۱۰ فیلم اکشن ناب مکزیکی با موضوعات کارتل های مواد مخدر، دنیای تبهکاران و انتقام
تعدادی از پروژه های هالیوودی وجود دارند که به موضوع مکزیک مربوط می شوند اما در این فهرست، تنها فیلم هایی که در مکزیک تولید شده اند واجد شرایط مورد نظر ما هستند.
مکزیک سال هاست که به تولید تله فیلم های شگفت انگیز و سریال های درام جذاب معروف است، اما این کشور فیلم های بسیار خوبی را نیز، به ویژه در ژانر اکشن، تولید کرده است. اکثر این فیلم ها حول محور جرم و جنایت هستند که با توجه به اینکه این کشور سال هاست با معضل کارتل های خطرناک مواد مخدر دست و پنجه نرم می کند، کاملاً قابل درک است.
تعدادی از پروژه های هالیوودی وجود دارند که به موضوع مکزیک مربوط می شوند اما در این فهرست، تنها فیلم هایی که در مکزیک تولید شده اند واجد شرایط مورد نظر ما هستند. بسیاری از آن ها با بودجه های بسیار پایین تری نسبت به فیلم های هالیوودی یا داستانی مشابه ساخته شده اند، از این رو لوکیشن های محدود و بازیگران کمتر شناخته شده ای دارند، اما هنوز هم به لطف روایت های قوی و سکانس های اکشن خوش ساختشان، هیجان انگیز هستند. برای طرفداران ژانری که امیدوارند بدانند همسایه هالیوود چه چیزهایی برای ارائه دارد، این فیلم ها جای خوبی برای شروع هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم برتر و ناب سینمای اکشن مکزیک آشنا کنیم که به اندازه فیلم های هالیوودی ارزش تماشا دارند.
۱۰- Desierto (2015)
وقتی صحبت از فیلم هایی است که در زمان ایده آل اکران شده اند، شما فیلم Desierto ساخته جوناس کوارون را خواهید داشت که درست زمانی اکران شد که ترامپ به خاطر سیاست های جنجالی مرزی اش نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده و سرخط خبرهای رسانه های مهم را به خود اختصاص داده بود. این تریلر اکشن به موضوعات مهاجرت و بیگانه هراسی پرداخته و این کار را از طریق پرداختن له ماجرای یک شکارچی خرگوش به نام سم انجام می دهد. تمرکز اصلی او بدست آوردن غذا است، اما او دوست ندارد مکزیکی هایی را ببیند که دزدکی از مرز عبور می کنند، بنابراین او سیاست شلیک به محض دیدن را برای هر مهاجری که ببیند، اتخاذ می کند.
این فیلم نماینده مکزیک در بخش بهترین فیلم خارجی زبان اسکار در سال ۲۰۱۵ بود و با استقبال خوبی مواجه شد. این فیلم بسیار قوی آغاز می شود، جایی که مکزیکی های خوش بین و امیدوار با یک کامیون به مرز مکزیک و ایالات متحده می روند. در این سکانس ابتدایی زنی را می توان دید که انجیل می خواند و همراهانش را با اسرائیلی هایی که از مصر فرار می کردند مقایسه می کند. شوربختانه او و دوستانش هرگز به سرزمین موعود نمی رسند. وقتی کامیون خراب می شود و سم آن ها را می بیند، اوضاع آشفته می شود. مرد جنایتکار قبل از اینکه همه چیز به دوئل بین او و قهرمان داستان، موسی، ختم شود، همه پناهجویان مکزیکی را به شیوه ای وحشیانه به قتل می رساند.
۹- El Mariachi (1992)
قبل از دسپرادو و روزی روزگاری در مکزیک، اِل ماریاچی – اولین قسمت کمتر شناخته شده از سه گانه مکزیک – وجود داشت. این فیلم با بازی کارلوس گالاردو (به جای آنتونیو باندراس که در دو دنبال ه دیگر نقش اصلی داستان بود) و استودیو فیلمسازی Los Hooligans Productions به کارگردانی رابرت رودریگز با هزینه تنها ۷,۰۰۰ دلار ساخته شده است. این فیلم در ادامه در کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان کم هزینه ترین فیلم با فروش بیش از ۱ میلیون دلار شناخته شد.
داستان اِل ماریاچی حول یک موسیقیدان محلی بی نام می چرخد که با یک مجرم خشن که با یک قاچاقچی محلی مواد مخدر درگیری دارد، اشتباه گرفته می شود. بنابراین نوچه های رئیس جنایتکار شروع به تعقیب گیتارزن داستان کرده و او را مجبور به مبارزه می کنند. برای پروژه ای که به چنین بودجه اندکی متکی است، سکانس های اکشن فیلم بسیار خیره کننده هستند. این فیلم تاییدی است بر اینکه گاهی اوقات اصول اولیه فیلمسازی به اندازه کافی خوب هستند و فیلمسازان تازه کار مجبور نیستند هزینه زیادی برای جلوه های ویژه کامپیوتری، لوکیشن یابی و انفجارهای بزرگ صرف کنند. این فیلم بدون شک یکی از مهم ترین و بهترین فیلم های اول کارگردانان دهه ۹۰ است و رابرت رودریگز به خاطر اینکه همه چیزهای هیجان انگیز سینمایی را در فیلم خود جای داده شایسته ستایش است.
۸- Cruz Diablo (1934)
فرناندو د فوئنتس کارائو (ملقب به “جان فورد مکزیکی”) به عنوان یکی از بزرگ ترین فیلمسازان تاریخ مکزیک شناخته می شود و بسیاری از بهترین آثار او در آغاز عصر صدای سینما ساخته شدند. از محبوب ترین آثار او می توان به کروز دیابلو اشاره کرد که در آن مفاهیم رابین هود و زورو را وام می گیرد و تم های فرعی و عناصر منحصر به فرد سبک فیلمسازی خود را با آن ها ترکیب می کند. این فیلم که در قرن شانزدهم میلادی روایت می شود، داستان یک شمشیرزن نقابدار را دنبال می کند که از ثروتمندان دزدی کرده و پیشانی آن ها را با شکل صلیب علامت گذاری می کند.
برای یک فیلم ساخته شده در دهه ۳۰، سکانس های مبارزه این فیلم فوق العاده و بسیار باکیفیت است. به نظر می رسد آدم بدهایی که هدف شمشیر شخصیت دیابلو قرار می گیرند، واقعا آسیب می بینند و تنها به خاطر لباس های پاره شده شان ناراحت نیستند، برخلاف کلیشه ای که معمولاً در فیلم های دیگر از این دست دیده می شود. علاوه بر این، قهرمان داستان در طول فیلم با دادن ده ها ماموریت همواره مشغول فعالیت اکشن است. وقتی در حال دزدی نیست، دیابلو در تلاش برای جلوگیری از یک عروسی غیرقانونی یا تسلی دادن یک مادر غمگین است. این فیلم از آن دست فیلم هایی است که باید به صورت رنگی بازسازی شود، زیرا تنها چیزی که نقطه ضعفش به شمار می آید، جلوه های بصری ضعیف آن است.
۷- Miss Bala (2011)
نسخه بازسازی آمریکایی دوشیزه گلوله که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد توجهات زیادی را به خود جلب کرد، اما در مقایسه با نسخه اصلی ضعیف تر بود. وقایع نسخه مکزیکی حول محور دختری به نام لورا گوررو، زن جوان مکزیکی که رویای تبدیل شدن به یک ملکه زیبایی را در سر می پروراند، چیزی که در ابتدا سخت به نظر می رسد، اما وقتی گانگسترها او را به زور وارد یک معامله معاوضه ای می کنند، آسان تر می شود. آن ها در ازای انجام چند کار، رقابت را برای او آسان خواهند کرد. این فیلم بر اساس سرگذشت لارا زونیگا، برنده مسابقه دوشیزه سینالوآ در سال ۲۰۰۸ ساخته شده است.
در حالی که نسخه بازسازی سخت می تواند بین سکانس های اکشن و یک روایت جذاب تعادل برقرار کند، نسخه اصلی این کار را بی دردسر انجام می دهد. همان طور که انتظار می رود، لارا از این تصمیم پشیمان می شود. تمایل او به استفاده از راه های میانبر در نهایت به ضررش تمام می شود. با این حال، فیلم در چند روایت فرعی هوشمندانه وارد می شود تا مطمئن شود که او همچنان قربانی داستان است. به هر حال، او بخشی از یک جامعه فقیر است که در آن همه به شدت در تلاش برای گذران زندگی شان هستند.
۶- Dance with the Devil (1997)
خاویر باردم انواع شخصیت ها را بازی کرده است، اما شهرت او بیشتر از بازی اش در فیلم های خشن و ترسناک نشأت می گیرد. به غیر از آنتون چیگور در فیلم کشوری برای پیرمردها نیست و رائول سیلوا در اسکای فال، رومئو دولورسا هم یکی از نقش های ماندگار و خشن اوست. این شخصیت با بازی او در رقص با شیطان ظاهر می شود، جایی که او در همه اشکال شرارت، از دزدی از بانک ها گرفته تا فروش جنین های انسانی یخ زده به یک تولیدکننده کرم های مرطوب کننده آرایشی درگیر می شود.
این فیلم یک اوج شبیه داستان رومئو و ژولیت دارد که در آن رومئو با زنی به نام پردیتا دورانگو برای انجام برخی از جنایاتش همکاری می کند. جذابیت متقابل بین این دو بسیار تماشایی است و هماهنگی آن ها در مواقع دفاع از خود و انجام حملات نیز بسیار هیجان انگیز است. ماهیت خلاقانه جنایت های این دو نیز رقص با شیطان را قادر می سازد تا از دیگر فیلم های اکشن جنایی استاندارد متمایز باشد.
۵- Hell (2010)
جهنم (El Infierno) تنها یک داستان در مورد درگیری های گروه های خلافکار و قاچاقچیان مواد مخدر نیست. این فیلم موضوعاتی مانند مهاجرت، فقر و خانواده را از طریق ماجراهای شخصیت اصلی داستانش، اِل بنی، پوشش می دهد. او پس از دیپورت شدن از آمریکا تصمیم می گیرد سرباز پیاده نظام قاچاقچیان باشد و خیلی زود به عنوان مرگبارترین عضو سازمان شهرت پیدا می کند. با این حال، ال بنی به سرعت متوجه می شود که تجارت مواد مخدر آن طور که انتظار داشت سودآور و لاکچری نیست.
لوئیس استرادا، کارگردان، از برخی وقایع جهنم برای ارائه نقدی سیاسی استفاده می کند. به عنوان مثال، تصمیم رئیس جمهور فلیپه کالدرون برای مقابله با کارتل ها با استفاده از نیروی قهریه، نتیجه خوشایندی در بر نداشته و تولید و اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. در عوض، استدلال می شود که فقر چیزی است که ابتدا باید با آن مقابله شود. برای کسانی که کم تر به روشنفکری اهمیت می دهند، تیراندازی های خشونت آمیز بی شمار و سطح بالای خشونت این فیلم، آن را به اثری ارزشمند برای تماشا تبدیل می کند.
۴- Bring Me the Head of Alfredo Garcia (1974)
پس از شکست تجاری وسترن پت گرت و بیلی کوچیکه (Pat Garrett and Billy the Kid)، مترو گلدوین مایر دیگر تمایلی به همکاری با سم پکینپا، کارگردان مشهور نداشت و به همین خاطر او به مکزیک رفت و در آنجا با مشهورترین استودیوی فیلمسازی مکزیک در آن زمان یعنی استودیوس چوروبوسکو قرارداد بست. پکینپا با بودجه محدودی که به او پیشنهاد شد، بازیگران عمدتاً مکزیکی را به کار می گرفت و در ادامه فیلم تحسین شده سر آلفردو گارسیا را برایم بیاور را ساخت.
داستان فیلم ساده است: مردی دختر رئیس یک دارودسته خلافکار و قاچاقچی مکزیکی را باردار کرده و حالا این چهره قدرتمند دنیای زیرزمینی می خواهد این مرد را بکشد. این مجرم که با نام اِل هفه (El Jefe) شناخته می شود، ۱۰ هزار دلار جایزه برای سر معشوقه دخترش تعیین می کند، بدین ترتیب شکار آغاز می شود. سکانس های پرتنشی که در آن ها شخصیت اصلی داستان تقریباً دستگیر یا کشته می شود، نقاط قوت فیلم هستند و چنین لحظاتی به وفور در داستان دیده می شوند. به طور کلی، سر آلفردو گارسیا را برایم بیاور بسیار مستندگونه و خام به نظر می رسد، گویی تک تک حلقه های فیلم در تدوین نهایی گنجانده شده و هیچ برداشتی دور انداخته نشده است. این کارگردان حتی در ادامه علناً آزادی اعطا شده به خود در ساخت و تدوین این فیلم را تایید کرد. پکینپا در مصاحبه ای با مجله ورایتی گفت: «برای من، هالیوود دیگر وجود ندارد. مربوط به گذشته است. تصمیم گرفته ام در مکزیک بمانم چون معتقدم که می توانم از اینجا فیلم هایم را با آزادی بیشتری بسازم».
۳- Lola the Truck Driver (1983)
در سال های اخیر تعداد فیلم های اکشن با محوریت زنان افزایش یافته است اما در گذشته به ندرت می شد فیلمی با این ویژگی را پیدا کرد. در حالی که امثال آرنولد شوارتزنگر و چاک نوریس در دهه ۸۰ بر گیشه حکم می راندند، رزا گلوریا چاگویان در مکزیک به شهرت رسید. معروف ترین فیلم این بازیگر لولا راننده کامیون است که در آن وی نقش یک زن انتقام جو را بازی می کند که نه تنها کامیون پدرش را پس از کشته شدن تحویل می گیرد بلکه به سراغ اعضای کارتلی می رود که پدرش را به خاطر امتناع از قاچاق مواد مخدر به قتل رسانده اند.
لولا راننده کامیون از فرمول استانداردی پیروی می کند که در آن قهرمان داستان با تسویه حساب با گانگسترهای سطح پایین شروع می کند و به رئیس اصلی می رسد. علاوه بر این، این فیلم هیجان بیشتری نسبت به فیلم های اکشن آن دوران ارائه می دهد، زیرا با تعقیب و گریزهای بی پایان و تیراندازی های ممتد را با هم ترکیب شده است. علاوه بر این، الگوی لشکر یک نفره در فیلم به خوبی کار می کند زیرا قهرمان داستان نه سرباز سابق است و نه استاد هنرهای رزمی. او تنها زن بی گناهی است که در سوگ پدرش نشسته و سودای انتقام دارد.
۲- Car Crash (1981)
قبل از زیاده روی های دومینیک تورتو و نوچه هایش، دوران فیلم Car Crash بود، فیلمی محصول سینمای مکزیک با بازی برادر بزرگ تر جان تراولتا، جوی تراولتا. در این مسابقه، یک راننده ماشین مسابقه، به نام پل (تراولتا)، برای شرکت در یک مسابقه غیرقانونی و خطرناک در مکزیکوسیتی آماده می شود. از بخت بدش، فهمیدن اینکه چگونه برنده شود، تنها مشکل او نیست چرا که یک رئیس مافیای محلی وجود دارد که نمی خواهد او در این مسابقه شرکت کند.
مسابقه در مکزیک با انواع درگیری ها و زدوخوردها جریان پیدا می کند. به همان شیوه ای که فیلم هایی مانند سریع و خشن و مسابقه مرگ سکانس های اکشن را به چیزی تزریق می کنند که مسابقات معمولی ماشین رانی است، Car Crash هم همین کار را انجام می دهد، تنها با این تفاوت که مردان رئیس کارتل تمام تلاش خود را برای دخالت در مسابقه انجام می دهند. در اینجا، سرعت اکشن داستان نیز مانند سرعت رانندگان هیچ گاه کند نمی شود. همه چیز از ابتدا تا انتها آدرنالین بالایی دارد و تماشای آن را برای طرفداران اکشن و اتومبیل رانی ایده آل می سازد.
۱- Nicotina (2003)
نیکوتین به اندازه فیلم های هالیوودی که در زمان واقعی روایت می شوند، محبوب نیست، با این حال اگر بهتر نباشد، در همان سطح آن ها است. فیلم با استفاده از بدبیاری های شخصیت قهرمان خود، لولو، جرم و جنایت و لذت جویی را با هم ترکیب می کند. او که یک هکر با استعداد اهل مکزیکوسیتی است، برای مدت کوتاهی توسط کلاهبرداران استخدام می شود تا به چند حساب بانکی سوئیسی نفوذ کند. متاسفانه، او در نهایت فلش دیسکی اشتباهی را به آن ها تحویل می دهد، اقدامی که همه اتفاقات ناخوشایند ادامه داستان را برایش در پی دارد.
در روایت دیگری که به وضوح از فیلم پنجره پشتی آلفرد هیچکاک الهام گرفته شده، نشان داده می شود که او در حال جاسوسی از همسایه جذاب خود است، تا جایی که در اتاق او دوربین مخفی نصب کرده است. به طور کلی، در فیلم نیکوتین اتفاقات زیادی رخ می دهد، بنابراین هنگام تماشای این فیلم باید دقت زیادی داشته باشید. نیکوتین یک فیلم جذاب و شادی آور است، چون بخش عمده ای از سکانس های اکشن به جای لولو از شخصیت های فرعی نشأت می گیرد.