جن‌گیری چهار میلیونی در همین حوالی!
شاید آن روز که در دولت احمدی‌ن‍ژاد صحبت از جن و جن‌گیری شد و برخی مدعی بودند که دولت این‌گونه کارش را دنبال می‌کند، خیلی‌ها موضوع را به سخره گرفته و از کنارش به راحتی گذشتند اما گذر زمان نشان داد که چندان هم موضوع جن‌گیری بی‌ربط نبوده و از همان موقع نیز بحث‌های مربوط به این موضوع داغ و داغ‌تر شد.
کد خبر :
۳۹۸۵
بازدید :
۳۰۸۳
شاید آن روز که در دولت احمدی‌ن‍ژاد صحبت از جن و جن‌گیری شد و برخی مدعی بودند که دولت این‌گونه کارش را دنبال می‌کند، خیلی‌ها موضوع را به سخره گرفته و از کنارش به راحتی گذشتند اما گذر زمان نشان داد که چندان هم موضوع جن‌گیری بی‌ربط نبوده و از همان موقع نیز بحث‌های مربوط به این موضوع داغ و داغ‌تر شد.
روزنامه قانون در ادامه می‌نویسد: جن و جن‌گیری اما ریشه‌های عقیدتی و مذهبی در فرهنگ ایرانیان دارد و از این رو، برخی نیز به استفاده یا بهتر بگوییم سوءاستفاده از نگاه‌های عقیدتی به موضوع جن می‌کنند و کاسبی حسابی از این موضوع برای خود راه انداخته‌اند.
«قانون» به همین بهانه گزارشی از آنچه در محافل جن‌گیری رخ می‌دهد، تهیه کرده و گفت‌وگویی با یکی از افرادی که تبحر در جن‌گیری دارد، داشته است که در ادامه می‌خوانید:
امرار معاش با جن‌گیری!
پری، زنی 52 ساله و اهل صحنه است که با جن‌گیری گذران زندگی می‌کند، او مدعی است که با جهان ماورا ارتباط دارد و می‌تواند اجنه را در اختیار گیرد. از میان صحبت‌های آشنایان خرافی ردش را پیدا کردم و بالاخره پس از چندین جلسه چت کردن با او از طریق نرم‌افرازهای موبایل توانستم به دیدارش بروم. در یکی از محله‌های متوسط شهرستان صحنه خانه‌ای حدوداً 200 متری داشت که فضای داخلی آن را با گل‌های تزئینی و لوازم لوکس پر کرده بود.
در زمان ورودم به خانه، پری در اتاقی نشسته بود و دو مرد و چهار زن در سالن، منتظر دیدن او بودند. فال قهوه، فال تاروت، دعانویسی و طلسم نویسی از جمله خدماتی هستند که پری علاوه بر جن‌گیری به مشتری‌های خود ارائه می‌کند و برای هر کدام از این خدمات 40 هزار تومان می‌گیرد. فرمان 37 ساله یکی از کسانی است که برای دیدار با پری به خانه‌اش آمده است و به دنبال ارتباط با اجنه می‌شود.
وی که دارای مدرک دیپلم ریاضی است و در یکی از روستاهای شهرستان هرسین زندگی می‌کند، می‌گوید: دفینه‌ای تاریخی اطراف گور دخمه‌های اسحاق وند می‌شناسم، پیش پری آمدم تا محل دقیق آن را با کمک موکلش (جنی که در اختیار دارد) پیدا کند؛ اگر گنج را پیدا کنم زندگی‌ام زیر و رو می‌شود. سپیده و سحر نیز دو دختر 26 ساله و مجرد هستند که برای فالگیری و دعانویسی به خانه پری آمده‌اند.
سپیده که دانشجوی ترم هفتم کامپیو‌تر در دانشگاه کرمانشاه است، می‌گوید: برای سومین‌بار است که به اینجا می‌آیم، به کار پری ایمان دارم چون هر سه بار باعث شد که وام‌های خانگی در اولین نوبت به اسم من بیفتند. الان هم برای یک وام 10 میلیون تومانی به اینجا آمده‌ام. حدود یک ساعتی در سالن منتظر ماندم تا پری سرش خلوت شد و توانستم گفت‌و‌گویم را با او آغاز کنم. حجابی نیمه‌کامل و صورتی بدون آرایش داشت که به راحتی می‌شد تعداد چروک‌های درشت صورتش را شمرد. استکانی چای برایم آورد که از ترس اینکه طلسمی در آن کرده باشد، نخوردم. از او پرسیدم «چه شد جن‌گیر شدی و توانستی با عالم غیب ارتباط برقرار کنی؟» در جواب گفت: مرحوم پدرشوهرم خیلی من را دوست داشت به همین دلیل قبل از اینکه دستش از دنیا کوتاه شود، کتاب دعا و موکل خود را به من داد و من هم رفته رفته با اجنه آشنا شدم. از او پرسیدم که «موکل چیست و چطور آن را به تو داد؟» پری توضیح داد: جن‌ها هم مثل ما آدم‌ها خوب و بد دارند. جن‌های خوب به اسم موکل در اختیار انسان قرار می‌گیرند و به او کمک می‌کنند. پدرشوهرم قبل از فوت ارتباطش با اجنه را به من گفت و پس از اینکه دوره‌های ریاضتی 31 روزه را گذراندم موکل خود را به من داد.
جن‌گیری با قرآن؟
پری مدعی است که جن‌گیری و ارتباط با اجنه را با استفاده از آیات قرآن انجام می‌دهد. او می‌گفت: کتاب دعای پدر شوهرم را به خوبی خواندم و الان خودم موکل می‌گیرم. کنجکاو شدم و پرسیدم «یعنی می‌توانی برای من هم موکل بگیری؟» خنده‌ای کرد و در حالی که اولین جرعه از چایش را می‌نوشید گفت: بله، اما حدود چهار میلیونی برایت خرج می‌تراشد. پری در جواب به این سوالم که «موکل چه کارهایی می‌کند؟» توضیح داد: موکل را به صورت کامل نمی‌بینید اما هر وقت از او بخواهید کارهای تقریبا غیرممکن را برای شما انجام می‌دهد.
از او پرسیدم «جنی که خودت به عنوان موکل در اختیار داری چه شکلی است؟» که در جواب گفت: موکل من یک جن مرد و خوش قیافه‌است که اکثر اوقات به شکل هاله‌ای در اطرافم حرکت می‌کند اما زمانی که تنها هستم اورا می‌بینم؛ خیلی وقت‌ها در تنهایی حتی نوازشم می‌کند، نسبت به من مهربان است اما از روی حسادت کسانی که نزدیکم می‌شوند را آزار می‌دهد. نا‌خودآگاه به یاد داستان‌های دوران کودکی افتادم و سراسیمه از او پرسیدم «سم هم دارد؟» که خنده‌ای کرد و گفت: کاملا شبیه ماست. باور حرف‌های پری سخت بود، شبیه کودکان خیال‌پرداز صحبت می‌کرد، به همین دلیل از او خواستم تا حرف‌هایش را ثابت و یک جن در اتاق احضار کند. از زیر مبل چرمی که روی آن نشسته بودیم کاغذ بزرگی حدودا اندازه A۳، پر از حروف الفبا و اعداد درآورد و روی میز شیشه‌ای جلوی مبل پهن کرد؛ می‌گفت که اجنه با نشان دادن کلمات روی این صفحه با ما حرف می‌زنند. نعلبکی استکان چای خود را وارونه روی کاغذ گذاشت و فلشی با خودکار روی آن طراحی کرد؛ به خواست او انگشت اشاره دست راستم را روی نعلبکی گذاشتم و پری شروع به خواندن وردهایی زیر لب کرد.
پس از حدود یک دقیقه که ورد خواندنش تمام شد، او نیز انگشتش را روی نعلبکی گذاشت و آرام گفت: اینجاست، ازش سوال بپرس. من هم به تبع پری صدایم را آهسته کردم و پرسیدم «کسی اینجا هست؟» در عین ناباوری نعلبکی به حرکت در آمد و روی کلمه بله رفت. از حرکت نعلبکی به شدت شوکه شدم اما کمی که گذشت به خودم قبولاندم که شاید پری با انگشت به حرکت آن کمک می‌کند. از جن حاضر که حرکت نعلبکی آن را مرد و سنش را 156 سال نشان می‌داد پرسیدم «چرا‌فقط‌پری تورا می‌بیند و من فقط حرکت نعلبکی را؟» که نعلبکی به سمت حروفی رفت که جمع آن‌ها این جمله می‌شد، «تو ضعیفی.» پس از کمی بازی کردن با نعلبکی پری صفحه کاغذ را جمع کرد و پرسید: حالا باورت شد؟
پری که مدعی می‌شود گاهی در روز 20 مراجعه کننده دارد، در پاسخ به این سوال که مشتریانش غالبا چه چیزی می‌خواهند? گفت: کمتر از 20 درصد آدم‌هایی که اینجا می‌آیند به دنبال جن هستند و بقیه فال و دعا می‌خواهند. از او پرسیدم «چهل هزار تومان برای یک کاغذ دعا زیاد نیست؟» پری با نگاهی حق به جانب و ابروهایی کمی در هم رفته گفت: مهم‌ترین کاری که برای مردم می‌کنم انرژی مثبتی است که به آن‌ها می‌دهم، من می‌دانم چه چیزی مردم را خوشحال می‌کند؛ اگر بخواهند این انرژی مثبت را از یک روانپزشک بگیرند باید خیلی بیشتر از این‌ها بدهند درضمن دعا‌ها و طلسم‌های من بدون رد خور عمل می‌کنند.
روایتی دیگر از جن‌گیری
کمی که از صحبت‌هایمان گذشت یک مرد و دو زن به همراه دختری بیمار وارد خانه پری شدند. پیش از اینکه نزد مخاطبانش برود به من گفت که دختر جنی است و امروز قصد دارد جن را از بدن او خارج کند. دختر 17 ساله لباس کردی آبی رنگ بلندی برتن داشت، موهای مشکی پریشانش چشمان سبز او را پوشانده بودند و به سختی با کمک همراهانش راه می‌رفت. دختر که رنگ پوستش کاملا زرد شده بود به پایین نگاه می‌کرد و هرازچندگاهی نیم نگاهی به مسیر می‌انداخت. همراهان دختر پس از اینکه او را روی مبل تک نفره گوشه اتاق نشاندند، گفتند که پدرش 36 ساعت او را در انباری تاریک زندانی کرده و پس از آن زبانش بند آمده است.
پری کتاب دعایش را باز و شروع به ورد خوانی کرد اما دختر هیچ عکس‌العملی از خود نشان نداد سپس در همان حالی که وِرد می‌خواند صورت دختر را در میان دستانش گرفت و تکان داد؛ در پی تکان‌های پری دختر به آرامی شروع به نالیدن کرد. پری دعایی که از پیش برای آن‌ها آماده کرده بود را در میان پارچه‌ای سفید رنگ گذاشت و به لباس دختر وصل کرد، سپس آن‌ها دستمزد پری را حساب و بدون اینکه حال دختر تغییری کند، خانه را ترک کردند. از پری پرسیدم «برای دختر چه کاری کردی؟» او پاسخ داد: من با جن او صحبت کردم و خواستم تا بدن دختر را ترک کند با دعای من دختر بعد از 21 روز زبان باز می‌کند. به او گفتم «به نظرم ضعف جسمانی داشت و باید به پزشک مراجعه می‌کرد، آیا یک تکه کاغذ می‌تواند او را درمان کند؟» پری با چهره‌ای که انگار به او برخورده باشد، گفت: جن‌ها او را به این حال انداخته بودند من مسئول ضعف جسمانی نیستم، فقط از شر جن خلاصش کردم.
از او پرسیدم «از جن‌گیری و دعا نوشتن هر روزه خسته نشده‌ای؟» پری آهی کشید و گفت: راستش خسته‌ام اما راه برگشتی ندارم؛ هر وقت می‌خواهم توبه کنم اجنه آزارم می‌دهند، حتی چند بار به فکر خودکشی افتادم آرزو دارم مثل مردم زندگی کنم. پری کتابخانه‌ای کوچک در کنار پنجره داشت که حدود 40 کتاب را در خود جای می‌داد. از او پرسیدم که «مطالعه هم داری؟» بی‌هیچ تأملی گفت: کتاب‌های روانپزشکی می‌خوانم، در دبیرستان رشته انسانی می‌خواندم و دوست داشتم روانپزشک شوم اما شوهر کردم.
پری که شوهری کشاورز دارد، مدعی بود که بیشتر در آمد زندگی را او تامین می‌کند و با جن‌گیری یک دخترش را به خانه بخت فرستاده و دیگری را نیز پزشک کرده است. صحبت‌هایم با پری تا حدود نماز مغرب به درازا کشید و کم کم قصد ترک خانه او را داشتم که پیش از خداحافظی به من گفت «می‌خواهی برای توهم دعای گره‌گشایی کنم تا مشکلاتت برطرف شود؟» پیشنهادش را پذیرفتم و با دعایی برای خرید ماشین، خانه‌اش را ترک کردم.
جن یک واقعیت است
حجت‌الاسلام محمد پیکری، استاد حوزه و دانشگاه با استناد به آیات قرآن جن را یک واقعیت می‌داند. وی در گفت‌و‌گو با ایرنا، ضمن تاکید بر اینکه جن گیری حرام است، می‌گوید: بیش از 90 درصد جن‌گیر‌ها دروغگو هستند.
پیکری ادامه می‌دهد: آنهایی که واقعا با این کار آشنایی دارند از راه‌های مختلف با اجنه ارتباط برقرار می‌کنند که قرآن یکی از این راه‌هاست. برخی از جن‌گیر‌ها جن‌های خوب را به‌قرآن قسم می‌دهند اما بسیاری دیگر از طریق توهین‌کردن به قرآن وارد ارتباط با جن‌ها می‌شوند.
او با اشاره به آیات سوره جن می‌گوید: بخشی از شیاطین انسان و بخشی دیگر اجنه هستند که خداوند در سوره ناس خطاب به بنده‌اش می‌فرماید که «بگوید مرا از شر جن و انسان رهایی ده».
حجت‌الاسلام علی مولوی، استاد حوزه و رئیس ستاد اقامه نماز استان کرمانشاه نیز در گفت‌و‌گو با ایرنا غالب افراد جن‌گیر و فالگیر را فریبکار می‌داند و می‌گوید: بر اساس آیات قرآن هیچکس به‌جز پروردگار از عالم غیب با خبر نیست و تنها پیامبران و معصومین به خواست خداوند در مواردی توانسته‌اند از غیب با خبر شوند.
به گفته وی تنها منبع آگاهی ما از عالم غیب وحی خداوند و فرمایشات ائمه است.
مولوی نیز با استناد به آیات صریح قرآن تاکید می‌کند که وجود جن واقعیت دارد. جن‌ها نیز همچون انسان دو گروه مومن و بی‌دین دارند اما بر اساس شرع و فتوای مراجع تقلید نباید به دنیای آن‌ها نزدیک شد.
هفت روز از دیدارم با پری می‌گذرد و هنوز نمی‌دانم حرف‌هایش را باور کنم یا نه، اما دعای پری همچنان در جیبم است و من موفق به خرید ماشین نشده‌ام.
روزنامه قانون در ادامه می‌نویسد: جن و جن‌گیری اما ریشه‌های عقیدتی و مذهبی در فرهنگ ایرانیان دارد و از این رو، برخی نیز به استفاده یا بهتر بگوییم سوءاستفاده از نگاه‌های عقیدتی به موضوع جن می‌کنند و کاسبی حسابی از این موضوع برای خود راه انداخته‌اند.
«قانون» به همین بهانه گزارشی از آنچه در محافل جن‌گیری رخ می‌دهد، تهیه کرده و گفت‌وگویی با یکی از افرادی که تبحر در جن‌گیری دارد، داشته است که در ادامه می‌خوانید:
امرار معاش با جن‌گیری!
پری، زنی 52 ساله و اهل صحنه است که با جن‌گیری گذران زندگی می‌کند، او مدعی است که با جهان ماورا ارتباط دارد و می‌تواند اجنه را در اختیار گیرد. از میان صحبت‌های آشنایان خرافی ردش را پیدا کردم و بالاخره پس از چندین جلسه چت کردن با او از طریق نرم‌افرازهای موبایل توانستم به دیدارش بروم. در یکی از محله‌های متوسط شهرستان صحنه خانه‌ای حدوداً 200 متری داشت که فضای داخلی آن را با گل‌های تزئینی و لوازم لوکس پر کرده بود.
در زمان ورودم به خانه، پری در اتاقی نشسته بود و دو مرد و چهار زن در سالن، منتظر دیدن او بودند. فال قهوه، فال تاروت، دعانویسی و طلسم نویسی از جمله خدماتی هستند که پری علاوه بر جن‌گیری به مشتری‌های خود ارائه می‌کند و برای هر کدام از این خدمات 40 هزار تومان می‌گیرد. فرمان 37 ساله یکی از کسانی است که برای دیدار با پری به خانه‌اش آمده است و به دنبال ارتباط با اجنه می‌شود.
وی که دارای مدرک دیپلم ریاضی است و در یکی از روستاهای شهرستان هرسین زندگی می‌کند، می‌گوید: دفینه‌ای تاریخی اطراف گور دخمه‌های اسحاق وند می‌شناسم، پیش پری آمدم تا محل دقیق آن را با کمک موکلش (جنی که در اختیار دارد) پیدا کند؛ اگر گنج را پیدا کنم زندگی‌ام زیر و رو می‌شود. سپیده و سحر نیز دو دختر 26 ساله و مجرد هستند که برای فالگیری و دعانویسی به خانه پری آمده‌اند.
سپیده که دانشجوی ترم هفتم کامپیو‌تر در دانشگاه کرمانشاه است، می‌گوید: برای سومین‌بار است که به اینجا می‌آیم، به کار پری ایمان دارم چون هر سه بار باعث شد که وام‌های خانگی در اولین نوبت به اسم من بیفتند. الان هم برای یک وام 10 میلیون تومانی به اینجا آمده‌ام. حدود یک ساعتی در سالن منتظر ماندم تا پری سرش خلوت شد و توانستم گفت‌و‌گویم را با او آغاز کنم. حجابی نیمه‌کامل و صورتی بدون آرایش داشت که به راحتی می‌شد تعداد چروک‌های درشت صورتش را شمرد. استکانی چای برایم آورد که از ترس اینکه طلسمی در آن کرده باشد، نخوردم. از او پرسیدم «چه شد جن‌گیر شدی و توانستی با عالم غیب ارتباط برقرار کنی؟» در جواب گفت: مرحوم پدرشوهرم خیلی من را دوست داشت به همین دلیل قبل از اینکه دستش از دنیا کوتاه شود، کتاب دعا و موکل خود را به من داد و من هم رفته رفته با اجنه آشنا شدم. از او پرسیدم که «موکل چیست و چطور آن را به تو داد؟» پری توضیح داد: جن‌ها هم مثل ما آدم‌ها خوب و بد دارند. جن‌های خوب به اسم موکل در اختیار انسان قرار می‌گیرند و به او کمک می‌کنند. پدرشوهرم قبل از فوت ارتباطش با اجنه را به من گفت و پس از اینکه دوره‌های ریاضتی 31 روزه را گذراندم موکل خود را به من داد.
جن‌گیری با قرآن؟
پری مدعی است که جن‌گیری و ارتباط با اجنه را با استفاده از آیات قرآن انجام می‌دهد. او می‌گفت: کتاب دعای پدر شوهرم را به خوبی خواندم و الان خودم موکل می‌گیرم. کنجکاو شدم و پرسیدم «یعنی می‌توانی برای من هم موکل بگیری؟» خنده‌ای کرد و در حالی که اولین جرعه از چایش را می‌نوشید گفت: بله، اما حدود چهار میلیونی برایت خرج می‌تراشد. پری در جواب به این سوالم که «موکل چه کارهایی می‌کند؟» توضیح داد: موکل را به صورت کامل نمی‌بینید اما هر وقت از او بخواهید کارهای تقریبا غیرممکن را برای شما انجام می‌دهد.
از او پرسیدم «جنی که خودت به عنوان موکل در اختیار داری چه شکلی است؟» که در جواب گفت: موکل من یک جن مرد و خوش قیافه‌است که اکثر اوقات به شکل هاله‌ای در اطرافم حرکت می‌کند اما زمانی که تنها هستم اورا می‌بینم؛ خیلی وقت‌ها در تنهایی حتی نوازشم می‌کند، نسبت به من مهربان است اما از روی حسادت کسانی که نزدیکم می‌شوند را آزار می‌دهد. نا‌خودآگاه به یاد داستان‌های دوران کودکی افتادم و سراسیمه از او پرسیدم «سم هم دارد؟» که خنده‌ای کرد و گفت: کاملا شبیه ماست. باور حرف‌های پری سخت بود، شبیه کودکان خیال‌پرداز صحبت می‌کرد، به همین دلیل از او خواستم تا حرف‌هایش را ثابت و یک جن در اتاق احضار کند. از زیر مبل چرمی که روی آن نشسته بودیم کاغذ بزرگی حدودا اندازه A۳، پر از حروف الفبا و اعداد درآورد و روی میز شیشه‌ای جلوی مبل پهن کرد؛ می‌گفت که اجنه با نشان دادن کلمات روی این صفحه با ما حرف می‌زنند. نعلبکی استکان چای خود را وارونه روی کاغذ گذاشت و فلشی با خودکار روی آن طراحی کرد؛ به خواست او انگشت اشاره دست راستم را روی نعلبکی گذاشتم و پری شروع به خواندن وردهایی زیر لب کرد.
پس از حدود یک دقیقه که ورد خواندنش تمام شد، او نیز انگشتش را روی نعلبکی گذاشت و آرام گفت: اینجاست، ازش سوال بپرس. من هم به تبع پری صدایم را آهسته کردم و پرسیدم «کسی اینجا هست؟» در عین ناباوری نعلبکی به حرکت در آمد و روی کلمه بله رفت. از حرکت نعلبکی به شدت شوکه شدم اما کمی که گذشت به خودم قبولاندم که شاید پری با انگشت به حرکت آن کمک می‌کند. از جن حاضر که حرکت نعلبکی آن را مرد و سنش را 156 سال نشان می‌داد پرسیدم «چرا‌فقط‌پری تورا می‌بیند و من فقط حرکت نعلبکی را؟» که نعلبکی به سمت حروفی رفت که جمع آن‌ها این جمله می‌شد، «تو ضعیفی.» پس از کمی بازی کردن با نعلبکی پری صفحه کاغذ را جمع کرد و پرسید: حالا باورت شد؟
پری که مدعی می‌شود گاهی در روز 20 مراجعه کننده دارد، در پاسخ به این سوال که مشتریانش غالبا چه چیزی می‌خواهند? گفت: کمتر از 20 درصد آدم‌هایی که اینجا می‌آیند به دنبال جن هستند و بقیه فال و دعا می‌خواهند. از او پرسیدم «چهل هزار تومان برای یک کاغذ دعا زیاد نیست؟» پری با نگاهی حق به جانب و ابروهایی کمی در هم رفته گفت: مهم‌ترین کاری که برای مردم می‌کنم انرژی مثبتی است که به آن‌ها می‌دهم، من می‌دانم چه چیزی مردم را خوشحال می‌کند؛ اگر بخواهند این انرژی مثبت را از یک روانپزشک بگیرند باید خیلی بیشتر از این‌ها بدهند درضمن دعا‌ها و طلسم‌های من بدون رد خور عمل می‌کنند.
روایتی دیگر از جن‌گیری
کمی که از صحبت‌هایمان گذشت یک مرد و دو زن به همراه دختری بیمار وارد خانه پری شدند. پیش از اینکه نزد مخاطبانش برود به من گفت که دختر جنی است و امروز قصد دارد جن را از بدن او خارج کند. دختر 17 ساله لباس کردی آبی رنگ بلندی برتن داشت، موهای مشکی پریشانش چشمان سبز او را پوشانده بودند و به سختی با کمک همراهانش راه می‌رفت. دختر که رنگ پوستش کاملا زرد شده بود به پایین نگاه می‌کرد و هرازچندگاهی نیم نگاهی به مسیر می‌انداخت. همراهان دختر پس از اینکه او را روی مبل تک نفره گوشه اتاق نشاندند، گفتند که پدرش 36 ساعت او را در انباری تاریک زندانی کرده و پس از آن زبانش بند آمده است.
پری کتاب دعایش را باز و شروع به ورد خوانی کرد اما دختر هیچ عکس‌العملی از خود نشان نداد سپس در همان حالی که وِرد می‌خواند صورت دختر را در میان دستانش گرفت و تکان داد؛ در پی تکان‌های پری دختر به آرامی شروع به نالیدن کرد. پری دعایی که از پیش برای آن‌ها آماده کرده بود را در میان پارچه‌ای سفید رنگ گذاشت و به لباس دختر وصل کرد، سپس آن‌ها دستمزد پری را حساب و بدون اینکه حال دختر تغییری کند، خانه را ترک کردند. از پری پرسیدم «برای دختر چه کاری کردی؟» او پاسخ داد: من با جن او صحبت کردم و خواستم تا بدن دختر را ترک کند با دعای من دختر بعد از 21 روز زبان باز می‌کند. به او گفتم «به نظرم ضعف جسمانی داشت و باید به پزشک مراجعه می‌کرد، آیا یک تکه کاغذ می‌تواند او را درمان کند؟» پری با چهره‌ای که انگار به او برخورده باشد، گفت: جن‌ها او را به این حال انداخته بودند من مسئول ضعف جسمانی نیستم، فقط از شر جن خلاصش کردم.
از او پرسیدم «از جن‌گیری و دعا نوشتن هر روزه خسته نشده‌ای؟» پری آهی کشید و گفت: راستش خسته‌ام اما راه برگشتی ندارم؛ هر وقت می‌خواهم توبه کنم اجنه آزارم می‌دهند، حتی چند بار به فکر خودکشی افتادم آرزو دارم مثل مردم زندگی کنم. پری کتابخانه‌ای کوچک در کنار پنجره داشت که حدود 40 کتاب را در خود جای می‌داد. از او پرسیدم که «مطالعه هم داری؟» بی‌هیچ تأملی گفت: کتاب‌های روانپزشکی می‌خوانم، در دبیرستان رشته انسانی می‌خواندم و دوست داشتم روانپزشک شوم اما شوهر کردم.
پری که شوهری کشاورز دارد، مدعی بود که بیشتر در آمد زندگی را او تامین می‌کند و با جن‌گیری یک دخترش را به خانه بخت فرستاده و دیگری را نیز پزشک کرده است. صحبت‌هایم با پری تا حدود نماز مغرب به درازا کشید و کم کم قصد ترک خانه او را داشتم که پیش از خداحافظی به من گفت «می‌خواهی برای توهم دعای گره‌گشایی کنم تا مشکلاتت برطرف شود؟» پیشنهادش را پذیرفتم و با دعایی برای خرید ماشین، خانه‌اش را ترک کردم.
جن یک واقعیت است
حجت‌الاسلام محمد پیکری، استاد حوزه و دانشگاه با استناد به آیات قرآن جن را یک واقعیت می‌داند. وی در گفت‌و‌گو با ایرنا، ضمن تاکید بر اینکه جن گیری حرام است، می‌گوید: بیش از 90 درصد جن‌گیر‌ها دروغگو هستند.
پیکری ادامه می‌دهد: آنهایی که واقعا با این کار آشنایی دارند از راه‌های مختلف با اجنه ارتباط برقرار می‌کنند که قرآن یکی از این راه‌هاست. برخی از جن‌گیر‌ها جن‌های خوب را به‌قرآن قسم می‌دهند اما بسیاری دیگر از طریق توهین‌کردن به قرآن وارد ارتباط با جن‌ها می‌شوند.
او با اشاره به آیات سوره جن می‌گوید: بخشی از شیاطین انسان و بخشی دیگر اجنه هستند که خداوند در سوره ناس خطاب به بنده‌اش می‌فرماید که «بگوید مرا از شر جن و انسان رهایی ده».
حجت‌الاسلام علی مولوی، استاد حوزه و رئیس ستاد اقامه نماز استان کرمانشاه نیز در گفت‌و‌گو با ایرنا غالب افراد جن‌گیر و فالگیر را فریبکار می‌داند و می‌گوید: بر اساس آیات قرآن هیچکس به‌جز پروردگار از عالم غیب با خبر نیست و تنها پیامبران و معصومین به خواست خداوند در مواردی توانسته‌اند از غیب با خبر شوند.
به گفته وی تنها منبع آگاهی ما از عالم غیب وحی خداوند و فرمایشات ائمه است.
مولوی نیز با استناد به آیات صریح قرآن تاکید می‌کند که وجود جن واقعیت دارد. جن‌ها نیز همچون انسان دو گروه مومن و بی‌دین دارند اما بر اساس شرع و فتوای مراجع تقلید نباید به دنیای آن‌ها نزدیک شد.
هفت روز از دیدارم با پری می‌گذرد و هنوز نمی‌دانم حرف‌هایش را باور کنم یا نه، اما دعای پری همچنان در جیبم است و من موفق به خرید ماشین نشده‌ام.
۱
