۱۳ نشانه‌ یک شوهر خودشیفته

۱۳ نشانه‌ یک شوهر خودشیفته

زندگی با یک شوهر خودشیفته آسان نیست. اگر نمی‌توانید او را ترک کنید لااقل به فکر پشتیبان باشید و به یاد بیاورید که اول خودتان را دوست داشته باشید، چون لیاقتش را دارید!

کد خبر : ۱۰۲۹۵۹
بازدید : ۷۴۳۴

فرادید | وقتی برای اولین بار او را ملاقات کردید باور نمی‌کردید چقدر خوش‌شانس هستید. او جذاب و خوش‌برخورد بود، همان کسی بود که آرزویش را داشتید. در تعجب بودید که او پاداش کدام کار خوب شماست، اما حالا داستان عوض شده و او تبدیل به یک شوهر خودشیفته شده است.

او کم‌کم کنترل‌گر و انتقادکننده شده است، فکر می‌کند دنیا حول محور او میچرخد و به احساس یا فکر شما اهمیت نمی‌دهد. رفته‌رفته مرد رویا‌های شما درست مقابل چشمان‌تان ناپدید شده است. این اتفاق چطور افتاد؟ کجای کار اشتباه پیش رفت؟ او چطور این همه تغییر کرد؟

پاسخ این است که او تغییر نکرده است، در واقع در اعماق وجودش همیشه خودشیفته بوده است. مشکل اینجاست که او در آغاز رابطه نقش بازی میکرده و شما نقش‌بازی او را باور کردید.

نگران نباشید، چون شما تنها نیستید. این اتفاق برای بسیاری از افراد افتاده است. فریب خوردن از خودشیفته‌ها مثل آب خوردن است. احتمالاً زمانی که خود واقعی او را می‌شناسید، نام‌تان در شناسنامه‌ی او به عنوان همسر ثبت شده است. اگر این سناریو برای شما آشناست، پس احتمالاً شوهر شما خصوصیات خودشیفته‌ها را دارد یا شاید یک خودشیفته‌ی تمام عیار است.

اگر کنجکاو شده‌اید که بدانید آیا شوهر شما خودشیفته است یا نه در ادامه‌ی این مطلب ۱۳ نشانه از شوهران خودشیفته را بخوانید.

۱. او باور دارد بهتر از دیگران است

او احتمالاً همه جا از تمام دستاورد‌های «بزرگ» خودش تعریف میکند. او می‌خواهد به دیگران (به خصوص شما) برتری خیالی خودش را ثابت و گوشزد کند.

۲. او به نظر شما گوش نمی‌دهد

خواه نظر شما درباره‌ی یک موضوع ساده مثل کاری که می‌خواهید آخر هفته انجام دهید باشد یا درباره‌ی موضوع مهمی مثل خرید خانه، شوهر خودشیفته‌ی شما احتمالاً به نظر شما اهمیتی نمی‌دهد. شاید تظاهر کند اهمیت می‌دهد، اما صرف‌نظر از فکری که شما دارید او به هر حال کار خودش را می‌کند.

۳. او نیاز دارد همیشه حق با او باشد

او فکر می‌کند همه‌چیزدان است. آنقدر به این موضوع باور دارد که شاید اگر به او بگویید ۴=۲+۲ او مخالفت کند و بگوید نه ۵=۲+۲ و شما سر خود را می‌خارید و به درستی محاسبه‌ی خودتان شک می‌کنید. او اهمیتی به واقعیت نمی‌دهد و فقط نیاز دارد «برنده» باشد و همه حق را به او بدهند.

۴. او شما را کنترل می‌کند

شاید لباس جدیدی بپوشید و او در واکنش بگوید: «نمی‌تونی با این لباس بری بیرون، خیلی تنگه!» یا اجازه ندهد با دوستانتان وقت بگذرانید. او ممکن است حیطه‌های مهم زندگی شما را محدود کند یا وقتی خانه هستید با شما مثل بچه رفتار کند.

۵. او کاری می‌کند که به سلامت روان خود شک کنید

Gaslighting نوعی دستکاری روانی است. وقتی فرد کنترل‌گر از این ترفند استفاده می‌کند در واقع بذر شک را در ذهن شما می‌کارد و سبب می‌شود که شما سلامت روان خودتان را زیر سوال ببرید. او واقعیت را برعکس جلوه می‌دهد و کاری می‌کند که شما به خودتان شک کنید در حالی که این خود اوست که باید زیر سوال برود.

۶. او به تحسین نیاز دارد

یک شوهر خودشیفته همیشه از شما می‌خواهد از او تعریف کنید. همانطور که در نشانه‌ی شماره ۱ گفتیم، او می‌خواهد دیگران بدانند بهتر از آنهاست و در انجام این کار خواهان شنیدن تحسینی است که «برتر بودن» به همراه دارد.

۷. او احساس همدلی نمی‌کند

او کاملاً فاقد توانایی دیدن دیگاه شما درباره‌ی هر چیزی است. او اهمیتی به جریحه‌دار شدن احساس شما نمی‌دهد و فقط به خودش و افکاری که دارد اهمیت می‌دهد، احتمالاً متوجه احساس عصبانیت یا پکر بودن شما نمی‌شود، اگر هم متوجه شود طوری مات به شما نگاه می‌کند که احساس کنید احساسات شما اهمیتی ندارند.

۸. او شما را سرزنش می‌کند

او هیچ‌وقت مسئولیتِ شخصی هیچ چیزی را برعهده نمی‌گیرد و همیشه شما یا دیگران را سرزنش می‌کند. همیشه همه چیز تقصیر شماست و او هیچ کاری را اشتباه انجام نمی‌دهد. حتی اگر سعی کنید او را متقاعد کنید که رفتارهایش درست نیست، انکار کرده و سعی می‌کند در عوض شما را سرزنش کند.

۹. او مانند یک قربانی رفتار می‌کند

از آنجا که به اشتباه فکر میکند هیچ چیز تقصیر او نیست، معمولاً خودش را «قربانیِ» اعمال دیگران میداند. اگر پروژه‌ی کاری او با شکست مواجه شود او تقصیر را گردن رئیس، همکار یا مشتریان می‌اندازد. او همیشه ذهنیت قربانی دارد، چون متوجه رفتار‌های خودش نیست و احساس مسئولیت نمی‌کند.

۱۰. او احساس گناه نمی‌کند

او ممکن است خطاب به شما حرفایی بزند یا کار‌هایی بکند که بسیار آزاردهنده باشند. مثلاً ممکن است مچ او را حین پیام دادن به زن دیگری بگیرید و او اصلاً احساس گناه نکند، برعکس طوری وانمود کند که اتفاق مهمی نیفتاده و به شما بگوید با آن کنار بیایید.

۱۱. او دروغ می‌گوید

او در گفته‌هایش به دروغ گفتن گرایش دارد. شاید شما متوجه دروغ‌های او بشوید، شاید هم نه، اما حس غریزی‌تان به شما خواهد گفت که بیشتر اوقات حرفای او عاری از حقیقت است.

۱۲. او بدجنس یا بدرفتار است

او به وضوح با شما بدجنسی می‌کند، ممکن است از شما انتقاد کند و شما را با القاب ناخوشایندی، چون چاق، زشت یا احمق صدا کند. حتی ممکن است به شما بگوید چقدر خوش شانس هستید که او را دارید، چون اگر او نبود شما انتخاب هیچ کس نبودید، آزار فیزیکی از جانب این افراد نیز دور از انتظار نیست.

۱۳. او از درد شما لذت می‌برد

از آنجا که قادر به احساس همدلی نیست تقریباً از درد کشیدن شما لذت می‌برد، چه از نظر احساسی چه از نظر فیزیکی. او با این کار احساس قدرت می‌کند و از اینکه دردی را به شما تحمیل کند ابداً احساس گناه نمی‌کند.

با شوهر خودشیفته چه باید کرد؟

۱۳ نشانه‌ی یک شوهر خودشیفته

حالا که نشانه‌های یک شوهر خودشیفته را می‌دانید، اقداماتی هم هست که می‌توانید انجام دهید:

مزر‌هایی را تعیین کنید

خودشیفته‌ها تا جایی که بتوانند دست بگیر دارند مگر این که شما به آن‌ها اجازه ندهید. آن‌ها قلدر هستند و قلدر‌ها هدف آسان را دوست دارند. آن‌ها دوست ندارند کسی با آن‌ها مقابله کند یا مرز‌هایی تعیین کند که نتوانند از آن‌ها عبور کنند. با این حال، زمانی که این مرز‌ها را تعیین کنید و سرِ حرف خود باقی بمانید آن‌ها چاره‌ای جز تبعیت از مرز‌های شما ندارند.

ذهنیت درست خود را زیر سوال نبرید

اجازه ندهید همسر خودشیفته‌ی شما ذهن‌تان را دست‌کاری کند. به ذهنیت درست خودتان پایبند باشید و اجازه‌ی شستشوی مغزتان را به او ندهید. شما حقیقت را می‌دانید پس به او اجازه ندهید کاری کند که به خودتان شک کنید.

حرف‌ها و اعمال او را به دل نگیرید

‌می‌دانم که حرف‌ها و اعمال او آزاردهنده هستند، پس سعی کنید به دل نگیرید. صادقانه بگویم در واقع حرف‌ها و رفتار‌های او درباره‌ی «شما» نیست، درباره‌ی «خودش» و ناامنی‌هایش است. در این دام نیفتید که فکر کنید شخص بد رابطه شما هستید. اینطور نیست!

او را ترک کنید

از گفتن این حرف بیزارم، اما شما نمی‌توانید یک فرد خودشیفته را تغییر دهید. در واقع شما قدرت تغییر هیچ‌کس را ندارید. اگر کسی خودش مایل به تغییر نباشد هیچکس توان تغییر او را ندارد. اگر نهایت تلاش‌تان را کرده‌اید تا مشکلات رابطه‌تان را با او حل کنید، اما هنوز هم احساس درماندگی می‌کنید پس دو انتخاب دارد:

در رابطه بمانید و کنار بیایید یا رابطه را ترک کنید و در انتخاب بعدی خود دقت کنید فردی را انتخاب کنید که خوشیفته نباشد. می‌دانم ترک رابطه کار آسانی نیست، اما شما نیاز دارید بهترین تصمیم را برای «خودتان» بگیرید، نه اینکه از سر دلسوزی و بخاطر «او» در رابطه بمانید.

نتیجه‌گیری

ازدواج با یک شوهر خودشیفته آسان نیست. خودشیفته‌های زیادی در این دنیا وجود دارند، پس شما تنها نیستید. اگر نمی‌توانید او را ترک کنید لااقل به فکر حامی و پشتیبان باشید و به یاد بیاورید که اول خودتان را دوست داشته باشید، چون لیاقتش را دارید!

منبع: Lifehack

۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    مطلب کثیفی بود.

  • مریم ارسالی در

    همسرم یک فرد بسیار خودشیفته بود همه این مشخصات را که نوشتید یکجا داشت .به مرحله ای رسیدم که شدیدا در معرض آسیب های روحی و جسمی قرار گرفتم .پس از سی سال زندگی مشترک جدا شدم .خوشبختانه فرزندان مشترکمان مستقل شده بودند و مشکلی نداشتم .خیلی از حقوق مادی خود را در اثر این جدایی از دست دادم لکن به آرامش رسیدم و به هیچ عنوان از تصمیمم مبنی برجدا شدن پشیمان نیستم .توانستم معنای زندگی و آرامش را درک کنم و از استرس هایی که دایم به من وارد می نمود رها شوم .فکر میکنم سی سال تحمل کافی بود و اینکه متاسفانه با بالا رفتن سن بدتر می شد و حاضر به تصحیح رفتارهای خود شیفتگی اش نبود

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید