کرونا، عصای سیاست!
آنچه در این بین جامعه را به گسست روانی کشانیده است بلاتکلیفی در تصمیماتی است که بیشتر جنبه شعارگونه دارد و از واقعیت جهانی درخصوص ارایه راهکار علمی با تضامین بهداشتی به دور است و زمان و جان را نزد افراد جامعه به تباهی میکشاند.
کد خبر :
۹۶۸۲۵
بازدید :
۲۱۲۲
وحید معتمدنژاد | در شرایط نابسامان این روزهای سخت کشور، مفهوم «کرونا» در انظار عموم، چند وجهی است هم سازشکار است هم ساز بردار، آنجا که نیاز است بر مباحث سیاسی فائق آید و هر قیل و قالی را سامان بخشد!
عصای دستِ سازشکارانی است که حل مشکلات را در همزیستی با این ویروس مرموز میدانند و از عوارض آن کمتر سخن به میان میآورند و عموم جامعه را در بیخبری بهداشتی نگه داشته و از این منظر به اهداف سیاسی خویش دست مییابند و مدتی در سایه آرامش بهسر میبرند.
ساز بردار است آنگاه که چالشهای اجتماعی قد علم میکنند و خطری پیش روی دستاندرکاران، چراغ قرمز را روشن میسازد که در این هنگام، سازی است در دست کنشگران که در بیاعتنایی مسوولان، نوای عدالتخواهی اجتماعی سر میدهد و دولت با کمترین توجهی بر عادی بودن اوضاع اصرار دارد.
تقابل این دو تفکر، همان تضاد جامعه با دولت است که در تمامی مراحل همیاری و همکاری دوجانبه موثر بوده و نتیجه آن بروز نارضایتی در بدنه اجتماع است که هر روز به بهانههای گوناگون در صحنههای مختلف چه اجتماعی و چه سیاسی به منصه ظهور میرسد.
بین این دو، عامل سومی هم در جریان است که آن سردرگمی افراد جامعه در تزریق واکسنی است که نه برون مرزپسند است و نه درون مرزپسند، مرز برونی در صادرات که با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد و با عدم تایید مراکز مهم علمی بهداشتی رو به رو میشود، مرز درونی که عامه مردم را به دو دسته مرزبندی کرده، دستهای که واکسن را چه داخلی و چه خارجی تزریق کردهاند و به نوعی به آرامش دست یافتهاند و دستهای دیگر که با ترس و وحشت در انتظار هر نوعی از واکسن به سر برده و ترجیح میدهند جهت ایمنسازی خود، رنج و زحمت سفر را در مسافتی طولانی به آن طرف مرزها از جمله ارمنستان بر خویش هموار سازند...
سفری که نه جنبه تفریحی دارد و نه ترک وطن و بیشتر از آن میتوان به مفهوم «سیاستگریزی» یاد کرد؛ و عاملی مهمتر نافرمانی اجتماعی است که اخیرا در پی اعلام ستاد ملی کرونا به ظهور رسیده است تا جایی که تمام مراکز تجاری و مراکزی که به دستور ستاد، تعطیل شمولند با بیاعتنایی همچنان به کار خود ادامه میدهند اینکه چرا نافرمانی تا بدین حد در تقابل با مصوبات ستاد کرونا انجام پذیرفته دال بر بیرنگ شدن تصمیماتی است که در درون نظام اداری رخ داده و این خود در کنار بسیاری از دستورالعملهای فاقد تاثیرگذاری بر بدنه اجتماع در سالیان گذشته، امروز بیش از پیش در نمای این معضل بهداشتی عمومی نمایان است.
سفری که نه جنبه تفریحی دارد و نه ترک وطن و بیشتر از آن میتوان به مفهوم «سیاستگریزی» یاد کرد؛ و عاملی مهمتر نافرمانی اجتماعی است که اخیرا در پی اعلام ستاد ملی کرونا به ظهور رسیده است تا جایی که تمام مراکز تجاری و مراکزی که به دستور ستاد، تعطیل شمولند با بیاعتنایی همچنان به کار خود ادامه میدهند اینکه چرا نافرمانی تا بدین حد در تقابل با مصوبات ستاد کرونا انجام پذیرفته دال بر بیرنگ شدن تصمیماتی است که در درون نظام اداری رخ داده و این خود در کنار بسیاری از دستورالعملهای فاقد تاثیرگذاری بر بدنه اجتماع در سالیان گذشته، امروز بیش از پیش در نمای این معضل بهداشتی عمومی نمایان است.
آنچه در این بین جامعه را به گسست روانی کشانیده است بلاتکلیفی در تصمیماتی است که بیشتر جنبه شعارگونه دارد و از واقعیت جهانی درخصوص ارایه راهکار علمی با تضامین بهداشتی به دور است و زمان و جان را نزد افراد جامعه به تباهی میکشاند.
دلهره در گذشت زمان و ناکارآمدی در تصمیمات و تلفیقات اداری، سالهاست که شوربختانه در جامعه امروز ایران در کنار سایر معضلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به موضوعی بدل شده است که بدنه جامعه از آن به عنوان «اضطراب چرخشی» یاد میکنند؛ عنوانی که هراز گاهی با موضوعاتی خاص در سطح جامعه جاری میشود و زندگی افراد را تحتالشعاع قرار میدهد، از گرانی تا عدم ثبات در ارکان اولیه زندگی گرفته تا تصمیماتی نادرست که بر روح و روان افراد تاثیر سویی داشته و مدام به صورت چرخشی در فکر و خیال آنان در جریان است.
جریانی که افراد، هر روز با پدیدهای جدید با آن مواجهند و در کارزار سختیها دایما با اتخاذ راهکاری جدید چنان به سردرگمی میرسند که مسیر پیشرویشان به انحراف کشیده شده و هر زمان در انتخاب مقصدی به سوی آرامش مستاصل میشوند.
از این دست بسیارند موضوعاتی که جامعه ایران به سیاستورزی در حیطه کنترل محیط پیرامون خود و سیاستگریزی دولتی رو آورده و این ریشه در تداخل سیاست در هر رویداد و پدیده عمومی در دوران پس از انقلاب دارد که سر منشا بسیاری از مشکلات لاینحل کنونی از همین موضوع سرچشمه میگیرد.
به یقین جامعه ایرانی تا زمانی که سایه سیاست بر هر اتفاقی خواه طبیعی و خواه طبعی در زندگی آنان گسترده باشد انتظار همسویی از آنها در تصمیمات دولتی نمیرود که برعکس شاهد سیاست گریزی نیز خواهیم بود.
۰