جنجال لاکچری بودن سیداحمد خمینی

مصطفی آرانی | راستش را بگوییم؟ خسته شده‌ایم. خسته شدیم از اینکه اینقدر درباره دعوای اتحاد عدالتخواهان ایرانی و چپ گرایان با سید احمد خمینی نوشتیم. خسته شدیم از اینکه هر روز به یک عکس یا فیلم از او بند می‌کنند، خسته شدیم از اینکه احمد خمینی اینقدر بی مبالات است و نمی‌داند در چه جایگاهی قرار گرفته و نحوه رفتار صحیح در این جایگاه چیست.

ماجرای جدید از عکسی به وجود آمده که سید احمد با خانمی در یک پیست سوارکاری انداخته است. معلوم است که انتقاد‌ها بر سر چیست. عکس گرفتن با یک خانم و لاکچری بودن سوارکاری.

در مورد اول، منتقدان بعد از اینکه متوجه اشتباهشان شدند و فهمیدند خانمی که در عکس هست، همسر فعلی احمد آقا نیست؛ از این گفتند که این نحوه عکس گرفتن با یک خانم مناسب او به عنوان نواده امام و یک روحانی نیست.

پاسخ احمد خمینی این است که «این عکس ظاهرا از گوشی موبایل کسی برداشت غیرقانونی و غیرشرعی شده و کمی بعد دوستی خود با «کسانی» که احتمالا منظور آن خانم باشد را تکذیب می‌کند و در نهایت می‌گوید: «اگر کسی از من تقاضای عکس کند، اگر حداقل مسائل شرعی را رعایت کرده باشد، امتناع نمی‌کنم و لذا با هزاران نفر از آشنا و غریبه که به من الطف دارند، عکس دارم. در پیاده روی کربلا با عاشقان سید الشهدا عکس گرفته ام تا گاه در خیابان یا محیط‌های اجتماعی دیگر. از حرم امام رضا و حرم کریمه اهل بیت در قم تا حرم امام و ورزشگاه‌ها و نمایشگاهها.»

با این حال مشکل اینجاست که او نمی‌تواند هم در جایگاه حقیقی خاندان رهبر کبیر انقلاب باشد و هم مانند یک فرد طبیعی و معمولی رفتار کند.

سید احمد خمینی در حال تماشای مسابقه

در مورد دوم، منتقدانی مثل نادر فتوره چی گفتند «بد نیست بدانیم «حداقل هزینه نگهداری ماهانه اسب» ۵. ۱ میلیون تومان است؛ و بازهم بد نیست بدانیم حداکثر حقوق کارگر در سال ۹۸ با احتساب ۲۰ درصد افزایش،۳. ۱ میلیون تومان است. با توجه به اینکه نه ایشان و نه پدرشان مطلقا هیچ شغل مولدی ندارند، خیلی دوست دارم بدانم این درآمد بالا از کجا تامین می‌شود که می‌تواند خرج تفریح ۳-۴ میلیونی ماهانه ایشان و همسرشان را بدهد.»

این مطلب دقیقا توسط کانال مکتوبات که رسانه طیف عدالتخواه و نزدیک به احمدی‌نژاد است تکرار شده، ولی سوال این است که این حساب و کتاب‌ها، صرفا با عکس گرفتن کنار یک پیست اسب سواری به دست آمده است؟ اگر کسی کنار یک پیست سوارکاری عکسی داشت، یعنی سوار کار است و ماهی یک و نیم میلیون تومان هزینه اسب می‌کند؟

این افراد اگر به فکر عدالت هستند، نسبت خود با حقیقت را چطور تعیین می‌کنند؟ برای عدالتخواهی می‌شود روی شک و سوءظن صحبت کرد؟

احمد خمینی خود در جوابیه‌اش گفته: «من نه اسب دارم که بخواهم هزینه نگهداری آن را بدهم و نه در عمرم بیش از یکی دو بار سوار اسب شده ام و نه اصلا با این نوع ورزش‌ها آشنا هستم. البته ورزش می‌کنم و بیش از همه به فوتبال علاقه دارم و گاهی هم والیبال بازی می‌کنم.»

راستش را بخواهید فکر می‌کنیم صادقانه‌ترین چیزی که در این زمینه گفته شده توئیت محمد سعید احدیان است. او مدیر روزنامه خراسان است و در توئیتی، اصل دعوا را گفته است: «عکس احمد خمینی از تفریح لاکچری اسب سواری، آن هم در شرایط سخت امروز لطمه به اعتبار امامی است که برای همدردی با کوخ نشینان، زیلونشین زیست. گرچه گردی بر چهره امام ما نمی‌نشیند، اما بر سید حسن آقا فرض است روشنگری کند یا رفتار فرزندش را تقبیح کند یا حراست از بیت امام را به دیگری واگذار کند.»

توئیت محمد سعید احدیان

اصل دعوا ظاهرانه لاکچری بودن سید احمد است و نه اسب سواری و نه عکس با دختر مردم. ماجرا در یک کلمه مدیریت بیت امام است. اصولگرایان (و عدالت‌خواهانی که بالاخره از نظر سیاسی ذیل آن‌ها هستند) حدودا ۱۲ سال است (از زمان اعلام موضع سید حسن خمینی مبنی بر عدم دخالت نظامیان در سیاست قبل از انتخابات مجلس نهم) که با سید حسن خمینی مشکل دارند چرا که او، تفکرات اصولگرایانه ندارد و تفکراتش به اصلاح طلبان نزدیک است.

سیداحمد خمینی در کنار محسن افشانی

گلایه اصولگرایان بعد از ۸۸ شدیدتر شد و این یکی از معدود نقاطی است که با احمد خمینی اشتراک داریم. او در بیانیه خود نوشته: «امروز علت اصلی این فضاسازی‌ها نمایان شد و جهت حمله به پدر منتقل گردید و یکی از مدیران مطبوعاتی، از ایشان خواست بیت امام را تحویل دوستان خودشان دهد؛ آرزویی که ظاهرا سالهاست با خود دارند؟ بار‌ها گفته ام که احمد کوچکتر از آن است که هدف تیر بدخواهان باشد. دشمنان پدرم البته به قصد تخریب ایشان، مرا هم می‌نوازند و لذا این اولین بار نبود و آخرین هم نخواهد بود.»

منبع: روزنامه هفت صبح