خودکشی پدر پس از قتل ۲ دخترش

حدود ساعت ۸:۳۰ شب با صدای «بابا، بابا» یکی از دختر‌ها تا مقابل در خانه آن‌ها آمدم، اما صدا قطع شد و به منزلمان برگشتم.

کد خبر : ۵۳۶۰۶
بازدید : ۱۵۸۱
در سال ۹۶ شاهد حوادث و پرونده‌های جنایی مختلف در پایتخت بودیم، از قتل‌هایی که صرفاً به دلیل درگیری لفظی به وقوع پیوست تا قتل‌های خانوادگی که قاتل چندین نفر را به کام مرگ فرستاد.

در اکثر پرونده‌های قتل پایتخت در سال ۹۶ مقتولان با سلاح تیز و برنده به قتل رسیدند، در برخی از این جنایت‌ها نیز قاتلان با استفاده از سلاح گرم مقتول را از پای درآورند.

در پرونده‌های جنایی سال گذشته، وقوع چند فقره قتل خانوادگی نیز خبرساز شد البته در میان این پرونده‌های جنایی خبرساز چندین قاتل نیز با رضایت اولیای‌دم مقتولان از قصاص رهایی پیدا کردند.

در ادامه به سراغ مهمترین پرونده‌های جنایی در سال گذشته رفتیم و به بازخوانی این پرونده‌ها می‌پردازیم.

حدود ساعت ۲۳ بیستم شهریور ۹۶ مأموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند که یک پدر دو دخترش را به قتل رسانده و سپس خودکشی کرده است.

بنابر اظهارات مأموران عامل جنایت، با خواهرش تماس گرفته و اعلام کرده بود پس از به قتل رساندن دو دخترش، در منزلشان با سیانور خودکشی کرده است که مأموران در صحنه جرم حاضر شده و‌عامل جنایت درحالیکه نیمه‌جان بود با اورژانس به بیمارستان تهرانپارس منتقل و مراتب به به بازپرس امور جنایی تهران اعلام شد.

دقایقی بعد از اعلام خبر، تیم جنایی در صحنه جرم که یک آپارتمان سه طبقه در فلکه سوم تهرانپارس، خیابان ۱۹۸ شرقی بود حاضر شده و مشغول تحقیقات درباره این پرونده شدند.

با حضور بازپرس در محل جنایت مشاهده شد اجساد غرق در خون دو دخترهفده و بیست و پنج ساله به نام سوگند و سولماز در حالیکه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده‌اند، داخل آشپزخانه افتاده است همچنین یک قمه که جنایت با آن انجام شده بود، داخل آشپزخانه کشف شد.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان با دست‌نوشته‌ای روی تلویزیون مواجه شدند که قاتل در آن عنوان کرده بود به خاطر اختلافاتی که با همسر و برادران همسرم داشتم این کار را انجام دادم، برادر‌های همسرم در زندگی من دخالت کرده و باعث شدند تا به من خسارات مالی وارد شود.

کارآگاهان در ادامه بررسی‌ها سراغ همسایه‌های مقتولان رفتند که یکی از همسایه در اظهاراتش به بازپرس گفت: حدود ساعت ۸:۳۰ شب با صدای «بابا، بابا» یکی از دختر‌ها تا مقابل در خانه آن‌ها آمدم، اما صدا قطع شد و به منزلمان برگشتم.

بررسی‌ها در رابطه با این پرونده نشان داد که مادر این دو دختر حدود ۴۰ روز قبل منزل را ترک کرده و به خانه رفت‌وآمد نداشته است.

تحقیقات درباره این پرونده‌ها ادامه داشت که خبر رسید عامل جنایت در بیمارستان جان خود را از دست داده است.

در ادامه مراحل رسیدگی به پرونده، مادر و دو دایی سوگند و سولماز در شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران حاضر شدند.

مادر این دو دختر در اظهاراتش از اختلافات بیست و شش ساله با همسرش شهرام پرده برداشت و به بازپرس گفت: من و شهرام ۲۶ سال با هم زندگی کردیم، اما مدام با هم اختلاف داشتیم، شهرام بار‌ها و بار‌ها مرا کتک زده و حتی تهدید کرده بود که روی من اسید می‌پاشد، او مرا بسیار کتک می‌زد و بار‌ها شده بود که آب جوش، قابلمه برنج، آش و ... را روی من ریخته بود، اما من هیچ موقع از او شکایت نکردم.

وی ادامه داد: شهرام به تریاک اعتیاد داشت، کار درست و حسابی نداشت و برادرهایم برای خرج زندگی به من کمک می‌کردند، رفتار‌های بد شهرام ادامه داشت تا اینکه به او گفتم ما دیگر نمی‌توانیم با هم کنار بیاییم، شهرام سر هر موضوعی با من دعوا می‌کرد و دعوا‌ها به حدی بود که صدایمان به گوش همسایه‌ها می‌رسید، اما در تمام این مدت خانواده‌ام حامی من بودند و به من کمک می‌کردند.

مادر سوگند و سولماز در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: جنجال‌های زندگی من و شهرام از زمانی بیشتر شد که در خانه مادر وی ساکن شدیم؛ مادر شهرام فوت کرده بود و دو دانگ از منزل مادرش به نام او بود که ما به خانه مادر شهرام نقل مکان کردیم، من تصمیم گرفتم از شهرام جدا شوم و به او گفتم که نفقه و مهریه نمی‌خواهم، اما طلاق مرا بده که من به دادگاه رفته و برای جداشدن از شهرام اقدام کردم، اما شهرام راضی نبود که دخترانم را به من بدهد و اجازه نمی‌داد آن‌ها از منزل خارج شوند.

وی افزود: شهرام می‌گفت: «خودت می‌خواهی برو، اما حق نداری بچه‌ها را ببری»، این قضیه‌ها ادامه داشت تا اینکه یک نصف شب در اواسط مرداد ماه، شهرام مرا از خواب بیدار و با من دعوا کرد و گفت: باید همین الان از خانه خارج شوی، اما دخترم نگذاشت که پدرش این کار را کند، من نیز از فردای آن روز از خانه خارج شدم و به منزل پدر و برادرم رفتم همچنین برای طلاق گرفتن از شهرام اقدام کردم.

همسر شهرام ادامه اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: از زمانیکه منزلمان را ترک کردم، مدام نگران دخترانم بودم، اما سوگند و سولماز می‌گفتند که پدرشان با آن‌ها کاری ندارد و فقط مرا تهدید می‌کند، من نیز فکر نمی‌کردم که شهرام به بچه‌ها آسیب بزند، چون هیچ پدری این کار را با فرزندانش نمی‌کند.

وی افزود: به من گفته بودند که در ابتدا طلاق خودم را بگیرم، سپس برای گرفتن بچه‌ها از شوهرم اقدام کنم البته دخترانم بزرگ بودند و حق انتخاب داشتند، اما پدرشان به هیچ وجه اجازه نمی‌داد، نزد من باشند همچنین سولماز در یک آتلیه عکاسی کار می‌کرد و آخرین بار همان شب حادثه، به آتلیه رفتم و او را دیدم.

مادر سوگند و سولماز درباره دست‌نوشته شهرام بعد از ارتکاب جنایت به بازپرس گفت: حقیقتش این است که شهرام ۲۰ میلیون تومان به برادرم داده بود و، چون برادرم در کار خرید و فروش خودرو بود از وی خواسته بود با آن پول کار کند و به وی سود بدهد که برادرم ماه به ماه، سود پول شهرام را به او می‌داد البته ۵ میلیون تومان از این پول را نیز پدرم بابت رهن خانه به من و شهرام داده بود، هر زمان که شهرام با من دعوا می‌کرد به برادرم زنگ می‌زد، فحاشی می‌کرد و می‌گفت: پولش را می‌خواهد، اما زمانیکه رابطه من و او بهتر می‌شد مجدداً می‌گفت: پولش را نمی‌خواهد و پول دست برادرم بماند، آخرین بار نیز که اصرار داشت پولش را پس بگیرد به او گفتم برادرم در حال حاضر پولی ندارد که به تو بدهد، اما قصد ندارد که پولت را بالا بکشد.

یکی از دایی‌های سوگند و سولماز نیز درباره رابطه‌اش با شهرام به بازپرس گفت: شهرام در نا‌مه‌ای که قبل از قتل نوشته، ظاهراً من، برادر و خواهرم را متهم کرده و مدعی شده است که به خاطر ضرری که به او زدیم مرتکب این جنایت شده است، اما حقیقت این است که ما با شهرام هیچگونه دعوا و مشکلی نداشتیم حتی بار‌ها در خرج زندگی به او کمک کرده بودیم، به طور مثال یک بار که در دادسرا بازداشت شده بود، با سپردن فیش حقوقی او را آزاد کردیم حتی هزینه عمل جراحی کمر او را داده یا اجاره منزلش را پرداخت می‌کردیم، اما هیچ کدام از این مسائل را به روی او نیاوردیم.

یکی دیگر از دایی‌های سوگند و سولماز نیز در اظهاراتش به قاضی گفت: هیچ دخالتی در زندگی شهرام و خواهرم نداشتیم حتی ظهر یک روز تاسوعا که شهرام در منزل پدرم بود، جلوی چشم من و پدرم خواهرم را کتک زد، اما هیچ چیز به او نگفتیم و شکایتی نکردیم، ولی او در کمال تعجب از ما شکایت کرد و مدعی شد او را کتک زده‌ایم، نمی‌دانم چرا شهرام دست به این جنایت زد، دو برادر او نیز با خودکشی به زندگی‌شان پایان دادند و او نیز بعد از قتل سوگند و سولماز خودکشی کرد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید