فیلم "بنفشه آفریقایی"؛ جذاب و غافلگیرکننده؟!
آنچه برای شکو اهمیت دارد کارِ درست است کاری که به آن باور و اعتقاد دارد، نه از قضاوت شدن واهمهای دارد و نه احساساتش مانع از آن میشوند تا نتواند تصمیم درست را بگیرد.
کد خبر :
۸۵۶۳۹
بازدید :
۸۸۵
گلاره محمدی | شاید عدهای تصور میکردند پس از موانع بسیاری که برای اولین فیلم مونا زندی حقیقی یعنی «عصر جمعه» ایجاد کردند و به فیلمی که علیرغم نمایش در جشنواره و دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، اجازه اکران عمومی ندادند، فیلم دوم این کارگردان فیلمی خنثی است یا از حساسیت ویژهای برخوردار نیست که اینگونه نشد.
زندی با دست گذاشتن روی موضوعی انسانی - اخلاقی موقعیت زنی را به تصویر میکشد که عرف، سنت و سایر قواعد دست و پاگیر در جامعه ما (خصوصاً محیط محدود و بسته یک شهرستان) در تصمیمی که میگیرد خللی ایجاد نمیکند و در یک کلام به خاطر حرف مردم، از باور خود دست نمیکشد.
داستان یک خطی فیلم جذاب و غافلگیرکننده است؛ شکو (فاطمه معتمدآریا) تصمیم گرفته همسر سابقش فریدون (رضا بابک) را از خانه سالمندان به خانه همسر فعلی اش (سعید آقاخانی) بیاورد و هرسه با هم زندگی کنند.
داستان یک خطی فیلم جذاب و غافلگیرکننده است؛ شکو (فاطمه معتمدآریا) تصمیم گرفته همسر سابقش فریدون (رضا بابک) را از خانه سالمندان به خانه همسر فعلی اش (سعید آقاخانی) بیاورد و هرسه با هم زندگی کنند.
این موقعیت که به خودیِ خود حساس و سئوال برانگیز است چگونه باید نمایش داده شود که هم درونمایه ملتهبش را حفظ کند و هم به دام خودسانسوری و محافظه کاری نیفتد؟ اینجاست که سویه اخلاقی فیلم خود را نشان میدهد و کُنِشِ شخصیت محوری شکو در مواجهه با رفتاری که فرزندانش با پدرشان داشته اند، تاثیرگذار جلوه میکند.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. با اینکه شکو و رضا توافق کرده اند که فریدون با آنها زندگی کند، اما این همزیستی از حرف تا عمل با چالشهای متعددی روبروست؛ زنده شدن رگههایی از عشق دیرین (یا عشق میانسالی) میان فریدون و شکو و در ادامه حسادت یا عدم تاب آوری این احساسات از سوی رضا، طبیعی و اجتناب ناپذیر است و در این مسیر شکو نه تنها از تصمیمش پشیمان نیست که تلاش میکند از یکسو گذشته را با بیان کردن حقایقی ترمیم کرده و رابطه حال حاضر را با رضا را نیز تقویت کند.
آنچه برای شکو اهمیت دارد کارِ درست است کاری که به آن باور و اعتقاد دارد، نه از قضاوت شدن واهمهای دارد و نه احساساتش مانع از آن میشوند تا نتواند تصمیم درست را بگیرد. (به صحنه مواجهه شکو با نوه اش در مراسم خاکسپاری فریدون دقت کنید با آنکه درجایی بیقرار دیدن او بوده و برایش هدیه خریده، ولی تلاش میکند اندازه نگه دارد و در عین ابراز علاقه کردن ذرهای از اقتدارش مخدوش نشود)
حضور رضا بابک بعد از سالها بر پرده سینما ارزشمند است و این حسرت را برای مخاطب به همراه دارد که چرا سینمای ایران آنطور که باید و شاید قدرش را ندانسته، سعید آقاخانی باز هم در نقشی جدی خوش درخشیده و فراز و فرودها و درگیریهای شخصیتی پیچیده را با قدرت به نمایش گذاشته و فاطمه معتمدآریا که حقیقتاً هیچ جایگزینی برایش نمیتوان تصور کرد، کسی که عاشق است، منفعل نیست، مسیرش را خودش انتخاب میکند و تلاش میکند همیشه سمتِ درستِ انتخابها بایستد و پای تصمیمی که گرفته میایستد.
در کنار همه آنچه به اجمال گفته شد، نمیتوان از موسیقیِ همراه و درعین حال تاثیرگذار پیمان پزدانیان و فیلمبرداری بی نقص فرهاد صبا سخن نگفت، چراکه این دو مولفه در ایجاد ارتباطی ناگسستنی میان فیلم و تماشاگر نقش ویژهای را ایفا کرده اند.
منبع: سینما سینما
۰