اروپاى كوچك در تهران
• ۱۳۱۹
فرادید| فضاى تهران در چنين روزهايى در سال ۱۳۱۹ كاملاً تحت تأثير اخبار جنگ جهانى دوم در اروپا بود. در ميان نامه هاى خصوصى كه سر ريدر ويليام بولارد سفيركبير وقت انگلستان در تهران براى همسرش نوشته است، اشارات بسيار جالبى در مورد جو حاكم بر محافل ديپلماتيك آن روزگار، افكار عمومى ايرانيان و تأثير راديوهاى فارسى زبان آمده است كه مرور بخشى از آنها خالى از لطف نيست.
تهران- سه شنبه بيست و سوم آوريل ۱۹۴۰
(۳ ارديبهشت ۱۳۱۹)
«دو هفته پيش هنوز از بستن نامه هايم براى ارسال با آخرين پست فارغ نشده بودم كه يكى از دبيران خبر آورد كه آلمان كشورهاى دانمارك و نروژ را اشغال كرده است. در آن موقع تصور نمى كردم كه ممكن است ظرف پانزده روز نتيجه اين عمل تا اين حد به نفع ما تمام بشود. تك تك كشورهاى بى طرف به آنچه در نروژ اتفاق افتاد توجه دارند و نتيجه درگيرى آنجا روى تمام مسير جنگ اثر خواهد گذاشت. من اصلاً مطمئن نيستم، ولى اگر آلمانى ها موفق شده بودند نروژ را هم مثل دانمارك (بدون مقاومت جدى) تصرف كنند، ايتاليايى ها با ما به ضديت برنمى خاستند.
من همتايان دانماركى و نروژى خود را زياد مى بينم. «فنس مارك» دانماركى با ميهنى كه كاملاً در اشغال آلمانى هاست و حكومتش تحت كنترل آلمان [است]، وضع بدى دارد. در حال حاضر درست نيست كه بگويم چه كار مى خواهد بكند. «اولسن» نروژى، مهندسى كه سركنسول افتخارى است، آدمى شجاع و پرتوان است، درست مانند ساير نروژى هاى اينجا. شمارى از آنها براى پيوستن به نيروهاى نروژى در حال عزيمت هستند. اولسن يك نقشه بزرگ توريستى نروژ را به من داده است و ديروز وقتى با عده اى اسكانديناويايى ديگر در اينجا ناهار مى خورد آن قسمت از نروژ را كه متفقين در آنجا مشغول عمليات هستند، براى ما تشريح كرد و درك عمليات را آسان ساخت. اسكانديناويايى هاى اينجا به راديوى سوئدى ها گوش مى دهند.
به رغم آنكه بى بى سى به شنوندگانش هشدار داده است كه گزارش هاى استكهلم را با احتياط تلقى كنند، مى بينم كه بسيارى از اين گزارش ها كه گاه دو سه روز زودتر از گزارش هاى رسمى ما پخش مى شود، صحيح از آب در مى آيد. سوئدى ها براى هر كارى آماده هستند. من فكر مى كنم اكثر سوئدى هاى اينجا خوشحال مى شدند اگر به آنها و دانماركى ها اجازه مى دادند همه به صورت واحدهاى مشترك در ساحل فنلاند پياده شوند و به كمك فنلاندى ها بروند. همه آنها تصميم سوئدى ها را براى مقابله با تلاش آلمان براى پياده كردن نيرو در خاك خود، تأييد مى كنند... در جامعه بين المللى تهران، آدم اروپا را در مقياس كوچكى مى بيند و تماشاى آن، اگرچه گاهى كارى اضطراب آور است، هيجان انگيز نيز هست.
«انگرت»، همتاى آمريكايى من، تماشاگر بزرگى است. كشورش قصد دارد با شناسايى حقوق آلمان بر چكسلواكى، لهستان و دانمارك مخالفت كند و اين كمك بزرگى است. ولى احساسات شخصى انگرت بيشتر و بالاتر از اين است. گاه به نظر مى رسد كه خانم انگرت انگليسى تر از من است. بايد گفت همه آمريكايى ها يكپارچه طرفدار اتحاد هستند و اين تقويت روحى بزرگى است.»
راديو
«آلمانى ها به جز در ميان ايتاليايى ها كه با سفارت آلمان رفت و آمد دارند و آن هم به دستور است، دوستى ندارند. مردم ايران خيلى تحت تأثير پخش برنامه هاى فارسى راديو برلين هستند كه ادعاهاى عجيب و غريب مى كند. شايد بتوان ايرانى ها را در مجموع كسانى دانست كه نسبت به آلمان احساسات دوستانه دارند. اين تا حدودى به علت ترس آنان از روسيه است و اينكه مى خواهند شاهد يك آلمان قوى براى ايجاد توازن با روس ها باشند و تا اندازه اى هم به اين دليل است كه ايرانى ها آدم هايى از سنخ هيتلر را تحسين مى كنند.»
تهران- نوزدهم مه ۱۹۴۰
(۲۹ ارديبهشت ۱۳۱۹)
«آلمانى هاى مقيم اينجا چند هفته اى است مى گويند جنگ در همين بهار يا به هر حال قبل از پايان ژوئن تمام مى شود و اگر اين پيش بينى دروغ از آب درآيد، اثر خوبى در اينجا خواهد داشت، جايى كه افكارعمومى در حال حاضر به طرفدارى از آلمان گرايش دارد. صدها آلمانى در تهران هستند و بسيارى از آنان علناً كارى ندارند و همگى با جديت به كار پخش مطالبى به نفع آلمان و بر ضد متفقين مشغول هستند و از برنامه هاى زبان فارسى كه از برلين پخش مى شود به همين منظور استفاده مى كنند. دو روز پيش در تهران همه باور كرده بودند كه شاه جورج (پادشاه وقت انگلستان) به دستور برلين در حال بستن چمدان هاى خود به قصد كاناداست و حكومت فرانسه هم مى خواهد به همان جا نقل مكان كند.
بى بى سى هنوز نتوانسته پخش برنامه به زبان فارسى را راه اندازى كند. هرچند كه حالا دارند سعى مى كنند كه اين كار را انجام دهند، ولى حتى اگر ما برنامه به زبان فارسى پخش كنيم، نمى توانيم اميدوار باشيم كه در بهره بردارى از آن با آلمانى ها رقابت نماييم. زيرا زبان تند و تيز و ادعاهاى مبالغه آميز آنان (كه پيشروى زمينى آنها صحت آن را تأييد كرده) بيشتر به دل ايرانيان مى نشيند. اما اگر آلمانى ها نتوانند بيشتر در خاك فرانسه پيشروى كنند، خيلى از زور تبليغات آنها در اينجا كاسته مى شود و اگر راديوى ما در لندن شروع به كار كند، مورد توجه بيشترى قرار خواهد گرفت... [در حال حاضر] به رغم مساعى من در وادار كردن مقامات ايرانى به حفظ تعادل، اخبار آلمان در مطبوعات تهران جلوه بهترى دارد. براى مثال يادداشت دور از ادب آلمان به بلژيك و هلند به طور كامل چاپ شد، ولى وادار كردن مقامات ايرانى براى چاپ خلاصه جواب محكم ملكه ويلهلمينا (ملكه هلند) با فشار انجام گرفت.»
منبع: روزنامه شرق 1384