اعترافات تلخ دختر ۱۴ ساله؛ مادرم را با سیم شارژر کشتم!

فرادید | تینا، دختر ۱۴ ساله‌ای که یک سال است به اتهام قتل مادرش در زندان به سر می‌برد، با حکم قضایی از قصاص معاف شد. اما این حکم با اعتراض اولیای‌دم مواجه شد که به همین دلیل پرونده برای بررسی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

به گزارش فرادید؛ ظهر روز ۱۴ شهریور سال ۹۹، تینای ۱۴ ساله در تماسی با اورژانس خبر مرگ مادرش را داد. پس از حضور امدادگران، ماموران پلیس هم در جریان قتل قرار گرفتند. در ابتدای ماجرا تینا منکر قتل مادرش شد، اما به علت تناقض گویی اش دستگیر می‌شود.

پس از گذشت ۴ ساعت از زمان بازجویی، دختر ۱۴ ساله لب به اعتراف گشوده و انگیزه خود را از قتل، اعتراض مادرش به استفاده زیاد از گوشی موبایل و حضور در شبکه‌ها اجتماعی عنوان می‌کند.

با اعتراف دختر نوجوان به قتل مادرش، متهم راهی کانون اصلاح و تربیت می‌شود و پرونده هم به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع داده می‌شود.

اما پس از دیدار تینا با خانواده اش سخنانش تغییر می‌یابد. در دی ماه همان ماه، هنگامی که او پای میز محاکمه می‌رود، بر خلاف اظهارات اولیه خود، این بار منکر قتل مادرش می‌شود.

قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم، پرونده را بار دیگر برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارجاع دادند.

بااین حال تنیا در آخرین جلسه دفاعیاتش مجددا اعتراف کرد و پذیرفت که قاتل مادرش است.

با پایان دفاعیات، با توجه به این سن متهم زیر ۱۸ سال بود، پزشکی قانونی اعلام کرد که در رشد عقلی او شبهه وجود دارد.

از همین رو او را از قصاص معاف کرده و به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.

اما مادربزرگ تینا مخالف این حکم بود و با گریه هایش خواستار اعدام قاتل دخترش شد.

دختر نوجوان درباره حادثه رخ داده به ماموران می‌گوید که «من در اتاقم بودم که صدای افتادن مادرم را شنیدم وقتی بالای سرش رسیدم بی‌هوش بود خیلی ترسیدم و با اورژانس تماس گرفتم.»

مادر فوت شده طبق اعلام دخترش حدود ۴۳ سال سن داشته است.

امدادگران به محض مشاهده صحنه متوجه می‌شوند که مادر تینا از ناحیه گلو خطی روی گردنش افتاده، پهلویش کبود است و پای سمت چپ او نیز خون آلود است.

همچنین مشخص شد که حدود ۹ ساعت از مرگ این زن گذشته است. درحالی که دختر نوجوان گفته بود که نزدیک ظهر زمانی که مادر برای خوردن آب به آشپزخانه می‌رود، ناگهان روی زمین افتاده و از هوش می‌رود.

ماموران متوجه تناقض گویی‌های دختر نوجوان می‌شوند، به همین خاطر دستور بازداشت او صادر می‌شود.

پدر تینا هم که با تماس دخترش در محل حادثه حاضر شده بود، به ماموران گفت که بخاطر اختلافش با همسرش، دوهفته قبل از حادثه به همراه دخترش به حالت قهر به خانه مادرش می‌رود.

اما یک روز قبل از رخ دادن این قتل، تینا دلش برای مادرش تنگ می‌شود که به همین خاطر هم عصر پنجشنبه او را به نزد مادرش می‌برد و از آن‌ها خبری نداشته تا وقتی که تینا در تماسی خبر مرگ مادر را داده است.

در ادامه تحقیقات، صحت اظهارات مرد تأیید شده و مشخص می‌شود که در زمان قتل آنجا نبوده است.

تنها فرد مشکوک تینا است. پس از بازداشت شدنش به قتل مادرش اعتراف می‌کند.

او می‌گوید: «مادرم همیشه به من اعتراض و سرزنشم می‌کرد که چرا آنقدر سرم در گوشی تلفن همراه است و همه وقتم را در فضای مجازی و صحبت کردن و چت کردن می‌گذرانم. همیشه به من می‌گفت تو معتادی و به تلفن همراه اعتیادداری اگر گوشی را از تو بگیرند نمی‌توانی زندگی کنی. حرف‌هایش خیلی آزارم می‌داد و از دستش خسته شده بودم.»

تینا در ادامه می‌گوید که زمانی که به همراه پدرش خانه را ترک بود، دلش برای مادرش تنگ شده و به خانه بر میگردد. اما پس از بازگشتن او تنها چندساعت باهم خوب بوده و مادر دوباره شروع به اعتراض می‌کند و می‌گوید که او معتاد تلفن همراه است.

سر همین موضوع با هم درگیر می‌شوند. حتی کتک کاری هم صورت می‌گیرد و هر دو با ناراحتی می‌خوابند.

او درباره شرح ماجرای قتل می‌گوید: «حدود ساعت ۵ صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم بعد دیگر خوابم نبرد با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستانم شروع به داد و بیداد کرد. من که خیلی عصبی بودم دوباره با او درگیر شدم و سیم شارژر تلفن همراه را دور گردنش انداختم و کشیدم.»

این نوجوان ۱۴ ساله اضافه می‌کند: «مادرم مدام تقلا می‌کرد و می‌خواست خودش را نجات دهد، اما انگار روح شیطانی در بدنم نفوذ کرده بود و به من دستور می‌داد سیم را با تمام قدرتم دور گردنش می‌فشردم تا اینکه از حال رفت و روی زمین افتاد. با دیدن مادرم در آن وضعیت انگار تازه به خودم آمده بودم. پشیمان شدم، گریه کردم و خواستم کمکش کنم، اما فایده‌ای نداشت و مادرم مرده بود.»

او گفته که پس از این اتفاق تصمیم تصمیم می‌گیرد با دروغ‌گویی پلیس را گمراه کند تا شاید بتواند از زندان رفتنش جلوگیری کند.

حسام، پسر ۱۶ ساله‌ای که در مراسم رقص چوب در یکی از تالار‌های عروسی دست به قتل زد.

فرشاد، نوجوان ۱۶ ساله‌ای که اقدام به قتل دوستش کرد.


جدیدترین خبر هولناک هم مربوط به نوجوان ۱۵ ساله‌ای است که در اقدامی جنون آمیز و هولناک، مادربزرگ و پدرش را به قتل رسانده است.

تمامی این خبرها، ماجرای قاتل شدن چندین نوجوان را تشریح می‌کند. اما علت افزایش خشونت در میان نوجوانان چیست؟ چه عواملی باعث می‌شود تا یک نوجوان به جایی برسد که نقشه قتل اطرافیان خود را بکشد؟