وارث بستنی معروف شمال تهران از دیروز و امروز میگوید؛ از آمریکا، کانادا و ژاپن هم مشتری داریم
در محله ما سالهاست که مغازه بستنیفروشی اکبر مشتی که عمری در حدود یک قرن را برایش میتوان تخمین زد گل سرسبد بستنی فروشها بوده است؛ بستنیفروشیای که مشتریان پروپاقرص خاص خود را دارد.
با تنها وارث این مغازه کهن، محمد ملایری پسر خوانده اکبر مشتی همراه شدهایم تا از خاطرات خود و پدرش بگوید. کاسبی که عکس بزرگی از خود اکبر مشدی به همراه شناسنامه و وصیتنامهاش را به در و دیوار چسبانده و مغازه را تبدیل به یک موزه از روزگاران دور تا به امروز کرده است.
در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی علیاکبر در شهرستان ملایر در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. وی پس از فوت پدر با خانواده به تهران سفر کرده و در خیابان ری تهران اقامت میکند. علیاکبر سالها شغلهای متفاوتی را تجربه میکند. در همسایگی او میوهفروش دورهگردی با جثهای درشت و ریشهای بلند زندگی میکرد که مردم محله «آب منگل» او را به نام «ممد ریش» صدا میزدند.
او فوت و فن بستنیسازی را از یکی از دوستان خود که آشپز دربار ناصرالدین شاه بود فرا گرفته بود و به اکبر مشتی پیشنهاد میدهد با کمک یکدیگر مغازه بستنیفروشی را در تهران راه بیندازند. پیش از آن بستنی فروشها افراد دورهگردی بودند که بستنی را روی طبقهای بزرگ میگذاشتند و نزد مشتریان خود میبردند اما اکبر مشتی معتقد بود باید کاری کرد که مشتریها نزد بستنی فروشها بیایند. او با پشتکار، همت و ابتکار عملی که در ساخت بستنی داشت همین کار را هم میکند. آنها یک مغازه در خیابان ری برای فروختن بستنی اجاره میکنند.
روشن نگه داشتن چراغ مغازه
پس از درگذشت اکبر مشتی در ۹۲ سالگی، مغازهاش را شاگردانش اداره میکنند. پس از انقلاب و با گسترش شهر تهران، خیابان ری دیگر گنجایش پذیرایی از آن همه مشتری اکبر مشتی را نداشت و آرام آرام چراغ مغازه او در این خیابان خاموش میشود. اما محمد ملایری فرزند برادر همسر اکبر مشتی پس از بازنشستگی در وزارت نفت، در تجریش شروع به کار میکند و بنابراین چراغ مغازه اکبر مشتی پس از سالها خاموشی در خیابان ری اینبار در تجریش روشن میشود.
اکبر مشتی سواد نداشت، وجدانکاری داشت
محمد ملایری، فرزند برادر همسر اکبر مشتی است و از آنجا که اکبر مشتی فرزندی نداشت به نوعی پسر خوانده وی بوده و به قول خودش وکیل و وصی او. وی درباره معروفیت اکبر آقا به اکبر مشتی میگوید: «فامیل اکبر مشتی به نام «جعفر» اسم پدرش بود. اما چون اکبر مشتی انسان بسیار دست و دلبازی و به قول معروف دست به جیب بود و پول چای و ناهار مردم را حساب میکرد به مشتی معروف شده بود.» وی همچنین ادامه میدهد: «اکبر مشتی سواد خواندن و نوشتن نداشت ولی وجدانکاری بسیار زیاد داشت و همیشه این شعر را میخواند: از کار کرم خیزد و دیزی پرگوشت / از بیکاری درم خیزد و سیلی بر گوش.»
تهیه نخستین بستنی
در سالهای اولیه تولید بستنی، شکر، شیر و ثعلب را در استوانههای فلزی که در بشکههای چوبی قرار داشت، میریختند و اطراف استوانههای فلزی را با نمک و یخ میپوشاندند. یخ و نمک باعث میشد دما به حدود ۲۰ درجه سانتیگراد زیر صفر برسد. بعد از آن قطعات یخ بسته اطراف استوانه فلزی را جدا میکردند، آن هم با پارو. این کار باعث میشد تا تمام محتویات استوانه سفت شود. با این روش تهیه بستنی حدود ۸ ساعت طول میکشید و حدود ۲۰کیلو بستنی آماده میشد. برای تهیه یخ هم از برف یخچالهای طبیعی توچال استفاده میکردند. تا اینکه در اواخر دهه ۴۰، دستگاههای بستنیساز وارد کشور میشود. محمد ملایری این را میگوید و در لابهلای صحبتهایش اشاره میکند که هنوز هم کسی در حوالی ری هست که بستنی را به همین شیوه دستی و سنتی تهیه میکند.
بستنی هم بستنیهای قدیم
محمد ملایری درباره چگونگی تهیه بستنی و مواد آن هم توضیح میدهد: «مایع اصلی بستنی شیر است و شکر و بعد خامه و کمی هم گلاب که برای جلوگیری از یخ زدن است و اینکه بستنی کش بیاید. همچنین ثعلب از مواد دیگر بستنی است که دو نوع است، یکی ثعلب طبیعی که در کوههای اردبیل و خلخال به عمل میآید و دیگری ثعلب مصنوعی که در آزمایشگاه میسازند. در حال حاضر کسی با ثعلب طبیعی کار نمیکند.»
اکبر مشتی در شمال
پس از اینکه با زدن پل، خیابان ری از بین میرود محمد ملایری که حالا همه او را به نام محمد مشتی میشناسند به قول خودش به اجبار به شمیران میآید و این کار موروثی را در حوالی تجریش در یک مغازه اجارهای ادامه میدهد. وقتی از محمد ملایری درباره اینکه چرا به پر زرق و برق کردن مغازه و تغییر در ظاهر آن تن نداده میپرسیم، میگوید: «ما اینجا را اجاره کردهایم و نمیتوانیم ظاهرش را عوض کنیم. این ۲۰ سالی هم که اینجا هستیم سعی کردهایم تمام حواسمان را روی جنس خوب بگذاریم. اما مدتی است دیگر خیال رفتن به شمال را دارم و میخواهم یک اکبرمشتی در آنجا باز کنم.»
اکبر مشتی یک برند جهانی
رسم است تا کالایی به شهرت و محبوبیت میرسد بلافاصله در جاهای دیگر نیز دارای شعبههای بسیاری میشود. اما بستنی اکبر مشتی تنها همین یک شعبه را دارد و در جای جای مغازه این جمله به چشم میخورد که «اکبر مشتی در هیچ کجا شعبهای ندارد». محمد مشتی در اینباره میگوید: «ما مشتری از کشورهای ژاپن، آمریکا، کانادا و... داریم که با کتابی که در دستشان است میآیند و اینجا را پیدا میکنند تا به قول خودشان بستنی ناب مشتی بخورند.» وی ادامه میدهد: «چند روز پیش یک نفر آمده بود و میگفت من در پونا تحصیل میکنم. در یکی از خیابانهای پونا درشت به هندی نوشته «بستنی اکبرمشتی».
منبع: همشهری