مرگ مرد جوان؛ دفاع مشروع یا قتل؟

من چاره‌ای به جز این کار نداشتم. از اولیای‌دم درخواست بخشش دارم؛ اما آن‌ها باید بدانند شروع‌کننده درگیری پسر خودشان بود و او می‌خواست من و برادرم را با چاقو بزند.

کد خبر : ۸۹۴۹۴

۲۷ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۱۲

بازدید : ۱۱۲۶۱

دیوان عالی کشور حکم قصاص پسری را که مدعی است برای نجات جان خود و برادرش مرتکب قتل شده، نقض کرد و ادعای او درباره دفاع مشروع را قابل بررسی مجدد دانست. متهم سه سال قبل در میدان تره‌بار با جوانی درگیر شده و او را به قتل رسانده است. خبر این جدال خونین سال ۹۶ به مأموران کلانتری باغ فیض داده شد و آن‌ها بلافاصله در محل حاضر شدند.

مأموران پلیس پیگیر ماجرا شدند و جوان زخمی به نام صدرا به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد از بیمارستان خبر رسید صدرا به‌خاطر شدت خون‌ریزی جان سپرده است. مأموران پلیس با اطلاعاتی که از شاهدان درگیری گرفته بودند، رد دو برادر را که عاملان نزاع خونین با قربانی بودند، یافتند و آن‌ها را در خانه‌شان در غرب تهران بازداشت کردند.

یکی از متهمان به نام پوریا در بازجویی‌ها گفت: مقتول را از مدت‌ها قبل می‌شناختم. من و او هر دو اعتیاد داشتیم. دو روز قبل از این ماجرا یک دستگاه دی‌وی‌دی از صدرا خریدم، اما فراموش کردم پولش را به او بدهم. روز بعد مقابل میدان تره‌بار صدرا را دیدم.

او به خاطر اینکه پول دستگاه دی‌وی‌دی را نداده‌ام، عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. برادر بزرگ‌ترم به نام افشین که شاهد ماجرا بود، برای میانجیگری وارد ماجرا شد؛ اما صدرا چاقو کشید. این متهم ادامه داد: صدرا با چاقو به سمت ما حمله کرد.

برادرم می‌خواست چاقو را از او بگیرد که درگیری بالا گرفت و افشین یک ضربه به صدرا زد. سپس ما از محل فرار کردیم. البته فکر نمی‌کردیم مرتکب قتل شده باشیم و تصور می‌کردیم او فقط زخمی شده است. بعد از اظهارات پوریا، برادرش، افشین، به قتل اعتراف کرد و کیفرخواست علیه دو برادر صادر شد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفت. دو برادر در این شعبه محاکمه شدند.

در جلسه دادگاه اولیای‌دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

افشین وقتی در جایگاه متهم ایستاد منکر قتل عمدی شد. او گفت: من برای میانجیگری وارد دعوا شده بودم، اما مقتول چاقو کشید و به من و برادرم حمله کرد. من برای نجات جان خودم و برادرم چاقو را از او گرفتم و یک ضربه به او زدم. من اصلا قصد کشتن او را نداشتم. اگر من صدرا را نمی‌زدم، او یا من را می‌کشت یا برادرم را به قتل می‌رساند.

من چاره‌ای به جز این کار نداشتم. از اولیای‌دم درخواست بخشش دارم؛ اما آن‌ها باید بدانند شروع‌کننده درگیری پسر خودشان بود و او می‌خواست من و برادرم را با چاقو بزند. شاهدان آن صحنه درگیری هم هنوز هستند و می‌توانند شهادت بدهند که صدرا چطور به ما حمله کرد و می‌خواست ما را بکشد.

در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و افشین را با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده به قصاص محکوم کردند. برادر او نیز به‌خاطر شرکت در درگیری منجر به قتل به زندان محکوم شد، اما با اعتراض متهم به حکم صادره پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور با طرح ایراداتی حکم قصاص را نقض کردند و پرونده را برای بررسی مجدد ادعای متهم درباره دفاع از خود و برادرش به دادگاه کیفری استان تهران باز‌گرداندند. به‌این‌ترتیب دو برادر یک بار دیگر پای میز محاکمه می‌روند.