اصفهک، روستایی که جهانی شد

اصفهک، روستایی که جهانی شد

یکی‌یکی صاحبان خانه‌ها راضی می‌شدند خانه‌هایشان را به دست گروه مرمتکار بسپارند و اینچنین شد که نسل جوان روستا گنج‌های خود را در روی زمین یافتند؛ آنچنان که فرامرز پارسی به آنان توصیه کرده بود.

کد خبر : ۷۷۰۹۹
بازدید : ۱۳۶۹
اصفهک، روستایی که جهانی شد
سیمین ثقفی | اینجا، در ورای این خانه‌های ویران‌شده سال‌های دور همان شهریور ماه پنجاه‌وهفت همان موقع‌ها که ٨٠ نفر از اهل ٦٠٠ نفری روستا به زیر خاک رفتند، چند سالی است آتشی افروخته شده؛ آتشی که نور آن به خیلی آ‌ن‌سوترها، حتی قاره‌ای دیگر هم رسیده و گرمای آن دل هر خودی و ناخودی را گرم می‌کند.
اینجا اصفهک است، روستایی که به گفته اهالی آن، مردم به آن جان داده‌اند ... سی‌وهشت کیلومتری که از طبس دور شوی، به منطقه دیهوک و روستای اصفهک می‌رسی. همان‌جا در پارکینگ عمومی ورودی روستا باید وسیله نقلیه‌ات را بگذاری و چندین قدمی پیاده به سمت یکی از هفت خانه‌ای که مرمت شده و اکنون آماده پذیرایی و اقامت میهمانان است، راه بیفتی. میهمان‌نوازی اصفهکی‌ها از همان ورودی آغاز می‌شود.
همچنان که در میان خرابه‌های روستا قدم می‌زنی، نگاهت به آسمان آبی است و نخل‌های سبز و کوهستانی که در ورای آن‌ها پیداست. کم‌کم در کوچه‌پس‌کوچه‌های روستا محو می‌شوی، جایی که تنها صدای گا‌م‌های خودت را می‌شنوی و شاید پرنده‌ای یا وزش بادی ... به یکی از آن هفت خانه می‌رسی ... هرچند همگی نامی دارند یا برگرفته از نام صاحبان‌شان یا نامی به فراخور سلیقه اهالی، اما مهم نیست میهمان کدام خانه‌ای ..
آنجا میهمان مردم اصفهک هستی؛ مردمی که به گفته «محسن مهدیزاده» - از جوانان بانی و باهمت مرمت روستا، حالا یک تیم هستند. «محسن» و «مهدی» و «مصطفی» و «حسین» ندارند، آنجا همه چیز تقسیم می‌شود؛ از خدمات و پذیرایی از میهمانان و حفظ و نگهداری و مرمت روستا تا منافعی که از اجرای هر پروژه‌ای به دست می‌آید.

تعدادی از جوانان این روستای ویران‌شده پس از زلزله بیست‌وپنجم شهریورماه ٥٧ که سال‌ها پس از زلزله به دنیا آمدند و تنها تصورات آن‌ها از روستای آبا و اجدادیشان به خاطرات خوش پدر و مادرهایشان یا پدربزرگ و مادربزرگ‌هایشان می‌رسد، از سال ٩٣ به فکر می‌افتند در روستایشان کاری کنند.
پس از مطرح‌شدن بافت تاریخی آن به‌عنوان یکی از آثار ملی، از معرفی روستا به رهگذران جاده مجاور روستا در دکه‌ای ساده آغاز کردند و به سادگی از آنان می‌خواستند نگاهی به روستایشان بیندازند، بدون اینکه نگاه منفعت‌طلبانه مالی داشته باشند و روزی یکی از این اهل سفر گذرنده از آن جاده فرامرز پارسی بود؛ استاد خوش‌اندیشه مرمت و اهل سفر که هدایتگری شد برای اجرای پروژه‌ای که همچنان ادامه دارد و تاکنون به مرمت هفت‌خانه، یک مدرسه و مسجد، حمام سنتی خزینه‌دار، ایجاد یک رصدخانه و یک پژوهشکده معماری منتهی شده است. از اینجا اصفهک زنده و زنده‌تر می‌شود.
بسیاری از آن قدیمی‌تر‌ها که حتی دل‌شان نمی‌خواست قدم در آن بگذارند تا مبادا خاطرات تلخ‌شان از آن ویرانی عظیم آزارشان دهد و گاهی به این جوانان هم از ناشدنی‌بودن احیای روستا هشدار می‌دادند و شاید در دل‌شان آن را جنون جوانی می‌دانستند، حالا کم‌کم همراه می‌شدند.
یکی‌یکی صاحبان خانه‌ها راضی می‌شدند خانه‌هایشان را به دست گروه مرمتکار بسپارند و اینچنین شد که نسل جوان روستا گنج‌های خود را در روی زمین یافتند؛ آنچنان که فرامرز پارسی به آنان توصیه کرده بود. سال ٩٤ دو خانه آماده می‌شود، خانه‌هایی که هنوز خشت و گل‌شان خشک نشده، میزبان نخستین گردشگران اصفهک می‌شوند.

این خانه‌ها که هرکدام نمایی از معماری زیبای کویری منطقه را می‌نمایانند، قرار است اقامتگاهی برای آسودن گردشگران باشند در دل منطقه‌ای که از هر سو با طبیعتی بکر احاطه شده؛ آسمانی آبی و پرستاره، کویری زیبا با درختان و باغ‌هایی سرسبز در حاشیه آن و کوهستانی در ورای آن که گویی نگاهبان منطقه است. هیچ دودی از قلیان و سیگار در محوطه روستا دیده و هیچ ظرف پلاستیکی استفاده نمی‌شود.
هیچ حیوانی قدم به درون اتاق‌ها نمی‌گذارد و هیچ انسانی با کفش در اتاق راه نمی‌رود. شب‌ها نور فانوس‌ها، روشنی‌بخش کوچه‌هاست و سکوت زینت‌بخش فضا. حمام سنتی خزینه‌دار روستا با نگاهی نو پیشنهادی صرفه‌جویانه در مصرف آب است و طراحی سطل‌های زباله تفکیک‌کننده‌تر و خشک، گامی در جهت حفظ زیست بوم. اینجا با دمنوش‌ها و شربت‌های محلی پذیرایی می‌کنند و هر روز از خوراکی محلی رونمایی می‌شود.
در روستا که قدم بزنید با تمام وجود بودن در یک روستا را حس می‌کنید، با تمام ویژگی‌هایش، نه اثری از لوله‌کشی و کنتور گاز هست، نه خنک‌کننده‌های آنچنانی ... دیوار‌ها خشت و گلی‌اند و جاده‌های منتهی به خانه‌ها سنگ‌فرش. آسمان آن‌قدر آبی است که تصویر پرنده نشسته بر لب بام انگار نقاشی است و شب‌ها دلت می‌خواهد ساعت‌ها وقت داشته باشی زل بزنی به آسمان جواهرنشان که مثل آسمان تمام کویر‌های ایران دلبری می‌کند، که دل برده است؛ مگر نه اینکه آن‌همه گردشگر آلمانی و فرانسوی و لهستانی و اسپانیایی دلداده‌اش شده‌اند؛ و هنوز معطرترین سبزی‌های آن منطقه را دارد که صادر می‌شود و صنایع دستی که به همت اهالی احیا شده است.

حالا گردشگران روستا شب‌ها دور آتش جمع می‌شوند و پخت نان‌های محلی را نظاره می‌کنند یا مشاعره می‌کنند و بازی‌های محلی مثل «سرشاخ» و «طناب‌کشی» را تمرین می‌کنند و روز‌ها به دیدار از دیدنی‌های اطراف می‌روند.

حالا اصفهک در سالی که به نام «گردشگری روستایی» نام گرفته بیش از پیش، درخشان در این حوزه حضور دارد و با تجربه‌هایی که اندوخته یکی از طلایه‌داران گردشگری در این سال می‌شود.

حالا روایت اصفهک و جوانان باهمتش یکی از ١٤ قصه تأثیرگذار در صنعت گردشگری ایران شده است. حالا اصفهک می‌رود تا در مهم‌ترین نمایشگاه گردشگری دنیا -ای‌تی‌بی برلین - سر خود را بالا بگیرد و جایزه بهترین پروژه مشارکتی در حوزه گردشگری - To Do Award ٢٠٢٠- را دریافت کند و از آنچه بر آن گذشته است، ارایه دهد.

حالا روح همدلی صادقانه اصفهکی‌ها بیشتر جهانی شده است ...
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید