۱۰ فیلم ترسناکی که در آنها همه شخصیتهای دوست داشتنی میمیرند
همه فیلمهای ترسناک دختر یا قهرمان آخر ندارند و هر از چند گاهی فیلمی ترسناک ساخته میشود که کلیشههای فیلمهای قبلی را نادیده گرفته و تصمیم میگیرد هیچ کسی را در پایان زنده نگذارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم ترسناکی آشنا کنیم که در پایان آنها هیچ کسی زنده باقی نمیماند.
در حالی که تاریخچه فیلمهای ترسناک کلاسیک به دهه ۱۹۲۰ و فیلمهایی مانند Frankenstein, Doctor Jekyll and Mr Hyde و The Phanton of the Opera باز میگردد، فرمول جدید فیلمهای ترسناک در دهه ۱۹۷۰ شکل نهایی خود را گرفت.
فیلمهای ترسناک اسلشری مانند Friday the ۱۳th و A Nightmare on Elm Street و همچنین فیلمهای ترسناکی مانند سری فیلمهای Night of the Living Dead ساخته جرج رومرو به نمادهای فرهنگی تبدیل شده و دستورالعملهای مشخص و سختگیرانهای را برای ساخت یک فیلم ترسناک قابل قبول بنیان نهادند.
در میان این کلیشه ها، مانند شکل گیری آرام داستان، یک خانه ترسناک و دیگر چیزهایی که دههها باعث شدند در هر اتاقی چراغها را روشن کنیم، کلیشه آخرین دختر و آخرین قهرمان نیز وجود داشت. اما همه فیلمهای ترسناک دختر یا قهرمان آخر ندارند و هر از چند گاهی فیلمی ترسناک ساخته میشود که کلیشههای فیلمهای قبلی را نادیده گرفته و تصمیم میگیرد هیچ کسی را در پایان زنده نگذارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم ترسناکی آشنا کنیم که در پایان آنها هیچ کسی زنده باقی نمیماند.
هشدار اسپویل: در ادامه این مطلب به ناچار بخشهایی از داستان فیلمها افشا میشود.
۱۰- Eden Lake
برای بسیاری از مخاطبان بین المللی و شاید برخی از کسانی که در بریتانیا این فیلم را تماشا کردند، فیلم Eden Lake یک فیلم متفاوت و ناآشنا باشد. علیرغم حضور بازیگرانی مانند جک اوکانل و توماس تورگوس و همچنین مایکل فاسبندر، این فیلم تنها حدود ۴ میلیون دلار فروش داشت. فیلم نقدهای مثبتیب دریافت کرده و جایزه بهترین فیلم بریتانیایی در جشنواره امپایر را دریافت کرد و بسیاری تصویری که این فیلم از دارودستههای خلافکار خارجی در بریتانیا به تصویر کشیده بود را مورد تحسین قرار دادند، موضوعی که در آن زمان بسیار داغ بود. همانطور که از عنوان این مطلب میتوان انتظار داشت، این فیلم با پایان خوشی برای شخصیتهای مثبت به پایان نرسید. داستان فیلم در مورد زن و شوهری است که توسط یک گروه جانی مورد شکنجه قرار میگیرند، در حالی که این شکنجه در ابتدا با یک شوخی ساده شروع میشود.
در حالی که در نیمه راه فیلم، شخصیت استیو با بازی فاسبندر به خاطر جراحاتی که دارد جان میدهد، همسر او، جنی، بسیار بیشتر زنده میماند. او که انگار همان دختر قهرمان پایانی است نه تنها از شکنجههای بربری دار و دسته داستان فرار میکند بلکه برخی از آنها را نیز به سزای اعمالشان میرساند. اما وقتی برای کمک به یک خانه وارد میشود، شانسش به پایان میرسد و سرنوشتی دیگر در انتظار اوست که بهتر است خودتان شاهد آن باشید.
۹- The Paranormal Activity
این یکی شاید به دو دلیل بحث برانگیزترین فیلم این فهرست باشد: در اینجا تنها از یک فیلم صحبت نمیکنیم و شخصیتهای اصلی نیز به معنای واقعی کلمه نمیمیرند. فیلم The Paranormal Activity به ژانر ویدیو پیدا شده یک سی پی آر به کمک ارواح میدهد و نتیجه فیلمی است که از ترس مخاطبان از چیزی که قرار است اتفاق بیفتد تغذیه میکند. این فیلم داستان زوج جوانی به نامهای میکا و کیتی، اسم واقعی بازیگران، بازی میکند که برای ردگیری یک فعالیت ماوراء الطبیعی در حال ضبط کردن داستان واقعی شان هستند، واقعیتی ماوراءالطبیعه که تمام زندگی کیتی او را دنبال کرده است. دنبالهها نقبی عمیقتر به این ماجرا میزنند، اما صادقانه بگوییم که بسیاری شان فیلمهای افتضاحی هستند.
با این وجود تنها اشتراکی که تمام این فیلمها دارند، پایانشان است: ماهیت ماوراء الطبیعه هر لحظه شرورتر شده و در نهایت اتفاق بسیار بدی رخ میدهد. در حالی که شخصیت میکا کشته میشود، کیتی که همسر و قاتل اوست به تسخیر روح خبیث درآمده و در تمام فیلمهای دنباله نقش شخصیت شرور داستان را بازی میکند. در دنباله ها، این کیتی مسخ شده است که قتلها را انجام میدهد و خانوادههای بسیاری را به کام مرگ میفرستد.
۸- Cabin Fever
در حالی که برخی منتقدان فیلم Cabin Fever را به عنوان یک فیلم ترسناک کلیشهای که بیشتر بر شوخی متمرکز است در نظر میگیرند، شایستگی آن را دارد که به عنوان یک ادای احترام کمیک تاریک به فیلمهای ترسناک با بودجه اندک و مملو از خشونتی که قبل از آن ساخته شده بودند، مورد احترام قرار گیرد. وقتی فیلمی از الی راث سازنده Hostel را میبینید میدانید که خیلی زود با اتفاقات ترسناک و خونریزیهای هولناک روبرو خواهید شد. این فیلم داستان گروهی جوان همکلاسی را روایت میکند که از استرس زندگی دانشجویی فرار کرده و تعطیلات تابستانشان را در یک کلبه در دل جنگل میگذرانند. در همان روزهای اول یک بیماری مسری توسط یک منبع آب آلوده به ساکنان محلی منتقل شده و سپس به شخصیتهای داستان سرایت میکند.
یک یک این شخصیتها در اثر ویروسی که ظاهراً از طریق تماس جنسی منتقل میشود قربانی میشوند. در نهایت تنها جف ترسو باقی میماند که در بخش زیادی از فیلم پنهان شده و مشغول میگساری بوده است. مرگ او، اما راضی کنندهترین مرگ داستان است که توسط کلانتر فاسد انجام میشود. در نهایت نیز منبع آب آلوده به نقاط دیگر منتقل میشود و ما با خود فکر میکنیم که مبتلایان بعدی به این ویروس مرگبار چه کسانی خواهند بود.
۷- The Final Destination
بله این یکی نیز یک سری فیلم است که انتخاب یک عنوان از آن برای این فهرست دشوار است. با این وجود فیلمهای اول و دوم این فرانچایز را نمیتوان در این فهرست قرار داد، زیرا در پایان داستان هنوز بازماندگانی هستند که ضربه روحی شدیدی خورده اند. این فیلم ها، اما رویکرد دقیق یک داستان سه بخشی را دنبال میکنند: شخصیت اصلی رویایی میبیند، این رویا باعث نجات برخی میشود و مرگ از این اتفاق ناراحت است. اما هر یک از این شخصیتهای نجات یافته یک به یک به شکلی طبیعی میمیرند، مانند تصادف خودرو، جراحی ناموفق و یا هر اتفاق تصادفی دیگر. اما نکته خنده دار در مورد داستان هر یک از این فیلمها این است که هر بار که بازماندگان فکر میکنند مرگ را قال گذاشته اند، عکس این موضوع به آنها ثابت میشود. هیچ کس نمیتواند مرگ را گول بزند.
۶- Quarantine
فیلم Quarantine و پدر اسپانیایی اش، REC، در واقع یک فیلم با دو زبان متفاوت هستند. به همین خاطر فیلم اسپانیایی که اول ساخته شده فیلم بهتر و باکیفیت تری است. اما برای کسانی که میخواهند یک فیلم ترسناک بدون نیاز به ترجمه و زیرنویس ببینند، فیلم Quarantine معادل انگلیسی فیلم قبلی است. هر دو فیلمهایی ترسناک در ژانر ویدیو پیدا شده هستند که لحظه به لحظه ترسناکتر میشوند، اما برتری Quarantine در این است که بر خلاف فیلم اورجینال، کسی را زنده نمیگذارد. هر دو فیلم یک گروه فیلمبرداری و سوژه شان را دنبال میکند، یک ایستگاه آتش نشانی، که برای یک عملیات نجات به یک آپارتمان فرا خوانده میشوند، اما وقتی به آنجا میروند، قبل از اتمام کار، درها به رویشان بسته میشود.
اینجاست که با ساکنین بیمار و آدمخواری مواجه میشوند که میخواهند هر کسی را بر سر راه خود بیمار کرده و بکشند. این اولین فیلم زامبی محور است که تاکنون در این فهرست به آن اشاره میشود، اما آخرین آنها نخواهد بود. یک به یک تمامی اعضای گروه و ساکنان آپارتمان کشته میشوند در حالی که آنجلا و فیملبردارش در نهایت وحشت مشغول فیلمبرداری هستند. در نهایت آنها نیز در یک پنتهاوس گرفتار میشوند و یک موجود ترسناک، فیملبردار را سلاخی میکند و در آخرین سکانس، آنجلا در حالی که گریه میکند، توسط آن موجود به سمت مرگ کشیده میشود.
۵- ۲۸ Weeks Later
برای سال ها، شایعات بسیاری وجود داشته مبنی بر اینکه دو گانه بی نقص دنی بویل در ژانر زامبی به یک سه گانه بدل خواهد شد. بسیاری انتظار آن روز را میکشند، اما تا آن زمان، فیلم ۲۸ Weeks Later آخرین فیلم در این فرانچایز است. به شکل یک سری فیلم، دنی بویل در این فیلم پایان بندی هولناکی از درماندگی برای تمام کردن یک فیلم مجذوب کننده ارائه میدهد. نیمه اول فیلم داستان دان را روایت میکند، بازماندهای که مجبور میشود همسر و دوستانش را به امید پیدا کردن یک پناهگاه رها کند.
شاید پرتنشترین شروع یک فیلم همین باشد که در آن همه غیر از دان میمیرند و همینجاست که مخاطب میفهمد چیزهای بسیار هولناک تری نیز در راه است. در نهایت دان به فرزندان و همسرش میپیوندد و از نجات خود خوشحال است. اما خوشحالی او خیلی زود به پایان میرسد، زیرا همسر او ناقل بوده و بعد از یک بوسه، دان نیز مبتلا شده و همسرش را به شکلی هولناک به قتل میرساند. فرزندان این دو فرار میکنند و در نهایت دان توسط دخترش کشته میشود. اما سکانس پایانی یک هلیکوپتر خالی و پاریس تسخیر شده توسط زامبیها را نشان میدهد و این یعنی دیگر امیدی به بقا نیست.
۴- The Blair Witch Project
برای کسانی که به تازگی به ژانر وحشت علاقمند شده است باید بگوییم که هیچوقت به طور کامل و واقعی درک نخواهید کرد که یلم The Blair Witch Project در آستانه قرن جدید تا چه اندازه خلاقانه و جدید بود. در حالی که ژانر وحشت یک مسیر بزرگنمایی شده و خودآگاهانه را با فیلمهایی مانند Scream پیش میرفت، The Blair Witch Project ژانر ویدیو پیدا شده را به مخاطبان ژانر تقدیم کرد، جایی که تجربه آن واقعی به نظر رسیده و وحشت و پارانویا در بالاترین حد ممکن در آن خودنمایی میکرد. این فیلم به شدت ترسناک داستان سه دوست را روایت میکرد که همانند داستان فیلم Paranormal Activity نقش خودشان را بازی میکردند، سه فیلمبرداری که در جستجوی یک افسانه محلی به نام جادوگر بلر به یک جنگل ترسناک میروند.
اگر چه همه چیز خوب شروع میشود، خیلی زود شب با خود ترس و درماندگی را به همراه میآورد، در حالی که گروه گم میشود. ابتدا یکی از آنها گم شده و صدای جیغ هایش شنیده میشود و بعد از آن تکههایی از لباس، دندان و زبانش کنار یک درخت پیدا میشود. بعد از آن نیز دو نفر دیگر از هم جدا شده و بعد از آن سکانس ایستادن مایک در برابر یک دیوار در حالتی تسخیر شده به نمایش در میآید که در تاریخ ژانر وحشت جاودان شد. هیثر نیز در آخر در برابر دوربین خداحافظی کرده و برای مرگ آماده میشود.
۳- Dawn Of The Dead
وقتی زک اسنایدر فیلم اورجینال Dawn Of The Dead را نگاه میکرد، میتوان حدس زد با خود گفته است: «خیلی خوبه، اما کاش کمی سرسختی بیشتری داشت». در سال ۲۰۰۴، اسنایدر و جیمز گان این ایده خود را با یک فیلم زامبی محور خارق العاده و پر از اکشن به حقیقت بدل کردند. فیلم داستان شخصیت آنا را روایت میکند که از یک پرستار خجالتی به آخرین دختر بازمانده در جهانی پر از زامبی تبدیل میشود. اسنایدر از همان ابتدای فیلم نشان میدهد که مسیری نادر را در ژانر وحشت در پیش گرفته و کلیشهها را دنبال نمیکند: کشتن یک کودک. اولین زامبی که در فیلم میبینیم یک دختربچه دوست داشتنی است که گلوی شوهر آنا را با قدرتی بیرحمانه و سرعتی باورنکردنی از هم میدرد که هر بار دیدن آن شما را از سرجایتان میپراند.
در مورد زامبیهای فیلم نیز شاهد برخی از متفاوتترین و ترسناکترین زامبیها در تاریخ ژانر وحشت هستیم. در نهایت گروهی در داخل یک فروشگاه شکل میگیرد و بعد از اینکه میبینند نمیتوانند آنجا بمانند، سوار بر اتوبوسهایی به سمت بندر میروند تا سوار بر قایق به سمت افق بروند. البته بعد از تعدادی اره بازی، حمله زامبی ها، انفجارها و جای پنهان گزش زامبی ها، تعداد کمی بازمانده باقی میمانند. اما درست زمانی که فکر میکنید این چند نفر دیگر در امان هستند، تیتراژ پایانی به یک ویدیو پیدا شده تبدیل شده که نشان میدهد بازماندگان بدون سوخت، به ساحلی رسیده اند که پر از زامبی است و این بار دیگر شانسی برای فرار ندارند.
۲- The Cabin In The Woods
روی کاغذ، فیلم The Cabin In The Woods شبیه یکی دیگر از آن فیلمهای کلیشهای اسلشر/ماورءالطبیعه مربوط به اشباح است که با فیلمهایی مانند Evil Dead و Friday the ۱۳th قابل مقایسه است. اما به همان سبک کاری همیشگی جاس ودون، نتیجه فیلمی است که ترکیبی بی نقص از ژانر وحشت و کمدی است. همانطور که انتظار میرود، فیلم داستان گروهی جوان را روایت میکند که یک کلبه در دل جنگل اجاره میکنند و در زیر زمین آن تعدادی اسباب بازی مییابند که ادای احترامی به فیلم Evil Dead است. در نهایت مشخص میشود که تمام سناریو توسط گروهی محقق شیطان صفت کنترل میشود که باعث میشوند تمام فیلمهای وحشت از خدای باستانی خشنود باشند. تمامی تصمیم گیریهای مضحک و کلیشههای ژانر به خوبی و با دقت طراحی و اجرا میشوند.
در نهایت دو نفر باقی میمانند که پایگاه مخفی محققان را یافته و تمام مخلوقات تحت کنترلشان را آزاد میکنند تا یک سمفونی از خشونت مطلق شکل گیرد. در نهایت فاش میشود که برای نجات بشریت، دانا باید مارتی را بکشد. دانا، اما تصمیم میگیرد واقعیت را با مارتی در میان بگذارد و آنگاه یک موجود جهنمی از زمین بلند شده و بعد از نابودی کلبه و مرکز تحقیقاتی، نه تنها مرگ این دو را رقم میزند بلکه به احتمال فراوان متعاقباً کل بشریت را نیز نابود میسازد.
۱- Night Of The Living Dead
بی دلیل نیست که جرجای رومرو لقب پدرخوانده زامبیها را به خود اختصاص داده است. بسیار مناسب دیدیم که این فهرست را با یکی از پیشگامترین فیلمهای ژانر وحشت به اتمام برسانیم. اگر چه اولین فیلم ژانر زامبی محور به شمار نمیآید، اما Night Of The Living Dead وحشت و محبوبیت این ژانر را به چشم مخاطبان عام سینما آورد، با داستانی، تاریک، هولناک و ویرانگر که هنوز هم قدرت خود را حفظ کرده است. در یک تصمیم پیشگامانه دیگر دوان جونز بازیگر سیاهپوستی بود که نقش بن، شخصیت اول و قهرمان داستان را بازی میکند که دختر زیبای داستان را نجات میدهد.
اما رومرو با از بین بردن تمامی بازماندگان نشان میدهد که نویسندهای بیرحم است، از جمله مرگ یک زوج در آتش و مادری که توسط یک زامبی کوچولوی دوست داشتنی دیگر به قتل میرسد. در نهایت شخصیت بن زنده میماند و پس از دیدن گروه نجات احساس رهایی میکند، اما در سکانسی تکان دهنده، بن نیز با اشتباه و با این تصور که یک زامبی است مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به جمع طولانی دیگر کشتههای داستان میپیوندد. پایانی هولناک و ناخوشایند که نام جرج رومرو را به عنوان نماد ژانر وحشت جاودانه ساخت.
منبع:روزیاتو