قتل همسر صیغهای به خاطر سوءظن

در بررسی شمارهها به شماره یک مرد ناشناس رسیدم. همین موضوع سبب شد تا با او درگیر شوم و مهسا را بکشم. پس از آن در خانه ماندم تا دخترش از مدرسه بیاید و بعد هم او را به قتل رساندم و برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم خانه را به آتش کشیدم و فرار کردم.

مردی که به خاطر سوءظن به همسر موقتش، وی و دختربچهاش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، با گذشت ۷ سال در حالی که اولیای دم پیگیر اجرای حکم نبودند از قضات درخواست آزادی کرد. رسیدگی به این پرونده از سال ۹۲ با آتش سوزی مرگبار خانهای مسکونی در یکی از محلههای تهران آغاز شد که در آن زن جوانی به نام مهسا و دختربچهای به نام سحر جان باختند و اجساد آنها به پزشکی قانونی منتقل شد.
پس از آن مأموران آتشنشانی و پلیس در محل حاضر شدند و در بررسیها دریافتند که آتشسوزی عمدی بوده است. از سوی دیگر پزشکی قانونی نیز بعد از معاینه اجساد اعلام کرد که مادر و دختر به قتل رسیده و سپس سوزانده شدهاند.
با اظهارات همسایهها مأموران حمید را که ساکن کهریزک بود شناسایی و بازداشت کردند. حمید پس از دستگیری اتهام قتل را رد کرد.
با اعترافات متهم کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به (شعبه ۷۱ وقت) دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم هر دو مقتول خواستار صدور حکم قصاص برای متهم شدند. خواهر مهسا در دادگاه گفت: خواهرم به خاطر آینده دخترش تمایلی به ازدواج دائم با حمید نداشت.
در ادامه حمید با حضور در جایگاه بار دیگر اعترافاتش را تکرار کرد و پس از آن قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
در جلسه رسیدگی به درخواستش متهم گفت: من ۷ سال است که در زندان هستم. پدر پیری دارم که برای نجات من تنها خانهاش را فروخت تا پول دیه را جور کند، اما باز اولیای دم رضایت ندادند و قصاصم هم نکردند.