٦ نکته درباره قتل آتنا
کد خبر :
۴۰۱۷۴
بازدید :
۷۶۸۱۰
شهروند نوشت:
قتل فجیع دختربچه پارسآبادی افکار عمومی جامعه را تحتتأثیر شدید قرار داد و رسانههای مکتوب و مجازی مسائل پیرامون آن را تحت پوشش قرار دادند. هرچند برای داوری درباره جزییات آن تا روشن شدن ابعاد دقیق ماجرا باید صبر کرد تا گزارش رسمی از سوی دادستان، دادگاه و پزشکی قانونی منتشر شود، با این حال چند نکته درباره این جنایت وجود دارد که باید به آن توجه داشت.
١- این اتفاق و نمونه کمابیش مشابه دیگرش که در گذشته در ورامین رخ داد، حکایت از جدید بودن یک اتفاق تأثرآور نمیکند. مشابه این موارد در گذشته هم بوده است و سالها پیش اتفاق بهنسبت مشابهی در یکی از روستاهای استانهای جنوبی رخ داد که پدر و مادر دختر بیگناه بیش از ١٠سال پیگیر صدور حکم علیه متهمان بودند و درنهایت نیز سه متهم پرونده یا خودکشی کردند یا اعدام شدند. مسأله مهم در آن ماجرا پیگیری مستمر و قاطع پدر و مادر دخترک بود که نشان از حساسیت این موارد برای خانواده و جامعه دارد، ولی تفاوت مهمی که اکنون به وجود آمده، وجود و فعالیت شبکههای اجتماعی است. در گذشته همه اخبار و اطلاعات فقط از طریق معین ازجمله خبرگزاری رسمی، مطبوعات، روزنامهنگاران و در برخی از موارد محدود نیز صداوسیما به دست مردم میرسید، ولی اکنون خبر، فیلم و تحلیل خیلی زودتر از رسانههای رسمی از طریق شبکههای اجتماعی منتشر میشود و اینچنین است که یک اتفاق در شمالیترین نقطه کشور و در یک شهر کوچک استان اردبیل، به یک موضوع ملی و سراسری تبدیل و بازخورد همین نکته نیز به تشدید حساسیت محلی نیز منجر میشود.
٢- واکنشهای مردم در شهر بهنسبت کوچک پارسآباد، بسیار قابل توجه و نقطه قوت این جامعه محسوب میشود. این امر نشانهای از زنده بودن یک جامعه و محیط شهری کوچک است؛ اتفاقی که در شهرهای بزرگ کمتر رخ میدهد. در شهرهای بزرگ نهادهای مدنی باید متولی سازماندهی اینگونه واکنشها شوند، ولی به علت ضعف یا نبود این نهادها، مردم با سکوت از کنار این وقایع میگذرند، ولی در شهرهای کوچک به دلیل ارتباطات محدود و چهرهبهچهره چنین واکنشهایی را شاهد هستیم. این واکنشها و اعتراضات در ایجاد انسجام اجتماعی و کاهش عوارض و تکرار جنایت و افزایش کنترل اجتماعی و بالاخره در جلب توجه مسئولان و نیز جلوگیری از تکرار جرم نقش بسزایی دارد. بخشی از این واکنشها نیز متاثر از حضور شبکههای اجتماعی است. کاری که باید رسانه رسمی انجام میداد و به عللی همیشه ناتوان از انجام آن بوده است.
٣- هرچند باید منتظر جزییات ماجرا ماند، ولی این واقعه و موارد مشابه نشان میدهد که وجود دوربینهای شهری و نصبشده بالای مغازهها تا چه حد میتواند مانع از انجام جرم یا کشف آن شود. اگرچه عدهای وجود این تعداد دوربین را به نحوی تجاوز به حریم جامعه میدانند، ولی به نظر میرسد که این استدلال قابل قبول نیست. استفاده از این دوربینها عموما محدود به رویدادهایی مشابه و سایر جرایم میشود و به نفع جامعه است و باید از نصب آنها در حد معمول دفاع کرد.
٤- با ملاحظه همه موارد مشابه به این نتیجه میتوان رسید که طبقات ضعیف جامعه از حیث اینگونه جرایم علیه کودکان و حتی زنان، ضربهپذیرتر هستند. ولی تبعات این جرایم فقط محدود به قربانی و خانواده او نمیشود، بلکه خانواده جانی نیز دچار بدترین بحران ممکن خواهد شد. گمان نکنیم که با تهاجم به آنان خدمتی به جامعه کردهایم. خانواده جانی اعم از زن و فرزندان و حتی دیگر نزدیکانش دچار بحران روانی خواهند شد. این مسأله بهویژه در شهرهای کوچک که افراد یکدیگر را میشناسند، عوارض زیادی دارد و آنان نیز به نوعی قربانی این جنایت هستند و از این نظر باید به نحوی رفتار کرد که عدالت و انصاف در مورد همه رعایت شود؛ بهویژه اینکه رهاکردن این افراد با چنین انگی که به آنان خورده است، ممکن است زندگی آنان را در آینده دچار مشکلات بیشتری کند و دوباره شاهد تکرار موارد مشابه باشیم.
٥- آنگونه که در خبرها آمده است، فرد مذکور به نحوی پیشینه کیفری در همین زمینهها داشته است. این نوع جرایم تا حدودی مرتبط با نوعی اختلالات روانی و شخصیتی است که اگر کسی یکبار مرتکب آن شد، باید تا مدت قابل توجهی تحت نظارت و مراقبت باشد. این افراد باید نزد مقامات شهر یا محل سکونت آنان، پروندههای روانی و شخصیتی داشته باشند تا در صورت عدم اصلاح، نهتنها از آنان مراقبت شود، بلکه تحت درمان هم قرار گیرند. البته چنین برنامهای به نسبت پرهزینه خواهد بود. ولی از الزامات جامعه جدید و پیشگیری از جرم است.
٦- یکی از نکات حاشیهای که در این جنایت قابل توجه است و باید جزییات آن بیشتر بیان شود، وجود النگو یا سایر طلاها با دخترک است. هرچند هنوز چنین چیزی قطعی نیست ولی بد نیست که در این مورد تأکید شود که مردم از همراه کردن اشیای قیمتی مثل طلا جز در موارد میهمانیها و جشنها پرهیز کنند. این مسأله نه فقط به لحاظ افزایش احتمال ارتکاب جرم پسندیده نیست، بلکه رفتاری سنتی است که از گذشته باقی مانده است و باید کنار گذاشته شود. در هر حال وجود اشیای گرانقیمت نزد مردم تا حدی احتمال ارتکاب جرم را افزایش میدهد.
۰