احمد پارسا به عنوان پدر دانش گیاهشناسی نوین ایران محسوب میشود که بیش از ۶۰ سال از عمر خود را به تحقیق و تفحص درباره طبعیت ایران اختصاص داد و موزه علوم طبیعی را تاسیس کرد.
من از سرنوشت موزه تاریخ طبیعی خودم بسیار ناراحتم. آن کلکسیون معظم زمین شناسی (فسیل و سنگ) و جانورشناسی و گیاه شناسی چه شد؟ من از هر نمونه گیاهان ایرانی، یکی یا چند تا داشتم که در «کیو» به دقت نامگذاری کرده بودم.
گویا سرنوشت همه کلکسیونها را به دست و عهده چند نفر بی اطلاع و مغرض داده بودند؛ این بخشی از نامه احمد پارسا به احمد قهرمان از شاگردان خود است که نشان از دغدغه مندی این استاد رشته گیاه شناسی میدهد.
تولد و تحصیلات
احمد پارسا در ۲۰ تیر ۱۲۸۶ خورشیدی در تراران تفرش به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان هدایت تهران و دوره اول دبیرستان را در مدرسه آلیانس به پایان رساند. پس از اتمام دوره دوم متوسطه در دارالمعلمین متوسطه به تحصیل علوم طبیعی در دارالمعلمین عالی تهران و پس از آن دانشگاه رن و پوآتیه فرانسه پرداخت و پس از دریافت دکتری گیاه شناسی از فرانسه به ایران بازگشت.
تدریس و پژوهش
پارسا در ۱۳۱۴ خورشیدی ابتدا در سمت دانشیار علوم طبیعی و پس از آن در مقام استاد گیاه شناسی دانشکده علوم دانشسرای عالی استخدام شد و در نخستین مرحله پژوهشی خود به جمع آوری نمونههای گیاهی تفرش پرداخت و پس از آن به همراه بعضی از شاگردانش نمونههای دیگر نقاط ایران را گردآوری کرد.
وی در فاصله سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۹ خورشیدی نخستین فلور مستقل ایران را به نام فلور «دولیران» به زبان فرانسه تألیف کرد که در پنج جلد و بیش از هفت هزار صفحه از طرف وزارت فرهنگ منتشر شد.
اگرچه کار تحقیق و پژوهش در آن زمان بسیار سخت بود، اما این استاد دانشگاه با صبر و حوصله و تحمل مشقتهای بسیار تألیف این فلور را به پایان رساند. در همان زمان فلور بسیاری از کشورهای ما را خارجیها مینوشتند.
حتی پیش از آن نیز، اتریشیها و آلمانی ها، فلور ایران را جمع آوری میکردند. گونههای گیاهی ایران، گاه از طریق تاجران اروپایی به این کشورها منتقل میشد و بعد، از موزههای این کشورها سر درمی آورد و پارسا در آن شرایط حس میکرد که باید کاری کند و آن را تالیف کرد.
قدرت الله پارسا از خویشاوندان احمد پارسا در مورد نوشتن فلور ایران میگوید: «در حدود سال ۱۳۲۷ که من در دوره دبیرستان تحصیل میکردم، ایشان در فصل تابستان به تفرش آمده و سرگرم نمونه برداری و تحقیق در ارتباط با گیاهان کوههای منطقه میشد.
وی روزانه ۱۰ ساعت از وقت خود را به نوشتن کتاب به زبان فرانسه سپری میکرد و نوشتههای خود را به صورت مستمر، برای چاپ مجموعه کتاب «فلورایران» به تهران و وزارت فرهنگ میفرستاد. این مجموعه سرانجام در سال ۱۳۲۹ به پایان رسید و چاپ شد.
پارسا علاوه بر این پژوهش، به بررسی گیاهان کشورهای دیگر نیز میپرداخت و تحقیق بر روی گیاهان ایران را تا سالها ادامه داد. به طوری که بعدها پنج جلد کتاب به عنوان متمم کتاب «فلور ایران» منتشر کرد. همچنین در اواخر عمر، بار دیگر در کتابهای خود، تجدید نظر کرد و نسخه جدیدی از آن را با کمک زین العابدین ملکی شاگرد خود تهیه کرد.
احمد قهرمان از شاگردان او درباره کار بزرگ وی میگوید: «اگر به دورانی که استاد پارسا، کارهای تحقیقاتی علمی و پایهای خود را برای تالیف کتاب فلور ایران آغاز کرد توجه کنیم، متوجه میشویم که آغاز این کار بزرگ با چه دشواریها و مشکلاتی همراه بود و نگارش آن تا چه اندازه به صبر و حوصله، پشتکار و تحمل نیاز داشت.
با توجه به این واقعیت که فلورهای کشورهایی، چون عراق و ترکیه، همگی توسط دانشمندان اروپایی تهیه شده است، ارزش کار استاد پارسا بیشتر نمایان میشود.»
این استاد گیاه شناسی توانست در بررسیهای خود در خارج و داخل کشور، ترادف گیاه شناختی بسیاری از گونههای گیاهی را نشان دهد و از تکرار آن، جلوگیری کند. چرا که نمونههای گیاهان ایران را گیاه شناسان و پژوهشگران اروپایی در مدت حدود ۲ سده و نیم از نواحی مختلف گرد آورده و بی توجه به کارهای دیگران مستقلاً بررسی و نامگذاری کرده بودند و از این رو نامهای علمی مترادف بسیاری در نوشتههای گیاه شناختی اروپاییان بود که گمراه کننده بود.
از راست به چپ: دکتر احمد پارسا، پروفسور هانری ماسه، دکتر علی اکبر سیاسی، مهندس اشراقی و مجتبی مینوی در جشن هزاره ابن سینا (تهران، ۱۳۳۳)
تاسیس موزه طبیعی ایران
پارسا در ۱۳۲۴ خورشیدی موزه علوم طبیعی را با بودجه وزارت فرهنگ در قسمتی از ساختمان بزرگ دبستان حکیم نظامی سابق (واقع در مقابل موزه ایران باستان) تأسیس کرد و گیاهان گردآوری شده را به منظور تأسیس «هربیه ملی» به آن موزه انتقال داد و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی ایران» را بنیان گذاشت.
در ۱۳۳۳ خورشیدی وزارت فرهنگ به علت تفکیک بودجه اش از بودجه دانشگاه، بودجه این موزه را قطع و نیاز خود را به محل آن اعلام کرد و هرباریوم و اشیای موزه به ناچار به ساختمان دانشکده علوم دانشگاه تهران منتقل شد.
با مأموریت دکتر پارسا در ۱۳۳۵ خورشیدی به آمریکا، سرپرستی موزه به «علی زرگری» واگذار شد و سپس در همان سال، با تأسیس «مؤسسه مطالعات مناطق خشک» در دانشگاه تهران، گیاهان این موزه به این مؤسسه منتقل شد که متأسفانه از آن سنگها و فسیلها دیگر اطلاعی در دست نیست و به این ترتیب، نام «هرباریوم موزه علوم طبیعی» از میان رفت.
زرگری مسوولیت هرباریوم مؤسسه مطالعات مناطق خشک را تا سال ۱۳۴۰ به عهده داشت. با انحلال این مؤسسه، گیاهان هرباریوم آن به دانشسرای عالی انتقال یافت و پس از آن «دکتر گل گلاب» این نمونهها را به دانشکده داروسازی انتقال داد.
احمد قهرمان در این باره میگوید: «یادم میآید که با دکتر شیبانی رییس وقت دانشگاه تهران رفتیم پیش ایشان و گفتیم که این نمونهها را پس بدهند، اما کارمندهایشان را به ما دادند و در حالی که ما با تورم نیروی کار مواجه بودیم، گیاهان هنوز همان جا بود.
بعد از انقلاب هم، خیلی سعی کردیم که آنها را پس بگیریم، اما نشد». به این ترتیب «هر باریوم» پروفسور پارسا که تقریباً حاوی همه این گیاهان در فلور ایران بود در این دست به دست شدنها از بین رفت.
تالیفات
احمد پارسا دارای مقالات بسیاری در مورد فلور ایران در مجلات بین المللی به خصوص در نشریه علمی گیاه شناسی «کیو» لندن است. از تألیفات او به زبان فارسی میتوان ۲ جلد کتاب گیاهان شمال ایران، کتاب دارونامه، کتاب اندام شناسی گیاهان، سه جلد کتاب تیره شناسی یا تاگزونومی گیاهان آوندی نام برد.
همچنین کتاب ۱۰ جلدی Flord de Liran به زبان فرانسوی، کتاب سه جلدی Flora of Iran به انگلیسی، گزارش مطالعات و بررسیهای جامعه عشایری فارس (در ۲ جلد)، نباتات ایران، تاریخ طبیعی، تیره شناسی (در ۲ جلد)، فلور ایران از نوشتههای پارسا هستند.
درگذشت
سرانجام پدر گیاه شناسی ایران در خرداد ۱۳۷۶ خورشیدی در ۹۰ سالگی و در حالی که هنوز به حرفه اش، سرزمینش و آثارش عشق میورزید، با طبیعت و هر آنچه داشت وداع کرد و چشم از جهان فروبست.