قهوهچی معروف، شریکش را به قتل رساند
من که عصبانی شده بودم، با او جروبحث کردم و بعد هم دست به چاقو بردم و او را زخمی کردم. بلافاصله هم او را به بیمارستان رساندیم، اما تلاش پزشکان برای نجات جانش بیفایده بود، او جان خود را از دست داد.
کد خبر :
۸۰۵۵۲
بازدید :
۱۱۳۴۲
مرد قهوهچی که محبوب بسیاری از سلبریتیها و قهوهخانهاش پاتوق آنها بود، روز گذشته به اتهام قتل شریکش محاکمه شد. مرداد سال گذشته خبر درگیری خونینی در قهوهخانهای در شمال شهر تهران به مأموران داده شد.
وقتی پلیس در محل حضور یافت، مشخص شد این قهوهخانه یکی از پاتوقهای معروف سلبریتیهاست و بسیاری از آنها برای عکسگرفتن با قهوهچی معروف این قهوهخانه به آنجا سر میزنند. مأموران مرد قهوهچی را در محل حادثه
بازداشت کردند.
بازداشت کردند.
او در بازجوییها به قتل شریکش اعتراف کرد و گفت: من و شریکم ۳۵ سال بود که با هم در این قهوهخانه کار میکردیم. از مدتی قبل قرار بر این بود که دوستم که شریک قهوهخانه هم بود، سرقفلی مغازه را به من بدهد، اما بنا به دلایلی از این وعده طفره میرفت تا اینکه روز حادثه از زیر این قولوقرار دوستانه شانه خالی کرد و من که عصبانی شده بودم، با او جروبحث کردم و بعد هم دست به چاقو بردم و او را زخمی کردم. بلافاصله هم او را به بیمارستان رساندیم، اما تلاش پزشکان برای نجات جانش بیفایده بود، او جان خود را از دست داد.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده و برای او درخواست مجازات شد.
در ادامه، همسر و فرزند مقتول در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند و فرزند مقتول درخواست قصاص قاتل پدرش را کرد. سپس مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و او نیز درخواست قصاص کرد. وقتی دادگاه آنها را به بخشش دعوت کرد، پسر جوان گفت: حاضر به گذشت نیست.
در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: روز حادثه من فشار خونم بالا بود و خیلی عصبی بودم. رفتارهایم دست خودم نبود. من و مقتول سالهای زیادی بود که با هم دوست بودیم. خانوادهاش به من خیلی محبت کردند، او مثل برادرم بود و انگار من برادرم را به قتل رساندهام.
متهم در ادامه دفاعیاتش گفت: من نمیخواهم از زیر بار کاری که کردهام شانه خالی کنم. روز حادثه هم وقتی مقتول را به بیمارستان رساندند، من فرار نکردم و در قهوهخانه نشستم تا مأموران بیایند و من را بازداشت کنند. از ابتدا هم قبول کردم که ضارب هستم.
حالا هم قبول دارم که من این کار را کردهام. به دلیل بالابودن فشار خونم نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم. من از کرده خودم بسیار پشیمان هستم و آنقدر شرمنده اولیایدم هستم که نمیتوانم از آنها درخواست بخشش کنم. فقط میگویم خیلی شرمنده هستم و درخواست دارم حلالم کنند.
هیئت قضات بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافع او، برای تصمیمگیری درخصوص این پرونده وارد شور شدند.
۰