قصه تکراری آلودگی هوا
بررسیها نشان میدهد گازهای گلخانهای که بیشتر ناشی از بدسوزی هیدروکربورها است وقتی کیفیت این سوختهای نفت و گاز پایین باشد، ملکول گازهای حاصله سنگینتر میشود و ذرات معلق در هوا حتی بخار آب را به خود جذب میکند.
کد خبر :
۷۴۶۱۶
بازدید :
۶۳۸۸
علی شمساردکانی | دو روز مدارس تهران را آلودگی هوا تعطیل کرده بود. وقتی درجه آلودگی به عدد ۱۵۰ میرسد، چون روی توان مغزی کودکان و بزرگسالان اثر ماندگار میگذارد، به ناچار این دو دسته از شهروندان از تردد در شهر منع میشوند.
بدیهی است که آلودگی، ناشی از گردش زمین و تغییر فصول سال نیست، بلکه ناشی از پمپاژ عظیم گازهای گلخانهای و ذرات معلق در هواست. این پمپاژ به پدیده واژگونگی هوا (Inversion)، بهویژه در روزهای سرد سال میانجامد. البته در اوج گرمای تابستان هم به نوع دیگری واژگونگی رخ میدهد که منشأ و درصد ترکیب گازهای گلخانهای آن با واژگونگی زمستانی تفاوتهایی دارد.
ترکیب مصارف سوخت از علل اصلی این پدیده ضدتولید و اشتغال است. از آنجا که تولید و اشتغال سازنده و عامل قدرت ملی کشور است، پس توسعه واژگونگی مخل امنیت ملی و ضدسیاستهای ابلاغشده نظام است. پس یافتن ترکیب علل واژگونگی و درجه مسئولیت در این پدیده شوم ضرورت و اولویت ملی است.
ترکیب مصارف سوخت از علل اصلی این پدیده ضدتولید و اشتغال است. از آنجا که تولید و اشتغال سازنده و عامل قدرت ملی کشور است، پس توسعه واژگونگی مخل امنیت ملی و ضدسیاستهای ابلاغشده نظام است. پس یافتن ترکیب علل واژگونگی و درجه مسئولیت در این پدیده شوم ضرورت و اولویت ملی است.
بررسیها نشان میدهد گازهای گلخانهای که بیشتر ناشی از بدسوزی هیدروکربورها است وقتی کیفیت این سوختهای نفت و گاز پایین باشد، ملکول گازهای حاصله سنگینتر میشود و ذرات معلق در هوا حتی بخار آب را به خود جذب میکند.
ذرات معلق هم در کلانشهرهای جهان بیشتر ناشی از فعالیتهای صنعتی بوده و در درجه دوم ناشی از حملونقلها با وسایل موتوری مجهز به سیستم درونسوز هستند که انواع بنزین و گازوئیل را مصرف میکنند.
این واژگونگی نخستینبار ۷۱ سال پیش در شهر صنعتی دنورا در ایالت پنسیلوانیای آمریکای شمالی در زمستان ۱۹۴۸ بحرانی پدید آورد که موجب مرگ ۴۰ نفر و حملههای قلبی و ریوی برای نصف اهالی شهر شد. این شهر مانند تهران، از سطح دریا هزار و چند صد متر ارتفاع دارد.
چون در چنین ارتفاعی ملکولهای هوا سبکتر از نواحی مجاور دریا است، به آسانی هوای آلوده سنگینتر جانشین هوای سالم میشود و، چون بختک بر فراز شهر میماند.
همین پدیده چند سالی است در تهران تجربه تلخی به بار آورده، ولی فرق آن با شهر دنورا در این است که آلودگی آن شهر ناشی از تولید و اشتغال بود، ولی در تهران پدیده واژگونگی ناشی از سیاستهای غلط سوختی و حملونقلی است، بدون آنکه چندان در تولید ملی، اشتغال و سرافرازی ملی و مردمی اثر مثبتی داشته باشد.
چند سال بعد در دهه ۱۹۵۰ واژگونگی زمستانهای کلانشهر لندن را به خاموشی و تعطیلی کشاند؛ بنابراین دولت انگلیس مجبور شد مقررات سوخت زغالسنگ، بهویژه برای نیروگاههای بخاری را بسیار محدود و مدلهای حملونقل شهری را عوض کند تا اینکه بر اثر این سیاستها، از دهه ۱۹۶۰ چهره سیاه لندن زدوده شد. ولی آشکار نیست چرا بوروکراتها در ایران مانع اجرای تصمیم مهم مجلس برای زدودن واژگونگی هوا شدهاند!
در ایران مجلس محترم شورای اسلامی پس از وقوف به این پدیده مخل حیات و کسبوکار با پایمردی چند کمیسیون و بهویژه کمیسیونهای صنایع و انرژی در ماده ۱۲ قانون حمایت از تولید، مقرر کردند که مصرف سوختها باید بهینه شود. در همین ماده، برای بهینهسازی سوختها که موجب صرفهجویی در مصارف اسرافآمیزی میشود که خلاف منافع و حیات نسل حاضر و نسلهای آینده است...
قانونگذار قانون آمره تصویب کرده که بهای مقادیر گاز و نفت صرفهجوییشده، با نرخ خلیج فارس، متعلق به کسی باشد که برای این صرفهجویی سرمایهگذاری میکند. در قانون حمایت از تولید پیشبینی شده بود که معادل صد میلیارد دلار به اضافه ۵۰ هزار میلیارد تومان از محل بهای ذکرشده در ماده فوق برای سوختهای صرفهجوییشده، سرمایهگذاری شود.
چون در روزهای سرد سال حدود ۸۰ میلیون متر مکعب گاز برای گرمایش ساختمانها، بدسوزی میشود، ضرورت بهینهسازی سوخت موتورخانههای ساختمانها بدیهی است. همین ضرورت در فصل ۱۹ استاندارد ملی ساختمان دیده شده، ولی بوروکراتهای شهرداریها و وزارتخانههای مربوطه در اجرای آن اهمال کرده و در اعمال قانون متجاسر شدهاند.
در تهران زمستانی روزانه تا ۸۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی بدسوزی میشود که عامل اصلی واژگونگی در مقابل ۲۰ میلیون لیتر مصرف فراوردههای نفتی است. اما عامل اصلی ذرات معلق که متهم شماره دوم پدیده واژگونگی است، ترافیک ناشی از حملونقل با وسایل نقلیه مجهز به موتورهای درونسوز است.
بررسیهای مشترک کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران و سازمان بهینهسازی سوخت نشان میداد که با اصلاح و تعمیر موتورخانهها در ساختمانهای کلانشهر تهران میتوان روزانه ۲۰ میلیون متر مکعب گاز صرفهجویی کرد و ۳۰ هزار شغل فنی جدید هم ایجاد کرد. در زمینه موتورسیکلت که از منابع اصلی تولید گازهای گلخانهای و ذرات معلق در هوا در کلانشهرها هستند نیز جایگزینی با موتورسیکلت برقی پیشبینی شده بود.
از جمله موارد دیگر که در اجرای این قانون معلق مانده این است که جایگزینی برای ناوگانها و اتوبوسهای گازوئیلی و تاکسیهای فعلی با استفاده از تکنولوژیهای جدید در بهبود سوخت پیشبینی شده بود. اگر این برنامهها اجرا میشد امروز گرفتار بلیه واژگونگی هوا، بیماریهای شهروندان بهویژه اطفال و کهنسالان و مواردی از تخریب سلولهای مغزی و موارد بسیاری از خفگیهای آسمی نمیشدیم.
متأسفانه تلاش مجلس محترم که با مقاومت بوروکراتهای کلیپتوکراسیآفرین (تضییع فرصتهای ملی توأم با گسترش انواع فساد) در دولت قبل مواجه شده بود، در دوره نخست ریاستجمهوری آقای روحانی، باز هم بوروکراتهای سازمان برنامه و وزارتخانههای نفت و نیرو، مانع اجرای ماده ۱۲ قانون حمایت از تولید شدند!
و برای آن آییننامهای نوشتند که ناقض نص صریح قانون از چندین دید است. متأسفانه هیئت وزیران هم بدون رایزن یا خبرگان صنعت، انرژی و محیطزیست این آییننامه ناقض قانون را تصویب و ابلاغ کرد. این نقض قانون را ریاست محترم مجلس هم به اداره قوانین مجلس گوشزد کردند، ولی تا به حال این آییننامه که عالما و عامدا بهدست این بوروکراتها ضد نص قانون تهیه شده از اجرای این قانون مانع شدهاند که در نتیجه کلانشهرهای ایران و بهویژه تهران را در خفگی فرو بردهاند.
از آنجا که واژگونگی از مصادیق ایجاد فساد عمدی در نسل و حرث است و جرمی با علل مشدده به شمار میآید، از دادستان محترم کل کشور ورود در موجبات و مسببان این پدیده را تقاضا دارم. شایسته است ایشان در مسند مدعیالعموم برای جلوگیری از استمرار و گسترش آزار دستهجمعی شهروندان کلانشهرها درصدد یافتن مسببان و مجازات متناسب با جرم آنها و جبران خسارت وارده به اقتصاد ملی و شهروندان باشند. باز هم تکرار میکنم که بوروکراتهای ضررآفرین مرتکب جرم جلوگیرى از اجرای قانون هم شدهاند.
۰