مایا، نازو و دیگر زنان تراجنسی که به‌دست خانواده کشته می‌شوند

مایا، نازو و دیگر زنان تراجنسی که به‌دست خانواده کشته می‌شوند

خانواده نازو پذیرشِ جنازه دخترشان را کسر شأن می‌دانستند، برای همین جسد در گورستان پلیس در پیشاور دفن شد. اما خانواده وقتی که زمانِ دریافتِ خون‌بها فرا رسید، احساس کردند که نازو دخترشان است. آن‌ها در ازای بخشیدنِ قاتلانِ نازو از آن‌ها خون‌بها دریافت کردند.

کد خبر : ۷۵۴۶۱
بازدید : ۲۵۵۵۲
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
مایا (سمت چپ) و ماهک
فرادید | اوایل سال ۲۰۱۹ مایا در حال فرار، اما خوشحال بود. او اهلِ نوشرا در شمال پاکستان بود؛ جاییکه جامعه سنتی است و تحمل اندکی در قبال افرادِ متفاوت وجود دارد؛ و مایا متفاوت بود. او یک تراجنسی بود، مرد متولد شده بود، اما خودش را زن می‌دانست و مانند یکی زن زندگی می‌کرد.

او سه بار به دلیل آزار و اذیت‌های خانگی از خانه فرار کرد و بسیار دور شد. او شادی و یک جامعه جدید پیدا کرده بود؛ اما بعد توانست به خانواده‌اش که در پیشاور زندگی می‌کردند، نزدیکتر شود. دوست دوران کودکی‌اش، ماهک خان، می‌گوید: «ای کاش او را بهتر می‌شناختم.» زیرا خانوادۀ مایا او را تعقیب کردند و یکماه بعد از فرار او مرده بود.

پلیس به برادر و عموی مایا مظنون شد، اما آن‌ها دخالت در این قتل را انکار کردند. فعالان حقوق‌بشری می‌گویند پلیس بسیاری از ابهامات را درباره این پرونده بی‌پاسخ گذاشته است؛ که یعنی عدالت هرگز برای مایا اجرا نخواهد شد؛ همانطور که برای بسیاری از زنانِ تراجنسی که در این کشور به قتل رسیده‌اند، اجرا نشده است.
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
نوشرا
در ایالتِ خیبر پختونخوا که مایا در آن متولد و بزرگ شده است، زنانِ تراجنسی را به عنوانِ یک جنسِ سوم می‌شناسند. این زنان خودشان را «شی-میل» یا پسرِدخترنما معرفی می‌کنند. جنسِ سوم از سال ۲۰۰۹ و به دنبال برگزاری مجموعه‌ای از دادگاه‌ها به صورت قانونی در پاکستان به رسمیت شناخته شده است؛ اما اجرای قانون مسئله‌ساز است.

به لحاظ اجتماعی، افرادِ تراجنسی همچنان به عنوان موجودیت‌هایی کم ارزش‌تر از بقیه نگریسته می‌شوند که حق ندارند حریم خصوصی، کرامت شخصی یا حتی امنیت مطالبه کنند. مرگِ مایا سویه تاریک این واقعیت‌ها را برجسته می‌کند.

ماهک می‌گوید: «ما از ابتدای آشنایی احساسِ خاصی به هم داشتیم. شاید به این دلیل بود که داشتیم از مشاهبت جنسی‌مان آگاه می‌شدیم.» ما‌ها و ماهک در دو سوی یک جاده در روستایی در نوشرا بزرگ شدند. ماهک می‌گوید، هر دو پسر متولد شدند، اما همیشه احساسی زنانه داشتند. ماهک همیشه روسری سرش می‌کرد و ناخن‌هایش را لاک می‌زد.
پدر و عموی ماهک او را مایه ننگ می‌دانستند.

«آن‌ها من را کتک می‌زدند، در اتاق حبسم می‌کردند... اما نمی‌توانستند من را متوقف کنند. اعضای مرد خانواده مایا هم وقتی می‌دیدند او لباس زنانه می‌پوشد، با او همین رفتار را می‌کردند.» ماهک می‌گوید: «پسرانِ-دخترنما با رسیدنِ به سن نوجوانی و دریافتن این موضوع که با آنچه دیگران از آن‌ها توقع دارند، متفاوتند، سختی‌های بیشتری را متحمل می‌شوند.»
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
ماهک
«وقتی این اتفاق می‌افتد، زندگی با خانواده هر روز سخت‌تر می‌شود و تو منتظر فرصتی تا از این وضعیت خالص شوی.» هر دو سال‌ها رویای فرار از خانه را در سر می‌پروراندند تا اینکه ماهک بالاخره تصمیمش را عملی کرد. او به پیشاور فرار کرد و توانست در یک کارخانه تولید لباس مشغول به کار شود.

یکسال قبل بود که او شنید مایا هم قصد فرار از خانه دارد. ماهک می‌گوید: «از خوشحالی گریه کردم.» مایا و ماهک با هم به کارما در استانِ پنجاب رفتند تا تحتِ حمایت یک معلم مخصوص قرار بگیرند.

زنانِ تراجنسیِ پاکستان به دلیل ترس از آزار و اذیت‌های اجتماع، اجتماعِ کوچک خودشان را به هدایتِ یک زنِ مسن‌ترِ تراجنسی تشکیل می‌دهند. این زن، زنانِ دیگر تراجنسی را در ازای دریافتِ نیمی از درآمد آن‌ها، تحتِ حمایت و پوشش خود قرار می‌دهد.

این زن که زنانِ تراجنسی او را مرشد و معلم خود می‌دانند به آن‌ها یاد می‌دهد چطور مانند یک زن لباس بپوشند تا بتوانند به یکی از معدود شغل‌هایی که برای آ‌ن‌ها فراهم است، یعنی رقاصی در عروسی‌ها، دست پیدا کنند.

خیانت و بازگشت به خانه
ماهک می‌گوید: «سالی که هر دو به آرزوی خود رسیدیم، بهترین سال زندگی‌مان بود.»
رقصیدن در عروسی‌ها یکی از معدود گزینه‌های این افراد برای اجتناب از تکدی‌گری یا تن‌فروشی است. این درحالیست که این افراد پولِ کمتری از سایرین دریافت می‌کنند.
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
معلم‌های تراجنسی به زنان تراجنسی یاد می‌دهند چطور مانند زنان لباس بپوشند تا بتوانند شغلی به دست آورند.
ماهک می‌گوید: «ما به سراسر مناطق پیشاور رفتیم و در عروسی‌ها و مهمانی‌ها رقصیدیم و بیشتر از همیشه پول درآوردیم.» اما عمر شادی آن‌ها کوتاه بود. دو پسری که به آن‌ها ابراز علاقه کرده بودند، به آن‌ها خیانت کردند و آن‌ها را فریب دادند و در اختیار خانواده‌هایشان قرار دادند. هر دو را کشان کشان به خانه بازگرداندند.

ماهک می‌گوید، هر دو را مجبور کردند موهایشان را کوتاه کنند و شکنجه‌شان دادند. مایا به شدت کتک خورده بود و برادرش او را با زنجیر به تخت بسته و روز‌ها در زیرزمین خانه زندانی کرده بود. آن‌ها که هنوز مصمم بودند، در ماه مارس دوباره فرار می‌کنند و هر طور شده خودشان را به پیشاور می‌رسانند. در آنجا یک زن تراجنسی به نام ناینا خان مرشد جدیدشان می‌شود. ناینا خان از مایا و اینکه چطور توانست خودش را با شرایط جدید وفق دهد صحبت می‌کند.

او می‌گوید: «مایا دختر آرامی بود، شجاع بود و اعتماد به نفس بسیار بالایی داشت.» ناینا که در آپارتمانِ ۹-خوابه خود با ۲۰ مریدِ جوان زندگی می‌کند، می‌گوید: «اما بعد روز شنبه، صدای زنگ خانه آمد و یک آشنای قدیمی با تلفنی که دستش بود وارد شد. مایا روی یکی از تخت‌ها نشسته بود و با تلفنش حرف می‌زد. این فرد نیز روی تخت دیگر نشست و گاهی به مایا و گاهی به تلفنی که در دستش بود، نگاه می‌کرد.»
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
«الان می‌فهمم که احتمالاً آن لحظه به تصویری از مایا که در گوشی‌اش داشته نگاه می‌کرده تا مطمئن شود حتماً تصویرِ مایاست.» بعد به سرعت از خانه خارج شد. چند دقیقه بعد دوباره صدای زنگ خانه آمد و ۳ مرد داخل شدند.

«دیدم مایا آشفته شد. او به سرعت گوشواره‌ها و حلقه‌های بینی‌اش را درآورد، گوشی‌اش را خاموش کرد، همه را داخل کیف دستی‌اش گذاشت و به من داد. او وحشت کرده بود. او گفت که برادر و عمویش آمده‌اند تا او را ببرند.»
یک مرد قدبلند به زور وارد اتاق شد، بالای سر مایا رفت و او را زد.
بیشتر بخوانید:

ناینا و شاگردانش وارد می‌شوند. مرد سلاحش را به روی ناینا نشانه می‌گیرد، اما ناینا مقاومت می‌کند و به همراه سایرین مرد را از آپارتمان بیرون می‌کند. اما نیم‌ساعت بعد، پلیس از راه می‌رسد و از مایا می‌خواهد با او برود. وقتی ناینا مداخله می‌کند، پلیس می‌گوید مایا از خانه‌اش طلا دزدیده و باید با پلیس برود.

ناینا و سایر دوستانِ مایا که چاره دیگری ندارند، او را تا اداره پلیس همراهی می‌کنند. آن‌ها دو ساعتِ تمام در اداره پلیس سرو‌صدا راه می‌اندازند و از پلیس می‌خواهند توضیح دهد چرا مایا که فردی بالغ و بزرگسال است باید خلافِ خواسته‌اش به خانه، جایی که دوست ندارد، بازگردد.

رئیس پلیس به آن‌ها اطمینان می‌دهد آن‌ها فقط می‌خواهند مایا با پدرش که آن‌وقت در راه آمدن به پیشاور بود، صحبت کند و بعد از آن مایا آزاد است هرجایی که می‌خواهد، برود. ناینا و سایرین که مجبور بودند سر کار بروند، پلیس را ترک می‌کنند، اما وقتی روز بعد به اداره پلیس برمی‌گردند مایا دیگر آنجا نیست.

قانونی که می‌تواند قاتلان را مبرا کند
معلوم نیست آن شب چه اتفاقی برای مایا افتاده و شاید هرگز مشخص نشود. رئیس‌پلیسِ شهر پیشاور، ظهور آفریدی، به بی‌بی‌سی ورلد، گفته که مایا رضایت داده با پدر، عمو و خویشاوندانِ مردِ دیگرش برود. اما برگه‌ای که به خبرنگار بی‌بی‌سی نشان داده شده فقط حاوی امضای پدر و عموی اوست، نه خودِ مایا.
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
مایا و ماهک
تحقیقاتی که توسط پلیس نوشرا انجام شده نشان می‌دهد ماشینی که مایا را حمل می‌کرده در یک پمپ بنزین که متعلق به عموی مایا بوده توقفی کوتاه داشته است. در آنجا، مایا به ماشین دیگری که عمو و برادرش در آن بودند، منتقل می‌شود. از بقیه خانواده درخواست می‌شود به خانه برگردند.

روز بعد جسدِ مایا درحالیکه غرق خون بوده در جنگل‌های نزدیک پیشاور پیدا می‌شود. ده‌ها نفر شامل پدر مایا، برادر و عمویش و چند عضو دیگر خانواده‌اش، به جرم مشارکت در قتل او دستگیر شده‌اند. همه در دادگاه کشتنِ مایا را تکذیب کرده‌اند. همگی به قرار وثیقه آزادند.

تیمور کمال، یک فعالِ حمایت از حقوق تراجنسی‌ها، می‌گوید شواهد بسیار قوی است، اما پلیس «تمایلی به درج برخی مسائل مرتبط در این پرونده نشان نمی‌دهد که همین به جنایتکاران کمک می‌کند از عدالت بگریزند.»
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
ناینا (سمت چپ)
برطبق یک سنتِ قدیمی در پاکستان که ریشه آن به عرب‌ها برمی‌گردد، بازماندگان ِ. مقتول این حق را دارند که با دریافتِ خون‌بها از قاتل او را ببخشند. اما در سالِ ۲۰۱۶، به منظور محدود کردنِ قتل‌های ناموسی و جلوگیری از اینکه خانواده مقتول از قاتل پول بگیرد و او را ببخشد، پارلمان این حق را در موردِ تمامِ «قتل‌های ناموسی» باطل اعلام کرد.

او دختر ما نیست، اما خون‌بهایش مال ماست
گروه حقوق بشریِ «ترنسَکشن» که در زمینه حقوقِ تراجنسی‌ها فعالیت می‌کند، می‌گوید از سال ۲۰۱۵ حداقل ۷۰ زن تراجنسی در استان خیبر پختونخوا کشته شدند. یکی از مواردِ اخیر قتل نازو در پیشاور است. او در ماه جولای سال گذشته توسط دو دوستش کشته شد. آن‌ها بدنِ این زن را قطعه‌قطعه کرده و در کیسه‌های پلاستیکی قرار داده بودند و می‌خواستند جایی آن را رها کنند که پلیس دستگیرشان کرد.
تراجنسی بودن در پاکستان: مایا، نازو و زنان دیگری که توسط خانواده به قتل رسیدند
مایا

خانواده نازو پذیرشِ جنازه دخترشان را کسر شأن می‌دانستند، برای همین جسد در گورستان پلیس در پیشاور دفن شد. اما خانواده وقتی که زمانِ دریافتِ خون‌بها فرا رسید، احساس کردند که نازو دخترشان است. آن‌ها در ازای بخشیدنِ قاتلانِ نازو از آن‌ها خون‌بها دریافت کردند.

دو مرد دو ماه پیش تبرئه و آزاد شدند. یک زن تراجنسی دیگر نیز اخیراً توسط خانواده‌اش در مردان کشته شد. تصاویرِ جنازه این زن توسط گروه‌های حقوق‌بشری در فضای مجازی منتشر شد، اما هیچ کسی برای شکایت از قتل او به پلیس مراجعه نکرد، حتی پلیس هم خودش را به دردسر نینداخت.

منبع: BBC World
ترجمه: سایت فرادید
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید