به خاطر پسرم آزادم کنید
مردی که به دلیل اختلافات شخصی دوستش را به قتل رساند و توانست رضایت اولیای دم را بگیرد از قضات خواست به خاطر پسر ٩سالهاش زودتر از زندان آزادش کنند.
کد خبر :
۳۴۹۳۵
بازدید :
۱۱۶۵
مردی که به دلیل اختلافات شخصی دوستش را به قتل رساند و توانست رضایت اولیای دم را بگیرد از قضات خواست به خاطر پسر ٩سالهاش زودتر از زندان آزادش کنند.
به گزارش شرق، سال ٩١ فردی با مأموران پلیس در اسلامشهر تماس گرفت و از مرگ مرد جوانی در آن منطقه خبر داد. مأموران پس از حضور در محل و تحقیقات اولیه متوجه شدند مقتول فردی به نام امین است که با ضربه چاقو به سفید رانش به قتل رسیده است. همچنین آنها در تحقیقات بیشتر متوجه شدند امین مدتی بود با فردی به نام امیر اختلاف داشت. بهاینترتیب مأموران امیر را بازداشت و از او بازجویی کردند
. امیر به مأموران گفت: مدتی بود که با امین اختلاف داشتم برای همین تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم. آن روز امین را دیدم و با او درگیر شدم چاقو را از جیبم بیرون آوردم و یک ضربه به ران او زدم و از محل فرار کردم اما هرگز فکر نمیکردم با این ضربه امین جان خود را از دست دهد برای همین هم بود که به رانش ضربه زدم چون قصد کشتن او را نداشتم فقط میخواستم او را تنبیه کنم.
بهاینترتیب با توجه به اعترافات امیر و شکایت اولیای دم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
پس از انجام تشریفات قانونی امیر در برابر قضات قرار گرفت و بار دیگر در دادگاه روز حادثه را همانطور که قبلا گفته بود تعریف کرد و گفت: نمیخواستم امین را به قتل برسانم.
در پایان جلسه قضات امیر را به قصاص محکوم کردند و دیوان عالی کشور رأی را تأیید کرد. مدتی پیش اولیای دم متهم را بخشیدند و از اعدام امیر منصرف شدند. با توجه به رضایت اولیای دم، بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده از جنبه عمومی برگزار شد.
امیر بار دیگر در مقابل قضات قرار گرفت و گفت: من یک پسر ٩ساله دارم که با عمهاش زندگی میکند که میخواهم کنارش باشم خواهش میکنم کاری کنید که زودتر آزاد شوم تا در کنار پسرم باشم. نیت من کشتن امین نبود.
با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
به گزارش شرق، سال ٩١ فردی با مأموران پلیس در اسلامشهر تماس گرفت و از مرگ مرد جوانی در آن منطقه خبر داد. مأموران پس از حضور در محل و تحقیقات اولیه متوجه شدند مقتول فردی به نام امین است که با ضربه چاقو به سفید رانش به قتل رسیده است. همچنین آنها در تحقیقات بیشتر متوجه شدند امین مدتی بود با فردی به نام امیر اختلاف داشت. بهاینترتیب مأموران امیر را بازداشت و از او بازجویی کردند
. امیر به مأموران گفت: مدتی بود که با امین اختلاف داشتم برای همین تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم. آن روز امین را دیدم و با او درگیر شدم چاقو را از جیبم بیرون آوردم و یک ضربه به ران او زدم و از محل فرار کردم اما هرگز فکر نمیکردم با این ضربه امین جان خود را از دست دهد برای همین هم بود که به رانش ضربه زدم چون قصد کشتن او را نداشتم فقط میخواستم او را تنبیه کنم.
بهاینترتیب با توجه به اعترافات امیر و شکایت اولیای دم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
پس از انجام تشریفات قانونی امیر در برابر قضات قرار گرفت و بار دیگر در دادگاه روز حادثه را همانطور که قبلا گفته بود تعریف کرد و گفت: نمیخواستم امین را به قتل برسانم.
در پایان جلسه قضات امیر را به قصاص محکوم کردند و دیوان عالی کشور رأی را تأیید کرد. مدتی پیش اولیای دم متهم را بخشیدند و از اعدام امیر منصرف شدند. با توجه به رضایت اولیای دم، بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده از جنبه عمومی برگزار شد.
امیر بار دیگر در مقابل قضات قرار گرفت و گفت: من یک پسر ٩ساله دارم که با عمهاش زندگی میکند که میخواهم کنارش باشم خواهش میکنم کاری کنید که زودتر آزاد شوم تا در کنار پسرم باشم. نیت من کشتن امین نبود.
با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
۰