عکس؛ مهریه زنان این روستا آب است؛ ارزش آب از سکه بیشتر بود

هنوز برایشان حکم گنج دارد و آبی که از آن بیرون میآید، حکم طلا. هر قطرهاش اندازه یک گرم طلا ارزش دارد و آنها خوب قدر این گنجینه را میدانند؛ آنقدر که آب را مهریه زنانشان میکردند تا پشت و پناه یک عمر زندگیشان باشد.
خیلی از قناتها خشک شده و صدای آب از آنها بیرون نمیآید. قناتهایی هم که زنده ماندهاند، آنقدر لایروبی نشدهاند و اگر بارندگی فصلی نباشد، جانی ندارند که باغهای انار را آب دهند، اما هنوز زنان روستا دلخوشند به مهریهای که در سند ازدواجشان است و از آن مراقبت میکنند. حاج شوکت از زنان روستای کچو مثقال از توابع اردستان میگوید: «تا همین ۴۰سال پیش آب را مهریه زنان میکردند؛ هرچه عروس عزیزتر، آبی که پشت قباله ازدواجش میانداختند، بیشتر و الان زنهای اینجا از آب تمام قناتهای روستا مهر دارند.»
مهریهام از ۵ قنات است
بتول، فروردین سال۱۳۵۶ در روستای کچو مثقال اردستان با پسرخالهاش ازدواج کرده است. در مهریهاش خبری از سکه نیست، اما آب هست و در سند ازدواجشان ثبت شده است. بتول میگوید: «ارزش آب آنقدر بالا بود که اگر عروسی در مهریهاش آب نداشت، بیارج و قرب بود. در روستاهای اطراف ما مهریه به عروس ملک میدادند، حالا هر کس به اندازه توانش، ۲دانگ خانه یا باغچه و باغ و حتی زمین کشاورزی، آن موقع خبری از سکه نبود؛ یا این چیزها را مهر میکردند یا طلا. در کنار آن باید آب هم مهر میکردند؛ آبی که از قناتهای روستا سرچشمه میگرفت. حتما هم آن را در قباله یا سند ازدواج مینوشتند که ثبت رسمی شود. الان مهریه من یک سرق آب از ۵رشته قنات روستاست؛ یعنی ۵تا ۱۳.۵دقیقه روزانه از ۵قنات «لب جوق، وایسون و رازونچه و ۲تا از سرابه» که ثبت شده و هنوز هم برای آبیاری باغچه اناری که دارم از آن استفاده میکنم.» او میگوید: «قبل از نسل ما هم این رسم بود و آب آنقدر ارزش داشت که مهریه میکردند و روی آن تأکید داشتند. مادر من یا مادربزرگم هم آب مهریهشان بود و تا روز آخر زندگیشان حواسشان بود که کسی به آن دستدرازی نکند؛ چون در روستاهای کویری که همیشه با خشکسالی دست و پنجه نرم میکردند، آب مسئله بود و آن که آب داشت، یعنی اوضاعش خوب بود.»
ارزش آب از سکه بیشتر بود
حاج محترم، ۸۳سال دارد. او هم مثل اکثر زنان روستای کچو مثقال، آب در مهریهاش هست؛ «پدر عروس هر جور شده آب را بهعنوان مهریه میگرفت؛ چون آب حکم طلا را داشت. از سکه که الان میگیرند بیشتر ارزش داشته و دارد. هر یک قطره آب قناتهای روستا آنقدر برای مردم مهم بود که سالی چندبار آن را لایروبی میکردند؛ مثل الان نبود که قناتها را به حال خودشان رها کنند و کسی به آنها نرسد.» تقریبا تمام ۲۴ساعت قناتهای روستا مهریه زنان آنجاست و به قول خودشان پشت قباله هرکدام، آب یک یا چند رشته قنات هست که به مرور به نسلهای بعدی منتقل شده است.
آب عزیز بود
اشرف، ۷۲ساله یکی از کسانی است که یک سرق آب از ۵قنات روستای کچومثقال را در سند ازدواج خود دارد. او میگوید: «اصلا اگر کسی آب نمیخواست مهریه کند، دختر به او نمیدادند. فکر نکنم در دوره ما کسی باشد که در مهریهاش آب نداشته باشد. آب همیشه عزیز بود، الان هم هست. فکر نکنم کسی اندازه مردم در کویر قدر و منزلت آب را بداند. اینجا قناتها تا همین ۲۰ سال پیش آنقدر مهم و باارزش بودند که مردم از نان شبشان میزدند تا قناتها سر پا بمانند. شبانهروز برای لایروبی قناتها تلاش میکردند تا بتوانند آب مصرف روزانه و کشاورزی را تامین کنند؛ نه مثل الان که آنها را به حال خود رها کردهاند.»
دولت به فکر احیای قناتها باشد
مردان روستا به کمک مقنیهایی که از یزد میآمدند، قناتها را هر سال لایروبی میکردند تا نخشکند و آبشان قطع نشود؛ قناتهایی که هنوز هم در کچو، زواره و اردستان و... هست، اما دیگر لایروبی نمیشوند. مهدی جعفریان که در سالهای اخیر تلاش کرده یکی از قناتهای روستا را زنده کند، میگوید: «لایروبی هر قنات هزینه بالایی دارد و از طرفی تخصص میخواهد اما شدنی است. ایکاش دولتها به جای هزینه انتقال آب از دریا و... کاری کنند که این قناتها زنده شوند.»
منبع: همشهری