سرقت مرگ‌بار آدم‌ربایان از مغازه طلافروشی

سارقان مغازه طلافروشی بعد از ربودن مرد جواهرفروش او را به قتل رساندند و جسدش را دفن کردند. ساعت ۲ بعدازظهر روز ۲۱ اسفندماه شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفتند و از ربوده‌شدن مردی ۳۶ ساله توسط سرنشینان یک دستگاه خودروی ون اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در محدوده خیابان نبرد خبر دادند.

با تأیید خبر اولیه توسط مأموران کلانتری، پرونده با موضوع آدم‌ربایی تشکیل شد و برای رسیدگی تخصصی با دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم معاونت مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی قرار گرفت.

کارآگاهان بلافاصله راهی محل وقوع جرم شدند. در بررسی اولیه و تحقیقات میدانی و گفتگو با شاهدان عینی مشخص شد سه مرد حدودا ۳۵ ساله با یک دستگاه خودروی ون سفید با علائم مربوط به اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اقدام به ربودن مردی ۳۶ ساله به نام محمود از مقابل در منزلش کرده‌اند. در ادامه تحقیقات معلوم شد محمود دارای مغازه طلافروشی در همان محدوده است.

کارآگاهان بلافاصله راهی مغازه طلافروشی شدند. در همان لحظات اولیه در تحقیقات پلیسی مشخص شد مغازه مورد دستبرد سارقان قرار گرفته است. با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته معلوم شد یکی از سارقان با استفاده از ریموت دزدگیر در را باز کرده، وارد مغازه شده و همه طلاجات را به‌سرقت برده است.

با جمع‌بندی اطلاعات به‌دست‌آمده مشخص شد سرقت از مغازه طلا‌فروشی توسط همان آدم‌ربایان انجام شده است. در شاخه دیگری از تحقیقات شماره پلاک خودروی ون به دست آمد و در بررسی‌های بیشتر مشخص شد پلاک مسروقه و متعلق به یک دستگاه خودروی پراید است.

کارآگاهان با بهره‌گیری از روش‌های علمی کشف جرم موفق به شناسایی یکی از اعضای باند سرقت به نام جابر ۳۵ ساله شدند و دستور دستگیری جابر و سایر همدستانش با توجه به حساسیت پرونده صادر شد.

کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی، مخفیگاه جابر را در محدوده خیابان نبرد شناسایی و او را ۲۵ اسفندماه در عملیات پلیسی و ضربتی دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه او تعداد زیادی از طلاجات مسروقه را کشف کردند.

جابر در تحقیقات اولیه منکر هرگونه سرقت و آدم‌ربایی شد، ولی در کمتر از دو ساعت با ارائه دلیل و مدرک پلیسی لب به اعتراف گشود. او پرده از یک جنایت برداشت و گفت: من به اتفاق دو نفر از دوستانم به نام‌های وحید و رحیم، هر دو ۳۳ ساله نقشه سرقت از مغازه طلافروشی را کشیدیم و از آنجایی که محمود را به واسطه بچه‌محل‌بودن می‌شناختم، برای اینکه شناخته نشوم، اقدام به اجاره یک دستگاه خودروی ون سفیدرنگ کردم و یک پلاک مسروقه را که یک ماه قبل سرقت کرده بودم روی آن نصب کردم و با جعل علائم سازمان بهزیستی، خودروی ون را مشابه خودرو‌های اورژانس اجتماعی کردم.

جابر در ادامه تحقیقات اظهار کرد: روز حادثه برای عملی‌کردن نقشه سرقت، به در منزل محمود مراجعه کردیم و رحیم به‌عنوان کارشناس اجتماعی با او در مورد آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی صحبت کرد و به بهانه‌ای وی را به داخل خودرو کشاند و من هم در یک فرصت آمپول بیهوشی‌ای را که از قبل آماده کرده بودم به وی زدم که بلافاصله محمود بیهوش شد و سریع از محل متواری شدیم و به سمت مسعودیه رفتیم.

سپس دوستم وحید با برداشتن کلید و ریموت مغازه به سراغ طلاجات رفت و اموال را سرقت کرد. در همین حین متوجه شدیم محمود فوت شده است، به‌همین‌دلیل او را در محدوده کهریزک دفن کردیم و پس از تقسیم اموال متواری شدیم.

کارآگاهان به دنبال اظهارات مرد جوان با انجام اقدامات ویژه پلیسی مخفیگاه وحید و رحیم را در یکی از شهر‌های شمال‌شرقی شناسایی کردند و بلافاصله با هماهنگی قضائی راهی محل شدند و توانستند هر دو متهم را دستگیر کنند. این دو نفر به جرم خود معترف شدند و در بازرسی از مخفیگاه آن‌ها اموال مسروقه در حدود چهار کیلوگرم انواع طلاجات کشف شد.

سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پلیس پایتخت، با تأیید این خبر گفت: با توجه به دستگیری هر سه مجرم این پرونده و اعتراف صریح به سرقت و جنایت، تحقیقات برای کشف جسد در حال انجام است و متهمان با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم هستند.