کنفوسیانیسم چیست؟

کنفوسیانیسم چیست؟

کنفوسیانیسم در طول تاریخ با بودیسم و تائوئیسم تعامل داشته است. بودیسم بر جنبه‌های روحی و معنوی زندگی تأکید می‌کند، تائوئیسم بر هماهنگی با طبیعت، و کنفوسیانیسم بر اخلاق و نظم اجتماعی تمرکز دارد. این سه سنت گاه به هم افزوده شده‌اند و گاهی به عنوان سه ستون فکری چین مدرن در کنار هم تحلیل می‌شوند.

کد خبر : ۲۶۲۱۴۲
بازدید : ۶

کنفوسیانیسم (Confucianism)  یکی از سنت‌های فلسفی و اخلاقی چین است که بر اخلاق، خانواده، نظم اجتماعی و آموزش تأکید دارد. این فلسفه بر پایه آموزه‌های کنفوسیوس (کونگ‌فوزی) شکل گرفت و در طول بیش از دو هزار سال تأثیر عمیقی بر فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی چین و شرق آسیا داشته است. کنفوسیانیسم بیش از آن که دینی رسمی باشد، نظامی از ارزش‌ها، هنجارها و رفتارهای اجتماعی است.

کنفوسیانیسم در قرن ششم تا پنجم پیش از میلاد در چین شکل گرفت؛ دوره‌ای که بحران‌های سیاسی و اجتماعی، بی‌ثباتی حکومت‌ها و نزاع‌های داخلی جامعه را فراگرفته بود. در این شرایط، کونگ‌فوتسه تلاش کرد با تمرکز بر اخلاق فردی، هنجارهای خانوادگی و نظم اجتماعی، جامعه‌ای پایدار و هماهنگ ایجاد کند. کتاب‌های کلاسیک مانند آنالکت‌ها (Analects) آموزه‌های او را جمع‌آوری کرده و شاگردانش نقش مهمی در گسترش فلسفه وی داشتند. خود کنفوسیوس در 551 قبل از میلاد به دنیا آمد و در 479 قبل از میلاد درگذشت. 
 
18
 

اصول کنفوسیانیسم

کنفوسیانیسم بر چند اصل بنیادین استوار است:
 
1. اخلاق فردی و انسان‌دوستی:  مهم‌ترین اصل کنفوسیانیسم، انسان‌دوستی و توجه به اخلاق فردی است. انسان باید با فضیلت زندگی کند و با دیگران با احترام و همدلی رفتار کند.
 
2. آداب و مناسبات اجتماعی:   رعایت آداب، سنت‌ها و مناسبات اجتماعی برای ایجاد نظم و هماهنگی در جامعه ضروری است. این شامل احترام به خانواده، بزرگان و سلسله‌مراتب اجتماعی است.
 
3. وفاداری و احترام به نیاکان:  احترام به خانواده و نیاکان از اصول بنیادین است و حلقه‌ی خانواده را محور زندگی فردی و اجتماعی قرار می‌دهد.
 
4. فضیلت و رهبری اخلاقی:  رهبران و حاکمان باید با فضیلت و اخلاق درست عمل کنند تا جامعه‌ای عادلانه و هماهنگ شکل گیرد.  حکومت مشروعیت خود را از اخلاق حاکمان می‌گیرد ، نه صرفاً قدرت نظامی.
 
5. آموزش و یادگیری:  آموزش و یادگیری مستمر برای توسعه فضایل اخلاقی و توانایی مدیریت جامعه ضروری است.
 
19
 
کنفوسیانیسم تأکید زیادی بر نظم اجتماعی و سلسله‌مراتب دارد و نگاهش به کارکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی به طور خلاصه چنین است:
 
خانواده:  خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماعی است و پایه‌ای برای یادگیری اخلاق، وفاداری و احترام محسوب می‌شود.
 
حکمرانی و فرمانبرداری:  رهبران باید فضیلت داشته باشند و مردم با احترام به قوانین و هنجارها جامعه را شکل دهند.
 
جامعه و دولت:  هماهنگی و نظم اجتماعی، هدف اصلی سیاست و حکمرانی است. حاکمان عادل، مردم مطیع و اخلاقی، جامعه‌ای متعادل و پایدار ایجاد می‌کنند.

کنفوسیانیسم و فرهنگ

کنفوسیانیسم تأثیر عمیقی بر فرهنگ چین و شرق آسیا داشته است. در زمینۀ هنر و ادبیات، بسیاری از آثار ادبی و هنری چین و کشورهای شرق آسیا با تمرکز بر اخلاق، وفاداری، احترام و فضایل انسانی شکل گرفته‌اند. انسانی که از دل فلسفه و هنر و ادبیات کنفوسیانیستی برمی‌آید، انسانی است فروتن، مطیع و ازخودگذشته. ادبیات و هنر متاثر از آیین کنفوسیوس، برخلاف ادبیات مدرن غربی، انسان محق و طلبکار و خسیس و خودمحور را تکریم نمی‌کند. در تمدن جدید غرب، که مبتنی است بر سرمایه‌داری، "پس‌انداز" نقش مهمی دارد و به همین دلیل - به قول مارکس -  "بورژوازی خسیس"  مهم‌ترین طبقۀ اجتماعی بوده است. بورژواها البته فققط خسیس نبودند بلکه پرکار و حق‌طلب هم بودند.
 
حق‌طلبی و البته فردیت انسان مدرن غربی، در مجموع باعث می‌شود که او بیش از آنکه فروتن و قانع و خدمتکار باشد، انسانی خودابرازگر و زیاده‌خواه و خدمت‌طلب باشد. رشد تکنولوژی و تولید محصولات گوناگونی که کارکردشان افزایش رفاه و راحتی است، تا حدی محصول همین روحیۀ زیاده‌خواهی و خدمت‌طلبی بوده. محصولات تکنولوژیک به هر حال خادم انسان‌اند و زندگی او را سهل‌تر از قبل می‌کنند. 
 
20
 
اگرچه فرهنگ غرب امروزه جهانی شده و کشورهای برخوردار از فرهنگ کنفوسیانیستی هم تا حد زیادی غربی شده‌اند، ولی آیین کنفوسیونس در مجموع انسانی سر به زیر و فروتن و خدمتکار و غیرطلبکار و مطیع و احترام‌گزار پدید می‌آورد و چنین انسانی در هنر و ادبیات کنفوسیوسی آشکارا به چشم می‌خورد. مثلا در رمان  "مادر"، اثر پرل باک ، بوضوح با زنی روبرو هستیم که هیچ شباهتی به زنان اشرافی و بورژوا و فمینیستی که در بسیاری از رمان‌های غربی ترسیم شده‌اند، ندارد. زن رمان پرل باک، خودش را وقف خدمت به فرزندانش کرده و از این حیث فرسنگ‌ها با زنانی که در رمان "سرخ و سیاه" استاندال یا زنی که در رمان "سقوط یک فرشته"، اثر هنری وود می‌بینیم، فرق دارد. و نیز با آنا کارنینای تولستوی.      

تلفیق با دیگر آیین‌ها

کنفوسیانیسم در طول تاریخ با بودیسم و تائوئیسم تعامل داشته است. بودیسم بر جنبه‌های روحی و معنوی زندگی تأکید می‌کند، تائوئیسم بر هماهنگی با طبیعت، و کنفوسیانیسم بر اخلاق و نظم اجتماعی تمرکز دارد. این سه سنت گاه به هم افزوده شده‌اند و گاهی به عنوان سه ستون فکری چین مدرن در کنار هم تحلیل می‌شوند.  در دوران سلسله هان، کنفوسیانیسم به عنوان فلسفه رسمی دولت معرفی شد و نظام آموزش و گزینش مقامات دولتی بر پایه آن شکل گرفت. دودمان هان دومین دودمان پادشاهی بزرگ در تاریخ امپراتوری چین بود که از سال ۲۰۶ پیش از میلاد تا ۲۲۰ میلادی فرمانروایی کرد. آیین کنفوسیوس تا دوران مدرن در چین و کشورهای شرق آسیا، از جمله کره، ژاپن و ویتنام، نقش مهمی در ساختار اجتماعی و سیاسی ایفا کرده است. 
 
21
 

کنفوسیانیسم و دموکراسی

امروزه کنفوسیانیسم علاوه بر اینکه بخشی از میراث فرهنگی و هویتی شرق آسیا است، به عنوان یک نظام اخلاقی و فلسفی مورد مطالعه و بهره‌برداری قرار می‌گیرد. مفاهیمی مانند احترام به خانواده، اهمیت آموزش و فضیلت اخلاقی همچنان در جوامع شرق آسیا اهمیت دارد و در آموزش، سیاست و زندگی روزمره بازتاب یافته است. نظر ساموئل هانتینگتون، نظریه‌پرداز برجستۀ گذار به دموکراسی، معتقد بود آیین کنفوسیوس در مجموع فرهنگی نامناسب برای ایجاد جامعه‌ای دموکراتیک تولید می‌کند. یکی از دلایل این امر، مثلا تاکید اکید کنفوسیوس بر اطاعت از بالادستی‌ها در سلسله‌مراتب اجتماعی و احترام نهادن به اشخاص مافوق است. هانتینگتون چنین روحیه‌ای را منافی پرسشگری و نقادی و شکل‌گیری "شخصیت دموکراتیک" می‌دانست.
 
یعنی کسی که یکسره احترام می‌بیند و اطاعت می‌شود، نمی‌تواند انسان دموکراتی باشد. کسی هم که به شکل افراطی به والدین و رؤسا و رهبران سیاسی خودش احترام می‌گذارد و از آن‌ها اطاعت می‌کند، بیش از آنکه یک انسان "دموکرات و آزادی‌خواه" باشد، انسانی "مطیع" است. در واقع باید گفت اخلاق‌گرایی کنفوسیانیسم اگرچه از جهات عدیده‌ای، چه در زندگی فردی چه در زندگی اجتماعی، مفید و نیکو است، معایب خاص خودش را هم در زندگی فردی و اجتماعی در بر دارد و در زندگی سیاسی نیز عمدتا زیانبار است نه سودمند. 
 
22
 

جمع‌بندی

کنفوسیانیسم فلسفه‌ یا آیینی است که بر اخلاق فردی، احترام به خانواده، نظم اجتماعی و آموزش تأکید دارد. این سنت تاریخی توانسته است هویت فرهنگی و اجتماعی چین و شرق آسیا را شکل دهد و الگویی برای زندگی اخلاقی و جامعه پایدار ارائه دهد. همچنین کنفوسیانیسم نشان می‌دهد که چگونه اخلاق، هنجارها و آموزش می‌توانند پایه ثبات اجتماعی و توسعه انسانی باشند و اهمیت هماهنگی میان فرد، خانواده و جامعه را برجسته می‌کند.

منبع: عصر ایران

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید