ارباب حلقهها ؛ چرا سم میتوانست در برابر حلقه یگانه مقاومت کند؟
برخلاف فیلم اقتباسی ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه اثر پیتر جکسون، فرودو گهگاه حلقه را به انگشت خود میزد که گندالف در اوایل داستان در مورد این کار به فرودو هشدار داده بود. اما حتی زمانی که سم حلقه یگانه را دست کرد، توانست در برابر کشش آن مقاومت کند و بعداً بدون تردید آن را به فرودو واگذار کرد. پس چگونه سم توانست کاری را انجام دهد که بسیاری دیگر در طول تاریخ سرزمین میانه نتوانستند انجام دهند؟
فرودو بگینز در نزدیکی پایان فیلم یاران حلقه (The Fellowship of the Ring) از ارباب حلقهها اثر تالکین تصمیم دشواری گرفت تا راه خود را از بقیه یاران جدا کند. نفوذ مخرب حلقه یگانه باعث شده بود که بورومیر در آمون هن به او حمله کند و او میترسید که حلقه همین کار را با سایر همراهانش مانند آراگورن نیز انجام دهد.
او فکر میکرد که اگر بقیه تلاش خود را به تنهایی انجام دهد، هم برای خودش و هم برای سرزمین میانه بهتر و امنتر است. اما هرچه تلاش کرد، نتوانست دوست سرسخت خود سم وایز گمجی را از همراه شدن با او منصرف کند. آنها در نهایت ماهها با هم سفر کردند و سم تقریباً تمام آن زمان را در نزدیکی حلقه یگانه بود. با این حال، در طول سفر به موردور، سم در برابر اصرار برای گرفتن حلقه یگانه از فرودو مقاومت کرد.
سم در نهایت حلقه یگانه را گرفت، اما نه از روی هر میل شخصی. پس از برخورد فرودو با عنکبوت بزرگ یعنی شیلوب، سم به اشتباه معتقد بود که او با نیش سمی آن او را کشته است. بخشی از سم میخواست به خانه بازگردد، اما دلیل تشکیل شورای الروند را در وهله اول به یاد آورد: اطمینان از نابودی حلقه یگانه بدون توجه به هر اتفاقی! سم میدانست که فرودو میخواهد مأموریت را به جای او تمام کند، بنابراین فرودو با دلی سنگین، حلقه یگانه را با زنجیر آن به گردن آویخت.
برخلاف فیلم اقتباسی ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه اثر پیتر جکسون، فرودو گهگاه حلقه را به انگشت خود میزد که گندالف در اوایل داستان در مورد این کار به فرودو هشدار داده بود. اما حتی زمانی که سم حلقه یگانه را دست کرد، توانست در برابر کشش آن مقاومت کند و بعداً بدون تردید آن را به فرودو واگذار کرد. پس چگونه سم توانست کاری را انجام دهد که بسیاری دیگر در طول تاریخ سرزمین میانه نتوانستند انجام دهند؟
سم نمیخواست از نیروی حلقه یگانه استفاده کند
سم وایز گمجی در ارباب حلقهها اصلا شیفته قدرت حلقه نبود.
سم اولین حلقه را در فصل «The Choices of Master Samwise» از The Two Towers به گردن خود انداخت و احساس میکرد سنگینتر از آن چیزی که به نظر میرسید، که فرودو قبلاً متوجه آن شده بود، اما در غیر این صورت کمی روی او تأثیر گذاشت. مدتی بعد او شنید که گروهی از اورکها نزدیک میشوند.
او راهی برای فرار نداشت، بنابراین از قدرت نامرئی شدن حلقه با لغزش آن روی انگشتش استفاده کرد. او از احساس بودن در دنیای تاریک متنفر بود: او اصلاً احساس نامرئی بودن نمیکرد، بلکه به طرز وحشتناک و منحصر به فردی قابل مشاهده بود و میدانست که در جایی چشمی به دنبال او می گردد. با وجود این ناراحتی، نقشه او عملی شد. او به شکاف کوه خزیده بود و اورکها هنگام حرکت در آنجا او را ندیدند.
سپس سم شنید که اورکها جسد فرودو را پیدا کردهاند. او ترسید که چه کارهای زشتی ممکن است با آن انجام دهند و بلافاصله حلقه یگانه را از ذهن خود دور کرد. تالکین نوشت: او ماموریت و همه تصمیماتش را دور انداخت و ترس و تردیدها را کنار زد. او اکنون میدانست که جای او کجاست و کجا بوده است، هرچند مشخص نبود که در آنجا چه کاری میتواند انجام دهد. هنگامی که اورکها را دنبال میکرد، متوجه شد که زهر شیلوب فقط فرودو را فلج کرده و نه او را کشته است.
این مورد او را ثابت قدم کرد و در ادامه قسم خورد که فرودو را از برج سیریث اونگول نجات خواهد داد، حتی اگر به معنای قربانی کردن خود یا حلقه یگانه باشد. او امیدوار بود که اعضای شورای الروند او را به خاطر اولویت دادن به زندگی فرودو بر مأموریت ببخشند. سم معتقد بود که چنین افراد خردمندی میتوانستند پیش بینی کنند که او چنین خواهد کرد.
حلقه یگانه در ارباب حلقهها سعی داشت سم را وسوسه کند
سم وایز گمجی با تمام تلاشش توانست فرودو را نجات دهد.
در فصل برج سیریث اونگول از بازگشت پادشاه، سم شروع به احساس تاثیر حلقه یگانه در خود میکند. او دوباره آن را روی انگشت خود کرد و این بار بدون هیچ هدف مشخصی این کار را انجام داد، زیرا هیچ اورکی در آن نزدیکی وجود نداشت. او هنوز شدت سوزش چشم سائرون را احساس میکرد، اما همچنین به مزایایی که حلقه یگانه به او ارائه میکرد، مانند افزایش شنوایی توجه داشت. او میتوانست بگوید در بالای برج سیریث اونگول بین شگرات و گورباگ درگیری رخ داده است.
دست کردن حلقه یگانه همچنان او را ناراحت میکرد، اما کمتر از قبل، که اولین گام در مسیر خطرناک به سمت نوعی وسواس بود که قبل از ارباب حلقه ها ذهن گولوم را درگیر کرده بود. با این حال عزم سم برای نجات فرودو او را حواس جمع نگه داشت: عشق او به فرودو فراتر از همه افکار دیگر بود… او از حلقه استفاده کرد، حرکت کرد… با پیش بینی عمیقی از خطری که پیش رویش بود.
این آخرین باری بود که سم از حلقه استفاده کرد، اما او باید یک بار دیگر بر تأثیر آن غلبه میکرد. هنگامی که او کوه نابودی را در دوردست دید، ناگهان قدرت حلقه یگانه افزایش یافت و نسبت به آتشهایی که مدتها پیش آن را به وجود آورده بود واکنش نشان داد. این به سم چشم اندازی از قدرت باورنکردنی داد که میتوانست به او بدهد.
او خود را دید که شمشیری شعله ور در دست دارد و ارتش عظیمی را از طریق موردور هدایت میکند تا برج باراددور سائرون را سرنگون کند. حلقه یگانه هم عشق سم به باغبانی را فهمیده بود و این به او نشان داد که میتواند زمین بایر تاریک و آتشفشانی موردور را به مزارع آفتابی از گلها و درختان میوه تبدیل کند.
تالکین در این باره نوشت: او فقط باید حلقه را بر میداشت و آن را برای خودش ادعا میکرد و همه اینها میتوانست باشد. اما باز هم سم در برابر وسوسه شیطانی مقاومت کرد. او شجاعانه از برج سیریت اونگول عبور کرد و بدون هیچ کمکی از حلقه یگانه، فرودو را نجات داد.
حتی حلقه یگانه هم نمیتوانست روح سم را فاسد کند
سم وایز گمجی بخاطر وفاداری به اربابش بود که توانست در برابر وسوسههای حلقه مقاومت کند.
تالکین مقاومت سم در برابر حلقه یگانه را به دو عامل اصلی نسبت داد: در آن لحظات حساس و عجیب، عشق او به اربابش فرودو بود که بیشتر به او کمک کرد تا او را ثابت قدم نگه دارد، اما همچنین در اعماق او هنوز حس هابیتی سادهاش تسخیر نشده بود.
در نهایت، بزرگترین آرزوی سم شکست دادن سائورون یا تبدیل موردور به بهشت نبود. او فقط بهترین چیز را برای فرودو میخواست و این به معنای نادیده گرفتن وسوسههای حلقه یگانه بود. مانند بسیاری از هابیتها، او سبک زندگی ساده و فروتنانهای داشت. تالکین توضیح داد که یک باغ کوچک یک باغبان آزاد تمام چیزی بود که سم برای شاد بودن به آن نیاز داشت.
علاوه بر این، سم میدانست که اگر ادعای حلقه ی یگانه را داشته باشد، به احتمال زیاد سائرون او را خواهد کشت. در سرتاسر ارباب حلقهها ، سم خود را یک جنگجوی توانا نشان داد، اما یک جنگجوی آموزش دیده نبود و حلقه یگانه او را شکست ناپذیر نکرده بود. حتی ایزیلدور در حالی که حلقه را حمل میکرد، جان خود را به دست گروهی از اورکها از دست داده بود.
برخی از عوامل خارجی، سم را از تسلیم شدن در برابر فساد حلقه باز داشتند. مهمتر از همه این بود که او حلقه را کمتر از دو روز حمل کرد. وقت آن را نداشت که بدن و روح خود را مانند سایر حاملان حلقه فرسوده کند. علاوه بر این، حلقه احتمالاً از سم میخواست که آن را به فرودو پس دهد. حلقه یگانه ارادهای برای خود داشت و نهایت آرزویش بازگشتش پیش سائرون بود.
حلقه قبلاً ماهها را صرف فساد فرودو کرده بود و او در آستانه تسلیم شدن به نفوذ آن بود. احتمال این که او آن را به سائرون بدهد، حتی اگر ناخواسته بیشتر از سم بود. اما این چیزی از انعطاف سم کم نکرد. توانایی او در مقاومت در برابر قدرتمندترین آیتم موجود در دنیای ارباب حلقهها هم گواهی بر پیوند او با فرودو و هم بر قدرت مردم عادی بود. نظر شما در این باره چیست؟
منبع: کافه بازار