فیلم «جیغ ۶»؛ جشنوارۀ فرورفتن چاقو در شکم!
فیلم «جیغ ۶» هم جنبۀ معمایی خوبی دارد و هم لحظات پر از ترس و خونریزیای در آن هست که گاهی به شکل غافلگیر کننده در محیطهای شلوغ اتفاق میافتند.
فرادید| سال گذشته پنجمین فیلم از فرانچایز «جیغ» روی پردۀ سینماها رفت و با استقبال خوب مخاطبان و منتقدان رو به رو شد. حالا به فاصلۀ یک سال «جیغ ۶» از راه رسیده است؛ فیلمی که شاید به خوبی قبلی نباشد اما همچنان جذاب و پرکشش است و همۀ ویژگیهایی را که از یک اسلشر ترسناک نوجوانانه میخواهیم در خودش دارد.
به گزارش فرادید؛ در این فیلم شخصیتهای فیلم که اصلیترین آنها دو خواهر یعنی سم و تارا هستند، به خاطر حوادثی که در فیلم قبلی شاهدشان بودیم، از شهر وودزبرو خارج شدهاند و به نیویورک مهاجرت کردهاند؛ دو دوست نزدیک آنها یعنی چد و میندی هم همراه آنها هستند و به قول خودشان در کنارهم گروه «چهار سرسخت» را شکل دادهاند. دو دوست تازه به نامهای کوئین و اتان هم به این جمع اضافه شدهاند.
وحشت حضور گوستفیس خیلی زود و خیلی غافلگیرکننده آغاز میشود. غافلگیری شاید جذابترین و مهمترین عنصر همۀ فیلمهای «جیغ» باشد و این فیلم تازه هم از این عنصر بهرۀ زیادی برده است. واقعا قابل پیشبینی نیست که قاتل نقابدار کی، کجا و سراغ چه کسی خواهد رفت. انگار هیچکدام از شخصیتهای فیلم از وحشت و درد فرو رفتن چاقو در شکمشان در امان نیستند! تعداد حملهها و چاقو زدنها در فیلم آنقدر هست که بشود آن را به یک جشنوارۀ چاقوزنی تشبیه کرد.
جابهجایی لوکیشن فیلم از یک شهر کوچک به شهر پرجمعیتی مثل نیویورک حال و هوای نسبتا متفاوتی به فیلم بخشیده است. شاید به نظر برسد که مکانهای شلوغ در فیلمهای ترسناک جاهای امنی باشند اما هنر سازندگان «جیغ ۶» این است که مکانهایی بسیار پرتراکم مثل متروی نیویورک را به محلی برای دلهرهآورترین صحنههای فیلم تبدیل کردهاند.
خشونت و خونریزی در فیلم سطح بالایی دارد و چاقوی گوستفیس از فرو رفتن در چشم و مغز قربانیها هیچ ابایی ندارد. لحظات حملۀ گوست فیس یا همان قاتل نقابدار معمولا همراه با ترسهای ناگهانی و جیغهایی است که قلب تماشاگر را حسابی به تپش میاندازند. جنبۀ معمایی فیلم هم واقعا قوی و گیراست. تا آخرین دقایق فیلم حدس زدن اینکه چه کسی یا چه کسانی پشت نقاب پنهان شدهاند تقریبا غیرممکن است.
اگر بخواهیم به نقاط ضعف فیلم اشاره کنیم شاید جان سخت بودن بیش از اندازۀ شخصیتها یکی از این موارد باشد. انگار شخصیتهای اصلی فیلم در مقابل هر تعداد ضربۀ چاقو و هر نوع دریدگی شکم مقاومت خیلی بالایی دارند! اما در مجموع این از آن ضعفهایی نیست که سطح فیلم را به طور محسوسی پایین بیاورد و تماشایی بودن آن را از بین ببرد. ضمن اینکه حال و هوای شوخ همیشه بخشی جداییناپذیر از فرانچایز «جیغ» بوده است.