۱۵ فیلم هیولایی برتر تاریخ سینما برای کسانی که به موجودات ترسناک علاقه دارند
در حالی که بسیاری از فیلمهای هیولایی در طی سالها به فیلمهایی فراموش شده و آبکی تبدیل شده اند، اما در صورت انجام درست کار، این فیلمها میتوانند ترسناک، هیجان انگیز، پرتعلیق و حتی خنده دار باشند. در هر صورت هدف از ساخت این فیلمها سرگرم کردن مردم و ایجاد انتظار در آنها برای چیزهای بیشتر در این عرصه است.
ژانر فیلمهای هیولایی ظاهراً هیچ گاه قدیمی نمیشود. در حالی که شاید با خود بگویید فیلمهایی در مور هر هیولایی که بتوان تصور کرد تاکنون ساخته شده و دیگر خلاقیتی در این زمینه نمیتواند وجود داشته باشد، هالیوود یک هیولای دیگر معرفی کرده و یکی از هیولاهای گذشته را باز میگرداند، همان اتفاقی که در سالهای اخیر در مورد فیلمهای King Kong و Godzilla رخ داده است.
در حالی که بسیاری از فیلمهای هیولایی در طی سالها به فیلمهایی فراموش شده و آبکی تبدیل شده اند، اما در صورت انجام درست کار، این فیلمها میتوانند ترسناک، هیجان انگیز، پرتعلیق و حتی خنده دار باشند. در هر صورت هدف از ساخت این فیلمها سرگرم کردن مردم و ایجاد انتظار در آنها برای چیزهای بیشتر در این عرصه است.
بدین بهانه در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با تعدادی از بهترین فیلمهای هیولایی تاریخ سینما آشنا کنیم که دستکم باید یک بار آنها را تماشا کنید.
۱۵- Gremlins (۱۹۸۴)
اگر چه یک فیلم کمدی سیاه انگاشته میشود، اما Gremlins یک فیلم بامزه، گاهی ترسناک و به شدت تکان دهنده در چندین سکانس است. گرملینها در واقع گروهی از هیولاهای ترسناک، اما کوچک هستند که ساکنان یک روستای کوچک در آمریکا را در وحشت فرو میبرند. نوجوانان قهرمان داستان باید با تبعیت از یک سری دستورالعملهای از پیش موجود، به مقابله با گرملینها پرداخته و روستای خود را نجات دهند.
داستان فیلم در روزهای کریسمس رخ میدهد و اشاراتی به فیلم مشهور It's A Wonderful Life نیز دارد؛ از جمله اسم شهری که ماجرا در آن رخ میدهد، بدفورد فالز. اگر چه در فیلم جو دانته خبری از هیولاهای غول پیکر نیست، اما این فیلم در نهایت در جلب توجه مخاطب بسیار خوب عمل میکند.
۱۴- Pacific Rim (۲۰۱۳)
فیلم علمی تخیلی هیولایی که انسانها را در لباسهای رباتیک غول پیکر قرار میدهد تا با هیولاهای بزرگ واقعی مبارزه کنند، چطور میتواند موفق نشود؟ گیرمو دل تورو که با فیلمهایی مانند Hellboy و Pan's Labyrinth برای خود نامی دست و پا کرده بود با فیلم Pacific Rim این بازی را یک مرحله بالاتر میبرد.
این فیلم یک بلاک باستر سرگرم کننده در مورد گروهی از انسان هاست که از لباسهای رباتیک بزرگ برای مبارز با هیولاهایی موسوم به کایجو که از یک دنیای دیگر در کف اقیانوس آرام وارد دنیای ما شده اند استفاده میکنند. Pacific Rim شباهت بسیاری با فیلمهای هیولایی ژاپنی دارد و هیچگاه دست از هیجان انگیز بودن بر نمیدارد. لازم به ذکر است که در سال ۲۰۱۸ نیز دنبالهای بر آن با نام Pacific Rim: Uprising با شخصیتهای و ماجراجوییهای جدید ساخته شد.
۱۳- Tremors (۱۹۹۰)
وقتی Tremors در سال ۱۹۹۰ منتشر شد به شکل غیرمنتظرهای محبوب شد، زیرا زیرکانه توانسته بود کمدی، اکشن و وحشت را در قالب یک فیلم ترکیب کند. با بازی کوین بیکن و فرد وارد به عنوان دو کارگری که در مناطق کوهستانی سیرا نوادا کار میکنند، داستان فیلم درباره هیولاهایی شبیه کرم است که در زیر شهر مجاور در حال نقب کندن بودن و ساکنان آن را تهدید میکنند.
با همراهی مردم محلی، این کوین بیکن است که همه را نجات دهد در حالی که هیچ کس نمیتواند روی زمین قدم بردارد و در غیر این صورت توسط موجودات کرمی شکل بلعیده خواهند شد. بدین ترتیب مجبور میشوند روی پشت بامها زندگی کرده و از تیر برقها برای پرسیدن از ساختمانی به ساختمان دیگر استفاده کنند، یا از روی سنگی به سنگ دیگر. هیجان انگیز، بامزه و غیرقابل پیش بینی، فیلم Tremors یک فیلم هیولایی واقعی است که هر بار شما را حیرت زده کرده و با حالت کمدی خود شما را سرگرم مینماید.
۱۲- The Evil Dead (۱۹۸۱)
شاید برخی بگویند که موجودات خونخوار موجود در فیلم The Evil Dead و دنبالههای آن در زمره هیولاها قرار نمیگیرند، اما واقعیت این است که این موجودات نیز به اندازه دیگر موجودات ترسناک حاضر در فیلمهای این فهرست هیولا به شمار میآیند. از این هیولاها میتوان به شریل خواهر شخصیت اش ویلیامز، نامزدش لیندا و دست راست قطع شده اش اشاره کرد. همچنین باید به یک هیولای پیر ترسناک اشاره کرد که در سرداب مخفی شده و همچنین هیولای جادوگری که در فیلمهای بعدی شاهد آن هستیم. این فیلم در کنار دنبالههای آن باعث شد که بروس کمپبل و سم ریمی به عنوان بازیگر و کارگردان به شهرت برسند و در نهایت یک سه گانه ترسناک محبوب علاقمندان به ژانر وحشت شکل بگیرند.
۱۱- Pan's Labyrinth (۲۰۰۶)
فانتزی تاریک بی نقص گیرمو دل تورو با نام Pan's Labyrinth نسبت به دیگر فیلمهای این فهرست کمتر یک فیلم ترسناک به شمار میآید. این فیلم ترکیبی از یک داستان افسانهای دراماتیک و شورش سیاسی دهه ۱۹۴۰ اسپانیا است. البته که فیلم دل تورو یک فیلم عجیب و غریب است، اما او توانسته به بهترین شکل ممکن آن را ساخته و به همین خاطر بود که برنده جوایز سینمایی متعدد، از جمله سه جایزه اسکار شد. هیولای ترسناک فیلم Pan's Labyrinth که مرد رنگ پریده نام دارد، همان شخصیتی است که اوفلیا در جریان انجام دومین وظیفه از سه وظیفهای که به او واگذار شده با آن آشنا میشود.
این موجود ترسناک که از او با عنوان «بچه خوار» یاد میشود، توسط اوفلیا با خوردن انگور در محل استراحتش بیدار میشود. اگر چه اوفلیا خود موفق به فرار میشود، اما دو موجود افسانهای که او را همراهی میکنند طعمه هیولا میشوند. اگر چه مرگ رنگ پریده حضور اندکی در داستان دارد، اما تصویر ترسناک چشمهای او در کف دست هایش تا مدتها پس از پایان فیلم مخاطب را دچار وحشت میکند.
۱۰- Alien (۱۹۷۹)
شاهکار ترسناک علمی تخیلی ریدلی اسکات در سال ۱۹۷۹ با عنوان Alien به یک فرانچایز کامل تبدیل شد، از جمله سه دنباله که اسپین آفهایی مانند Alien vs. Predator و یک سری پیش درآمد جدید را نیز در پی داشت. در این میان باید فیلم اورجینال و دنباله آن Aliens را بهترین فیلمهای این مجموه دانست هر چند زنومورف اکنون یک هیولای کلاسیک به شمار میآید. ترکیب دهان، سینه، صورت و دندانهای این هیولا با خون اسیدی سبز رنگ یک موجود ترسناک ایجاد میکند که برای نسلها باعث کابوسهای باورنکردنی در میان علاقمندان به ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک شده است. با معرفی زنومورف مرگبار و افسر ریپلی سرسخت که سعی در متوقف کردن آن دارد، فیلمهای Alien و Aliens حتی به خاطر جذابیت تکنولوژیکی که دارند نیز شایستگی اضافه شدن به این فهرست را دارا هستند.
۹- Colossal (۲۰۱۶)
در اینجا با یک فیلم هیولایی و یک پیچش داستانی متفاوت مواجه هستیم. در حالی که دنیا به خاطر خرابکاریهای یک هیولای ترسناک در کره جنوبی در بهت و حیرت فرو رفته است، یک زن تنهای الکلی از نیو انگلند کشف میکند که او به نحوی هر یک از حرکات این هیولا را در کنترل دارد. وقتی دوستش اسکار سعی دارد به او کمک کند، یک هیولای رباتیک دیگر در کره جنوبی آشکار میشود و یک حال و هوای عجیب شبیه Pacific Rim شکل میگیرد که البته عروسک گردانهای آن انسانها هستند.
Colossal داستان عجیب و غریب اعتیاد به الکل، روابط عاشقانه، حسادت و سوء استفاده احساسی است و البته هیولاها. این فیلم بخشی علمی تخیلی، بخشی کمدی رمانتیک، بخشی کمدی سیاه و بخشی یک فیلم هیولایی کلاسیک است. بعد از اکران اولیه این فیلم در فستیوال فیلم تورنتو در سال ۲۰۱۶ این فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرده و از جانب سینماروها نیز مورد استقبال نسبی قرار گرفت.
۸- The Descent (۲۰۰۵)
فیلم The Descent در سال ۲۰۰۵ به یکباره ظاهر شده و به یکی از بهترین فیلمهای ترسناک سال تبدیل شد. مفهوم و داستان فیلم بسیار ساده بود، گروهی از دوستان در جریان یک ماجراجویی درون غاری گم شده و با مخلوقاتی عجیب، بی رنگ و شبه انسان مواجه میشوند. در حالی که این هیولاها ظاهری ترسناک داشته و بدن انسان را زنده زنده پاره کرده و میخورند، چیزهای بیشتری در این فیلم غیر از هیولاهای ترسناک آن وجود دارد.
ترکیب سناریو هوشمندانه و کارگردانی بی نقص توسط نیل مارشال (که نویسندگی سناریو را نیز بر عهده داشته است) به تولید فیلمی پر از شخصیتهای دوست داشتنی و قابل درک، دیالوگهای واقعی و لحظات پرتنش فراوان میانجامد که همواره مخاطب را در حالت نیم خیز روی صندلی اش نگه میدارد. شایان ذکر است که مخاطبان آمریکای شمالی یک پایان بندی متفاوت از این فیلم را نسبت به باقی نقاط جهان دیدند. در بریتانیا و برخی دیگر نقاط جهان، پایانی تاریکتر در برابر چشم مخاطبان افشا شد که اگر تاکنون این فیلم را ندیده اید، این نسخه از فیلم را به شما توصیه میکنیم.
۷- Cabin in the Woods (۲۰۱۲)
وقتی درست انجام شود، فیلمهای ترسناک کمدی به شکلی باورنکردنی بی نقص خواهند بود. کمتر فیلمی توانسته ژانرها را به خوبی نسخه سال ۲۰۱۲ از فیلم Cabin in the Woods با هم ترکیب کنند. ادای احترام این فیلم به فیلمهای قبلی مانند Evil Dead و Friday the ۱۳th را میتوان به وضوح در داستان و پرداخت این فیلم دید.
از آنجا که این مطلب در مورد هیولاهاست، بیایید در مورد هیولاهای متعددی که در این فیلم به نمایش در میآیند صحبت کنیم. هیولاهای باستانی خواستار یک قربانی سالیانه هستند، از این رو گروهی مرموز برای ادای این قربانی گروهی نوجوان جذاب را به یک کلبه دوردست میکشانند در حالی که هیولاها آماده بیرون آمدن از مخفیگاه خود هستند.
در این فیلم شاهد زامبی ها، گرگینه ها، موجودات فرازمینی، قاتلین سریالی، دلقکهای شیطان صفت، عروسکهای ترسناک، مارهای غول پیکر، مومیایی، پا گنده، جادوگران، خون آشام ها، غول یک چشم، تمساح غول پیکر، ارواح، کراکن و دهها هیولای دیگر هستیم. بیشتر صدمات وارده در فیلم توسط خانواده زامبیها انجام میشود، اما وقتی رها سازی هیولاها آغاز میشود آشوب به بالاترین حد خود میرسد. پیچش داستانی انتهای فیلم را نیز نباید نادیده گرفت.
۶- The Mist (۲۰۰۷)
یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی از آثار استفن کینگ فیلم The Mist در سال ۲۰۰۷ به کارگردانی فرانک دارابونت بود. دارابونت در اقتباسهای سینمایی بزرگ آثار کینگ تخصص داشت و او همان کسی است که فیلمهای The Shawshank Redemption و The Green Mile را با اقتباس از آثار این نویسنده مشهور ساخته که از بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیز به شمار میآیند.
در سال ۲۰۰۷، دارابونت فیلمی بر اساس رمان کوتاه The Mist با بازی مارسیا گی هایدن، توماس جین و لوری هولدن ساخت که اثر موفق دیگری را برای وی رقم زد. داستان فیلم در مورد یک مه عجیب و غریب است که یک شهر کوچک در نیوانگلند را پس از یک طوفان بزرگ فرا میگیرد و چندین موجود هیولایی را با خود به همراه میآورد که به مردم محلی حمله میکنند.
این شرایط باعث میشود که گروهی از ساکنان شهر در یک فروشگاه به دام بیفتند، جایی که انسانهای حساس و خشن در شرایط استرس زایی قرار میگیرند که فراتر از تحمل آن هاست. پایان بندی تراژیک و تکان دهنده این فیلم آن را به یکی از غیرمنتظرهترین پایان بندیهای تاریخ سینما تبدیل کرده است.
۵- Cloverfield (۲۰۰۸)
Cloverfield از آن دسته فیلمهایی است که با گذشت زمان مخاطب را در ترس و وحشت عمیق فرو میبرد، حتی تا مدتها پس از پایان داستان. فیلم هیولایی ویدیو پیدا شدهای که در سال ۲۰۰۸ توسط جی جی آبرامز تهیه شد، یکی از آن دسته فیلمهایی است که با گذشت زمان مخاطب بیشتر و بیشتر از آن لذت خواهد برد و فیلمی است که بدون شک بعد از دیدنش آن را به دوستان و همکارانتان توصیه خواهید کرد.
فیلم که شبیه فیلم The Blair Witch Project در قالب یک ویدیو خانگی پیدا شده روایت میشود که در آن ۶ نیویورکی در حال فرار از یک هیولای غول پیکر هستند که در جریان یک مهمانی خداحافظی از یکی از دوستانشان به شهرشان حمله میکند. این فیلم با نقدهای مثبت منتقدین روبرو شده و در باکس آفیس نیز عملکرد نسبتاٌ خوبی داشت. تکنیک ویدیو پیدا شده در ژانر وحشت بسیار موثر بوده و به فیلمهای کم بودجه کمک میکند موفق باشند در حالی که به کارگردان اجازه میدهد هیولاها را مخفی نگه داشته و حال و هوایی مستند به فیلم ببخشد که بیشتر مخاطب را در ترس و وحشت فرو میبرد.
۴- The Thing (۱۹۸۲)
فیلم The Thing به کارگردانی جان کارپنتر که در واقع بازسازی فیلمی به نام The Thing From Another World ساخته هاوارد هاکس در سال ۱۹۵۱ است که بسیار بهتر از نسخه اورجینال بوده و شاید بهترین فیلم کارنامه هنری کارپنتر در ژانر وحشت باشد. فیلم در مورد گروهی از دانشمندان در یک ایستگاه علمی در منطقهای دوردست در قطب جنوب است که بعد از ورود یک موجود فضایی با قدرت تغییر چهره به زمین و بدست گرفتن هویت تک تک آنها و کشتنشان یکی پس از دیگری، برای زنده ماندن تلاش میکنند.
با بازی فراموش نشدنی کرت راسل، در اینجا با یک فیلم هیولایی علمی تخیلی بی نقص و به شدت ترسناک مواجه هستید که به شدت ترسناک و پرتنش است. اگر چه فیلم The Thing در زمان اکران با بی مهری ناامید کننده و بیجا روبرو شد، اما سالها بعد جایگاه واقعی خود را یافته و اکنون یکی از بهترین فیلمهای کالت کلاسیک در میان علاقمندان به ژانر وحشت و علمی تخیلی قرار دارد.
۳- Jaws (۱۹۷۵)
فیلم Jaws به عنوان فیلمی که اولین بلاک باستر تابستانه از آن یاد میشود، یکی از بهترین فیلمهایی است که یک هیولای دنیای واقعی را به تصویر میکشد، کوسه سفید بزرگ. این فیلم که نیم ترسناک و نیم ماجراجویی است، داستان یک کوسه ترسناک را روایت میکند که ساحل روندگان را در یک شهر ساحلی شکار میکند و سه مرد تلاش میکنند آن را پیدا کرده و بکشند.
در حالی که Jaws شاهد بازیهایی فراموش نشدنی و درجه یک از روی شریدر، رابرت شاو و ریچارد دریفوس است، ستاره واقعی فیلم خود کوسه غول پیکر داستان است. این فیلم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و بر اساس رمانی نوشته پیتر بنچلی ساخته شده و یک نمونه کامل و بی نقص از تعلیق، هیجان و پایانی رضایت بخش است. Jaws که اولین فیلم بزرگ اسپیلبرگ بود بعد از انتشار در سال ۱۹۷۵ به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد.
۲- The Fly (۱۹۸۶)
جف گلدبلوم به خاطر بازی خود در نقش دانشمندی به نام سث براندل در کلاسیک The Fly به کارگردانی دیوید کراننبرگ در سال ۱۹۸۶ با تحسین منتقدان روبرو شد. فیلم ترکیبی از ژانرهای وحشت و علمی تخیلی بوده و در آن شخصیت گلدبلوم به شکلی تصادفی در مییابد که دی انای او با دی انای یک مگس ترکیب شده است. او در ادامه رفته رفته به چیزی بزرگتر از یک مگس معمولی تبدیل میشود.
پیچش داستانی این فیلم این است که شخصیت اصلی دوست داشتنی داستان رفته رفته به یک هیولا تبدیل میشود. در دستان یک کارگردان ناکارآمد این داستان میتوانست به یک اثر مضحک و مسخره تبدیل شود، اما کراننبرگ اطمینان حاصل میکند که نتیجه پایانی به شدت راضی کننده و قابل باور باشد.
۱- Godzilla (۱۹۵۴)
فیلم Godzilla که به شکلی عامدانه و خنده دار پر از جلوههای ویژه آبکی شامل خودروهای کوچک و مردم ژاپن در حال جیغ زدن در آسمان و فرار کردن در خیابان هاست، تمثیلی از پایان جنگ جهانی دوم و شروع عصر هستهای است. در فیلم، یک دایناسور هستهای که شبیه یک تی رکس به بلندی یک آسمانخراش است به شهر توکیو حمله کرده و وحشت و ترس حملات هستهای به هیروشیما و ناکازاکی را بازتولید میکند.
به عنوان فیلمی دارای یک پیام خاص و آشکار، Godzilla نهایت یک فیلم هیولایی است که هیولای آن نمایانگر هیولای درون انسان هاست که باعث تولید و استفاده از سلاحهای هستهای و نابودی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم شد. افکتهای ویژه بد و دیالوگهای بی مزه فیلم چندان مهم نیستند، زیرا کل فیلم در مورد پیامی است که در انتها برای مخاطبان خود میفرستد.
برخی از دیگر فیلمهایی که براحتی میتوانستند در این فهرست جای بگیرند عبارتند از:
A Quiet Place
The Babadook
Jurassic Park
The Host
King Kong
The Shape of Water
Frankenstein
An American Werewolf in London
It Follows
Attack the Block
Little Shop of Horrors
The Blob
منبع: روزیاتو