلف می‌کاهد.

۳. شرم و پشیمانی از گذشته

در کارنامه‌ی زندگیِ همه‌ی ما مواردی وجود دارد که نمی‌توان به آن‌ها افتخار کرد. کار‌هایی که از انجام آن‌ها شرمنده و پشیمانیم. این لکه‌های ننگ و نقاط تاریک، گاهی حاصل اقدامات بی‌برنامه‌ی ما یا اتفاقاتی خارج از کنترل ما هستند. باید پذیرفت که هیچ‌کس کامل نیست و همه اشتباه می‌کنند. هرقدر هم اشتباهات ما بزرگ باشند، گذشته‌ها گذشته است و فکر کردن به آن تنها حال ما را خراب می‌کند.
باید از اشتباهات درس بگیریم، اما نگذاریم کنترل زندگی ما را به دست بگیرند. هیچ‌چیز و هیچ‌کس به جز خدا، کامل و بی‌نقص نیست، پس چرا از خود انتظارات بی‌جا داشته باشیم و بیهوده زندگی را به کام خودمان تلخ کنیم؟ باید به اشتباهات‌مان فکر کنیم و ببینیم به جای آن چه می‌شد کرد که نکردیم؟ بعد از آنکه گذشته را تجزیه و تحلیل کردیم، باید پرونده‌اش را ببندیم و برگ جدیدی از زندگی را ورق بزنیم. نمی‌توان گذشته را تغییر داد، اما می‌توان از آن عبرت گرفت. با غصه خوردن گذشته باز نمی‌گردد. اگر افرادی موجب این اشتباهات شما می‌شوند و در واقع با انرژی منفی سد راه شما یا راهنمایان نامناسبی هستند، آن‌ها را از زندگی خود حذف کنید. اگر رفتار‌های شما این اشتباهات را شکل می‌دهند، خود را تغییر بدهید. برای تکامل و بهبود رفتار و روابط خود تلاش کنید، اما خود را سرزنش نکنید.

بعضی روز‌ها زندگی سخت‌تر می‌گذرد، در بعضی شرایط زندگی تلخ می‌شود، اما غم و سختی دائمی نیست. همان‌طور که شادی و خوشی نیز همیشگی نیست. اشک‌ها و لبخند‌ها اجزای جدانشدنیِ زندگی ما هستند. تنها خود ما هستیم که می‌توانیم با دید درست و مدیریت لحظات‌مان معنای درستی به آن‌ها بدهیم، رشد کنیم، تجربه کنیم و از فرصت شیرین زندگی کردن بهره‌مند بشویم.
۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    بلایی که سر ما اومده بخاطر پارتی نداشتن که با تحقیر و بی احترامی و بی هویتی همراه شده و آدم را به پوچی و بی تفاوتی میرساند سر این نویسنده بیاد ببینیم بازم این طوری توصیه میکنه!!!!!!!!!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید