آن‌ها با چوب و چماق به ما حمله کردند و ما هم با چاقو از خودمان دفاع کردیم. وقتی فریدون و پسر عموهایم روی زمین افتادند…
آن شب با هومن درگیر شدم و با شالی که دور گردنش پیچیدم او را خفه کردم. بعد از آن جسد را داخل خودرو گذاشته و از خانه‌شان…
فندک را روشن کرد و ناگهان شعله‌ور شد. خواستم کمکش کنم، اما چون در آکاردونی قفل بود نمی‌توانستم وارد شوم بعد خودش…
بعد از چند دقیقه هم آن زن آمد و خواهرش را برد. آن اطراف مردی کمی دورتر ایستاده بود و خیلی مشکوک نگاه می‌کرد. من قیافه…
وقتی دستمال را آتش زدم ناگهان ظرف حاوی بنزین «گر» گرفت و من هم از پشت بام ظرف بنزین را با دستمال شعله ور روی طرف‌های…
یکی از آن‌ها گفت: من در خیابان بودم که دو نوه عمویم به من حمله کردند، شلیک کردند، اما من فرار کردم بعد هم به خانه یورش…
چند دقیقه‌ای که گذشت، وقتی مطمئن شدم کسی در راه پله‌ها نیست و یاشار هم هنوز خواب است، در پشت بام را باز کردم و به…
البته من همسرم را نکشتم؛ او به سمت من آمد و چاقو را گرفت و وارد بدن خودش کرد و گفت اگر بمیرم راحت‌تر هستم. من بلافاصله…
تحقیقات نشان می‌دهد مردی که متهم به آتش زدن همسرش است به مواد مخدر نیز اعتیاد دارد. اما او در بازجویی‌های مقدماتی ادعا…
همسر من بیماری زمینه‌ای داشت و من فکر نمی‌کردم اینکه من شال را دور گردنش بیندازم و بکشم باعث مرگش شود. من فکر می‌کنم…
