مهلتی برای زندگی

سه مرد محکوم به قصاص از چوبه دار دور شدند. این متهمان در پرونده‌های جداگانه به دلیل قتل عمد در دادگاه به قصاص محکوم شده بودند؛ اما در آخرین روزهای مانده به اجرای حکم با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران موفق به جلب رضایت و گرفتن مهلت از اولیای دم شدند.

کد خبر : ۴۹۹۰۳
بازدید : ۱۵۵۹
سه مرد محکوم به قصاص از چوبه دار دور شدند. این متهمان در پرونده‌های جداگانه به دلیل قتل عمد در دادگاه به قصاص محکوم شده بودند؛ اما در آخرین روزهای مانده به اجرای حکم با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران موفق به جلب رضایت و گرفتن مهلت از اولیای دم شدند. حکم قصاص هر سه متهم در دادگاه صادر شده و به تأیید دیوان‌عالی کشور هم رسیده بود. با این وجود اما اولیای‌دم در هر سه پرونده فرصت دیگری برای زندگی به محکومان بخشیدند.

تشابه اسمی که خون به پا کرد
نخستین پرونده مربوط به قتلی بود که ‌سال ٩٢ در تهران رخ داد. حادثه تلخی که یک سوءتفاهم کوچک آن را رقم زد. تشابه دو واژه «سمند» و «صمد» باعث شد دانشجویی ٢٢ساله در جنت‌آباد به قتل برسد. قاتل به قصاص محکوم شد، اما اولیای‌دم مقتول برای دومین‌بار به قاتل جوان مهلت دادند. همسر و دو پسر خردسال قاتل با حضور در دادسرای جنایی تهران و مواجهه حضوری با پدر و مادر مقتول توانستند از آنها برای جلب رضایت قطعی مهلت بگیرند.

چند دقیقه از بامداد روز یازدهم‌ سال ٩٢ گذشته بود که درگیری خونینی در خیابان بنفشه محله جنت‌آباد باعث شد تا محمدمهدی در مقابل منزلش با ضربات چاقو و چوب بشدت زخمی شود. پدر جوان مضروب در اظهاراتش به ماموران گفت: «پسرم از سوي يک‌نفر که قصد سرقت خودرو سمند آنها را داشته، مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته و درحال ‌حاضر هم به علت شدت خونريزي و اصابت ضربات چاقو به ناحيه گردن، به بيمارستان منتقل شده است.» ٤روز بعد از سوی بیمارستان به ماموران کلانتری ١٣٨ جنت‌آباد اعلام شد که جوان مصدوم به علت عوارض ناشي از ضربات چاقو فوت کرده است.
بلافاصله موضوع به قاضي کشيک ويژه قتل اعلام و به دستور شعبه اول بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران، پرونده براي انجام تحقيقات تخصصي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.» در همان تحقیقات ابتدایی، گوشی موبایل قاتل که در صحنه جرم کشف شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و از طریق آن محل سکونت قاتل در اصفهان شناسایی شد. همچنین به دنبال اظهارات تعدادی از کسبه و رهگذران مشخص شد که قاتل پس از درگیری با خودروی سوزوگی ویترای سفیدرنگ از محل حادثه گریخته است.

مهلت برای پرداخت دیه
درحالی که ماموران با فرضیه «سرقت منجر به جنایت» درحال پیگیری و ردزنی محل سکونت قاتل بودند، با دستگیری متهم مشخص شد که علت وقوع این حادثه یک سوء‌تفاهم لفظی بوده و هیچ انگیزه‌ای برای سرقت درمیان نبوده است. قاتل ٢٨ساله در تاریخ ١٥مهرماه در اصفهان دستگیر شد.
او پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران درباره جزییات این جنایت به بازپرس پرونده گفت: «برادرم قرار بود به ایران بازگردد، من هم برای همین به تهران آمده بودم. من و برادرم قبل از حرکت به سمت اصفهان تصمیم گرفتیم که در تهران چرخی بزنیم، اما چون خیابان‌های تهران را به خوبی بلد نبودیم، گم شدیم. نزدیک یک سوپرمارکت توقف کردیم تا مقداری تنقلات بخریم و از تهران خارج شویم. همان موقع تلفنم زنگ خورد، یکی از دوستانم به نام«صمد» بود. ما در جمع دوستان با صمد شوخی می‌کردیم و او را به نام «سمند» صدا می‌کردیم.
من مشغول صحبت با او بودم که پسرجوانی با لحن بدی با من برخورد کرد. من ابتدا توجه نکردم، اما او دست‌بردار نبود. دوباره به سمت من آمد و تهمت دزدی زد. من هم عصبانی شدم و یک سیلی به صورت او زدم. بعد از چند ثانیه دیدیم با چوب به سمت من حمله‌ور شد، من هم با چاقو به شکم او ضربه‌ای زدم و با ماشین فرار کردم.»
به دنبال این اظهارات و در بررسی‌های بعدی مشخص شد که مقتول چندی قبل از روز حادثه تازه خدمت سربازي را تمام کرده و با زحمت فراوان يک سمند خريده بود، آن را جلوی در خانه پارک می‌کرده و علاقه زیادی هم به آن ماشین داشته است. روز حادثه هم او جلوی در خانه ایستاده بوده، که قاتل برای خرید از ماشین پیاده می‌شود و با دوستش «صمد» که او را سمند صدا می‌زده، صحبت می‌کند و مقتول هم به تصور این‌که قاتل درباره خودروی او صحبت می‌کند، با او درگیر شده و این حادثه تلخ رخ می‌دهد.
در نهایت مهدی ٢٨ساله در شعبه ٧٤ دادگاه کیفری به دلیل قتل عمد به قصاص محکوم شد. این حکم در شعبه ٣٥ دیوان‌عالی هم تأیید شد. درحالی ‌که محمد در قرنطینه منتظر اجرای حکمش بود، توانست با کمک واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران، برای مدتی از خانواده مقتول مهلت بگیرد. این مهلت برای دومین‌بار از سوی خانواده مقتول به مهدی داده شد و درحال حاضر هم اولیای‌دم و قاتل درحال توافق برای پرداخت دیه هستند تا این جوان بتواند دوباره به زندگی بازگردد.

بخشش قاتل سرباز جوان
دومین پرونده اما ماجرای متفاوتی دارد. فرار یک سارق از دست ماموران، درگیری مسلحانه و کشته‌شدن سرباز جوانی که تنها پسر خانواده بود. این پرونده از‌ سال ٨٨ در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده بود و قاتل هم پس از مدتی متواری‌بودن در شهرهای مختلف درنهایت در تهران دستگیر شد.
او در همان بازجویی‌های اولیه به قتل سرباز جوان اعتراف کرد. با توجه به اعتراف صریح متهم، دادگاه این سارق قاتل را به قصاص محکوم کرد. حکم دادگاه از سوی دیوان‌عالی کشور هم تأیید شد، اما پدر و مادر این سرباز جوان در اقدامی تحسین‌برانگیز از قصاص قاتل تنها پسرشان گذشت کردند و به او فرصت دوباره‌ای برای زندگی بخشیدند. ماجرای این حادثه به ٢٦ تیرماه ‌سال ٨٨ بازمی‌گردد. این سارق حرفه‌ای که ١١ سابقه کیفری هم در پرونده داشت، به همراه همدستش پس از سرقت منزلی در مسیر بازگشت به یک ایست بازرسی پلیس می‌رسند.
قاتل که از دیدن ماموران پلیس دستپاچه شده بود و خودش را در یک‌قدمی دستگیری و زندان می‌دید، دست به اسلحه شد و به طرف ماموران شلیک کرد. در این تیراندازی یک سرباز جوان کشته شد. قاتل پس از مدتی زندگی مخفیانه در تهران شناسایی و دستگیر شد.
دادگاه با توجه به اعترافات متهم، او را مستحق قصاص دانست. حکم قصاص در شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران صادر و به تأیید شعبه ٢٤ دیوان‌عالی کشور هم رسید، اما اولیای دم مقتول درحالی‌ که چند روزی به اجرای حکم قاتل پسرشان باقی مانده بود، با حضور در دادسرای جنایی این مرد ٤٠ساله را بخشیدند. پدر و مادر سرباز جوان علت و انگیزه گذشت از قصاص قاتل پسرشان را رضای خدا و در نزدیکی عید نوروز عنوان کردند.

مهلت ٣‌ماه برای قاتل پدرخوانده
سومین پرونده هم مربوط به قاتل ٣٦ساله است که پدرخوانده‌اش را به طمع مال و ثروت به قتل رسانده بود. آیدین در زمان وقوع حادثه جوانی ٢٧ساله بود، که پدرخوانده ٥٧ساله‌اش را خفه کرد. آیدین هم با کمک واحد صلح و سازش دادسرای جنایی موفق شد از برادرناپدری‌اش مهلت ٣ماهه بگیرد. عصر سوم فروردین سال ٨٧ بود که ماموران كلانتري ١٠١ تجريش از كشف جسد مردي ٥٥ساله به نام «حسن» در منزل مسكوني‌اش باخبر شدند.
بررسي‌های اولیه نشان می‌داد که قاتل يا قاتلان پس از آن‌كه این مرد را به قتل رسانده‌اند، جسدش را داخل يك پتو پيچيده و سپس پتو را با نوار چسب، چسب‌‌پيچ كرده و در وان پر از آب حمام خانه رها كرده‌اند. بوی نامطبوع فساد جسد باعث شده بود که همسایه از این جنایت باخبر شوند. در بررسی‌های تیم پزشکی قانونی زمان تقریبی قتل ٢٥روز قبل از کشف جسد اعلام شد.
در ادامه تحقیقات، ماموران متوجه زن دوم مقتول شدند و از طریق این سرنخ به آیدین ٢٧ساله رسیدند. این پسرجوان ١١ اردیبهشت‌ماه همان‌سال در اطراف دستگیر شد. او در همان مراحل ابتدایی بازجویی به قتل پدرخوانده‌اش اعتراف کرد.
در بررسی‌های بعدی مشخص شد که انگیزه او از این جنایت تصاحب اموال پدرخوانده‌اش بوده است. همچنین در ادامه تحقیقات معلوم شد که آیدین در سن ١٥سالگی به اتهام قتل در یکی از شهرها محاکمه شده، اما توانسته بود از اولیای‌دم رضایت بگیرد. درنهایت این جوان به حکم دادگاه به قصاص محکوم شد. او درحالی‌ که در انتظار زمان اجرای حکمش بود، پس از دوبار ملاقات با برادر پدرخوانده‌اش و با موافقت او، توانست مهلتی ٣ماهه بگیرد تا شاید در این مدت با جلب رضایت اولیای‌دم از چوبه دار نجات پیدا کند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید