خاطره متفاوت از «ستایش» و حاشیههایش؛ بچگیام توپ چلتیکه بودم!
سریال «ستایش» قصه دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکند، به دوست برادر خود طاهر فردوس پناه میبرد و به تمهیداتی برادرش را راهی مرز میکند، اما گویا محمد برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد؛ قصهای که تازه آغازگر یک ماجرای طولانی است که در طول قسمتهای متمادی سریال همانند سریالهای ترکیهای پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و چه خوب و چه بد میان اقشار مختلف جامعه با محبوبیتی مثالزدنی و عجیب و غریب رو به رو میشود.
موسیقی تیتراژ ابتدایی و انتهایی فصل سوم از سریال تلویزیونی «ستایش» با خوانندگی اشکان کمانگری و شهاب مظفری از جمله تیتراژهای معروف سیما طی سالهای گذشته به حساب میآید.
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد.
شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد.
خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی تیتراژ ابتدایی و انتهایی فصل سوم از سریال تلویزیونی «ستایش» به کارگردانی و خوانندگی اشکان کمانگری و شهاب مظفری رفتیم که اگرچه در حوزههای مختلف با حواشی رو به رو شد اما در نوع خود از جمله موسیقی تیتراژهایی بود که به واسطه مضمون داستانی سریال و حال و هوایی که مخاطب را با خود همراه کرد، تبدیل به یکی از موسیقی تیتراژهای ماندگار سریالهای داستانی سیما در دهه نود شد.
اگر بخواهیم نیم نگاهی به کلیت آنچه درباره سریال «ستایش» پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اشارههایی داشته باشیم، توضیح اینکه سریال «ستایش» نام یک مجموعه تلویزیونی به نویسندگی سعید مطلبی و کارگردانی سعید سطانی است که بنا به گفته کارگردان و برخی از بازیگران مجموعه گویا طرح آن بر اساس ایدهای از مرحوم ایرج قادری بوده است. این در حالی است که برخیها این مجموعه را اقتباسی از فیلم سینمایی «واکنش پنجم» به کارگردانی تهمینه میلانی میدانند که این نکته نیز جالب توجه است.
روایتی که از داستان «ستایش» برای مخاطبان تولید و پخش شد مشتمل بر سه فصل بود که بخش اول آن در سال ۱۳۸۸ تولید و پخش آن نیز در آبان ماه سال ۱۳۹۰ به پایان رسید. تولید فصل دوم مجموعه نیز از سال ۱۳۹۱ آغاز و پخش آن در بهمن سال ۱۳۹۲ به پایان رسید و استقبال مخاطبان از دو فصل قبلی نیز موجب شد که فصل سوم سریال پس از مدتها فاصله از دو فصل قبلی از سال ۱۳۹۷ آغاز و تا آبان ماه ۱۳۹۸ روی آنتن شبکه سوم سیما برود.
داریوش ارجمند، نرگس محمدی، مهدی سلوکی، سیما تیرانداز، مهدی پاکدل، رامسین کبریتی، قربان نجفی، حدیث میرامینی، محمود عزیزی، فریبا نادری، زهرا سعیدی، شیوا خنیاگر، المیرا دهقانی، مهدی میامی، صفا آقاجانی، امیرمحمد زند، آتیه جاوید، شایسته ایرانی، اکرم محمدی، رستم ایران نژاد و تعدادی دیگر بازیگران این سریال تلویزیونی بودند.
سریال «ستایش» قصه دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکند، به دوست برادر خود طاهر فردوس پناه میبرد و به تمهیداتی برادرش را راهی مرز میکند، اما گویا محمد برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد؛ قصهای که تازه آغازگر یک ماجرای طولانی است که در طول قسمتهای متمادی سریال همانند سریالهای ترکیهای پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و چه خوب و چه بد میان اقشار مختلف جامعه با محبوبیتی مثالزدنی و عجیب و غریب رو به رو میشود.
یک مواجهه دراماتیک برخاسته از خلق و خوی انسانهایی که در بستر یک جامعه ایرانی تلاش میکنند با محوریت داستانی که دربرگیرنده مولفههای مختلف رفتاری است فضایی را به مخاطب ارائه کند که توانست با چاشنی اغراق و سبک و سیاقی نزدیک به فیلمهای هندی و سریالهای ترکیهای تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سریالهای سیما در طول یک دهه گذشته شود.
فضایی که به طور حتم از ساخت موسیقی متن گرفته تا موسیقی تیتراژش میتواند یکی از نقاط عطف فعالیتهای خوانندگانی باشند که دیده شدن آثارشان در موسیقی تیتراژها دربرگیرنده محبوبیتی دوچندان میشود و میتواند شرایطی را ایجاد کند که یک شبه ره صدساله را بپیمایند.
از همان ابتدا که سریال «ستایش» پیش روی مخاطبان قرار گرفت، حاشیههای متعددی هم در کنار پخش این مجموعه پربیننده در رسانهها و بعدها در فضای مجازی مطرح شد، حاشیههای ریز و درشتی که هرکدام به خودی خود هم توانستند در مقاطعی موجب ظهور و بروز مشکلاتی برای سازندگان سریال و هم مولفهای برای مشهور شدن مجموعهای شود که در زمان پخش بسیار مورد استقبال قرار گرفت و شرایطی را ایجاد کرد که رسانهها نیز تمرکز بیشتری روی این سریال داشته باشند.
بسیاری از فعالان عرصه موسیقی و سریال سازی میدانند که ماجرای موسیقی تیتراژها در سریالها و آثار سینمایی اکنون شبیه آنچه در دهههای گذشته فقط به واسطه مولفهای چون توانایی خواننده و آهنگساز و ترانه سرا صورت میگرفت، نیست و این نظام اقتصادی موسیقی ایران است که در این چارچوب میتواند نقش تعیین کنندهای را ایفا کند
شرایطی که بخشهایی از آن نیز به موسیقی تیتراژ هم سرایت کرد و موجب شد تا خوانندگان زیادی خواهان حضور در این بخش از سریال باشند. فضایی که خدا عالم است چه فرآیندی طی شد تا اشکان کمانگری خواننده جوان و خوش صدای موسیقی ایرانی به عنوان خوانشگر موسیقی تیتراژ ابتدایی و شهاب مظفری خواننده پرحاشیه موسیقی پاپ به عنوان خوانشگر موسیقی تیتراژ انتهایی اثر انتخاب شوند.
اینکه میگوییم خدا عالم است، به جهت فرآیندی است که طی این سالها پیرامون انتخاب خوانندگان در جریان ساخت موسیقی تیتراژها صورت میپذیرد. زیرا ماجرا به سمت و سویی هدایت شده که حتی برای حضور فلان خواننده یا ترانه سرا در موسیقی تیتراژها مبالغ هنگفتی رد و بدل میشود که گرچه نمیتوان به طور کامل در صحت و سقم آن وارد جزییات دقیقی شد، اما بسیاری از فعالان عرصه موسیقی و سریال سازی میدانند که ماجرای موسیقی تیتراژها در سریالها و آثار سینمایی اکنون شبیه آنچه در دهههای گذشته فقط به واسطه مولفهای چون توانایی خواننده و آهنگساز و ترانهسرا صورت میگرفت، نیست و این نظام اقتصادی موسیقی ایران است که در این چارچوب میتواند نقش تعیین کنندهای را ایفا کند.
آسیب شناسی و کنکاش درباره آنچه در این سالها پیرامون موسیقی تیتراژها صورت میگیرد نیازمند بررسی دقیقی است که میبایست در فرآیند عرضه و تولید آثار موسیقایی در ایران روی آن متمرکز بود.
از اینها که بگذریم، طبیعتاً این موسیقی تیتراژ فصل سوم سریال «ستایش» بود که توانست در قد و قامت خود معرف خوبی برای فصل سومی باشد که بعد از سالها از پخش فصلهای اول و دوم سریال پیش روی مخاطبان قرار گرفت، موسیقی تیتراژی که بخش ابتدایی آن در حال و هوای موسیقی ایرانی و صدای خوانندهای چون اشکان کمانگری با پیشینهای برخاسته از موسیقی ردیف دستگاهی ایران و موسیقی تیتراژ انتهایی آن کاملاً متفاوت از موسیقی ابتدایی با صدای شهاب مظفری از خوانندگان موسیقی پاپ ایران به مخاطبان ارائه شد.
اشکان کمانگری خواننده موسیقی ایرانی که این روزها به عنوان داور ویژه برنامه موسیقایی «هماهنگ» شبکه نسیم را نیز برعهده دارد، چندی پیش بود که در گفتگو با خبرنگار مهر به حضورش در خوانندگی تیتراژ ابتدایی سریال «ستایش ۳» اشاره کرد و گفت: یکی از اتفاقات خوب همکاریام با فرید سعادتمند آهنگساز خوب کشورمان بود که بسیار مشتاقیم در کنار یکدیگر تجربهای را برای تولید آلبوم هم داشته باشیم.
یکی از این همکاریها مربوط به تولید قطعه «رازهای مگو» با ترانهای از محمدمهدی سیار شاعر توانای کشورمان است که پس از انتخاب از سوی شبکه سه سیما برای تیتراژ ابتدایی سریال تلویزیونی «ستایش ۳» با استقبال خوبی هم از سوی مخاطبان مواجه شده است.
خواننده تک آهنگهای پرطرفداری چون «عشق را پایان نیست»، «ره سلامت» در بخش دیگری از صحبتهای خود افزود: من از موسیقی فیلم سینمایی «دلبری» آقای سعادتمند را شناختم و قطعه «ره سلامت» یا «موج سودا» را هم به این فیلم سینمایی تقدیم کردیم.
اما فضای این کار مشترک به گونهای پیش رفت که در سریال ستایش بیشتر دیده شد و خدا رو شکر مردم هم این کار را دوست داشتند. البته این خیلی نکته پراهمیتی است که یک خواننده به سهم و تلاشی که در عرصه موسیقی انجام میدهد بتواند قابهای تازهای از حضورش در موسیقی ایرانی به مخاطب عرضه کند کما اینکه بسیاری از استادان و هنرمندان فعال این عرصه از گذشته تا کنون فعالیتهای بسیار ارزشمندی را در این زمینه انجام دادهاند.
وی که در طول این سالها تلاشهای زیادی برای معرفی هرچه بهتر موسیقی ایرانی به مخاطبان داشته در بخش دیگری از این گفتگو توضیح داده بود: خودم معتقدم اشکان کمانگری فقط تریبون ارائه موسیقی دستگاهی نیست، چرا که پیش و پس از من هنرمندانی هستند که در این عرصه خدمات ارزشمندی انجام داده و میدهند. به همین منظور برای خودم دست به تجربههایی میزنم که مبتنی بر پایههای اصولی موسیقی ایرانی بتواند مورد توجه طیف بیشتری از مخاطبان قرار گیرد. تولید قطعههای «اِپی» در فیلم مستند خانه، «دشت بیکران» در آلبوم اینک دریچهای به بیکرانگی، «ساز جدایی»، «ره سلامت» و «رازهای مگو» نیز در ادامه همین تجربیات است که امیدوارم مورد توجه باشد.
اما یکی از نکات قابل توجه و البته حاشیه سازی که برای موسیقی تیتراژهای فصل سوم سریال «ستایش» صورت گرفت، بحث مقایسه تیتراژ ابتدایی با تیتراژ انتهایی کار بود که در مقطعی موجب بروز حساسیتهایی هم شد، شرایطی که اشکان کمانگری پیرامون آن به ارائه جوابی کوتاه بسنده کرد و گفت: در فضای مجازی برخی مطالب را میخواندم که تلاش میکردند بنده را در تقابل با هنرمند عزیز آقای شهاب مظفری قرار دهند. در حالی که موسیقی من کاملاً دنیای متفاوتی دارد و این تفاوت چیزی از ارزشهای ارائه انواع موسیقی در جامعه کم نمیکند. بنابراین مایلم شرایط به گونهای باشد که به این حاشیهها دیگر دامن زده نشود.
درباره موسیقی تیتراژ پایانی فصل سوم با صدای شهاب مظفری هم باید بگوییم که اگرچه دربرگیرنده تفاوتهای بسیاری با حال و هوای موسیقی ابتدایی بود، اما به واسطه ملودی و تنظیمی که روی این قطعه با ویژگیهای لحنی و صوتی صدای شهاب مظفری به عنوان خواننده متفاوت آن روزها انجام گرفته بود، توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همچون تیتراژ ابتدایی روبه رو شود.
ملودی که موجب شد که تک آهنگ ستایش برای خوانندهای چون شهاب مظفری در آن دوران سکوی پرتاب خوبی برای آینده کاری اش شود. اگرچه در حوزه ترانهای که شهاب مظفری آن را خوانده بود، فضایی ایجاد شد که برخی از جامعه نابینایان کشور و حتی عدهای از منتقدان هم نسبت به این محتوای بخشی از ترانه و دیگر موارد مطرح شده در متن ترانه انتقادات تند و تیزی را وارد کنند.
البته به نظر میآید دستاندرکاران تولید فصل سوم سریال «ستایش» برای اینکه نه سیخ بسوزد و نه کباب دست به انتخاب دو خوانندهای زدند که موسیقی تیتراژهایشان هم حال و هوای ایرانی داشته باشد و هم نسل جوان و علاقه مند موسیقی پاپ از شنیدن یک موسیقی تیتراژ عامه پسند بی نصیب نمانند.
فرآیندی که قطعاً میتواند مخالفان و موافقانی داشته باشد، اما هرچه هست گویا موید این نکته است که ترکیب حضور این دو خواننده در تیتراژ فصل سوم با استقبال مخاطبان هم مواجه شده و توانسته تبدیل به مولفهای برای ثبت این سریال پرطرفدار و البته پر از عیب در حافظه دیداری مخاطبان ایرانی شود.
منبع: مهر