یک تاکسی پر از گلهای تازه؛ خلاقیت راننده تاکسی برای نشاط مسافران

یک تاکسی پر از گلهای تازه؛ خلاقیت راننده تاکسی برای نشاط مسافران

گل کاری داخل ماشین نیم ساعتی وقت او را می گیرد. از جیب روکش صندلی تا کنار در و حتی روی داشبور گل می گذارد. بعد هم دستمالی به ماشین می کشد و اگر کاغذ شکلاتی یا برگ خشکی کف ماشین افتاده را بیرون می اندازد. رحمان راننده خوش ذوقی است، برای رفاه مسافران خلاقیت جالبی به خرج داده که در کمتر ماشینی می توان آن را دید.

کد خبر : ۱۸۶۱۷۳
بازدید : ۲۲۴۰۵

ساعت هنوز ۷ نشده، گل ها را روی دست می گیرد و به سمت ماشین می آید. با حوصله آب ظرفی که داخل جیب روکش صندلی جلو گذاشته را خالی و از نو پر می کند. شاخه های گل را یکی یکی داخل ظرف ها می گذارد.

گل کاری داخل ماشین نیم ساعتی وقت او را می گیرد. از جیب روکش صندلی تا کنار در و حتی روی داشبور گل می گذارد. بعد هم دستمالی به ماشین می کشد و اگر کاغذ شکلاتی یا برگ خشکی کف ماشین افتاده را بیرون می اندازد. رحمان راننده خوش ذوقی است، برای رفاه مسافران خلاقیت جالبی به خرج داده که در کمتر ماشینی می توان آن را دید.

کار هر هفته اوست، صبح زود به بازار گل می رود چند دسته گل داودی و مریم می گیرد. داخل حیاط خانه سطل بزرگی گذاشته که گل ها را داخل آن می گذارد و هر روز چند شاخه برای استفاده برمی دارد. رحمان برآبادی راننده خوش ذوق یکی از تاکسی های شهر است که بیشتر از رانندگی به پرورش گل علاقه دارد.

ساعت نزدیک ۸ صبح اولین مسافر خود را سوار می کند. مرد با چهره ای خواب آلود خود را روی صندلی ول می کند. چشم هایش را می بندد تا کسر خوابش را جبران کند. اما عطر خوش گل های داودی و مریم اجازه این کار را به او نمی دهد.

ماشین لطافت بهار به خود گرفته و هر انسان خموده ای را سرحال می کند. مسافرهای بعدی هم یکی یکی سوار می شوند. هر کدام نظری درباره گل آرایی ماشین دارند. یکی از خانم ها می گوید: «شما اولین راننده اسنپی هستید که ماشین تان حال و هوای گلفروشی دارد. بعید می دانم مسافری خسته و ناراحت سوار ماشین شما بشود و با نشاط پیاده نشود.»

رحمان چندسالی می شود روی تاکسی کار می کند. صبح تا عصر خط تهران پارس- سیدخندان مسافر سوار می کند و عصرها هم در اسنپ مشغول است.

 او می گوید: «روزانه بیش از ۱۲ ساعت روی ماشین کار می کنم. حتی ناهارم را در ماشین می خورم. روزهای اول که گل در ماشین گذاشتم برای سرحال کردن خودم بود. اما وقتی دیدم مسافرها چه حس خوبی پیدا می کنند به کارم ادامه دادم. معمولا بخشی از درآمدم را برای خرید گل می گذارم. خیلی از دوستان طعنه می زنند پول برای گل می دهی مسافر خوشحال شود؟ بله اینکار را می کنم. چرا که حال یک شهروند خوب شده است.»

منبع: همشهری

۲۶
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید