مهدی یراحی؛ سلبریتی بدون شوآف
مهدی یراحی کنسرت اهوازشو با لباس کارگران #فولاد_اهواز اجرا کرد. دوسال پیش هم توی تهران برای افراد بیبضاعت کنسرت رایگان برگزار کرد و شام هم داد بهشون! همینقدر این آدم مردمیه! برخلاف سایر سلبریتیها، بیسروصداهای شوآفگونه حمایت میکنه. دمت گرم مرد!»
چقدر مهدی یراحی کم داریم
سیامک رحمانی | با عرض پوزش از همه کسانی که میگویند چهرهها نباید نخود هر آش شوند و انذار میدهند که سلبریتیها اینقدر درباره مسائل مختلف اظهارنظر نکنند، باید بگویم حرکت مهدی یراحی، خواننده پاپ در کنسرت پنجشنبهشبش جزو معدود اتفاقات حال خوبکن این روزها بود.
در روزهایی که انگار احساس مسئولیت از میان برخی از مسئولان رخت بربسته، اینکه میبینیم یک هنرمند دلش برای مردم میزند و این را به بهترین شکل ممکن در رفتار اجتماعیاش نشان میدهد، مایه امیدواری است.
یکی مثل مهدی یراحی انگار دارد به ما نهیب میزند که همه روزنهها بسته نشده و هنوز میشود کاری کرد. هنوز هستند کسانی که یاد درد و رنج مردم هستند و میتوانند این را فریاد بزنند.
وقتی که رسانهها دست و پایشان بسته است و محدودیتهای خودشان را دارند و تاثیرگذاری گذشته را از دست دادهاند، این هنرمندان و الگوهای اجتماعی هستند که میتوانند تاثیرگذار باشند.
کار مهدی یراحی هم مثالزدنی و ستودنی است، چون نشان داده که دغدغه دارد و این رفتارها برای جلبنظر نیست، ادا درآوردن نیست. یراحی پیش از اینهم مدام به ما یادآوری کرده که حواسش به همراهی با مردم هست.
وقتی که برای عمل به قولش در برنامه خندوانه برای حاشیهنشینهای تهران برنامه اجرا کرد یا وقتی که کلیپ ترانه «حیک»اش را در محلات فقیرنشین اهواز ضبط کرد.
او بهار امسال هم در کنسرت خوزستان با همشهریهایش ابراز همدردی کرده بود، در بهمن سال ٩٣ یکی از کنسرتهایش را با ماسک اجرا کرد تا به آلودگی هوای اهواز و خوزستان اعتراض کند و در ترانههایی چون «خاک» از این مردم و آلامشان خوانده بود.
اینها را گفتم تا بگویم چرا وقتی جمعهشب از کارگران گروه ملی فولاد اهواز گفت و حمایت کرد، رفتارش صمیمی و قابل باور بود. فکر نکردیم که مثل بعضیها دارد شو میدهد. مثل کسانی که گاهی یادشان میافتد چیزی درباره درد و خون بگویند و موج سواری کنند بعد میروند تا سالها و پیدایشان نمیشود.
کسانی که توقعی هم ازشان نباید داشت، چون یا اصلا درک چنین مسائلی را ندارند و دارند نان و ماستشان را میخورند، یا غرق در پول درآوردنند و اینجور ابرازنظرها وقتشان را میگیرد و برایشان هزینه دارد.
درهمین فضا هم هست که محسن چاوشی با ترانههای دردمندانهاش و با نگاه دایمی به مردم و هممحلهایهای سابقش در خوزستان، تبدیل به نماد میشود و جایگاهش فراتر از خیلیهاست.
در همین فضاست که رضا صادقی به چشم میآید، یا ترانه علیدوستی که مدام در مسائل اجتماعی مشارکت میکند و بابتش فحش میخورد، یا یاس که با ترانههای اجتماعیاش هواداران بسیاری پیدا کرده. اعتباری متفاوت که به راحتی و حتی با هنرنمایی به این آسانیها به دست نمیآید.
اگر به نسلهای قبلی بگویید، برایتان از فریدون فروغی خواهند گفت که چطور با صدای گیتارش سکوت جنوب شهر را میشکست و در میان مردم میخواند. از فرهاد و ترانه جمعه و از روزهایی که در میان جمعیت به خیابان میآمد و بیاینکه سفارشی از کسی گرفته باشد، برای انقلاب سرودهایی خواند که تا ابد زمزمه خواهد شد.
فقط هنرمندها چنین نفوذی در مردم دارند و میتوانند مستقل و بیملاحظه در کنار مردم بمانند و صدای مردم باشند، حتی بسیاری از کسانی که ادعا دارند و گمان میکنند پرچمدار خواستههای جامعهاند، وجدان خود را به تعلقات خاطر سیاسی و جریانی گره زدهاند و دیگر نمیتوانند داعیهای داشته باشند.
کسانی که اگر به حقوقهای نجومی حمله ببرند، در مقابل املاک نجومی سکوت میکنند؛ چراکه چاقو دسته خودش را نخواهد برید. اگر بابت گورخوابها به دولت بتازند، در مورد کارگران گلایهمند هفتتپه سکوت خواهند کرد، چراکه فکر میکنند نباید خودیها را زد.
اگر به سلطان قیر و سکه حمله کنند، هوای خیلیهای دیگر را خواهند داشت و اگر بابت آتشسوزی مدرسه دلنگران شوند، از کشتگان حادثه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد حرف زیادی نخواهند زد؛ چراکه فعلا دانشگاه آزاد خودی است.
این وسط، باید قدر مهدی یراحیها را دانست که بیپروای چنین دستهبندیهایی فقط در کنار مردماند و این را با صدای بلند اعلام میکنند. برای مردم میخوانند و رنج مردم را پژواک میدهند تا شاید گوش شنوایی پیدا شود.
خدا خیرش بدهد. خیرشان بدهد و کاش مهدی یراحیهای بیشتری داشتیم. کاش رویش داشتند و تکثیر میشدند. فقط هم برای اعتراض نه، برای اینکه به مردم امید هم بدهند و از همدلی در کنار هم بودن بگویند و از نقاط مثبت و حرکتهای هدفمند حمایت کنند. ستارههایی که فقط غر نمیزنند و کمی هم آینده را میبینند و امید میدهند و از مردم میخواهند تا کنار هم باشند و مقابل خشونتو چند دستگی و بینظمی بایستند.