هوش مصنوعی هنوز جای کافی برای یک انیشتین تمامعیار دارد!
در هوش مصنوعی همهچیز شدنی است. سفر با سرعتی بالاتر از سرعت نور و ساخت دستگاه ضد جاذبه شاید در حال حاضر کمی دور از ذهن باشد، اما پژوهشهای حوزه هوش مصنوعی نشان داده که ساخت هر چیزی ممکن است. کافی است نگاهی به یک آینه بیندازید تا یک سامانه بسیار هوشمند را مشاهده کنید.
کد خبر :
۵۸۴
بازدید :
۴۴۷۹۶
فرادید | از نگاه برترین دانشگاههای جهان، بحث هوش مصنوعی یکی از مهمترین مباحث علمی حال حاضر دنیای علم و فناوری است. در این نوشتار سعی شده تا با زبانی ساده به بحث هوش مصنوعی، مزایا و معایب، موقعیت کنونی و آینده پیش روی آن پرداخته شود. در آخر، مباحث فراهوش، ترابشریت و سایبورگ نیز در همین رابطه مطرح خواهند شد.
مقدمه
بشر به خود لقب علمی «انسان اندیشهورز» را نسبت داده است. دلیل آن نیز اهمیت ظرفیت روانی ما برای زندگی و موجودیت ما است. موضوع مورد مطالعهی هوش مصنوعی «نهادهای هوشمند» است. بنابراین، یکی از اهداف این مبحث، شناخت خود انسان است. فلسفه و روانشناسی هم با هوش سروکار دارند، اما «هوش مصنوعی» برخلاف آنها علاوه بر درک هوش، تلاش دارد تا آن را نیز بسازد. نکته دیگری مطالعه هوش مصنوعی در این است که محصولات هوشمندِ ساخته شده به خودی خود کاربردی هستند.
هوش مصنوعی هنوز در اول راه خود قرار دارد. با این حال، محصولات مهم و جالبی تاکنون با کمک هوش مصنوعی تولید شده است. هنوز کسی قادر نیست تا آینده هوش مصنوعی را با جزئیات کامل پیشبینی کند. اما چیزی که مشخص است این است که کامپیوترهای کنونی (در سطح هوش انسان) و کامپیوترهای نسل بعد، نقشی اساسی در آینده هوش مصنوعی دارد.
هوش مصنوعی یک معمای بزرگ را مطرح میکند. چگونه ممکن است که یک مغز آهسته و کوچک، بیولوژیکی یا الکترونیکی، بتواند دنیایی به مراتب بزرگتر و پیچیدهتر از دنیای خود را ببیند، درک کند، پیشبینی کند و به کار گیرد؟ با آن خصوصیات چهکاری انجام خواهیم داد؟ پاسخ این سوالات دشوار است، اما در هوش مصنوعی همهچیز شدنی است. سفر با سرعتی بالاتر از سرعت نور و ساخت دستگاه ضد جاذبه شاید در حال حاضر کمی دور از ذهن باشد، اما پژوهشهای حوزه هوش مصنوعی نشان داده که ساخت هر چیزی ممکن است. کافی است نگاهی به یک آینه بیندازید تا یک سامانه بسیار هوشمند را مشاهده کنید.
هوش مصنوعی یکی از رشتههای جدید است. این رشته به طور رسمی در سال 1956 شروع شد. عنوان «هوش مصنوعی» نیز همان سال ساخته شد، اما از پنج سال قبل آن کارهایی در این زمینه صورت گرفته بود. هرگاه از دانشمندان رشتههای دیگر نظرخواهی میشود تا رشته مورد علاقه خود را بگویند، هوش مصنوعی و ژنتیک مدرن در صدر قرار میگیرند.
یک دانشجوی فیزیک شاید فکر کند که تمام ایدههای خوب دنیا قبلا توسط گالیله، نیوتن، انیشتین و دیگران به کار گرفته شده است و ایده جدید نیازمند سالها مطالعه است. اما واقعیت کمی متفاوت است. هوش مصنوعی هنوز جای کافی برای یک انیشتین تمامعیار دارد!
از طرف دیگر، مطالعه هوش یکی از قدیمیترین رشتههای جهان است. فیلسوفها به مدت دو هزار سال تلاش میکردند تا چرایی و چگونگی مشاهده، یادگیری، یادآوری و منطق را بررسی کنند. ظهور کامپیوترهای کاربردی در اوایل دهه 50 میلادی این حدس و گمانها را به رشتهای نظری و تجربی تبدیل کرد. آن اوایل، برخی فکر میکردند که «ابرمغزهای الکترونیکی» از پتانسیل محدودی برای پردازش هوش برخوردار است. در آن روزها «سریعتر از انیشتین» تیتر یک بسیاری از روزنامه و مجلهها شده بود.
کامپیوتر به ابزاری برای ساخت خلاقانه محصولات هوش مصنوعی تبدیل شد. مزیت دیگر کامپیوتر، سنجش نظریههای هوش مصنوعی بود. بسیاری از نظریههای هوش مصنوعی نیز نتوانستند از این سنجش نمره قبولی بگیرند. هوش مصنوعی به تدریج جای پای خود را محکم کرد و به چیزی فراتر از تصور اولیه دانشمندان تبدیل شد. ایدههای جدید بسیار قوی، ظریف و جالبتر شدهاند.
هوش مصنوعی امروزه گرایشهای متفاوتی دارد. گرایشهای عمومی مانند ادراک و تفکر منطقی و گرایشهای تخصصی مانند شطرنج، اثبات قضیههای ریاضی، نوشتن شعر و تشخیص بیماریها از آن جمله هستند. اغلب، دانشمندان رشتههای دیگر به تدریج به سمت هوش مصنوعی میآیند تا بتوانند از این طریق مباحث هوشی رشته خود را مکانیزه و قاعدهمند کنند. دانشمندان حوزه هوش مصنوعی نیز به همین شکل به سراغ رشتههای دیگر میروند تا ایدهها و روشهای خود را در آن اعمال کنند. از این رو، رشته «هوش مصنوعی» به واقع یک رشته جهانی است.
هوش مصنوعی چیست؟
ما تاکنون گفتهایم که هوش مصنوعی چرا جالب است، اما نگفتهایم که هوش مصنوعی دقیقا چه چیزی است؟ البته میشد به طور اجمالی گفت که این رشته «با برنامههای هوشمند سروکار دارد. بنابراین بهتر است کمی برنامهنویسی کنیم.» اما تاریخ علم به ما نشان داده که اشاره به اهداف صحیح کمک شایانی به ما میکند.
کیمیاگران ابتدایی به دنبال معجون حیات ابدی و همچنین روش تبدیل سرب به طلا بودند. اما آنها مسیر اشتباهی را در پیش گرفته بودند. زمانی که هدف تغییر کرد، روش علمی و علم زایا توانست پدید آید. یافتن نظریههای صریح که به پیشبینیها رنگ واقعیت میبخشید اساس کار باید قرار میگرفت. درست مانند همان سِیری که دانشمندان علم نجوم حرکت ستارهها و سیارات را در اوایل کار پیشبینی میکردند. هشت تعریفی که از «هوش مصنوعی» صورت گرفته در ادامه آورده شده است. این تعاریف پایه و اساس تعاریف بعدی نیز بوده است. تعاریف به عمل آمده در دو بُعد کلی دستهبندی میشوند. تعاریف دسته اول با «منطق و پردازشهای فکری» در ارتباط هستند، در حالی که تعاریف دسته دوم «رفتار» را خطاب قرار میدهند که ما به آن «عقلانیت یا خردپذيرى» میگوییم. یک سیستم زمانی عاقلانه عمل میکند که کار را صحیح انجام دهد.
دسته اول
دسته دوم
این تعاریف چهار مسیر کلی را در زمینه هوش مصنوعی برای ما ممکن میسازد:
از نظر تاریخی، هر چهار روش دنبال شده است. همواره تنشی بین رویکردهای «انسانمحور» و رویکردهای «عقلانیت محور» وجود داشته است. در واقع بین رفتار انسانی و عقلانی تفاوتی وجود دارد. همه ما قوانین شطرنج را میدانیم، اما این بدان معنا نیست که همه ما استاد بزرگ شطرنج هستیم. به همین شکل، همه ما برای امتحان میخوانیم، اما همه ما نمره 20 را کسب نمیکنیم!
یک رفتار یا عمل انسانی بر اساس علوم تجربی تعریف میشود که خود مستلزم فرضیهسازی و تایید تجربی آن فرضیه است. رویکرد عقلانی اما ترکیبی از ریاضیات و مهندسی است. افراد یک گروه به پژوهش انجام شده در گروه دیگر شک و تردید وارد میکنند، اما حقیقت این است که هر گرایش نتایج ارزشمندی را دنبال میکند. در ادامه هر بحث را جدیتر دنبال خواهیم کرد.
مقدمه
بشر به خود لقب علمی «انسان اندیشهورز» را نسبت داده است. دلیل آن نیز اهمیت ظرفیت روانی ما برای زندگی و موجودیت ما است. موضوع مورد مطالعهی هوش مصنوعی «نهادهای هوشمند» است. بنابراین، یکی از اهداف این مبحث، شناخت خود انسان است. فلسفه و روانشناسی هم با هوش سروکار دارند، اما «هوش مصنوعی» برخلاف آنها علاوه بر درک هوش، تلاش دارد تا آن را نیز بسازد. نکته دیگری مطالعه هوش مصنوعی در این است که محصولات هوشمندِ ساخته شده به خودی خود کاربردی هستند.
هوش مصنوعی هنوز در اول راه خود قرار دارد. با این حال، محصولات مهم و جالبی تاکنون با کمک هوش مصنوعی تولید شده است. هنوز کسی قادر نیست تا آینده هوش مصنوعی را با جزئیات کامل پیشبینی کند. اما چیزی که مشخص است این است که کامپیوترهای کنونی (در سطح هوش انسان) و کامپیوترهای نسل بعد، نقشی اساسی در آینده هوش مصنوعی دارد.
هوش مصنوعی یک معمای بزرگ را مطرح میکند. چگونه ممکن است که یک مغز آهسته و کوچک، بیولوژیکی یا الکترونیکی، بتواند دنیایی به مراتب بزرگتر و پیچیدهتر از دنیای خود را ببیند، درک کند، پیشبینی کند و به کار گیرد؟ با آن خصوصیات چهکاری انجام خواهیم داد؟ پاسخ این سوالات دشوار است، اما در هوش مصنوعی همهچیز شدنی است. سفر با سرعتی بالاتر از سرعت نور و ساخت دستگاه ضد جاذبه شاید در حال حاضر کمی دور از ذهن باشد، اما پژوهشهای حوزه هوش مصنوعی نشان داده که ساخت هر چیزی ممکن است. کافی است نگاهی به یک آینه بیندازید تا یک سامانه بسیار هوشمند را مشاهده کنید.
هوش مصنوعی یکی از رشتههای جدید است. این رشته به طور رسمی در سال 1956 شروع شد. عنوان «هوش مصنوعی» نیز همان سال ساخته شد، اما از پنج سال قبل آن کارهایی در این زمینه صورت گرفته بود. هرگاه از دانشمندان رشتههای دیگر نظرخواهی میشود تا رشته مورد علاقه خود را بگویند، هوش مصنوعی و ژنتیک مدرن در صدر قرار میگیرند.
یک دانشجوی فیزیک شاید فکر کند که تمام ایدههای خوب دنیا قبلا توسط گالیله، نیوتن، انیشتین و دیگران به کار گرفته شده است و ایده جدید نیازمند سالها مطالعه است. اما واقعیت کمی متفاوت است. هوش مصنوعی هنوز جای کافی برای یک انیشتین تمامعیار دارد!
از طرف دیگر، مطالعه هوش یکی از قدیمیترین رشتههای جهان است. فیلسوفها به مدت دو هزار سال تلاش میکردند تا چرایی و چگونگی مشاهده، یادگیری، یادآوری و منطق را بررسی کنند. ظهور کامپیوترهای کاربردی در اوایل دهه 50 میلادی این حدس و گمانها را به رشتهای نظری و تجربی تبدیل کرد. آن اوایل، برخی فکر میکردند که «ابرمغزهای الکترونیکی» از پتانسیل محدودی برای پردازش هوش برخوردار است. در آن روزها «سریعتر از انیشتین» تیتر یک بسیاری از روزنامه و مجلهها شده بود.
کامپیوتر به ابزاری برای ساخت خلاقانه محصولات هوش مصنوعی تبدیل شد. مزیت دیگر کامپیوتر، سنجش نظریههای هوش مصنوعی بود. بسیاری از نظریههای هوش مصنوعی نیز نتوانستند از این سنجش نمره قبولی بگیرند. هوش مصنوعی به تدریج جای پای خود را محکم کرد و به چیزی فراتر از تصور اولیه دانشمندان تبدیل شد. ایدههای جدید بسیار قوی، ظریف و جالبتر شدهاند.
هوش مصنوعی امروزه گرایشهای متفاوتی دارد. گرایشهای عمومی مانند ادراک و تفکر منطقی و گرایشهای تخصصی مانند شطرنج، اثبات قضیههای ریاضی، نوشتن شعر و تشخیص بیماریها از آن جمله هستند. اغلب، دانشمندان رشتههای دیگر به تدریج به سمت هوش مصنوعی میآیند تا بتوانند از این طریق مباحث هوشی رشته خود را مکانیزه و قاعدهمند کنند. دانشمندان حوزه هوش مصنوعی نیز به همین شکل به سراغ رشتههای دیگر میروند تا ایدهها و روشهای خود را در آن اعمال کنند. از این رو، رشته «هوش مصنوعی» به واقع یک رشته جهانی است.
هوش مصنوعی چیست؟
ما تاکنون گفتهایم که هوش مصنوعی چرا جالب است، اما نگفتهایم که هوش مصنوعی دقیقا چه چیزی است؟ البته میشد به طور اجمالی گفت که این رشته «با برنامههای هوشمند سروکار دارد. بنابراین بهتر است کمی برنامهنویسی کنیم.» اما تاریخ علم به ما نشان داده که اشاره به اهداف صحیح کمک شایانی به ما میکند.
کیمیاگران ابتدایی به دنبال معجون حیات ابدی و همچنین روش تبدیل سرب به طلا بودند. اما آنها مسیر اشتباهی را در پیش گرفته بودند. زمانی که هدف تغییر کرد، روش علمی و علم زایا توانست پدید آید. یافتن نظریههای صریح که به پیشبینیها رنگ واقعیت میبخشید اساس کار باید قرار میگرفت. درست مانند همان سِیری که دانشمندان علم نجوم حرکت ستارهها و سیارات را در اوایل کار پیشبینی میکردند. هشت تعریفی که از «هوش مصنوعی» صورت گرفته در ادامه آورده شده است. این تعاریف پایه و اساس تعاریف بعدی نیز بوده است. تعاریف به عمل آمده در دو بُعد کلی دستهبندی میشوند. تعاریف دسته اول با «منطق و پردازشهای فکری» در ارتباط هستند، در حالی که تعاریف دسته دوم «رفتار» را خطاب قرار میدهند که ما به آن «عقلانیت یا خردپذيرى» میگوییم. یک سیستم زمانی عاقلانه عمل میکند که کار را صحیح انجام دهد.
دسته اول
- تلاش مهیج جدید تا کامپیوترها بتوانند بیندیشند... به معنای واقعی کلمه: دستگاههایی هوشمند (هوگلند، 1985)
- مکانیزه سازی فعالیتهایی که با تفکر انسانی در ارتباط است. فعالیتهایی مانند تصمیمگیری، حل مسئله و یادگیری (بلمن، 1978)
- مطالعه قوه ذهنی از طریق مدلهای رایانشی (چارنیاک و مک دِرمات، 1985)
- مطالعه محاسباتی که امکان مشاهده، استدلال و عمل را ممکن میسازد (وینستون، 1992)
دسته دوم
- هنر ساخت دستگاههایی که کارکردی را انجام میدهند. کارکردی که اگر توسط انسان انجام شوند به هوش نیازمند است (کورزویل، 1990)
- مطالعه ساخت کامپیوترها برای انجام کارهایی که در حال حاضر انسانها بهتر آن کار را انجام میدهند (ریچ و نایت، 1991)
- زمینه علمی که به دنبال توضیح و تقلید رفتارهای هوشمندانه از منظر پردازشهای رایانشی است (شالکوف، 1990)
- شاخه علوم کامپیوتری که با مکانیزه سازی رفتار هوشمندانه در ارتباط است (لوگر و استابِلفیلد، 1993)
این تعاریف چهار مسیر کلی را در زمینه هوش مصنوعی برای ما ممکن میسازد:
- سیستمهایی که مانند انسان فکر میکنند.
- سیستمهایی که منطقی فکر میکنند.
- سیستمهایی که مانند انسان عمل میکنند.
- سیستمهایی که منطقی عمل میکنند.
از نظر تاریخی، هر چهار روش دنبال شده است. همواره تنشی بین رویکردهای «انسانمحور» و رویکردهای «عقلانیت محور» وجود داشته است. در واقع بین رفتار انسانی و عقلانی تفاوتی وجود دارد. همه ما قوانین شطرنج را میدانیم، اما این بدان معنا نیست که همه ما استاد بزرگ شطرنج هستیم. به همین شکل، همه ما برای امتحان میخوانیم، اما همه ما نمره 20 را کسب نمیکنیم!
یک رفتار یا عمل انسانی بر اساس علوم تجربی تعریف میشود که خود مستلزم فرضیهسازی و تایید تجربی آن فرضیه است. رویکرد عقلانی اما ترکیبی از ریاضیات و مهندسی است. افراد یک گروه به پژوهش انجام شده در گروه دیگر شک و تردید وارد میکنند، اما حقیقت این است که هر گرایش نتایج ارزشمندی را دنبال میکند. در ادامه هر بحث را جدیتر دنبال خواهیم کرد.
۰