احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم

احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم

دین دایال، کارگر مرده‌سوزی در بارابانکی در اوتار پرادش، در سایه سقف سیمانی مرده‌سوزخانه نشسته است.

کد خبر : ۹۵۳۷۸
بازدید : ۳۸۰۱
فرادید | دین دایال ورما در طول عمر کاری‌اش هرگز بیشتر از امسال مرده نسوزانده است. این کارگر ۵۵‌ساله که ۶‌سال گذشته را در مرده‌سوزخانه شهر بارابانکی کار کرده، درحالیکه زیر سایه سقف سیمانیِ مرده‌سوزخانه استراحت می‌کند، با لبخندی یک‌وری، می‌گوید: «امروز مرده نیاوردند. یعنی کووید ۱۹ تمام شده یا مرده‌هایشان را به یک مرده‌سوزخانه دیگر برده‌اند؟»

به گزارش فرادید، در هند سوزاندنِ مردگان بروی تل‌های چوب همواره بخش مهمی از مراسم مفصلِ احترام به مردگان بوده است؛ اما این روز‌ها به دلیل موج دوم کووید ۱۹ و انباشته شدنِ اجساد، تقریباً دیگر مراسمی برگزار نمی‌شود.
دین دایال درهمان‌حال که منتظر است برایش کار بیاورند، دود سیگار بیدی‌اش - سیگار کوچکی که با دانه‌های تنباکو پر شده و به کمک یک رشته در برگی محکم پیچیده شده است - را به درون حلقش فرو می‌دهد.

«من به شمارش اجساد ادامه ندادم، اما در ماه‌های آوریل و مه، هر روز از ساعت ۵‌صبح تا نیمه‌شب کار می‌کردم. فکر می‌کنم که فقط در ماه آوریل بیشتر از ۱۰۰‌تل هیزم را روشن کرده‌ام. آوردن مردگان به این مرده‌سوزخانه تمامی نداشت. قبل از موج دوم کووید هر هفته ۳ تا ۴‌مرده به این مرده‌سوزخانه می‌آوردند.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
مرده‌سوزخانه بارابانکی.

دین دایال تنها فردی است که هنوز در این مرده‌سوزخانه مشغول کار کردن است. به او یک خانه ۲‌اتاق‌خوابه در داخل محوطه داده‌اند. او در اینجا با ۳‌فرزندش زندگی می‌کند. دختر بزرگ‌ترش، سونی، ۱۴‌ساله است و در طی روز از ۲‌برادر کوچک‌ترش مراقبت می‌کند. همسر دین به خانه‌شان که در روستایی با ۴۸‌کیلومتر فاصله از مرده‌سوز‌خانه قرار دارد، برگشته و در آنجا با ۴‌فرزند دیگرشان زندگی می‌کند.

دین ۴‌ماه است که به دلیل ترس از انتقال ویروس کرونا نتوانسته به دیدار خانواده‌اش برود.

مرده‌سوزخانه آنقدر شلوغ شده که دین دایال می‌گوید دیگر منتظر نمی‌ماند مأموران شهرداری هر روز صبح بیایند و محوطه را تمیز کنند. او خودش این کار را انجام می‌دهد تا خانواده‌ها دیگر مجبور نباشند منتظر بمانند.
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
داخل خانه دین دایال در محوطه مرده‌سوزخانه.

او می‌گوید: «طی ۲‌ماه گذشته آنقدر حجم کار زیاد شده که دیگر عادت کرده‌ام صبح زود بیدار شوم. احساس خوبی ندارم ببینم که مردم با یک جسد منتظر هستند تا مرده‌سوزخانه آماده شود.»

ایالت اوتار پرادش که از برزیل پرجمعیت‌تر است، بیشتر از هر جای دیگر در هند از همه‌گیری متأثر شد و مردم در این ایالت با کمبود اکسیژن، تخت خالی بیمارستان و مراقبت‌های بهداشتی مواجه هستند. در این ایالت بیشتر از ۲۰۷۸۷ نفر جان خود را از دست داده‌اند و هزاران مرگ نیز رخ داده که به دلیل فقدان تست صحیح کووید گزارش نشده است. از سوم ماه ژوئن هند ۳۳۳۷۸۷ مرگ در اثر کرونا ثبت کرده است.

خانواده‌ها از لمس اجساد خودداری می‌کنند
دین دایال می‌گوید مراسم مرده‌سوزی که زمانی بسیار قابل احترام بود این روز‌ها به دلیل همه‌گیری تغییر اساسی کرده است. پیش‌از‌این، مرده‌سوزی یکی از مراسم مهم فرهنگی در مذهب هندو بود. مردم در گروه‌های بزرگ می‌آمدند تا قبل از آنکه اجساد به تل آتش سپرده و سوزانده شوند، به مردگان ادای احترام کنند. برطبق آیین هندو: «درست همانطور که لباس‌های کهنه دور انداخته می‌شوند و لباس‌های نو بر تن می‌شوند، روح نیز بدن را بعد از مرگ ترک می‌کند و وارد جسمی جدید می‌شود.»

هندو‌ها باور دارند که سوزاندن جسد و ازبین‌بردنِ آن، به روحی که از بدن خارج شده کمک می‌کند تا از هر نوع وابستگی و دلبستگی احتمالی به بدنش عبور کند.

دین دایال می‌گوید: «پیش‌از‌این، مراسم مرده‌سوزی با نهایت احترام برگزار می‌شد، اما حالا برای بسیاری از خانواده‌ها تبدیل به عذاب شده است. در بسیاری از موارد، مراسم عزاداری آنقدر کوچک شده که آن‌ها فقط می‌خواهند از شر جسد خلاص شوند، زیرا می‌ترسند که ویروس بگیرند.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
دختر دین دایال به دست او روغن می‌مالد.

او می‌گوید: «در بسیاری مواقع خانواده‌ها از لمس جسد خودداری می‌کنند و در بسیاری موارد اعضای خانواده اصرار دارند که فقط صورت متوفا را نشان‌شان دهم تا بتوانند قبل از سوزاندنش به او ادای احترام کنند.»

دین دایال هرگز تست کووید نداده و واکسن نزده است. او هیچ ابزار محافظتی‌ای ندارد. تنها چیزی که از طرف شهرداری، که بر مراسم مرده‌سوزی نظارت می‌کند، به او داده شده یک «کیت پیشگیری از کرونا» شامل قرص‌های ویتامین ث، قرص روی و یک قرص ضدانگل است که نیاز ۵‌روزش را رفع کند.

او می‌گوید: «من به حرف همه گوش می‌دهم. ماسک و دستکش می‌پوشم و از ژل بهداشتی استفاده می‌کنم. اما می‌دانم که کافی نیست، اما گزینه دیگری نیست.»

دین دایال برای سوزاندن هر مرده در حدود ۷‌دلار می‌گیرد و از خانواده متوفا می‌خواهد که برایش وسائل بهداشتی مانند ماسک و دستکش تهیه کنند.
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
دین دایال به همراه ۳‌فرزندش در خانه ۲‌اتاق‌خوابه‌شان در محوطه مرده‌سوزخانه.

خانواده او از شغل او می‌ترسد. او هر زمانی که ممکن باشد با خانواده‌اش تلفنی صحبت می‌کند. او می‌گوید: «خانواده ما ۹‌نفری است و همه از کووید می‌ترسند. آن‌ها مدام از من می‌خواهند که این شغل را رها کنم، اما اگر من تل آتش را روشن نکنم، چه کسی این کار را خواهد کرد و آن‌وقت من خودم چه کار باید بکنم؟ تنها کاری که من بلدم همین است. اگر انجامش ندم، چطور باید شکم خانواده‌ام را سیر کنم؟»

«من تلاش می‌کنم که احتیاط کنم و خودم را از آلودگی دور نگه دارم، اما این شغل بسیار خطرناک است. من این کار را انجام می‌دهم، چون می‌خواهم با هر یک نفر مرده با احترام رفتار شود؛ درغیراینصورت وقتی بمیرم نمی‌توانم با خدا مواجه شوم.»

او شب‌ها گریه می‌کند
دختر ۱۴‌ساله دین دایال، سونی، می‌گوید که بقیه خانواده که در روستا زندگی می‌کنند فقط درصورتی به او اجازه می‌دهند خانواده را ببنید که ۴‌روز از آخرین تماسش با مردگان گذشته باشد. پس این کار عملاً ممکن نیست.

سونی می‌گوید که پدرش با آن‌ها تماس ندارد... بیرون می‌خوابد، از دستشویی بیرون استفاده می‌کند و غذایش را بیرون می‌خورد و با آن‌ها بازی نمی‌کند.

«دیده‌ام که شب‌ها گریه می‌کند، اما هرگز دلیل این کار را نمی‌گوید. می‌دانم که او دلش برای‌مان تنگ می‌شود و ما هم دلمان برایش تنگ می‌شود. ماه‌ها از آخرین‌باری که ما با هم بیرون و به بازار رفتیم می‌گذرد. دلمان برای قصه‌های قبل‌از‌خواب که برایمان تعریف می‌کرد تنگ شده است.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم

سونی تلاش می‌کند در غیاب پدرش از برادرانش مراقبت کند، اما کار آسانی نیست. یکی از آن‌ها- سانی که ۶ سال دارد - وقت بازی مچ دستش را شکسته است.

در خانه روستایی‌شان، همسر و دختر بزرگتر دین دایال به عنوان خدمتکار در خانه‌ها کار می‌کنند و هر ماه ۱۳۰‌دلار درآمد دارند. آن‌ها می‌گویند این مقدار برای سیر کردن خانواده کافی است. خانه به سیستم گاز وصل نیست و مجبور است روی اجاق چوبی آشپزی کند.

سونی می‌گوید: «تلاش کردیم پدرمان را متقاعد کنیم که به خانه روستایی بگردد، اما او نمی‌پذیرد. او به ما گوش نمی‌دهد و با اینکه می‌داند هر روز بسیاری از کووید می‌میرند به کارش ادامه می‌دهد.» «پدرم قبلاً مشکل کبد داشته و ما بسیار نگرانش هستیم.»

من باید کار روحانیون مذهبی را انجام دهم
در بِلای گات، در حاشیه رودخانه مقدس گنگ در بلای، در ایالت اوتار پرادش، آنکیت دوییودی با تلفن صحبت می‌کند و به فردی که آنسوی خط است تأکید می‌کند اگر می‌خواهند که او مراسم مرده‌سوزی را انجام دهد باید جسد را به خوبی در کیسه پلاستیکی بپیچانند.

این روز‌ها که برخی روحانیون مذهبی از ترس بیماری به مراسم نظارت ندارند، این کارگر مرده‌سوزی که ۲۳‌سال دارد وظایف آن‌ها را نیز انجام می‌دهد. اگرچه او روحانی نیست و در این زمینه آموزشی ندیده است، اما قبل از سوزاندن اجساد سرود مذهبی را قرائت می‌کند.
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
آنکیت، کارگر ۲۳‌ساله مرده‌سوزخانه در بلای.

او می‌گوید: «بسیاری از مردم دارند میمیرند و، چون تست کووید انجام نمی‌شود هیچ‌کس علت آن را نمی‌داند. ممکن است علت این همه مرگ کووید باشد برای همین من از هر کسی که مرده می‌آورد می‌خواهم که خوب در پلاستیک آن‌ها را بپیچاند.»

در روز‌های عادی این مکان - رودخانه گنگ- مقدس‌ترین مکان در هند است. خانواده‌ها بعد از سوزاندن اجساد مردگان‌شان خاکستر آن‌ها را به رودخانه گنگ می‌ریزند، زیرا باور دارند که رودخانه روح مردگان را تطهیر می‌کند.

آنکیت می‌گوید حالا به دلیل اینکه مرده‌سوزخانه‌ها نمی‌توانند از عهده حجم بالای مردگان بربیایند، تعداد بیشتری از خانواده‌ها مرده‌های خود را دفن می‌کنند - آیینی که زمانی در مذهب هندو ناپذیرفتنی بود.
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
خاکستر مردگان در درون ظروف سفالی به درختی در مرده‌سوزخانه‌ای در بلای آویخته شده‌اند.

او می‌گوید هیچ راه دیگری نیست. مرده‌سوزخانه‌ها پر است و مردم مجبورند به سرعت از شر اجساد خلاص شوند، زیرا خطر ابتلا به بیماری وجود دارد و مردم به هم انگ می‌زنند که مرده‌شان کووید گرفته بوده است.
آنکیت می‌گوید: «کووید خیلی چیز‌ها را تغییر داده است. مردم اکنون می‌خواهند که مردگان‌شان اگر امکان سوزانده شدن ندارند، به سرعت دفن شوند. دلایل پشت این درخواست هم فقر است و هم بیماری کووید.»

«قبل از همه‌گیری، ۱۰ تا ۱۲ مرده‌سوزی هر هفته انجام می‌شد، اما در ماه‌های آوریل و مه من حداقل ۲۵‌مرده‌سوزی در هفته داشتم و هرگز در زندگی این تعداد مرده ندیده بودم. از خدا می‌خواهم که دیگر همچین موقعیتی را به ما نشان ندهد.»

هر روز برای آنکیت مثل روز‌های قبل است. «هر روز ساعت ۵‌ونیم صبح بیدار می‌شوم و تا ساعت ۶ به رودخانه می‌رسم. تمام روز را آنجا هستم و هر چیزی که مردم برای مردگان خیرات می‌کنند را در کنار آن‌ها می‌خورم. درغیراینصورت خیاری، هندوانه‌ای یا چیز‌های دیگری که در کنار رودخانه می‌روید را برای غذا خریداری می‌کنم.»

«قبل از همه‌گیری برای ناهار با دوچرخه به خانه می‌آمدم، اما الان اوضاع متفاوت است. من خودم را ایزوله کرده‌ام که برای خانواده خطری نداشته باشم. والدینم حالا سن‌شان بالاتر رفته و برایشان نگران هستم. من وسائلم را از خانواده جدا کرده‌ام و شام را بیرون می‌خورم.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
مرده‌ای در حال سوختن در حاشیه رودخانه گنگ

مرده‌سوزی در خانواده آنکیت یک شغل موروثی است. آن‌ها بیشتر از ۵‌دهه است که به این کسب‌وکار اشتغال دارند. آن‌ها زبان سانسکریت را خوانده‌اند تا بتوانند با آیین مرده‌سوزی در مذهب هندو آشنا شوند.

آنکیت می‌گوید قبلاً بعد از کار زندگی شلوغی داشتم، اما حالا حتی نمی‌توانم دوستانم را ببینم یا کریکت بازی کنم. «تن‌ها کاری که می‌کنم سوزاندن مردگان، خوردن، خوابیدن و تکرار همین روند است. این کار من طی ۲‌ماه گذشته بوده و هیچ اتفاق تازه‌ای برایم نیفتاده است.»

«تنها چیزی که این روز‌ها نگرانش هستم ذخیره ماسک و ژل بهداشتی است، زیرا این‌ها تنها چیز‌هایی هستند که قرار است از من در برابر کووید محافظت کنند و اگر من ایمن باشم خانواده‌ام هم ایمن خواهد بود.»

«من پیش‌از‌این عادت داشتم که پا‌های والدینم را ماساژ دهم، اما اکنون فاصله اجتماعی را رعایت می‌کنم و پدرم را فقط وقتی می‌بینم که صبح‌ها برایم چای می‌آورد. خیلی موقعیت غم‌انگیزی است. بدون خانواده زندگی معنا ندارد و این همه‌گیری هم تمام نمی‌شود... اگر اینطور نشود من یا افسردگی می‌گیرم یا از قرنطینه خواهم مرد.»

احساس کرکسی را دارم که از مردگان تغذیه می‌کند
مزیت این کار برای آنکیت آن است که به عنوان تنها نان‌آور خانه درآمد خوبی دارد. دستمزد ۷‌دلار برای هر مرده به ۲۸‌دلار افزایش یافته، اما خانواده از این وضعیت خشنود نیست.

پدر ۵۰‌ساله آنکیت، ویپین بیهاری، می‌گوید: «مرده‌سوزی یک کسب‌وکار خانوادگی بوده، اما اکنون احساس می‌کنم یک کرکس هستم که از اجساد تغذیه می‌کند. من هرگز این حجم از مردگان را در زندگی‌ام ندیده بودم و پسرم در چنین وضعیت رقت‌باری کار می‌کند. خانواده ما هرگز به تغییر شغل خانوادگی فکر نکرده بود، اما اکنون فکر می‌کنم که این چیزی نیست که برای فرزندانم می‌خواهم.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم
آکیت بعد از مراسم مرده‌سوزی و قبل از ورود به خانه دستانش را خوب می‌شوید.

ویپین می‌گوید به باز کردنِ یک مغازه خواربارفروشی فکر می‌کند تا بعد از او فرزندانش در آن کار کنند. «همسرم هر شب به من می‌گوید که نگذارم که آنکیت به حاشیه رودخانه برود، اما من فکر می‌کنم که اگر نرود از چه طریقی امرار معاش کنیم.» «ما زمین نداریم و پسر بزرگ‌ترمان بیمار است؛ بنابراین همه بار خانواده روی دوش آنکیت است.»
مرده‌سوزخانه‌های هند: احساس می‌کنم کرکسم و از اجساد تغذیه می‌کنم

آنکیت می‌گوید: «احساس می‌کنم که دارم به مذهبم خیانت می‌کنم، زیرا مردم امروز بیشتر از سوزاندن اجساد آن‌ها را دفن می‌کنند.»

«همانطور که پدرم هم گفت من این روز‌ها احساس می‌کنم که لاشخورم. ما از اجساد مردگان تغذیه می‌کنیم. هرچه مرده‌ها بیشتر، دستمزد ما بالاتر. اما هیچ‌کس راضی نیست این همه پول بدهد. خیلی اوقات احساس می‌کنم که این پول حتی از گدایی بدتر است، اما این زندگی من است و من آن را همان‌طوری که هست پذیرفته‌ام.»

منبع: Aljazeera
ترجمه: سایت فرادید
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید