ناامیدی دوای درد نیست
اگر ٣ ساعت در صف رای ایستادن آنقدر بر ما گران آمده که هر روز به یادش میافتیم و آن را به رخ روحانی، میکشیم لازم است تا قبل از روحانی خودمان آن را باور کنیم. سیاست سوپرمارکت نیست که هر چه دلمان خواست از قفسهها برداریم؛ سیاست حل کردن همین مسائل و مواجهه با همین مشکلات است. ناامید شدن و پشت کردن به دولت اگر شما را به هدفتان نزدیکتر میکند در انتخابش تعلل نکنید، اما اگر یکبار از این سوراخ گزیده شدهاید دگرباره آن را امتحان نکنید.
کد خبر :
۵۶۱۴۳
بازدید :
۱۴۹۰
ثمینا رستگاری | تلگرام فیلتر شده و یک هفته دیگر هم احتمالا ترامپ از برجام خارج میشود. برای کسی که مخالف دولت روحانی باشد چه لذتی بالاتر از این دو اتفاق میتواند متصور باشد. در طول کمتر از یک ماه میتواند نظارهگر کج شدن و افتادن این دو دستاورد باشد.
میتواند کناری بنشیند و ببیند چطور آنها که به دولت روحانی رای دادند یا ٣٠ بر صفر انتخابات مجلس تهران را بردند یکییکی مثل برگ خزان از درخت میافتند و به راهی میروند که آنها در خواب هم نمیدیدند.
حالا دولتی که به حمایت از شبکههای اطلاعرسانی و مقاومت در مقابل فیلتر شدن آنها و قدرت دیپلماتهایش برای اقناع قدرتهای بزرگ افتخار میکرد الان بیسنگر و سپر شده و همه آن کسانی که روزی بیدلیل و بیبهانه فریاد روحانی مچکریم سرمیدادند در هشتگهای انتقاد از دولت از هم سبقت میگیرند.
صورت مساله این است که روحانی تلگرام را فیلتر نکرده در مقابل فیلتر آن هم سکوت نکرده، خرد سیاسی حکم میکند آنها که به او رای دادهاند الان پشت سر او بایستند و اگر مطالبه خود را بحق میدانند آن را پیگیری کنند. آنچه اتفاق میافتد، اما چیز دیگری است.
اکنون بازار انتقاد گرمتر از همیشه است. یک جمله درباره ناکارآمدی دولت بنویسید حداقل ٢٤ ساعت در فضای مجازی مشهور میشوید، از رایتان اعلام پشیمانی کنید این شانس را دارید که در رسانههای بیگانه و روزنامههای داخلی هم به شما اشاره کنند. خلاصه اینکه الان نان در گفتن همین حرفهاست.
یکی نوشته بود اگر قرار است که رییسجمهور هم مثل ما به فیلتر تلگرام معترض باشد دیگر چه فرق است میان ما، بنشیند در خانه و همین چیزها را بگوید. یکی دیگر هم گفته بزرگترین عیب تلگرام این بود که باعث پیروزی روحانی شد. لایک خوردن الآن در گفتن این حرفهاست.
البته ناگفته نماند که پیش از این خارج شدن سریعالسیر جهانگیری از تلگرام مثل یک پیت بنزین آتش دل طرفدارانش را شعلهور کرد. به نظر طرفداران دولت تلگرام مثل یک نردبان بود که دولت از آن بالا رفت، انتخابات را برد و بعد در بالای پشتبام ایستاد و اوراق شدنش را نظاره کرد.
اما آنچه امروز روحانی در صفحه اینستاگرامش نوشته نشان میدهد که نمیخواهد در سکوت به فیلتر تلگرام رضایت بدهد بلکه میخواهد مطالبه مردم را پیگیری کند. اما الان کوتاهترین دیوار، دیوار روحانی است.
وضعیت او الان مثل آن کسی است که مالش را ربودهاند، اما همه اطرافیان به جای رباینده، او را سرزنش میکنند که چرا مالت را سفت نگرفتی یا چرا در را باز گذاشتی؟ ترامپ در امریکا نشسته و هم در حال رتقوفتق پرونده همخوابگیاش با یک پورناستار است و هم در فکر از بین بردن برجام.
سران فرانسه و آلمان هم یکییکی سوار هواپیما میشوند تا ناز او را بخرند و دست خالی برگردند. ظریف هم که روزگاری مصدق معاصر نامیده میشد الان در صفت زمینگیر شدن بیشتر شبیه مصدق است این زمینگیر شدن نه حق او بود نه به دلیل ناتوانیش. دکمه فیلتر تلگرام هم فشار داده شد توسط کی؟ خیلی برای کاربرش مهم نیست. شواهد برای مایوس شدن مهیا است، اما هرکسی که به جای غریزه همرنگ جماعت بودنش به حافظهاش مجال جولان بدهد، خوب میفهمد که یک اتفاق در حال تکرار شدن است
میتواند به یاد بیاورد که در دوره دوم اصلاحات هم رییسجمهور بودن مترادف با تدارکاتچی شدن بود و این حرف آنقدر تکرار شد که مثل یک اصل غیرقابل انکار در افکار عمومی نقش بست. همه آنها که الان با یک تکرار میکنم ذوق میکنند و میروند رای میدهند آن زمان رییس اصلاحات را تنها گذاشتند تا تکوتنها و شکستخورده قدرت را به احمدینژاد تحویل دهد.
حالا دولتی که به حمایت از شبکههای اطلاعرسانی و مقاومت در مقابل فیلتر شدن آنها و قدرت دیپلماتهایش برای اقناع قدرتهای بزرگ افتخار میکرد الان بیسنگر و سپر شده و همه آن کسانی که روزی بیدلیل و بیبهانه فریاد روحانی مچکریم سرمیدادند در هشتگهای انتقاد از دولت از هم سبقت میگیرند.
صورت مساله این است که روحانی تلگرام را فیلتر نکرده در مقابل فیلتر آن هم سکوت نکرده، خرد سیاسی حکم میکند آنها که به او رای دادهاند الان پشت سر او بایستند و اگر مطالبه خود را بحق میدانند آن را پیگیری کنند. آنچه اتفاق میافتد، اما چیز دیگری است.
اکنون بازار انتقاد گرمتر از همیشه است. یک جمله درباره ناکارآمدی دولت بنویسید حداقل ٢٤ ساعت در فضای مجازی مشهور میشوید، از رایتان اعلام پشیمانی کنید این شانس را دارید که در رسانههای بیگانه و روزنامههای داخلی هم به شما اشاره کنند. خلاصه اینکه الان نان در گفتن همین حرفهاست.
یکی نوشته بود اگر قرار است که رییسجمهور هم مثل ما به فیلتر تلگرام معترض باشد دیگر چه فرق است میان ما، بنشیند در خانه و همین چیزها را بگوید. یکی دیگر هم گفته بزرگترین عیب تلگرام این بود که باعث پیروزی روحانی شد. لایک خوردن الآن در گفتن این حرفهاست.
البته ناگفته نماند که پیش از این خارج شدن سریعالسیر جهانگیری از تلگرام مثل یک پیت بنزین آتش دل طرفدارانش را شعلهور کرد. به نظر طرفداران دولت تلگرام مثل یک نردبان بود که دولت از آن بالا رفت، انتخابات را برد و بعد در بالای پشتبام ایستاد و اوراق شدنش را نظاره کرد.
اما آنچه امروز روحانی در صفحه اینستاگرامش نوشته نشان میدهد که نمیخواهد در سکوت به فیلتر تلگرام رضایت بدهد بلکه میخواهد مطالبه مردم را پیگیری کند. اما الان کوتاهترین دیوار، دیوار روحانی است.
وضعیت او الان مثل آن کسی است که مالش را ربودهاند، اما همه اطرافیان به جای رباینده، او را سرزنش میکنند که چرا مالت را سفت نگرفتی یا چرا در را باز گذاشتی؟ ترامپ در امریکا نشسته و هم در حال رتقوفتق پرونده همخوابگیاش با یک پورناستار است و هم در فکر از بین بردن برجام.
سران فرانسه و آلمان هم یکییکی سوار هواپیما میشوند تا ناز او را بخرند و دست خالی برگردند. ظریف هم که روزگاری مصدق معاصر نامیده میشد الان در صفت زمینگیر شدن بیشتر شبیه مصدق است این زمینگیر شدن نه حق او بود نه به دلیل ناتوانیش. دکمه فیلتر تلگرام هم فشار داده شد توسط کی؟ خیلی برای کاربرش مهم نیست. شواهد برای مایوس شدن مهیا است، اما هرکسی که به جای غریزه همرنگ جماعت بودنش به حافظهاش مجال جولان بدهد، خوب میفهمد که یک اتفاق در حال تکرار شدن است
میتواند به یاد بیاورد که در دوره دوم اصلاحات هم رییسجمهور بودن مترادف با تدارکاتچی شدن بود و این حرف آنقدر تکرار شد که مثل یک اصل غیرقابل انکار در افکار عمومی نقش بست. همه آنها که الان با یک تکرار میکنم ذوق میکنند و میروند رای میدهند آن زمان رییس اصلاحات را تنها گذاشتند تا تکوتنها و شکستخورده قدرت را به احمدینژاد تحویل دهد.
سید محبوب این روزها آن موقع هدف بدترین طعنها و تیزترین حرفها بود. این عده قلیل میدانند که در پس چنین سرخوردگی چه اتفاق سهمگینی میتواند در انتظار همه باشد. الان اگر میخواهید در فضاهای مجازی مثل مور و ملخ بر سر شما بریزند کافی است بگویید روحانی را تنها نگذاریم کافی است بگویید کنار او بایستید.
او سه سال دیگر رییسجمهور است تدارکاتچی بودنش را نباید به یک باور عمومی تبدیل کرد. البته که این کار تبدیل به یک هنر ملی شده که رییسجمهور را هیچکاره بدانند، اما باید در مقابل این مساله مقاومت کرد.
موجی درست شده که اگر حواسمان نباشد ما را با خود خواهد برد؛ به کجا؟ کسی نمیداند. اگر ٣ ساعت در صف رای ایستادن آنقدر بر ما گران آمده که هر روز به یادش میافتیم و آن را به رخ روحانی، میکشیم لازم است تا قبل از روحانی خودمان آن را باور کنیم.
موجی درست شده که اگر حواسمان نباشد ما را با خود خواهد برد؛ به کجا؟ کسی نمیداند. اگر ٣ ساعت در صف رای ایستادن آنقدر بر ما گران آمده که هر روز به یادش میافتیم و آن را به رخ روحانی، میکشیم لازم است تا قبل از روحانی خودمان آن را باور کنیم.
سیاست سوپرمارکت نیست که هر چه دلمان خواست از قفسهها برداریم؛ سیاست حل کردن همین مسائل و مواجهه با همین مشکلات است. مطالبات ما را کسی کادوپیچ شده به در خانههایمان پست نمیکند. ناامید شدن و پشت کردن به دولت اگر شما را به هدفتان نزدیکتر میکند در انتخابش تعلل نکنید، اما اگر یکبار از این سوراخ گزیده شدهاید دگرباره آن را امتحان نکنید.
۰