تروریسم اقلیمی و وقوع سیلابها
ثابت ماندن سیلاب و اثرهای ثانویه آن منجر به افزایش بیماریهای منتقله از آب، شرایط غیربهداشتی و افزایش سوءتغذیه و البته منجر به افزایش ناامنی و افراطگرایی میشود.
مهدی زارع | نفوذ گروهکهای تروریستی مانند جیش العدل به داخل مرزهای ایران، یکی از مهمترین مباحث مرزی میان ایران و پاکستان است.
هجوم گروهکهای تروریستی از سمت مرزهای غربی پاکستان به سوی مرزهای شرقی ایران ضمن خسارت جانی و هزینه مالی ناشی از آسیب به شهرها و مقر و برجکهای مرزبانی منطقه، هر از گاهی جو ناامنی را در استان مرزی سیستان و بلوچستان ایجاد و تشدید کرده است.
جیش العدل نام یکی از گروهکهای تروریستی فعال در جنوب شرق ایران و به صورت مشخص استان سیستان و بلوچستان است که بسیاری از نیروهایش در خاک پاکستان فعالیت میکنند. عملیات این گروه منجر به شهادت دهها تن از نیروهای نظامی و غیرنظامی ایرانی شده است.
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل پاکستان درباره نحوه فعالیت جیش العدل گفته است که «این گروه تروریستی در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان با پاکستان حضور دارند، اما دولت مرکزی پاکستان توجه چندانی به مرزها ندارد، زیرا اولویت پاکستان اصلا امنیت مرزهایش با ایران نیست و تمام تمرکز خود را روی مرزهایش با افغانستان و هند قرار داده و گروههای تروریستی مانند جیش العدل نیز از این شرایط سوءاستفاده میکنند».
طی سه ماه گذشته از خرداد تا شهریور ۱۴۰۱ بارانهای موسمی غیرمعمول منجر به سیلابهای مونسونی در سراسر پاکستان و موجب تلفات انسانی و دامی و همچنین تخریب گسترده خانهها و زیرساختها شد. اکنون سیل در بسیاری از مناطق کاهش یافته، ولی بخشهای زیادی از سند و شرق بلوچستان در زیر آب باقی مانده است و احتمالا تا چند ماه آینده نیز به همین شکل باقی خواهد ماند.
ثابت ماندن سیلاب و اثرهای ثانویه آن منجر به افزایش بیماریهای منتقله از آب، شرایط غیربهداشتی و افزایش سوءتغذیه و البته منجر به افزایش ناامنی و افراطگرایی میشود. در عین حال، زیرساختهای آبی آسیب قابل توجهی را متحمل شده و سیستم بهداشتی عمومی در سیلاب آسیب سنگین دیده است.
همزمان، تعداد خانههای آسیب دیده و ویران شده در پاکستان از ۲ میلیون نفر فراتر رفته و تا اول مهر ۱۴۰۱ بیش از ۱.۲ میلیون خانه آسیب دیده و بیش از ۸۰۰ هزار خانه تخریب شده است.
گزارشهای رسمی حاکی از بیش از ۱۶۰۰ کشته و بیش از ۱۲۸۵۰ مجروح از اواخر خرداد تا پایان شهریور ۱۴۰۱ است که شامل کشته شدن ۵۷۹ کودک و بیش از ۴۰۰۰ کودک مجروح است. حدود ۷.۹ میلیون نفر به دلیل بارانهای شدید و سیلاب آواره شدهاند، از جمله حدود ششصد هزار نفر در کمپهای امدادی زندگی میکنند.
بارندگی بیش از میانگین در استان سند، بیش از هفت برابر و استان بلوچستان بیش از پنج برابر بوده است. افزایش دمای سطح دریا (بیش از یک درجه برای اقیانوس هند) باعث افزایش بارش بارانهای موسمی شده است. همچنین جنوب پاکستان امواج گرمای پشت سر هم را به دلیل تغییرات اقلیمی در ماههای اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۱ تجربه کرد.
پاکستان کمتر از یک درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهان را به عهده دارد، اما یکی از آسیبپذیرترین مکانها در برابر تغییرات اقلیمی است و در این کشور وزارتخانهای برای مساله تغییرات اقلیمی تاسیس شده است. گرمای جهانی سیلابها را تا ۵۰ درصد شدیدتر کرده و احتمال وقوع سیلابهای آینده را بیشتر میکند. جنگلزدایی در پاکستان نیز عامل بدتر شدن سیل بوده است.
وزیر تغییرات اقلیمی پاکستان در هشتم شهریور ۱۴۰۱ ادعا کرد که «یکسوم» کشور زیر آب است و «هیچ زمین خشکی برای پمپاژ آب وجود ندارد». بارشهای شدید موسمی و سیلاب از اواخر خرداد ۱۴۰۱ حدود ۳۳ میلیون نفر را در پاکستان تحت اثر خود قرار داد.
ارتباط بین تغییرات اقلیمی، درگیری و شکنندگی اجتماعی ساده و خطی نیست ولی تغییرات اقلیمی تهدیدات را بیشتر میکند. تغییرات اقلیمی با همافزایی با سایر خطرها و فشارهای موجود محیطی و اجتماعی در یک سرزمین آسیبپذیر مانند پاکستان، خشکسالی، فقر، بیسوادی، افراطگرایی و مهاجرتهای اجباری، شکنندگی یا درگیری خشونتآمیز را افزایش میدهد.
تغییرات اقلیمی، با افراطگرایی و تروریسم به صورت پیچیدهای رابطه علت و معلولی دارند. اخیرا روابط تغییرات اقلیمی -تروریسم- افراطگرایی به عنوان «مجموعه تروریسم اقلیمی» مفهومسازی شده است. «مجموعه تروریسم اقلیمی» یک «کل» پیچیده و نوظهور است که از طیف ناهمگونی از اجزای ژئوپلیتیکی متقابل (مانند عوامل اقلیمی، مهاجرت) تشکیل شده است.
به نظر میرسد که با وقوع سیلابهای تابستان ۱۴۰۱ در پاکستان، موضوع تروریسم اقلیمی، بر اساس فقر و ناامنی بیشتر - ناشی از سیلابهای اخیر - در غرب پاکستان، قابل توجه است. تغییرات اقلیمی زمینههای ناامنی را در محدوده ژئوپلیتیکی ایران بیشتر کرده و در آینده نیز عامل مهمی در رشد تروریسم و افراطگرایی خواهد بود.