قتل شوهر به خاطر بیدارشدن از خواب
او روی من چاقو کشید و من هم برای اینکه جلوی کارهایش را بگیرم با یک ضربه چاقو به پایش سعی کردم او را از خودم دور کنم،…
او روی من چاقو کشید و من هم برای اینکه جلوی کارهایش را بگیرم با یک ضربه چاقو به پایش سعی کردم او را از خودم دور کنم،…
او فقط به بدرفتاری با من بسنده نمیکرد و بچههایم را کتک میزد و به آنها فحاشی میکرد، بههمینخاطر من خیلی ناراحت…
او گفت که زن برادرم به او گفته بود چند نفر را اجیر کنند تا من و برادرم را بدزدند و آنها بتوانند اموالمان را تصاحب…
بعد از خوردن چای گیج شدم در همان حالت بیتعادلی دیدم که شیدا در خانه را باز کرد و دو مرد وارد شدند. آنها دست و پایم…
من نمیخواستم او را بکشم و برای ترساندن همسرم چاقو را بهسمتش پرتاب کردم که با بدشانسی به قلبش خورد.
سینا دوست من بود و برای اینکه شوهرم را به قتل برساند از من کمک گرفت. من بهخاطر رفتارهای تند شوهرم او را دوست نداشتم…
الناز به بهانه اینکه ماشینش پنچر شده است، حامد را به اتوبان آزادگان کشاند. وقتی حامد داشت پنچرگیری میکرد، من با سلاح…
او هم بدون اینکه من در جریان باشم موضوع را به دوستش گفته بود. آنها برای حل مشکل من تصمیم گرفته بودند با سیامک صحبت…
من نمیخواستم همسرم را بکشم وقتی درگیر شدیم او عصبانی شد و به من گفت: دیگر نمیخواهد با من زندگی کند و از اینکه مدام…
همسرم با عصبانیت با من صحبت کرد. او حرفهایی زد که خیلی من را ناراحت کرد و گفت: دیگر به من ربطی ندارد او چطور زندگی…