(تصاویر) بهترین فیلمهای تابستان 2024 که نباید از دست بدهید
بله، مثل همیشه اکران تابستانی پر است از بلاکباستر و افنجار و اکشن و خشونت افسارگسیخته. فرمولی مناسب برای هیجان فصل گرما. البته مثل همیشه کمی به خانوادهها هم توجه شده است.
حالا بیش از یک سال از آغاز اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا میگذرد، و نیازی به گفتن نیست که صنعت سینما هنوز راه درازی در پیش دارد. با وجود افزایش مشکل هوش مصنوعی از یک سو و ادامه تسلط فیلمنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی از سوی دیگر، همراه با کاهش ارزش تولیدات کوچکتر که مستحق پخش گسترده هستند اما در عوض خیلی زود از ویاودی یا استریمرها پخش میشوند، صنعت سینما در وضعیت بحرانی قرار داده است.
با این حال، حتی با وجود یک تابستان دیگر پر از پیشدرآمدها و دنبالهها و اقتباسها، باز هم میتوان چند محصول خوب را هم از استودیوهای فیلمسازی و هم سینمای مستقل در اکران فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ ببینیم.
تابستان ۲۰۲۳ همه ما به مهمانی «باربی» رفتند. اکران همزمان دو فیلم از دو طیف کاملاً متفاوت، «باریی» (Barbie) و «اوپنهایمر» (Oppenheimer)، یک ترفند تبلیغاتی کاملاً موفق بود که رکورد فروش جابهجا کرد. البته بیشتر به خاطر «باربی». «اوپنهایمر» از ابتدا قرار بود جایزه اسکار را با خود به خانه ببرد.
تبلیغات و سرمایهگذاری گستردهای که روی کمپین تبلیغاتی «باربنهایمر» شد، وضعیت سینما را کمی تکان داد. اما اعتصاب نویسندگان و بازیگران بسیاری از اکرانها را به تعویق انداخت و به سال ۲۰۲۴ موکول کرد. اکران شاخص بهار ۲۰۲۴ قسمت دوم «تلماسه» (Dune: Part Two) بود حالا در تابستان ۲۰۲۴ نوبت «پسران بد»، «مکس دیوانه» و «ددپول و ولورین» است.
بله، مثل همیشه اکران تابستانی پر است از بلاکباستر و افنجار و اکشن و خشونت افسارگسیخته. فرمولی مناسب برای هیجان فصل گرما. البته مثل همیشه کمی به خانوادهها هم توجه شده است. قسمت دوم انیمیشن محبوب «درون بیرون» و همینطور قسمت چهارم انیمیشن «من نفرتانگیز» برای این دسته است.
در مهمانی اکران فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ از بزرگسالان مثل همیشه با فیلمهای اکشن، ترسناک، علمی-تخیلی، ماجراجویی، اقتباسهای عاشقانه ادبی و حتی یک انیمیشن نامزد اسکار ۲۰۲۳ که بالاخره رنگ اکران گسترده را خواهد دید، پذیرایی خواهد شد. ابرقهرمانان مارول هم هستند. نه خیلی پررنگ، به آن اندازهای که قرار است سال ۲۰۲۵ شاهد آن باشیم. ظاهراً استودیوها تمام محصولات ناب خود را برای سال ۲۰۲۵ نگه داشتهاند. باید دید اکران فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ کمبود این فقدان را جبران خواهد کرد یا خیر.
۱. عزیزها (Babes)
- تاریخ اکران: ۱۷ مه (۲۸ اردیبهشت)
- کارگردان: پاملا آدلون
- بازیگران: میشل بوتو، جان کارول لینچ، الیور پلت، ساندرا برنارد، استفان جیمز، ایلانا گلیزر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: ادن تصادفاً باردار میشود. دوستش دان که متأهل است و صاحب دو فرزند، به او در زندگی جدیدش کمک میکند.
پاملا آدلون، بازیگر و نویسنده و کارگردان را ما به همکاری با لوئی سی کی و همینطور نقش سامی در سریال «کالیفرنیکیشن» (Californication) میشناسیم. پاملا آدلون بازیگر خوبی است. مخصوصاً کمدین خوبی است. چند سال پیش با سریال «چیزهای بهتر» (Better Things) در شبکه افاکس که لوئی سی کی کارگردانش بود، تواناییهای خود را بهعنوان نویسنده و کارگردان هم ثابت کرد.
او در این سریال در نقش یک مادر تنها و صاحب سه فرزند دختر از نسل هزاره و زی بسیار خوب ظاهر شد. حالا اتفاق خوبی است که دارد به تنهایی کار میکند و اولین فیلمش را ساخته است.
فیلم «عزیزها» یک کمدی درباره بارداری با تمرکز بر دوستی بین ادن مجرد (با بازی ایلانا گلیزر که در نگارش فیلمنامه هم نقش داشته) و دانِ آرام (با بازی میشل بوتو)، در واقع اولین تجربه کارگردانی سینمایی اوست. ما به کمدیهای استودیویی بیشتر مثل این کمدی با رتبه متوسط نیاز داریم و این یکی از امیدوارکنندهترین کمدیهای سال است.
فیلم «عزیرها» از راتن تومیتوز امتیاز قابل قبولی گرفته و نقدها «عمدتاً مطلوب» بودهاند. در توصیف فیلم «عزیزها» در وبسایت راتن تومیتوز چنین نوشته شده است: «پاملا آدلون در «عزیرها» با نگاهی بیپروا به دوستیهای مادران و زنان و کمک بزرگی از سوی ستارگان ایلانا گلیزر و میشل بوتو، توانسته در اولین تجربه کارگردانی بلند سینماییاش فیلم قابل قبولی بسازد.»
هالیوود ریپورتر هم فیلم را مثبت ارزیابی کرد و نوشت که «اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی آدلون از لحظات آغازینش پرانرژی شروع میشود. بوتو و گلیزر شیمی طبیعی خوبی با هم دارند که به واسطه استعدادهایشان تقویت میشود.»
اسکرین رنت درباره «عزیزها» نوشت: «تیم فیلمسازی یک وجه اصیل و اغلب کمتر نشان دادهشده از خواهرانگی و مادرانگی را به تصویر میکشد.» امی نیکلسون از واشنگتن پست نوشت: «این فیلمی به شما همان احساسی را میدهد که در آغوش گرفتن یک بچه نوپای اخمو.»
نشریه وال استریت ژورنال و ددلاین هالیوود چندان نگاه مثبتی به «عزیزها» نداشتند. وال استریت ژورنال درباره فیلم نوشت: «در تمام طول فیلم نه خیلی تأثیرگذار است، نه تو را از خنده میکشد.
از آن جنس کمدیهاست که باعث میشود دنبال شوخیها بگردی و آیا اصلاً چیزی که دارم میبینم جوکی تویش هست یا نه.» والری کامپلکس از ددلاین هالیوود نوشت: «فیلم یک سری قصه درباره و دوستی زنانه است که در بعضی لحظات تأثیرگذار و خندهدار میشوند. هستند، اما اغلب از همگسیخته و غیرواقعی به نظر میآیند.»
۲. هیتمن (Hit Man)
- تاریخ اکران: ۲۴ مه (۴ خرداد)
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- بازیگران: گلن پاول، آدریا آرجونا، آستین آملیو، رتا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک پرفسور در نقش مبدل یک آدمکش حرفهای با پلیس همکاری میکند اما وقتی در مسیر همکاری با یک زن آشنا میشود، همهچیز تغییر میکند.
«هیتمن» آخرین فیلم ریچارد لینکلیتر – اولین تریلر او پس از «یک پوینده تاریک» (A Scanner Darkly) و احتمالاً اکشنترین کمدی او تا به حال – میتواند یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای اکران تابستان ۲۰۲۴ باشد. البته اگر نقدها را باور کنیم. در «هیتمن» که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، گلن پاول (یکی از نویسندگان فیلم هم هست و یکی از بهترین ستارگان سینمای ماست و حالا با «هیتمن» این را ثابت میکند) در نقش اصلی ظاهر شده است.
فیلم داستان گری (پاول) را روایت میکند، پرفسوری که در نقش مبدل یک آدمکش حرفهای با پلیس همکاری میکند تا افرادی را که سعی در استخدام قاتلان قراردادی دارند، به دام بیندازد. گری برای پیدا کردن این قاتلان خودش را به هر شکلی که فکر میکند ممکن است او را به هدف قاتل تبدیل کند، درمیآورد. به همین خاطر در فیلم شاهد یک سری لباسهای مبدل، کلاه گیس و لهجههای خندهدار هستیم. فیلم البته فقط لحظات کمدی خلق نمیکند، خطر هم ایجاد میکند.
نقدهای فیلم «هیتمن» عمدتاً مثبت بودهاند. بیشتر بازی پاول را تحسین کردهاند و فیلم را سرگرمکننده خواندهاند. اما عدهای وجه فلسفی فیلم را گلدرشت و غیرقابل باور خواندهاند. در وبسایت راتن تومیتوز درباره «هیتمن» نوشته شده است: «یک تریلر سیاه که ویترین برجستهای برای گلن پاول بازیگر نقش اول است و یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای ریچارد لینکلیتر .» تای بور از واشنگتن پست چهار ستاره به فیلم داده و آن را «لذت خالص و یکی از بهترین فیلمهای سال» نامید. در نقد مثبت دیگری از نیویورک تایمز، آلیسا ویلکینسون، فیلم را «عاشقانه، جذاب، خندهدار، اقناعکننده و یک چرخش واقعی برای گلن پاول» توصیف کرد. ویلکینسون مثل چند منتقد دیگر بر پرسشهای فلسفیای که فیلم مطرح میکند، تأکید کرد.
اوون گلیبرمن از ورایتی از ۱۰۰، هفتاد امتیاز به فیلم داده و نوشته است: «فیلم ریچارد لینکلیتر یک کمدی نوآر هیجانانگیز عاشقانه فلسفی بر اساس داستان واقعی است که یک مأمور مخفی را دنبال میکند؛ قهرمانی منحصربهفرد که از بسیاری لحاظ شبیه آدمهای معمولی است. فیلم هم کشش دارد و هم سرگرمکننده است.
داستان اصلی از مقالهای در ماهنامه تگزاس نوشته اسکیپ هالندزورث اقتباس شده است، که داستان فیلم «برنی» (Bernie) لینکلیتر با بازی جک بلک در نقش یک قاتل را هم نوشته بود.» لزلی فلپرین از هالیوود ریپورتر ضمن تحسین بازی آدریا آرجونا و شیمی او با پاول نوشته است که صحنههای گفتوگوهای عاشقانه این دو یادآور بهترین زوجهای عاشق فیلمهای لینکلیتر است. این بار هم لینکلیتر فیلمش را مبتنی بر بازیگران پیش میبرد. از نقشهای اصلی گرفته تا هر جنایتکار خردهپا و بازیگر نقش مکمل، اجراها تحسینبرانگیز است.
پیتر برادشاو از گاردین نوشت: «هویتهای چندگانهای که گری به خود میگیرد به شخصیت و بیننده این امکان را میدهد تا به این سؤال فکر کنند که آیا واقعاً یک «خود» واقعی وجود دارد، یک هسته تقلیلناپذیر از هویت اصیل که وقتی همه تقلیدها یا تأثیرپذیریها کنار میرود، باقی میماند.»
برایان تالریکو از وبسایت راجر ایبرت هم فیلم را «مطالعه فلسفی ظرفیت انسان برای تغییر» توصیف کرد. با این حال، زاخاری بارنز از وال استریت ژورنال ضمن اشاره به فقدان ظرافت در فیلم گفت که سخنرانیهای گری در کلاس فلسفه انگار فقط در فیلم تعبیه شده تا مضامینی را که دوست دارد مطرح کند، فریاد بزند. کریس اوانجلیستا از اسلش فیلم هم در نقدی متفاوت و نه چندان مثبت، فیلم «هیتمن» را «فراموششدنی و در بیشتر لحظات کسلکننده» توصیف کرد. هرچند او بازی بازیگران را تحسین کرد.
۳. فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه (Furiosa: A Mad Max Saga)
- تاریخ اکران: ۲۴ مه (۴ خرداد)
- کارگردان: جرج میلر
- بازیگران: آنیا تیلور جوی، آلیلا براون، کریس همسورث، تام برک، لچی هولم، ناتان جونز، جاش هلمن، جان هوارد، آنگوس سمپسون، چارلی فریزر، کوادن بیلز، دنیل وبر، جیکوب تموری، السا پاتاکی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: حدود پانزده تا بیست سال پیش از وقایع «مکس دیوانه: جاده خشم» در پی سقوط جهان و فروپاشی اجتماعی، فیوریوسای جوان از مکان سبز ربوده میشود و به دست یک هورد بزرگ موتورسواران یاغی به رهبری وارلرد دمنتوس میافتد. با راهی شدن در سرزمین بیابانی، آنها با قلعهای روبهرو میشوند که ایمورتان جو آن را اداره میکند. میان جنگ بین دو ستمگر، فیوریوسا باید مصیبتهای زیادی را پشت سر بگذارد تا راهی برای بازگشت به خانه خود بیابد.
«فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» پنجمین قسمت از فرنچایز «مکس دیوانه» است که هم اسپینآف و هم پیشدرآمد فیلم محصول ۲۰۱۵ «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) محسوب میشود. این فیلم با بازی شارلیز ترون و تام هاردی یکی از محبوبترین بلاکباسترهای دهه ۲۰۱۰ بود. «مکس دیوانه: جاده خشم» محبوبیتش را میدون جهان مبتکرانهای بود که جرج میلر کارگردان فیلم ساخته بود، با آن ساختار تعقیب و گریزش و بازی شارلیز ترون در نقش فیوریوسای بهیادماندنی.
حالا میلر دوباره بازگشته تا داستان پسزمینه فیوریوسا را روایت کند، این بار با بازی آنیا تیلور-جوی در یک حماسه عظیم و هیجانانگیز پر از احساسات غیرقابل پیشبینی. شخصیت فیوریوسایی که میلر در «مکس دیوانه: جاده خشم» خلق کرده بود، آنقدر جذاب بود که بخواهد یک پیشدرآمد داشته باشد. تیلور-جوی در نقش فیوریوسای جوان، ملکه جنگجو، باید یک مسیر بازگشت به خانه و انتقام از ستمگران را پشت سر بگذارد.
نظرات منتقدان نسبت به «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» متفاوت بود. وبسایت راتن تومیتوز امتیاز خوبی به فیلم داد و آن را نسخهای غنیتر و احساسیتر از «جاده خشم» و یک شاهکار تعقیب و گریز نفسگیر دیگر از ذهن خلاق جرج میلر خواند. امتیاز متاکریتیک نشان میدهد که نقدهای فیلم «به طور کلی مطلوب» بوده است.
تماشاگران شرکتکننده در نظرسنجی سینمااسکور به فیلم نمره متوسط «B+» را در مقیاس A+ تا F دادهاند، در حالی که شرکتکنندگان نظرسنجی پستترَک از پنج، چهار ستاره به فیلم دادند و هفتاد درصد گفتهاند که قطعاً تماشای آن را به دیگران توصیه خواهند کرد.
رابرت دنیلز از وبسایت راجر ایبرت چهار ستاره را به این فیلم داد و آن را «یکی از بهترین پیشدرآمدهای ساختهشده تا کنون» نامید. او خط داستانی، سکانسهای اکشن و اجراها را تحسین کرد.
پیت هاموند از ددلاین هالیوود گفت که «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» بهترین فیلمنامه فیلمهای «مکس دیوانه» را دارد. پیتر بردشاو از گاردین، تیلور جوی را «یک قهرمان اکشن بسیار متقاعدکننده» خواند.
جان نوجنت که برای امپایر می نویسد، از پنج، پنج ستاره به فیلم داد و بازی را تیلور جوی را «فوقالعاده» توصیف کرد و گفت که «به توازن درستی از سختی و انسانیت آسیبپذیری رسید که شارلیز ترون به نقش داده بود.» جادا یوان از واشنگتن پست معتقد است که همسورث «یکی از بهترین شرورهای تمام دوران را خلق کرده است» و جیک ویلسون از سیدنی مورنینگ هرالد گفت که «هرجا همسورث در فیلم بود، صحنه را میدزدید.»
اما اوون گلایبرمن از ورایتی فیلم را پر از «تظاهر» خواند و گفت که ساختنش «اضافهکاری» بود. نیکلاس باربر از بیبیسی هم بعضی جنبههای فیلم را دوست نداشت و به آن از پنج، سه ستاره داد. او طرح داستان را پر پیچ و خم و در عین حال خستهکننده خواند و نوشت: «خیلی زود به نقطهای میرسی که از شن و ماسه، انفجار و خشونت سادیستی بیزار میشوی.».
نشریه تایم هم در نظری مشابه نوشت که فیلم «آشکارا سخت کار میکند به ما بقبولاند که داریم از فیلم لذت میبریم.» جان مکدونالد از آسترلین فایننشال ریویو معتقد است که بخشی از شکست فیلم را میتوان به فیلمنامه نسبت داد و همینطور به بازی سرد و بیروح کریس همسورث.
۴. رویاهای رباتی (Robot Dreams)
- تاریخ اکران: ۳۱ مه (۱۱ خرداد)
- کارگردان: پابلو برگر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک انیمیشن بی دیالوگ در دهه هشتاد میلادی در منهتن نیویورک با یک سگ و یک ربات و رابطهای که بینشان برقرار میشود.
«رویاهای رباتی» یکی از عجیبترین نامزدهای بخش بهترین انیمیشنهای اسکار ۲۰۲۴ بود؛ یک پروژه تجربی ۱۰۲ دقیقهای که هیچ دیالوگی ندارد. این انیمیشن بر اساس کمیک بوکی به همین نام نوشته سارا وارون که سال ۲۰۰۷ منتشر شد، سال ۲۰۲۳ در جشنوارهها و همینطور در اسپانیا و فرانسه به نمایش درآمد و حالا در اکران فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ این فرصت را پیدا میکند که با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کرد.
سال ۲۰۲۳ بعد از نمایش بهسرعت مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت و نامزد جایزه بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۲۴ هم شد. اما طبیعتاً در سالی که هایائو میازاکی جزو نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار است، انتظار نمیرود جایزه به فیلم دیگری داده شود.
داستان فیلم در نیویورک دهه ۱۹۸۰ درباره رابطه دوستانه عجیب میان سگی به نام داگ و روباتی به نام ربات است. ماجرا از این قرار است که داگ آگهی تبلیغاتی یک روبات را در تلویزیون میبیند، آن را سفارش میدهد و بعد قطعاتش را به هم وصل میکند.
دوستی این دو از همینجا آغاز میشود تا اینکه در سفری به کونی آیلند برای حضور در جشن روز کارگر، ربات شروع میکند به زنگ زدن و روزبهروز بیحرکتتر میشود. این قصه تلخ و شیرین نگاهی به دوستی، وفاداری و گذر زمان دارد. داستان تأثیرگذارش هم طنز دارد و هم احساس.
«رویاهای رباتی» با از بین بردن مرزهای بین واقعیت، رویاها،کابوسها و گذر زمان، داستانی خندهدار، فوقالعاده منسجم و البته دلخراشی را درباره رابطه انسان با جانشین کامپیوتری آیندهاش روایت میکند. جلوههای بصری فیلم هم تحسینبرانگیز است.
این فیلم در عمق خود به مفاهیمی همچون دوستی، تنهایی، عشق و روحیه جستوجوگر میپردازد. بله، این فیلم هم دست روی موضوعات جدی و سنگینی گذاشته است که شاید برای انیمیشن منابس نباشد. اما از آنجا که بسیاری معتقدند انیمیشن فقط برای بچهها نیست، بلکه فقط یک سبک فیلمسازی است، نمیتوان ایرادی به سازندگان «رویاهای رباتی» گرفت.
نقدهای انیمیشن «رویاهای رباتی» عمدتاً مثبت بود. در وبسایت راتن تومیتوز درباره این فیلم نوشته شده است: «هم دلخراش و هم دلگرمکننده، «رویاهای رباتی» مصداق بارز یک انیمیشن خوب است.» متاکریتیک، بر اساس نظر بیست و دو منتقد از ۱۰۰ به فیلم ۸۶ امتیاز داده است که نشان میدهد فیلم «تحسین جهانی» و برچسب «حتماً دیدنی» را دریافت کرده است.
سینهمانیا از پنج به «رویاهای رباتی» پنج ستاره داده و «رابطه بین سگ و ربات را شگفتانگیزترین و زیباترین دوستی سال» دانسته است. رابی کالین از تلگراف از پنج به فیلم پنج ستاره داد و نوشت که «این داستان دوستی شگفتانگیز کودکان را مسحور و سرگرم میکند و اشک بزرگترها را درمیآورد.» ورایتی «رویاهای رباتی» را در فهرست بیست و دو فیلم نادیده گرفتهشده سال ۲۰۲۳ قرار داد.
۵. نبش قبر (Exhuma)
- تاریخ اکران: ۴ ژوئن (۱۵ خرداد)
- کارگردان: جانگ جائه-هیون
- بازیگران: چوی مین-شیک، کیم گو-اون، یو هه-جین، لی دو-هیون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک نبش قبر شوم میشود که منجر به وقوع اتفاقات خطرناکی میشود؛ رازهایی مخوف زیر این قبر پنهان بوده است.
«نبش قبر» بلاکباستری در ژانر فراطبیعی ترسناک است که ظاهراً پرفروشترین فیلم کره در سال ۲۰۲۴ است. در این فیلم چوی مین سیک، همان بازیگر فیلم تحسینشده «اولد بوی» (Old Boy)، نقش یک استاد فنگشویی را بازی میکند که یک شمن (با بازی کیم گو-یون که او را در فیلم «نگهبان: خدای تنها و بزرگ» (Guardian: The Lonely and Great God) میشناسیم) او را برای کمک به جابهجایی یک قبر خالی از سکنه استخدام میکند. تخصص جانگ جائه-هیون، کارگردان فیلم فیلمهای ماوراء طبیعی است که روی اسرار نهان تمرکز میکنند.
جائه-هیون درباره فیلمش گفته است که بر استفاده از مکانهای واقعی و لوکیشنها برای فیلمبرداری تأکید ذاشته است، و نه فقط از جلوههای کامپیوتری بله از ساختن دکورها هم تا حد امکان اجتناب کرده است. «نبش قبر» با توجه موفقیتی که در گیشه کشور خودش داشته می تواند دومین فیلم ترسناک موفق برونمرزی برای مخاطبان آمریکایی باشد.
فیلم در مارس اکران محدودی داشت، اما پخش دیجیتالی آن به این معنی است که افراد بیشتری می توانند یکی از بزرگترین فیلمهای ترسناک سال را در فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ ببینند.
نقدهای فیلم «نبش قبر» عمدتاً مثبت بودهاند. لی یون-سو که برای هرالد کره مینویسد، فیلمنامه و بازی بازیگران کهنهکار فیلم را تحسین کرد. او نوشت: «جانگ برای ساخت صحنههای فوق واقعگرایانه و با جزئیات برای توصیف شمنیسم کرهای زحمت بسیار کشیده است.
صحنههایی که در آن شاهد روند سنتی نبش قبر و تشریفات «روده» که برای آرام کردن ارواح سرگردان برگزار میشود، هستیم. اینها آنقدر واقعگرایانه به تصویر کشیده شدهاند که فیلم به سطح جدیدی از وحشت برسد. اما، با وجود بازی خوب و توجه به جزئیات، «نبش قبر» در پیشبرد پیرنگ خود دچار مشکل میشود.»
منتقدان سینه۲۱ به طور کلی نقدهای مثبتی برای «نبش قبر» نوشتند. لی یونگ چول از پنج، چهار ستاره به فیلم داد و نوشت که «نبش قبر» یک فیلم ژانردار خوشساخت بامعناست. مگان ناوارو از پنج به فیلم چهار ستاره داد و آن را «یک فیلم ترسناک سرگرمکننده با حرفهای زیاد» نامید. ناوارو نوشت: «جانگ جائه-هیون در «نبش قبر» مضامین فرهنگی و تاریخی دروننگر را با ترس و فضای وحشتناک به شکلی هیجانانگیز ترکیب کرده است.»
۶. پسران بد: بران یا بمیر (Bad Boys: Ride or Die)
- تاریخ اکران: ۷ ژوئن (۱۸ خرداد)
- کارگردان: عادل و بلال
- بازیگران: ویل اسمیت، مارتین لارنس، جیکوب اسکیپیو، ونسا هاجنز، الکساندر لودویگ، پاولا نونز، تاشا اسمیت، جان سلی، اریک دین، دیجی خالد، یوان گریفید، ری سیهورن، جوینر لوکاس، کوین همفیل
- خلاصه داستان: مایک لوری و مارکوس برنت یک بار دیگر به مأموریت میروند و این بار خود تبدیل به مجرمانی در حال فرار از دست قانون میشوند.
یکی از دنبالههای معروف فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ از مجموعه اکشن کمدی پلیسی رفاقتی «پسران بد» خواهد بود. ویل اسمیت و مارتین لارنس دوباره در نقش پلیسهای میامی به پرده نقرهای باز میگردند.
مجموعه «پسران بد» در دهه ۱۹۹۰ پرطرفدار بود و یکی از آثار معروف ژانر کمدی رفاقتی، یعنی کمدی مبتنی بر دو دوست مرد، به حساب میآید. شاید ویل اسمیت دوباره با این فیلم بتواند جایی در هالیوود و میان مخاطبان سینما پیدا کند. «پسران بد: بران یا بمیر» دنباله فیلم محصول ۲۰۲۰ «پسران بد تا ابد» (Bad Boys For Life) و چهارمین قسمت از مجموعه فیلمهای «پسران بد» محسوب میشود. در این قسمت مایک لوری و مارکوس برنت دوباره به مأموریت میروند. این بار، کاپیتان قدیمی آنها به فساد متهم میشود و در تلاش برای پاک کردن نام او، این دو حالا تبدیل به دو مجرم فراری از دست قانون میشوند.
۷. من قبلاً خندهدار بودم (I Used to Be Funny)
- تاریخ اکران: ۷ ژوئن (۱۸ خرداد)
- کارگردان: الی پانکیو
- بازیگران: ریچل سنوت، الگا پتسا، انیس اسمر، کیلب هیرون، دنی کایند، جیسون جونز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک دختر جوان استندآپ کمدین ساکن تورنتو به خاطر اتفاقی در گذشتهاش دچار افسردگی و اختلال اضطراب پس از سانحه است که روی کار و زندگیاش تأثیر گذاشته است.
این کمدی درام محصول کانادا اولین فیلم نویسنده و کارگردان آلی پانکیو است که ریچل سنوت نقش اولش را بازی میکند. سنوت اخیراً توانایی خود را در فیلمهایی مثل «اجسام اجسام اجسام» (Bodies Bodies Bodies) و فیلمهای اما سلیگمانِ ثابت کرده است. در «من قبلاً خندهدار بودم» سنوت نقش سم، یک استندآپ کمدین افسرده ساکن تورنتو را بازی میکند که افسردگیاش روی کارش تأثیر گذاشته است. او رازی در گذشته هم دارد که به ناپدید شدن بروک (اولگا پتسا)، دختر جوانی که او قبلاً پرستارش بود، ربط دارد.
جیسون بیلی از پلیلیست درباره «من قبلاً خندهدار بودم» نوشته است: «فلاشبکها بهخوبی با هم ادغام شدهاند، هر چند، چند صحنه طول میکشد تا ما به کاری که آنها انجام میدهند و جایی که خودمان هستیم توجه کنیم، و ابزارهایی هم که برای متوجه کردن ما در فیلم استفاده شده، کمی کهنه است.
مثلاً انعکاس صداهای زیادی توی فیلم هست که با موسیقی متن فیلم قاطی میشود و چندان جالب نیست. اما فیلم چفت و بست درست و حسابی ندارد. در پایان تبدیل به یک تریلر میشود که دارد با دقت نه یک قاتل که یک راز را پنهان میکند. بنابراین بهخصوص در پایان انگار که دارد ما را فریب میدهد، وقتی جزئیاتی را که پنهان کرده است، خیلی ساده و راحت نشانمان میدهد.»
ریچل هو از اکسکلیم از ده به فیلم هفت امتیاز دارد و نوشت: «استفاده پانکیو از رمز و راز و هیجان برای ایجاد تنش قانعکننده نسان از تسلط او بر لحن فیلمش دارد که برای اولین فیلم بلند واقعاً تحسینبرانگیز است. اعتماد به نفس فیلمساز وقتی داستان تغییر مسیر میدهد و به عقب برمیگردد و بدون از دست دادن تمرکز، از نقطه الف به نقطه ب میرود، کاملاً مشهود است.»
جیک کرینج شرایفلز از فیلم استیج به فیلم نمره B داد و نوشت که «پانکیو به اعتبار فیلمنامهاش موفق میشود از نشان دادن تمام و کمال یک معما دوری کند. نگرانی در این نوع فیلمها این است که تلاش برای مبهم کردن ماجرا و بعد فاش کردن راز معمولاً مثمر ثمر نمیشود.
اما اینجا این فرایند با فکر طراحی شده است و تصمیم بروک برای رها کردن خانوادهاش را برای مخاطب روشن و تفهیم میکند. «من قبلاً خندهدار بودم» یک داستان معاصر کمدی درباره آشتی دادن گذشته با کنترل زمان حال و استفاده از موهبتهای درونی برای خروج از تاریکی است.»
نقد پیتر سوبچینسکی از اسپول کمی نسبت به سایرین منفیتر بود. او نوشت: «در نهایت «من قبلاً خندهدار بودم» ثابت میکند که به اندازه قهرمانش بیهدف است، و حتی به جالب بودن نزدیک هم نمیشود. جاهطلبیهایی دارد، اما نمیداند چگونه آنها را اجرا کند.
در نتیجه، فیلم تا قبل از پایانبندی همینطور بیهدف پیش میرود و در نهایت اصلاً به آن روانپالشیای که دوست دارد برسد هم نمیرسد. اما خب بازی سنوت خوب است. به همین خاطر باید فیلم را ببینید. باید امیدوار بود کسی آن بیرون کارش را ببیند، تنوع بازیاش را تشخیص دهد و نقشی را در پروژهای به او بدهد که شایسته استعدادها و تواناییهایش باشد.»
۸. ناظران (The Watchers)
- تاریخ اکران: ۷ ژوئن (۱۸ خرداد)
- کارگردان: ایشانا نایت شامالان
- بازیگران: داکوتا فانینگ، جرجینا کمبل، آلون فوئره
- خلاصه داستان: مینا هنرمند بیست و هشت ساله در جنگلی وسیع و دستنخورده در ایرلند غربی گیر میافتد. پس از یافتن پناهگاه، او ناخودآگاه در کنار سه غریبه که هر شب توسط موجودات مرموز تحت نظر و تعقیب قرار میگیرند، گرفتار میشود.
ام نایت شامالان تنها شامالانی است که فیلم بزرگی میان فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ دارد. ایشانا نایت شامالان دختر ام نایت شامالان پا جای پای پدر گذاشته و در اولین تجربه کارگردانی فیلم بلندش، یک فیلم ترسناک فراطبیعی به نام «نگهبانان» ساخته است. فیلم بر اساس رمانی از ای.ام. شاین.
داستان دختر جوانی با بازی داکوتا فانینگ را دنبال میکند که به اعماق جنگل میرود، کامیونش خراب میشود و وسط جنگلهای ایرلند غربی گیر میافتد. او مجبور میشود با سه غریبه که شبها موجودات مرموزی شکنجهشان میدهند، در خانهای عجیب زیر یک سقف برود. آنچه در تریلر فیلم میبینیم این است که هر روز، ساکنان خانه باید برای بازرسی توسط این موجودات صف بکشند و این منجر به صحنههای واقعاً وحشتناکی میشود.
۹. درون بیرون ۲ (Inside Out 2)
- تاریخ اکران: ۱۴ ژوئن (۲۵ خرداد)
- کارگردان: کلسی مان
- صداپیشگان: ایمی پولر، فیلیس اسمیت، لوئیس بلک، تونی هیل، لایزا لاپیرا، مایا هاک، ایو ادبری، ادل اگزارکوپولوس، پال والتر هاوزر، کنزینگتون تالمن، داین لین، کایل مکلاکلن
- خلاصه داستان: رایلی در سالهای نوجوانی حالا با احساسات جدید خاص دوران بلوغ و چالشهای جدید مواجه شده است.
انیمیشن نوآورانه «درون بیرون» بلافاصله بعد از اکران در سال ۲۰۱۵ تبدیل به یکی از فیلمهای کلاسیک پیکسار شد. ایده درخشان انسانسازی احساسات گیجکننده و مغایر در مغز یک دختر جوان باعث شد که تلاشهای اخیر پیکسار در تولید انیمیشن در مقایسه با آن دیگر بیاهمیت و بیهوده به نظر برسند.
حتی تلاشهایی که در ظاهر نزدیک به ایده منحصربهفرد «درون بیرون» به نظر میآمد. اما حالا چند سالی هست که هیچیک از ایدههای پیکسار به گرد پای «درون بیرون» هم نمیرسند. خیلیها به همین خاطر منتظر قسمت دوم این انیمیشن بودهاند که قرار است میان فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ به نمایش درآید.
فیلم اصلی بر رایلی یازده ساله و احساساتش پس از نقل مکان به یک شهر جدید تمرکز داشت. در پایان فیلم، شادی و غم با هم همکاری میکنند تا به رایلی کمک کنند به خانوادهاش بگوید دلش برای زندگی قبلیاش تنگ شده و همچنین با تغییرات کنار بیاید. آنها یک «خاطرهی اصلی» جدید میسازند و شروع به احیای شخصیت این دختر میکنند.
احساسات درون رایلی همچنین یک دکمه جدید با برچسب «بلوغ» روی صفحه کنترل خود پیدا میکنند که نشان از یک تغییر بزرگ دیگر دارد. حالا در قسمت دوم رایلی دیگر نوجوان است و با بلوغ و احساسات جدیدی از جمله اضطراب (مایا هاوک)، حسادت (آیو ادبیری)، ملالت (ادل اگزارکوپولوس) و خجالت (پل والتر هاوسر) مواجه میشود. این یک فرصت عالی برای بهروز رسانی فیلم اصلی برای یک محدوده سنی جدید است.
۱۰. نان و گل سرخ (Bread & Roses)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: صحرا مانی
- خلاصه داستان: مستندی درباره زنان در افغانستان بعد از حمله سال ۲۰۲۱ به این کشور است و تأثیری که قوانین مستبدانه طالبان بر زندگی زنان افغان و مردم این کشور میگذارد.
یکی از فیلمهای اکران تابستان ۲۰۲۴ مستندی محصول سال ۲۰۲۳ است. عموماً مستند با حال و هوای سرخوش تابستان همخوانی ندارد؛ آن هم مستندی جدی و دردناک مثل «نان و گل سرخ»؛ مستندی درباره زنان در افغانستان و نقش طالبان در این کشور و زندگی زنان است. جنیفر لارنس و ملاله یوسفزی از تهیهکنندگان فیلم هستند. ظاهراً جنیفر لارنس پس از اینکه پوشش خبری حمله طالبان به افغانستان در سال ۲۰۲۱ را بعد از عقبنشینی نیروهای ایالات متحده دید، تصمیم به ساخت این مستند گرفت.
در مستند «نان و گل سرخ» ما شاهد تصاویری از زندگی سه زن هستیم که برای حقوق اولیه انسانی خود مبارزه میکنند. شریفه، کارمند سابق دولت که به اجبار توی خانه مانده و بر خلاف میلش به زندگی کسلکننده تن داده است. زهرا دندانپزشکی که مجبور به توقف کارش شده و فعالان را در مطبش سازماندهی میکند؛ او دستگیر و شکنجه میشود. زن سوم ترنم است که به دلیل فعالیتهایش تبعید میشود و حالا به دنبال پناهندگی در پاکستان است.
در مستند «نان و گل سرخ» ما شاهد اثرات حمله ۲۰۲۱ طالبان، بعد از دو دهه جنگ در افغانستان هستیم. با پایان یافتن اشغال آمریکا و کنترل بیشتر طالبان، زنان حق تحصیل در کلاس ششم، کار و راه رفتن بدون همراه در ملاءعام را از دست دادند. فیلم بر اهمیت آموزش و اینکه حذف مدرسه جلو تفکر آزاد را میگیرد، تأکید دارد.
خانههای امن برای زنان فراری به پاکستان، اعتراض زنان به تعطیلی مدارس، شعار «کار، نان و تحصیل» و استفاده از ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور علیه آنها از جمله تصاویری است که ما در این مستند میبینیم. از آنجا که مبارزه زنان افغان برای حقوق اولیهشان هنوز ادامه دارد، مستند «نان و گل سرخ» هم پایانبندی ندارد؛ چرا که مبارزه هنوز ادامه دارد.
کاترین بری از ورایتی مستند «نان و گل سرخ» آن را به عنوان یک «زوزه ضروری خشم» تحسین کرد و گفت که فیلم «فوری و بهموقعی» است و شیوه روایی «تکه تکه، از نزدیک و شخصی» آن از فقدان راوی سود میبرد. هالیوود ریپورتر این مستند را «نگاهی بینظیر به کابل» و «نقشهای برای نسل بعدی افغانستان در مبارزه در راه تعیین سرنوشت» توصیف کرد. هالیوود ریپورتر همچنین این مستند را «دلخراش» خواند، چرا که «زندگی زنان در افغانستان را به طور دقیق و با صداقت روشن و چشمی دلسوز ثبت میکند.»
۱۱. موتورسواران (The Bikeriders)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: جف نیکولز
- بازیگران: جودی کومر، آستین باتلر، تام هاردی، مایکل شنون، بوید هالبروک، دیمون هریمن، توبی والاس، اموری کوئن، بو نپ، کارل گلاسمن، هپی اندرسن، نورمن ریدس، مایک فیست
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: فیلم در دهه ۱۹۶۰ یک باشگاه موتورسواران خیالی در غرب میانه را دنبال میکند. این باشگاه که از طریق زندگی اعضای آن به تصویر کشیده میشود، در طول یک دهه از محل تجمع افراد محلی به یک باند شیطانی تبدیل میشود که شیوه زندگی منحصر به فرد گروه اصلی را تهدید میکند.
جف نیکولز آخرین بار هشت سال پیش فیلم ساخته بود. او برای فیلم «ماد» (Mud) نامزد جایزه نخل طلای کن سال ۲۰۱۲ شده بود. خیلیها منتظر تازهترین فیلم او «موتورسواران» بودند. بهخصوص به این خاطر که اعتصابات هالیوود اکرانش را شش ماه به تعویق انداخت.
و خب نمیتوان انکار کرد که تصاویر منتشرشده از فیلم یادآور مارلون براندو و جیمز دین سوار بر موتور است. جدیدترین فیلم نیکولز، که آستین باتلر و تام هاردی را در نقش اعضای یک باشگاه موتورسواری خیالی شیکاگو به نام Vandals MC دارد، بر اساس یک کتاب عکس غیر داستانی به همین نام به چاپ سال ۱۹۶۷ اثر دنی لیو است که زندگی روزمره باشگاه موتورسواری شیکاگو اوتلاز یا قانونشکنان شیکاگو را بررسی میکند.
اگر اعتراض اصلی شما به قسمت دوم فیلم «تلماسه» این بود که دنی ویلنوو، کارگردان کانادایی از آستین باتلر خواسته بود سرش را برای بازی در نقش فید-روتا هارکونن بتراشد، و شما نتوانستید موهای زیبای او را ببینید (و واقعاً، مردم جز این چه اعتراضی میتوانند به فیلم ویلنوو داشته باشند؟)، حالا در «موتورسواران» میتوانید جبران کنید.
به نظر میرسد که فیلم کاملاً حول موهای آستین باتلر و خونسردی ذاتی او میچرخد. جز باتلر، فیلم تام هاردی را هم دارد که به شکلی بیسابقه اینجا نقاب به صورت ندارد. «موتورسواران» یک نامه عاشقانه غمانگیز به روزهای باشکوه باشگاههای موتورسواری است و تماشای آن خیلی شبیه تماشای شیفتگان یک ورزش در دنیای مدرن است، فقط با مکانیک بیشتر و دعواهای اینترنتی کمتر.
در این درام دورهای دهه ۱۹۶۰، جودی کامر نقش زنی را بازی میکند که عاشق یک موتورسوار (باتلر) عضو یک باشگاه موتورسواری در غرب میانه میشود. رهبر این گروه (هاردی) آن را برای افراد غیربومی شکل داده است اما کمکم گروه از باشگاه موتورسواری به یک باند جنایی تبدیل میشود.
امتیازهایی که به «موتورسواران» داده شده، نشان میدهد که واکنشها به طور کلی به فیلم مثبت بوده است. وبسایت راتن تومیتوز فیلم را این چنین توصیف کرده است: «به کمک بازیگران کاریزماتیک و اصالت نگاه جف نیکولز نویسنده-کارگردان فیلم، «موتورسواران» نگاهی متعارف و در عین حال تأثیرگذار به فرهنگ موتورسیکلت میاندازد.» متاکریتیک بر اساس نظر شانزده منتقد، از ۱۰۰، ۷۳ امتیاز به «موتورسواران» داده که نشاندهنده نقدهای «عموماً مطلوب» است.
۱۲. رقص خیالانگیز (Fancy Dance)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: اریکا ترمبلی
- بازیگران: لیلی گلداستون، آدری واسیلوسکی، شیا ویگهام، کریستل لایتنینگ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: ژاکس بعد از ناپدید شدن خواهرش، روکی دختر سیزده ساله او را در منطقه محافظتشده بومیها بزرگ میکند. او به همراه روکی سفر جادهای را برای پیدا کردن خواهرش آغاز میکند و در عین حال، روکی را برای حضور در یک مراسم رقص مخصوص بومیها آماده کند. او امید دارد خواهرش را هم تا زمان برگزاری مراسم پیدا کند تا همه با هم در آن حضور پیدا کنند.
به هر حال یک روز هم باید نوبت بومیهای امریکا میرسید تا بازیگر و کارگردان و نویسندهشان بتوانند به سینمای هالیوود راه پیدا کنند. البته هالیوود همیشه نیمنگاهی به این اجتماع بومی، ساکنان اولیه سرزمینی که امروز به نام امریکا آن را میشناسیم، داشته است.
چه به ظلمهایی که متحمل شدهاند و چه ویژگی و خوی جنگجویانه درندهای که داشتهاند. اما امروز نگاه چیز دیگری است. بومیهای امریکا یا سرخپوستها دیگر دارند میان سفیدپوستها و بعد سیاهپوستهای سینمای هالیوود جایی برای خود پیدا میکنند. بازیگرشان در فیلم مارتین اسکورسیزی نقش اول میگیرد، جایزه معتبر میبرد، تا پای اسکار میرود و حتی پا را از امریکا فراتر میگذارد و عضو هیئت داوران جشنواره کن میشود.
«رقص خیالانگیز» فیلمی به کارگردانی یک بومی امریکایی با بازی بومیان امریکایی و درباره بومیان امریکایی است. اریکا ترمبلی که بیشتر به خاطر مستندسازی شناخته شده است، در اولین تجربه کارگردانی سینمایی بلندش به سراغ لیلی گلداستون رفته است. همان بازیگر بومی نامزد اسکار که نقش شخصیت اصلی زن فیلم اسکورسیزی «قاتلان ماه کامل» را بازی کرد و این روزها دیگر حضور در فیلمی در نقش اصلی دلیل کافی برای تماشای آن فیلم است.
گلادستون در «رقص خیالانگیز» نقش ژاکس را بازی میکند که از زمان ناپدید شدن خواهرش، خواهرزاده سیزده سالهاش روکی (ایزابل دیروی-اولسون) را در منطقه حفاظتشده ملت سنکا-کایوگا بزرگ میکند.
او زمان زیادی را به یافتن خواهر گمشدهاش اختصاص میدهد، اما به روکی کمک میکند تا برای مراسم رقص مخصوص بومیها در آینده آماده شود. ژاکس خطر از دست دادن حضانت روکی به پدرش، فرانک را به جان میخرد و همراه با روکی به جاده میزند تا خواهرش را تا زمان برگرازی مراسم رقص پیدا کنند که او هم در مراسم شرکت کند.
«رقص خیالانگیز» در جشنواره ساندنس به نمایش درآمد و توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. در وبسایت راتن تومیتوز آمده است: «درامی ضروری مبتنی بر نگاه نظارهگری که به زندگی تحت حفاظت دارد و نشان میدهد که کارگردان و نویسندهاش اریکا ترمبلی یک استعداد نوظهور در عرصه فیلمسازی است.»
۱۳. سیاره ژانت (Janet Planet)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: انی بیکر
- بازیگران: جولیان نیکلسون، الیاس کوتیاس، ویل پاتون، سوفی اوکوندو
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک مادر هیپی متخصص طب سوزنی با دختر یازده سالهاش تنها در حومه ماساچوست زندگی میکنند. ورود سه غریبه به زندگی آنها مشکلاتی را برایشان ایجاد میکند.
در سال ۱۹۹۱، یک هیپی متخصص طب سوزنی به نام ژانت، تابستان را در خانهای در حومه ماساچوست با دختر یازده سالهاش، لیسی، میگذراند. ژانت سه نفر را به زندگی خود دعوت میکند؛ دوست پسرش وین، دوستش رجینا و رهبر یک گروه تئاتر محلی ایوی. لیسی نسبت به این سه بدبین میشود و به ژانت وابستگی بیشتری پیدا میکند.
ژانت از این وابستگی کلافه است. «سیاره ژانت» یکی از پر سر و صداترین فیلمهای جشنواره تلوراید سال ۲۰۲۳ بود. این اولین تجربه کارگردانی سینمایی بلند آنی بیکر نمایشنامهنویس است که برنده جایزه ادبی پولیتزر سال ۲۰۱۴ بود.
۱۴. انواع مهربانی (Kinds of Kindness)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
- بازیگران: اما استون، جسی پلمونس، ویلم دفو، مارگارت کوالی، هانگ چائو، جو آلوین، مامودو آتی، هانتر شیفر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: این فیلم آنتولوژی سه داستان مجزا و در عین حال به هم مرتبط را با بازیگران یکسان اما نقشهای متفاوت روایت میکند.
یورگوس لانتیموس ظاهراً خستگیناپذیر است. هنوز چند ماه از اسکار ۲۰۲۴ و یازده نامزدی و چهار مجسمه طلایی برای فیلم «بیچارگان» (Poor Things) نگذشته بود که این کارگردان یونانی دوباره با یک قصه دیگر باز هم با اما استون و ویلم دفو خبرساز شد. شاید دوباره قرار است شاهد شاهکاری ثمره همکاری استون و لانتیموس باشیم که حالا دیگر کاملاً در فیلمهای این فیلمساز جای خود را تثبیت کرده است.
«انواع مهربانی» یک فیلم آنتولوژی پوچگراست که سه داستان مجزا و مرتبط را روایت میکند. گفته میشود که این فیلم «افسانهای سهگانه» با درونمایه «نشخوار فکری درباره عشق و ایمان» است. بازیگران هر سه داستان یکی هستند اما در هر بخش، نقشهای متفاوتی را بازی میکنند. داستان اول مردی را دنبال میکند که کارش را برای رسیدن به سرنوشتش رها کرده است.
داستان دوم مردی را نشان میدهد که همسرش پس از مفقودی به یکباره سر و کلهاش پیدا میشود. داستان سوم هم یک فرقهگرا را نشان میدهد که به دنبال شخصی با توانایی زنده کردن مرگان است. با شناختی که از کارهای قبلی لانتیموس داریم و آنچه از تریلر و نقدهای فیلم بعد از نمایش در جشنواره کن به نظر میآید، «انواع مهربانی» باید سورئال، کوبنده، کمدی سیاه و به شدت بدیع باشد.
«انواع مهربانی» جدیدترین ساخته یورگوس لانتیموس اولین بار هفدهم مه ۲۰۲۴ در جشنواره کن به نمایش درآمد که با بازخوردهای خوبی مواجه شد و منتقدان، کارگردانی و بازی بازیگران آن را ستودند.
پیتر بردشا از گاردین فیلم لانتیموس را یک «سهگانه مالیخولیایی و پوچگرایانه» خوانده و نوشته است که لانتیموس باز هم با همان بازیگران همیشگی جهان وهمآلود، مرموز و البته طناز را پیش روی ما میگذارد. این تکرار بازتاب وهمآلود اتفاقات وحشتناک جهان در بازی بازیگران یکسان نمود پیدا میکند.
بردشا به جز استفاده مکرر از بازیگران، فیلم را تماشای تکرار همان تمثیلها، تصاویر و نشانههایی که در بیشتر فیلمهای لانتیموس میبینیم میداند. جهانی که بازتاب سورئال و همراه با طنز تلخ جهانی است که امروز در آن زندگی میکند.
بردشاو مینویسد: «با وجود تمام ظرافت و سبک بصری خیرهکننده فیلم، شاید «انواع مهربانی» از فقدان محتوای عمیق رنج میبرد. این فیلم سنگینتر و طولانیتر از چیزی است که انتظار داشتم، گویی به دنبال یک نتیجه معنیدار میگردد که شاید اصلاً وجود نداشته باشد. اما شاید مفهوم از دست دادن کل نکته فیلم باشد.»
پیتر دبروج از ورایتی نوشته است که یورگوس لانتیموس کارگردان پیشگام جنبش موج عجیب یونانی پس از به موفقیت در گیشه و کسب جوایز معتبر برای فیلمهای «سوگلی» (The Favorite) و «بیچارگان» (Poor Things) نوشته تونی مکنامارا) با همکاری مجدد با افتیمیس فیلیپو نویسنده فیلم «دندان نیش» (Dog Tooth)، به سراغ چند پارودی خشک و جدی درباره مفاهیمی همچون کنترل و رضایت میرود، در بستر شرکت، ازدواج و مذهب؛ تمام عرصههایی که در آن مردم داوطلبانه قدرت خود را به دیگران واگذار میکنند.
این فیلم آنتولوژی سه قسمتی که نزدیک به سه ساعت است، در دنیای موازی عجیبی روایت میشود؛ جایی که سگها فرمانروایی میکنند و مرگ یک مسئله قابل مذاکره است.
لانتیموس با در اختیار داشتن بازیگران فوقالعاده و منابع بسیار غنیتر از یک استودیوی مستقل آمریکایی، در این فیلم به نوعی به قلمرو عجیب خود برمیگردد. «انواع مهربانی» به احتمال زیاد از آن فیلمهایی است که هرچه اطلاعات کمتری دربارهاش داشته باشید، تأثیرگذارتر خواهد بود، البته بدون شک بعد از دیدن فیلم درباره آن بحث و تبادل نظر خواهید کرد. این فیلم ترکیبی عجیب و به یک اندازه گیجکننده و لذتبخش است.
دیوید رونی از هالیوود ریپورتر نوشته ماهیت اسرارآمیز «انواع مهربانی» و حتی عنوانش مشخصاً اتفاقی نیست. در حین تماشای فیلم این حس به شما القا میشود که لانتیموس در یک ساختار سهقسمتی و همینطور زیر پا گذاشتن قواعد جامعه و روایتگری، دوباره جان گرفته است.
شاید در اولین نگاه فیلم از نظر مفهومی به اندازهای که بعضی مخاطبان انتظار دارند منسجم نباشد، اما با تفکر بیشتر، قطعات پازل شروع به چیده شدن کنار هم میکنند و مضامین مشترک نمایان میشوند.
فرقی نمیکند این سه داستان تا چه اندازه به هم مرتبطند، «انواع مهربانی» اثری با اصالت، جسورانه، بیرحمانه شوخطبع و یک فیلم عجیب تمامعیار است. فیلم باعث میشود مخاطب احساس کند که کارگردان از قدم گذاشتن در هیچ عرصهای واهمه ندارد. این جسارت شامل رفتن به سراغ مضامین تاریکی میشود که برای افراد حساس مناسب نیست، اما «انواع مهربانی» تعادلی در شوخطبعی برقرار میکند که به خوبی در خدمت کل اثر است.
۱۵. تلما (Thelma)
- تاریخ اکران: ۲۱ ژوئن (۱ تیر)
- کارگردان: جاش مارگولین
- بازیگران: جون اسکویب، فرد هچینگر، ریچارد راندتری، پارکر پوزی، کلارک گرگ، مالکوم مکداول
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک سری شیاد از تلما پیرزنی نود و اندی ساله کلاهبرداری مالی میکنند و تلما تصمیم میگیرد از آنها انتقام بگیرد.
دیدن یک زن مسن در یک نقش اکشن نباید خیلی بدیع به نظر بیاید، اما فیلم «تلما» به کارگردانی جاش مارگولین به جون اسکویب نود و چهار ساله این فرصت را میدهد که بازیگران کمی در سن و سال او نصیبشان میشود. «تلما» داستان انتقام است. یک سری کلاهبردار خودشان را جای نوه تلما جا میزنند و از او میخواهند یک وثیقه ده هزار دلاری برای آزادی نوه از زندان به یک صندوق پست خصوصی بفرستد.
تلما متوجه میشود که فریب خورده و با دوست شوهر مرحومش بن (مرحوم ریچارد راندتری) راهی یک سفر جادهای با اسکوتر میشود تا پولش را پس بگیرد و جلو دزدان را بگیرد. «تلما» یک اکشن کمدی خوب است که از تکنیک فیلمهای اکشن مثل حرکت آهسته استفاده میکند تا هم تنش و هم کمدی را به تلاش تلما برای انتقام اضافه کند.
نقدهای فیلم «تلما» عمدتاً مطلوب و مثبت بودهاند. در وبسایت راتن تومیتوز ضمن تحسین بازی جون اسکویب آمده است که فیلم نمیخواهد به هر قیمتی از مخاطب خنده بگیرد اما میخواهد وجه طنز مسائل جدی را هم نشان دهد. نشریه گاردین «تلما» را «جایزه» جشنواره ساندنس امسال میان انبوهای از فیلمهای تلخ و خام و درهم خواند.
جون اسکویب نود و چهار ساله از آن دسته بازیگران در سن بالا مشهور شدهای است که نه به خاطر نامش که به خاطر جنس بازیاش بیشتر به عنوان شخصیتهای صحنهدزد در ذهن مخاطبان باقی مانده است. حالا اینکه اولین نقش اولش در این سن به او رسیده، دلیل کافی برای تماشای فیلم است. آدم انتظار ندارد او به سبک «مأموریت غیرممکن» قهرمان یک فیلم اکشن باشد. آدمی با تواناییهای معمولی که با تلفن میتوانند ده هزار دلار از او کلاهبرداری کنند.
جاش مارگولین، کهنهکار کمدی بداهه نگاه تیزبینی به ریتم زندگی روزمره به عنوان یک نود و اندی ساله دارد. این فیلم که برای اولین بار در فستیوال ساندنس نمایش داده شد، قصیدهای است برای مادربزرگ واقعی او تلما، و همتای او بر پرده همراه با شوخطبعی، پر از شگفتی، یک جور شیرینی و سرسختیای که به وضوح از عشق عمیق و واقعی نشئت میگیرد.
نشریه ورایتی هم ضمن تحسین بازی جون اسکوئیب در نقشی دور از انتظار برای بازیگری شخصیتمحور، بسیاری از دیالوگهای فیلم را احتمالاً مستقیماً برگرفته از خود تلمای واقعی میداند که در زمان نمایش فیلم در ساندنس در ۱۰۳ سالگی هنوز زنده و قبراق بود.
نویسنده ورایتی در اینهمانی با موقعیت شخصیت اصلی مینویسد: «وقتی یک پیر عزیز شما مورد سوء استفاده قرار میگیرد، اعضای دلسوز خانواده همینطور به سادگی از آن نمیگذرند بروند سراغ زندگی خودشان. به احتمال زیاد این موقعیت باعث میشود اعضای خانواده دور هم جمع شوند و مذاکره کنند و اقدامات لازم را برای محافظت بیشتر از آن عزیز انجام دهند. اما خب این قصه یک نسخه دیگر هم دارد. اولاد تصمیم میگیرند مادر یا پدر پیرشان را به خانه سالمندان بفرستند.
تلما وقتی این را میشنود، تصمیم میگیرد دست به کاری بزند که نشان دهد خودش میتواند به امور خودش رسیدگی کند که خب تصمیم خطرناکی است، چون اگر با شکست مواجه شود، آزادی تلما را از او خواهد گرفت. آنچه درباره فیلم مارگولین زیر سؤال میرود این است که خیلی راحت از آن بخش خانواده میگذرد تا بستر برای شروع ماجراجویی تلما آغاز شود. مشخصاً تصمیم تلما عواقبی دارد اما مارگولین خیلی راحت از آنها میگذرد. این تا حد زیادی به این خاطر است که فیلم در واقع نامه عاشقانهای به مادربزرگ قوی فیلمساز است. «تلما» شاید خودش را به عنوان شکل نامتعارفی از فیلم اکشن معرفی کند اما بیشتر سیتکام است.»
۱۶. من هستم: سلین دیون (I Am: Celine Dion)
- تاریخ اکران: ۲۵ ژوئن (۵ تیر)
- کارگردان: ایرنه تیلور
- خلاصه داستان: مستندی درباره زندگی سلین دیون، خواننده موسیقی پاپ و ابعاد شخصیتر زندگی حرفهای او.
وقتی نام سلین دیون سال ۱۹۹۷ با فیلم «تایتانیک» بر سر زبانها افتاد، او یکشبه به واسطه ترانهای که حتی دوست نداشت آن را بخواند، به یک پدیده جهانی تبدیل شد. او پیش چشمان ما سیر ترقی یک مسیر حرفهای خوانندگی را با همراهی همسر تهیهکنندهاش طی کرد و یک عمر پربار و سراسر فعال حرفهای را پشت سر گذاشت.
چند سال پیش همسر و یار دیرینهاش از دنیا رفت و با فاصلهای اندک معلوم شد که سلین مبتلا به سندرم استیف پرسن یا شخص سفت است که یک اختلال عصبی نادر با علت نامعلوم و مشخصهاش سفت و سخت شدن پیشرونده ماهیچههاست.
بله، به یکباره ستارههای زندگی دیوا یک به یک خاموش شد. اما خودش و میراثش هنوز با ماست. این مستند پرایم ویدیو «من هستم: سلین دیون» یک نگاه غیرمعمول شخصی و صمیمی به حرفه، موسیقی و تلاشهای این هنرمند و مبارزهاش با بیماری انداخته است.»
۱۷. یک موضوع خانوادگی (A Family Affair)
- تاریخ اکران: ۲۸ ژوئن (۸ تیر)
- کارگردان: ریچارد لاگراونیس
- بازیگران: نیکول کیدمن، زک افرون، جویی کینگ، لیزا کوشی، کتی بیتس، شرلی مکلین
- خلاصه داستان: دستیار یک ستاره خودشیفته سینما متوجه میشود که مادرش با رئیسش رابطه پنهانی دارد.
ژانر کمدی عاشقانه دارد میمیرد اما هنوز طرفدار دارد. هنوز طرفدارانش امید دارند روزی این ژانر به روزهای اوج خود بازگردد. «یک موضوع خانوادگی» کمدی عاشقانه نتفلیکس با بازی نیکول کیدمن در نقش زنی است که عاشق زک افران رئیس ستاره سینمای دخترش زارا میشود. کیدمن و افران پیش از این نقش عشاق را با هم بازی کردهاند، اما این فیلم کمی سبکتر است و صرفاً جنبه سرگرمی دارد. نسخه کمدی امریکایی «شام آخر» خودمان، طبعاً بدون خونریزی کمتر با درک و صلح بیشتر.
۱۸. افق: حماسه آمریکایی، قسمت اول و دوم (Horizon: An American Saga: Chapters 1 and 2)
- تاریخ اکران: ۲۸ ژوئن و ۱۶ اوت (۸ تیر و ۲۶ مرداد)
- کارگردان: کوین کاستنر
- بازیگران: کوین کاستنر، سیهنا میلر، سم ورثینگتون، جووانی ریبیسی، جنا مالون، ابی لی کرشا، مایکل روکر، دنی هوستون، لوک ویلسون، ایزابل فورمن، جفریدیوید فاهی، ویل پاتون، تاتانکا مینز، اوون کرو شو، الا هانت، جیمی باور، توماس هیدن چرچ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۸ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: آمریکاییها در طول جنگ داخلی در حالی که جنگ رو به گسترش است، به سمت غرب میروند و با قبایل بومی درگیر میشوند.
قسمت اول پروژه چهار قسمتی شخصی کوین کاستنر، نقدهای متفاوتی را بعد از نمایش در جشنواره کن ۲۰۲۴ دریافت کرد. اما حقیقتاً باید جاهطلبی این مرد را تحسین کرد. کاستنر سی و هشت میلیون دلار از پول خود را برای بودجه این فیلم گذاشت؛ فیلمی که از سال ۱۹۸۸ روی آن کار میکرد.
کاستنر عاشق یک وسترن خوب است. کارگردان «رقصیدن با گرگها» (Dancing With Wolves) در این حماسه دو قسمتی هم نویسنده و کارگردان است، هم نقش اول هیز الیسون را بازی میکند. داستان فیلم در جریان جنگ داخلی امریکا بین شمال و جنوب میگذرد.
آمریکاییها در طول جنگ داخلی در حالی که جنگ رو به گسترش است، به سمت غرب میروند و با قبایل بومی درگیر میشوند. دو قسمت اول این پروژه با یک گروه وسیع بازیگران آنسامبل از جمله خود کارگردان با فاصله کمتر از دو ماه در تابستان اکران خواهد شد.
«افق: حماسه آمریکایی» اولین ساخته کوین کاستنر پس از دو دهه بازنشستگی است؛ کارگردانی که در دهه ۱۹۹۰ میلادی با «رقصنده با گرگها» جایزه اسکار بهترین کارگردانی را به خانه برد و پس از اکران «چراگاه آزاد» (۲۰۰۳) از فیلمسازی کنارهگیری کرد. فیلم «افق: حماسه آمریکایی» که در بخش از خارج از مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۴ به نمایش درآمد، نتوانست امتیازات و نقدهای مثبتی دریافت کند.
رابی کالین از تلگراف درباره فیلم نوشت: «چند سال قبل، زمانی که «تاپ گان: ماوریک» در اوج بود، اصطلاح «سینمای پدرانه» برای توصیف معدود فیلمهای هالیوودی که از دوران ماقبل همهگیری جلوههای ویژه رایانهای و ابرقهرمانان الهام گرفته بودند، رایج شد.
کوین کاستنر با اولین فیلم بلندش بعد از بیست و یک سال غیبت، شاید «سینمای پدربزرگانه» را اختراع کرده باشد. «افق: حماسه آمریکایی» یک وسترن از نسل فیلمهایی است که جان فورد در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میساخت: جدی، باوقار، انسانی و امیدوار؛ پر از شخصیتهایی با پرداخت مناسب و چشماندازهای وسیع و بدون ذرهای بدبینی.
بخشی از لذت «افق»، وسعت باشکوه آن است؛ با این کوهها، تپهها و دشتها، چه کسی به جلوههای ویژه رایانهای نیاز دارد؟ اما فیلم حرف اصلیاش را در جزئیات میزند: ما اغلب شخصیتها را از طریق رویکرد آنها میشناسیم. با این حال، شاید شکوه کامل فیلم تا زمانی که داستانهایش در قسمت دوم تکمیل نشوند، آشکار نشود.»
پیتر بردشا از گاردین «افق: حماسه آمریکایی» را این چنین توصیف کرده است: «بعد از سه ساعت اسبسواری طاقتفرسا، باید گفت که وسترن خوشساخت اما عجیبوغریب کوین کاستنر در زمینهی روایت یک داستان رضایتبخش چندان موفق نیست.
این ظاهرا قرار است تنها قسمت اولِ یک حماسهی چندقسمتی باشد که کاستنر کارگردان، نویسنده مشترک و بازیگر آن است. اما به نوعی برای خطوط داستانی متعدد و حل نشدهاش هیجان خاصی ایجاد نمیکند.
در واقع، این حماسه با ریتمی خستهکننده به پایان میرسد و ناگهان به یک مونتاژ بسیار عجیب برای قسمت دوم تبدیل میشود، جایی که کاستنر به شخصیتهایی که تاکنون ندیدهایم، مشت میزند؛ انگار کسی بهطور تصادفی دکمهی جلو زدن را فشار داده باشد و ما کل بخش دوم را در بیست و پنج ثانیه تماشا میکنیم.
عجیبترین بخش [قصه] مربوط به شخصیت کوین کاستنر است: خونسرد، کارآمد و بیاحساس به سبک سنتی. شخصیت او، هیز الیسون، جذاب و آرام صحبت میکند و وقتی به شهر میرسد، بلافاصله وارد عجیبترین و غیرقابل باورترین رابطهی ممکن با مریگولد (با بازی اَبی لی ۳۶ ساله، در مقابل کاستنر ۶۹ ساله) میشود.
پس از درگیری خشونتآمیز هیز با کالب (جیمی باور)، این زوج عاشقِ غیرقابلباور با هم و با یک کودک راهی سفر میشوند. با اینکه به نظر میرسد هیزِ خسته علاقهای به روابط ندارد، اما مریگولد او را واقعا جذاب میداند. بنابراین فیلم به طور بیهدف و کسلکنندهای پیش میرود و به جز چند لحظهی نسبتا سرگرمکننده، ۱۸۰ دقیقه شما را در این فکر نگه میدارد که چه زمانی و آیا اصلا قرار است جالب شود یا خیر.
از برخی جهات، «افق: حماسه آمریکایی» مرا به یاد وسترن «چراگاه آزاد» (۲۰۰۳) کاستنر انداخت، اما آن فیلم اجرای بسیار جالبتری از کاستنر و بازیهای درجهیکی از رابرت دووال و مایکل گمبون را داشت. بازیگری، اینجا چندان چشمگیر و کنترلشده نیست. اینجا چیز زیادی در افق دیده نمیشود.»
۱۹. یک مکان ساکت: روز نخست (A Quiet Place: Day One)
- تاریخ اکران: ۲۸ ژوئن (۸ تیر)
- کارگردان: مایکل سارنوسکی
- بازیگران: لوپیتا نیونگو، جوزف کوئین، الکس وولف، جایمن هانسو، دنی اوهر
- خلاصه داستان: سم هو که هنگام حمله مهاجمان در حال سپری کردن سفر یکروزهاش به نیویورک است، با مردی به نام اریک شنا میشود و این دو نفر با کمک یکدیگر سعی میکنند از دست موجودات مرگباری که به زمین حمله کردهاند، جان سالم به در ببرند.
قسمت سوم فرنچایز «یک مکان ساکت» به کارگردانی مایکل سارنوسکی (او را با فیلم «خوک» (Pig) میشناسیم) پیشدرآمدی است که در جریان حمله اولیه بیگانگان به شهر نیویورک بیش از یک سال قبل از وقایع دو فیلم اول اتفاق میافتد. شخصیتهای فیلم ما این بار سام (لوپیتا نیونگو) و اریک (جوزف کوین) هستند و جیمون هونسو دوباره در نقش خود از قسمت دوم بازی کرده است. فیلم به بررسی روزهای ابتدایی مورد حمله واقع شدن زمین از سوی موجودات بیگانه ترسناک و مرگبار با توانایی شنیداری دقیق میپردازد.
«یک مکان ساکت ۳» قرار است روایتگر ادامه داستان خانوادهای باشد که در دو قسمت پیشین زندگی آنها را دنبال کردهایم. در این قسمت هم مانند قسمتهای پیشین، امیلی بلانت ایفاگر نقش اصلی خواهد بود. باید دید که آیا قسمت سوم این مجموعه هم شخصیتهای انسانی و غیر انسانی جدیدی را به مخاطبهای سینمایی خود معرفی خواهد کرد یا خیر. با این وجود هنوز هیچکس نمیداند که باید چه انتظاری از قسمت سوم این مجموعه فیلمها که در ژانر وحشت ساخته میشوند داشته باشد.
اگر از طرفداران این مجموعه فیلمهای ترسناک باشید به خاطر خواهید داشت که در صحنه افتتاحیه فیلم «یک مکان ساکت ۲» طی یک سکانس بازگشت به گذشته نگاهی کوتاه انداخته شد به روزهای ابتدایی حمله بیگانهها به زمین.
در «روز نخست» اما قرار است نگاهی دقیقتر به روزهای نخست مورد حمله قرار گرفتن زمین بیاندازیم و دریابیم که مردم در نخستین روزهای آشنا شدن خود با این موجودات بیگانه عجیب و پیش از پیدا کردن شناختی کامل از آنها چگونه با این موجودات مواجه شدند.
طبق گزارش منتشر شده از مجله اینترتینمنت ویکلی، بازیگر برنده اسکار، لوپیتا نیونگ در این فیلم نقش شخصیتی به نام سم هو را ایفا میکند که هنگام حمله مهاجمان در حال سپری کردن سفر یکروزهاش به نیویورک است. وقتی که همهچیز به هم میریزد، او با مردی به نام اریک شنا میشود و این دو نفر با کمک یکدیگر سعی میکنند از دست موجودات مرگباری که به زمین حمله کردهاند، جان سالم به در ببرند.
در حالی که بخش زیادی از خط داستانی این فیلم هنوز نامعلوم است، کوئین در مصاحبهای با مجلهی اینترتینمنت ویکلی، «روز نخست» را فیلمی توصیف کرده است که بیش از این که در ژانر بقا جای بگیرد، فیلمی است متعلق به ژانر فرار. او در این باره گفت: «این فیلم بیش از هر چیز یک درام شخصیتی است.
وقایع فیلم همانطور که مشخص است در جهانی رخ میدهند که همه میدانیم چگونه است، اما بیش از هر چیز این فیلم دربارهی این دو شخصیتی است که سردرگم هستند و تلاش میکنند سرنوشت خود را تعیین کنند.
شخصیتهای جذاب دیگری هم در این فیلم وجود دارند که سم با آنها روبهرو میشود، اما مهمترین نقطهی عطف این فیلم به هم رسیدن سم و اریک است و این نکته که آنها به پذیرشی دوجانبه میرسند و در واقعیتی جدید با یکدیگر همراه میشوند.»
۲۰. من نفرتانگیز ۴ (Despicable Me 4)
- تاریخ اکران: ۳ ژوئیه (۱۳ تیر)
- کارگردان: کریس رناد
- صداپیشگان: استیو کرل، کریستن ویگ، ویل فرل، جوئی کینگ، سوفیا ورگارا، میرندا کازگرو، کلوئه فاینمن، استیون کلبر، استیو کوگان
- خلاصه داستان: گرو محبوبترین ابرشرور تبدیلشده به مأمور لیگ ضد شرورهای دنیا در کنار همسرش و همکارش، لوسی یک مأمور لیگ ضد شرور دیگر و سه دختر فرزندخواندهشان و ششمین و جدیدترین عضو خانواده گرو، گرو جونیور که پدرش را عذاب میدهدر، هدف حمله یک شرور تازه ماکسیم لو مال، جنایتکار فراری و دوست دخترش والنتینا قرار میگیرند و مجبور به فرار میشوند.
گرو (با صداپیشگی استیو کارل) در کنار مینیونهای دوستداشتنی در جدیدترین فیلم مجموعه انیمیشن محبوب «من نفرتانگیز» به پردههای نقرهای بازمیگردد. این مجموعه انیمیشن کمدی محصول کمپانی ایلومینیشن با شخصیتهای مینیونهایش بلافاصله محبوب شد و هنوز محبوبیتش را در مدیون آنهاست. حالا در قسمت چهارم که دنباله قسمت سوم است، گرو تلاش میکند تا اعتماد گرو جونیور پسر کوچکش را به دست آورد، با پاپی (جوی کینگ) که میخواهد شرور باشد، رابطه دوستی برقرار میکند، به علاوه با یک دشمن جدید ماکسیم لو مال (ویل فرل) و دوست دختر فمفتالش والنتینا (سوفیا ورگارا) روبهرو میشود.
۲۱. پلیس بورلی هیلز: اکسل اف (Beverly Hills Cop: Axel F)
- تاریخ اکران: ۳ ژوئیه (۱۳ تیر)
- کارگردان: مارک مولوی
- بازیگران: ادی مورفی، جوزف گوردون لویت، تیلور پیج، جاج رینهولد، جان اشتون، پل رایزر، برانسون پینچوت، کوین بیکن
- خلاصه داستان: اکسل فولی بعد از آنکه جان دخترش جین در معرض خطر قرار میگیرد، به بورلی هیلز باز میگردد تا به همراه دخترش و دوستپسر سابقش، سرمنشاء فساد را در نیروهای اداره پلیس بورلی هیلز را پس از مرگ یک دوست قدیمی پیدا کند.
چهل سال از فیلم اصلی فرنچایز «پلیس بورلی هیلز» و سی سال از قسمت سوم آن میگذرد، اما چهارمین فیلم از این مجموعه از اواسط دهه ۱۹۹۰ در حال ساخت بوده که بالاخره قرار است از سوی نتفلیکس پخش شود.
ادی مورفی اینجا یک بار دیگر نقش ستاره خود اکسل فولی، کارآگاه پلیس دیترویت را که برای حل یک جنایت به بورلی هیلز احضار شده است، بازی میکند. این بار در کنار شریک قدیمی خود بیلی روزوود (قاضی راینهولد) و جان تاگارت (جان اشتون)، و شخصیتهای جدیدی مثل دخترش جین (تیلور پیج) و دوستپسر سابقش (جوزف گوردون-لویت) هم به فیلم اضافه شدهاند.
۲۲. ماکسین (MaXXXine)
- تاریخ اکران: ۵ ژوئیه (۱۵ تیر)
- کارگردان: تی وست
- بازیگران: میا گاث، الیزابت دبیکی، موزس سامنی، میشل موناهن، بابی کاناوله، لیلی کالینز، هالزی، جانکارلو اسپوزیتو، کوین بیکن
- خلاصه داستان: ماکسین تنها بازمانده حوادث یک قتل عام، در اوایل دهه ۱۹۸۰ به لس آنجلس نقل مکان میکند تا رویای ستاره شدنش را به حقیقت تبدیل کند، اما از سوی یک قاتل زنجیرهای ملقب به شکارچی شب مورد تعقیب قرار میگیرد.
میا گاث چند سال پرحادثه را در زندگی شخصیاش پشت سر گذاشته اما همزمان در چند فیلم هنری خوب بازیهای فوقالعاده داشته است. نام او با بازی در نقش ماکسین و پرل در فیلمهای اسلشر تی وست «ایکس» (X) و «پرل» (Pearl) به عنوان بازیگری خوب بر سر زبانها افتاد.
حالا در جدیدترین قسمت فرنچاز «ایکس» در نقش ماکسین مینکس همچنان با آسیب روانی تجربه یک قتل عام و نجات یافتن از آن، در تلاش برای تبدیل شدن به یک ستاره سینما، دست و پنجه نرم میکند. او میخواهد از یک بازیگر فیلمهای پورن فاصله بگیرد و تبدیل به بازیگر جدی شود. او در رویای شهرت است و در آستانه موفقیت اما این بار مجبور میشود از دست «شکارچی شب» قاتل خطرناکی که سال ۱۹۸۵ در لس آنجلس رعب و وحشت ایجاد میکرد، فرار کند.
«ماکسین» سومین قسمت مجموعه «ایکس» و دنباله مستقیم فیلم محصول ۲۰۲۲ «ایکس» است. به نظر میرسد که در این قسمت شاهد قتلهای وحشتناک و پیچشهای داستانی کافی برای همراه کردن تماشاگر تا انتها را دارد.
البته کارگردان فیلم ضمن اشاره به اینکه فیلمش ترکیبی از «ترمیناتور» (The Terminator) جیمز کامرون و فیلم «موجود» (The Thing) پل شریدر است. شاید این قسمت حاوی قتل و صحنههای وحشتناک باشد اما به اندازه دو قسمت قبلی آنچنان ترسناک نیست.
۲۳. سینگ سینگ (Sing Sing)
- تاریخ اکران: ۱۲ ژوئیه (۲۲ تیر)
- کارگردان: گرگ کودار
- بازیگران: کلمن دومینگو، شان سن حوزه، پال ریسی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: مستند درامی درباره زندانیان ندامتگاه سینگ سینگ در نیویورک که به عنوان بخشی از برنامه واقعی توانبخشی از طریق هنر، تئاتر روی صحنه میبرند.
این فیلم درباره زندانیانی است که در ندامتگاه بدنام سنگ سینگ در نیویورک تئاتر روی به صحنه میبرند. فیلم چیزی بین درام و مستند است و از برنامه واقعی توانبخشی از طریق هنر الهام میگیرد.
دو بازیگر حرفهای داستان را روایت میکنند، نامزدهای اخیر اسکار، کولمن دومینگو و پل راسی، اما کارگردان گرگ کودار از مردانی که واقعاً زندانی شدهاند و در همان برنامه شرکت داشتند هم در فیلمش استفاده کرده است. استفان سایتو از نشریه ورایتی درباره «سینگ سینگ» نوشته است که کودار و بنتلی فیلم را با تجربه شخصی خودشان به عنوان معلمان داوطلب در مراکز توانبخشی نوشتهاند. این دو کنجکاو بودهاند که قدرت خالص تغییر مردان خطاکار از زندانی به بازیگر ببینند.
شاید بعضی صحنههای فیلم طولانی باشند اما خب این بهای اندکی است که ما باید برای تماشای این فیلم. فیلم نگاه عمیقاً همدلانه و درگیرکنندهای به سینگ سینگ و سیستم توانبخشی دارد؛ نگاهی که میگوید هیچکس نباید بر اساس اعمال گذشتهاش قضاوت و تعریف و از جامعه کنار گذاشته شود.
۲۴. مرا به ماه پرواز ده (Fly Me to the Moon)
- تاریخ اکران: ۱۲ ژوئیه (۲۲ تیر)
- کارگردان: گرگ برلانتی
- بازیگران: اسکارلت جوهانسون، چنینگ تاتوم، جیم رش، ری رومانو، وودی هرلسون، آنا گارسیا، کولین وودل، دونالد الیز واتکینز، نوحا رابینز، نیک دیلنبرگ، آرت نیوکرک، اشلی کینگز، جاناتان اوریا لوپز، اوا پیلار، کریستین زوبر، چاد کرو، ویل جیکوبز، ملیسا لیتو، لورن روارد
- خلاصه داستان: در جریان یک مسابقه فضایی در دهه ۱۹۶۰ بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، رابطهای عاطفی بین یک مدیر ناسا مسئول پرتاب آپولو ۱۱ و یک متخصص بازاریابی که مأمور ترمیم تصویر عمومی ناسا شدهاند، ایجاد میشود.
گرگ برلانتی اسطوره تلویزیون است. او فیلمنامه سریالهایی مثل «داوسونز کریک» (Dawson’s Creek) و «تو» (You) را نوشته است. اما «مرا به ماه پرواز ده» اولین پروژه سینمایی او از زمان فیلم «با عشق، سایمون» (Love, Simon) در سال ۲۰۱۸ است. تازهترین فیلمش چیست؟
ترکیبی از یک داستان عاشقانه با بازی چنینگ تیتوم و اسکارلت جوهانسون، رقابت دیرینه فضایی امریکا و شوروی، یک فرود بر ماه الکی و نام یک ترانه عاشقانه معروف قدیمی. داستان فیلم در دهه ۱۹۶۰ اتفاق میافتد. یک مدیر ناسا (تیتوم) در رأس آپولو ۱۱ و یک متخصص بازاریابی (جوهانسون) مأمور میشوند که وجهه عمومی ناسا را تغییر و بهبود دهند. حتی اگر به قیمت بازسازی یک فرود الکی بر ماه تمام شود.
۲۵. گردبادها (Twisters)
- تاریخ اکران: ۱۹ ژوئیه (۲۹ تیر)
- کارگردان: لی ایزاک چانگ
- بازیگران: دیزی ادگار جونز، گلن پاول، آنتونی راموس
- خلاصه داستان: گروهی متخصص در رهگیری گردباد تلاش میکنند با یک سیستم ردیابی با فناوری پیشرفته با تغییرات جوی مهلک مبارزه کنند.
فیلم محصول ۱۹۹۶ «گردباد» یکی از جدیدترین فیلمهایی است که دهها سال بعد یک دنباله مستقل برایش ساخته شده است. لی آیزاک چانگ، کارگردان فیلم «میناری» (Minari) قدم به همین مسیر فیلمهای درام مستقل تبدیلشده به بلاکباستر پرهزینه گذاشته و دنباله فیلم «گردباد» را کارگردانی کرده است.
جای تعجبی ندارد اگر به دنباله فیلمی که تقریباً بیست سال از اکران قسمت اولش گذشته است، مشکوک باشید، مخصوصاً اینکه بیشتر شبیه یک بازسازی به نظر میرسد تا دنباله. اما خب گلن پاول در فیلم بازی میکند و این خود دلیل کافی برای تماشایش است.
مارک لی. اسمیت فیلمنامهنویس تأثیرات تغییرات جوی را وارد خط داستانی فیلم «گردبادها» کرده و برای نوشتن فیلمنامهاش و بهروز کردن قصه بیست سال پیش برای دهه ۲۰۲۰ از متخصصان امر مشورت گرفته است.
این بار، رهگیران توفان باید نه فقط با یک گردباد که با دو گرباد مواجه شوند. ظاهراً پاول در «گردبادها» نقش یک شخصیت اینترنتی رهگیر گردباد را بازی میکند که تمام حیلهاش این است که کامیون خود را مستقیماً به مسیر گردبادهای روبهرو میراند، وسیله نقلیه را به زمین ثابت نگه میدارد و بعد از درون یکی از وحشتناکترین پدیدههای آب و هوایی طبیعت فیلم میگیرد.
دیزی ادگار جونز هم اینجا نقش یک رهگیر سابق گردباد را بازی میکند که به مرکز اوکلاهاما بازمیگردد تا یک سیستم ردیابی با فناوری پیشرفته را آزمایش کند. اما همکاران او و گروهی جنجالی به رهبری آقای پاول به یکباره در مرکز چندین توفان مرگبار و پدیدههای آب و هوایی گرفتار میشوند.
۲۶. ددپول و ولورین (Deadpool and Wolverine)
- تاریخ اکران: ۲۶ ژوئیه (۵ مرداد)
- کارگردان: شاون لوی
- بازیگران: رایان رینولدز، هیو جکمن، اما کورین، مورنا باکارین، راب دلینی، لزلی اوگامس، کاران سونی، متیو مکفادین
- خلاصه داستان: ددپول و ولورین دو ابرقهرمان مارول برای اولین بار بر پرده نقرهای کنار هم قرار میگیرند تا جهان را از یک خطر بزرگ نجات دهند.
یکی از امیدهای گیشه فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ همین «ددپول و ولورین» است که همانطور که از عنوانش پیداست، فیلمی با حضور دو ابرقهرمان از کتابهای کمیک مارول است. این اولین بار است که این دو ابرقهرمان بر پرده نقرهای کنار هم قرار میگیرند.
طبیعی بود که وید ویلسون (رایان رینولدز) و لوگان (هیو جکمن) بر پرده سینما کنار هم قرار بگیرند. طرفداران کمیک بوکها میدانند که این دو شخصیت تاریخچه مشترک عمیقی دارند، از ریشههای مشترک گرفته تا پویایی دشمنانی که در طول سالها پیدا کردهاند. در واقع این ورود رسمی هر دو شخصیت به جهان سینمایی مارول است که نتیجه خرید فاکس قرن ۲۱ توسط دیزنی در سال ۲۰۱۹ است.
«ددپول و ولورین» سی و چهارمین فیلم جهان سینمایی مارول و دنباله فیلم محصول ۲۰۱۶ «ددپول» و قسمت دومش محصول ۲۰۱۸ است. این سومین بار است که رینولدز برای بازی در نقش ددپول به پرده نقرهای بازمیگردد و هیو جکمن هم با نقش ولورین میآید تا گیشه را در اکران تابستانی ۲۰۲۴ تضمین کند.
در این متا کمدی ماجراجویی، وید ویلسون در حال گذراندن یک زندگی آرام و دوران ددپول بودنش به سر آمده است اما یک سازمان بروکراتیک که بیرون فضا و زمان وجود دارد و همهچیز را تحت نظر، او را به مأموریتی تازه میفرستد.
حالا به این به مزدور نقابدار عاقل فرصتی برای تبدیل شدن به یک قهرمان با حسن نیت داده میشود و او باید به یک تیم حماسی با یکی از مردان ایکس، ولورین همراه شود تا جهان را از یک خطر وجودی نجات دهد. ددپول و ولورین هر دو مشتاق به نجات دنیا مأموریتی را در کنار هم آغاز میکنند که تاریخچه جهان سینمایی مارول را تغییر خواهد داد.
۲۷. دیدی (Dìdi)
- تاریخ اکران: ۲۶ ژوئیه (۵ مرداد)
- کارگردان: شان ونگ
- بازیگران: آیزاک ونگ، شرلی چن، جوان چن، رائول دیال، آرون چانگ، جورجی آگوست
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: فیلم داستان یک پسربچه سیزده ساله تایوانی امریکایی در سال ۲۰۰۸ را روایت میکند که زندگیاش حول یاد گرفتن اسکیت و شیطنت با همسالان و عشق به مادرش میچرخد.
اولین تجربه کارگردانی شان وانگ، «دیدی» یک کمدی-درام درباره بلوغ است که حول یک پسربچه سیزده ساله تایوانی-آمریکایی به نام کریس (ایزاک وانگ) میچرخد. این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۲۴ برنده یکی از جوایز مهم تماشاگران شد. داستان «دیدی» در سال ۲۰۰۸ میگذرد و با بازی تحسینبرانگیز جوآن چن در نقش مادر کریس، به دلیل تصویری که از تجربه بزرگ شدن در اینترنت به نمایش میگذارد، مورد توجه قرار گرفته است.
نقدهای فیلم «دیدی» عمدتاً مطلوب و مثبت بودهاند. آدریان هورتون در نقدی که برای گاردین نوشته، «دیدی» را «به آسانی یکی از بهترین و روانترین فیلمهایی که درباره تجربه بزرگ شدن بچه در عصر اینترنت ساخته شده است» توصیف کرده است.
اسکات فیلیپس در نقدش برای نشریه فوربس بازی بازیگران را تحسین کرده و نوشته است: «اگر بگوییم «دیدی» از این فیلمهای حالخوبکن است، آن را دستکم گرفتهایم. فیلم هرگز مخاطب را بازی نمیدهد، اما مقادیر زیادی کمدی دارد تا بتواند موضوعات سنگینش را تلطیف کند. شبیه زندگی واقعی است، میان تمام چالشها و مشکلات زندگی واقعی به دنبال طنز و شادی است.»
۲۸. سرزمینهای مرزی (Borderlands)
- تاریخ اکران: ۹ اوت (۱۹ مرداد)
- کارگردان: الی راث
- بازیگران: کیت بلانشت، کوین هارت، جک بلک، بابی لی، ادگار رامیرس، آریانا گرینبلات، فلوریان مونتئانو، جینا گرشان، جیمی لی کرتیس
- خلاصه داستان: گروهی از افراد ناسازگار کیهانی از جمله یک شکارچی بدنام، یک مزدور کهنه کار، یک متخصص مواد منفجره و یک دانشمند عجیب و غریب، وظیفه پیدا کردن یک دختر گمشده را بر عهده دارند.
فیلمبرداری «سرزمینهای مرزی» سال ۲۰۲۰ استارت زده شد اما یکی از چندین پروژهای بود که به خاطر همهگیری کووید به تعویق افتاد. فیلم به همین دلیل با چالشهای زیادی روبهرو شد. بعضی از صحنهها را مجبور شدند ظرف دو هفته با تعجیل دوباره ضبط کنند.
حالا امید است که بتوانند با حضور ستارگانی مثل کیت بلانشت، جیمی لی کرتیس و جک بلک تماشاچیان را به سالنهای سینما بکشاند. «سرزمینهای مرزی» بر اساس یک بازی ویدیویی به همین نام ساخته شده و حال و هوایش یادآور فیلم «نگهبانان کهکشان» (Guardians of the Galaxy) است.
لیلیت، یک قانونشکن بدنام با گذشتهای مرموز، با اکراه به سیاره خانه خود پاندورا باز میگردد تا دختر گمشده شخصی قدرتمند را پیدا کند. لیلیت با یک تیم غیرمنتظره اتحاد تشکیل میدهد، رولاند، یک مزدور نخبه سابق که حالا ناامیدانه به دنبال رستگاری است.
تینا کوچولو، یک تخریبگر وحشی پیش از نوجوانی. کریگ، محافظ عضلانی تینا که دچار مشکل بیان است. تانیس، دانشمندی بدون سلامت عقل و کلپترپ، یک ربات همیشه عاقل.
این قهرمانان عجیب و غریب باید با هیولاهای بیگانه و راهزنان خطرناک مبارزه کنند تا دختر گمشده را پیدا کنند و از آن محافظت کنند، کسی که ممکن است کلید قدرت غیرقابل تصور را در دست داشته باشد. سرنوشت جهان میتواند در دست آنها باشد، اما آنها برای چیزی بیشتر میجنگند: یکدیگر.
۲۹. دختر خوب (Good One)
- تاریخ اکران: ۹ اوت (۱۹ مرداد)
- کارگردان: ایندیا دونالدسون
- بازیگران: لیلی کولیاس، جیمز لی گراس، دنی مککارتی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: سام در جریان یک سفر با کولهپشتی و پای پیاده در کتسکیلز تلاش میکند چالش و درگیری میان پدرش و دوستش را حل کند.
یکی دیگر از فیلمهایی که در فستیوال ساندنس ۲۰۲۴ به نمایش درآمد و مورد توجه قرار گرفت، درام «دختر خوب» است. این درام مستقل اولین تجربه کارگردانی ایندیا دونالدسون است که داستان سم (لیلی کولیاس) دختر جوانی را در جریان سفری با پای پیاده با پدرش (جیمز لو گراس) و بهترین دوستش (دنی مککارتی) روایت میکند.
فیلم به رابطه میان پدر و فرزند و چالشهایی که دارد، پرداخته است. نقدهای مثبت بعد از نمایش فیلم در ساندنس، بازی کولیاس و نمایش ناتورالیستی پویایی شخصیت پیچیده و متغیر میان این سه نفر را ستوده است.
گای لاج از ورایتی «دختر خوب» را یک «فیلم مستقل بیادعا» توصیف کرده است. اسکرین رنت ضمن تحسین بازی بازیگران نقشهای اصلی فیلم را «یک قصه بلوغ آرام و جذاب» خوانده است. اینسشن فیلم نوشته است که «دختر خوب» نگاهی به دلیل پناه بردن ما به طبیعت میاندازد.
۳۰. ما تمامش میکنیم (It Ends With Us)
- تاریخ اکران: ۹ اوت (۱۹ مرداد)
- کارگردان: جاستین بالدونی
- بازیگران: بلیک لایولی، جاستین بالدونی
- خلاصه داستان: رابطه عاشقانه میان رایل و لیلی با شور و حرارت شروع میشود اما وقتی لیلی سویه تاریک رایل را میبیند، همه چیز پیچیده میشود.
اگر اصلاً پدیده بوکتاک را دنبال کرده باشید، احتمالاً با نام کالین هوور آشنا هستید؛ حتی اگر هیچ یک از کتابهای او را نخوانده باشید، نام او سالها در رسانهها بوده است، چرا که نقدهای کاربران تیکتاک او را به یک نویسنده بسیار پرفروش تبدیل کرد. اولین فیلمی که براساس یکی از رمانهای او ساخته شده قرار است در آگوست اکران شود. «ما تمامش میکنیم» با بازی بلیک لایولی و جاستین بالدونی که کارگردان فیلم هم بوده اول قرار بود در فوریه اکران شود، بعد به ژوئن موکول شد و حالا به اوت.
بنابراین، معلوم نیست این تاریخ هم چندان دقیق باشد. بلیک لایولی در این فیلم نقش لیلی را بازی میکند که اخیراً فارغالتحصیل شده و دوست پسری به نام رایل دارد که با او بدرفتاری میکند. رمان «ما تمامش میکنیم» در سال ۲۰۱۶ مخالفان زیادی دارد؛ بهویژه آنها که با طبقهبندی «عاشقانه» کتاب به دلیل نمایش خشونتهای خانگی در آن مخالفت میکنند. اما حالا آیا نسخه سینمایی اقتباسیِ جاستین بالدونی میتواند بر این مسائل غلبه کند و برداشتی ظریف و احساسی از موضوعی دردناک ارائه کند؟
۳۱. تله (Trap)
- تاریخ اکران: ۹ اوت (۱۹ مرداد)
- کارگردان: ام. نایت شامالان
- بازیگران: جاش هارتنت، سالکا شامالان، هیلی میلز، آلیسون پیل، مارنی مکفیل
- خلاصه داستان: یک پدر دخترش را به کنسرت پاپ آرتیستی معروف میبرد اما متوجه میشود که کل برنامه تلهای برای دستگیری خود اوست.
میان فیلمهای تابستان ۲۰۲۴ خانواده نایت شامالان حضور پررنگی دارند. یک فیلم ترسناک از دختر خانواده را تا اینجا مرور کردیم و حالا نوبت پدر است. جدیدترین فیلم ام نایت شامالان یک تریلر روانشناختی پر پیچ و خم است که به کوپر، یک قاتل زنجیرهای معروف به قصاب میپردازد. جاش هارتنت نقش این پدر/ قاتل زنجیرهای را بازی میکند که حضورش بعد از مدتها روی پرده میتواند جالب توجه باشد.
ماجرا از این قرار است که یک پدر، همان قاتل زنجیرهای، دختر نوجوانش را به کنسرت پاپ هنرمندی به نام لیدی ریوِن (با بازی یک دختر دیگر آقای شامالان، سالکا که گویا امسال سال آنهاست) میبرد اما با تجمع مأموران پلیس و نگهبانان مسلح در خروجیها متوجه میشود که کل ماجرا در واقع تلهای است که برای دستگیری او به دست مجریان قانون ترتیب داده شده است. همان فضای کلاسیک شامالان که حتماً به سیاق تمام فیلمهای این کارگردان یک پیچش داستانی بهیادماندنی خواهد داشت. یعنی امیدواریم که داشته باشد.
۳۲. دختران (Daughters)
- تاریخ اکران: ۱۴ اوت (۲۴ مرداد)
- کارگردان: آنجلا پاتون، ناتالی رای
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: مستندی درباره مراسم رقص سالانهای که یک سازمان غیرانتفاعی برای دختران و پدران زندانیشان برگزار میکند.
آنجلا پاتون سال ۲۰۱۲ یک تد تاک درباره مراسم رقص سالانهای داشت که کمپ دیوا، سازمان غیرانتقاعی او برای دختران و پدران زندانی برگزار میکند. آنجلا پاتون بعد از این سخنرانی خبرساز شد و نتیجهاش شد ساخت پروژه مستند «دختران» به همراه ناتالی رای.
«دختران» روی چهار دختری که در این برنامه شرکت کردند تمرکز دارد و سیر تکامل پیچیده احساسات آنها را درباره پدرانشان در ابتدای رقص و سالهای بعد از آن به تصویر میکشد. این فیلم جایزه تماشاگران برای مستند را در جشنواره ساندنس برده و پیام مهمی درباره لزوم عشق و تماس اولیه انسانی، وقتی پای توانبخشی به میان میآید، دارد.
در یادداشت ورایتی درباره «دختران» آمده است: «فیلم پر از لحظات شاعرانه است که بینندگان را با غم، ترس، بینش و امیدهای جوانان آشنا میکند. تمام دستاندرکاران این مستند با توجه و دقتی دلسوزانه، فضایی را برای دختران ایجاد میکنند که دختر باشند.»
اسکرین دیلی هم در یادداشتی مستند «دختران» را این چنین توصیف میکند: «فیلم تمرکز خود را بر این دخترانی قرار میدهد که بعد از زندانی شدن پدرانشان تنها میمانند. در ابتدای فیلمبرداری این دختران پنج تا پانزده ساله بودند و صراحت و صداقت آنها به مستند یک اصالت احساسی میبخشد که باعث میشود فیلم در دام همیشگی مستندهای زندانمحور نیفتد.»
- تاریخ اکران: ۱۶ اوت (۲۶ مرداد)
- کارگردان: فده آلوارز
- بازیگران: کیلی اسپینی، ایزابلا مونر، دیوید جانسون، آرچی رنو، اسپایک فیرن، آیلین وو
- خلاصه داستان: گروهی از زبالهگردان فضایی در حال پاکسازی ایستگاهی متروکه در فضا هستند که با ترسناکترین گونه زندگی در جهان خود روبهرو میشوند.
«بیگانه» یکی از محبوبترین و مهمترین مجموعههای ژانر علمی-تخیلی/ترسناک در سینمای هالیوود است. هر بار فصلی از این مجموعه به روی پرده بیاید، هواداران به وجد خواهند آمد و حتماً پرده از رازی برداشته خواهد شد. پیش از این اعلام شده بود که آخرین قسمت از این مجموعه با نام «بیگانه: رومولوس» به کارگردانی فده آلوارز (پدیده اهل اروگوئه سینمای وحشت که او را با «نفس نکش» (Don’t Breathe) میشناسیم) و تهیهکنندگی ریدلی اسکات سال ۲۰۲۴ به نمایش درمیآید.
اینطور نیست که فیلمهای اخیر بیگانه به وحشت علاقه نداشته باشند. فیلم محصول ۲۰۱۲ «پرومته» (Prometheus) یکی از ترسناکترین سکانسهای فرنچایز را دارد، و مردمگریزی دنباله آن در سال ۲۰۱۷ «بیگانه: پیمان» (Alien: Covenant) دلسردکننده است. فقط مشکل این است که از زمان فیلم اصلی ریدلی اسکات، فیلمهای بیگانه چندان متعهد به ترساندن تماشاگران نبودهاند.
گفته میشود که «بیگانه: رومولوس» قرار است بازگشتی به همان قالب باشد، و اینطور که معلوم است وسوسهانگیز است. جزئیات زیادی درباره فیلم در دسترس نیست. گویا داستانش بین فیلمهای «بیگانه» و «بیگانگان» میگذرد و بر زبالهگردهای جوان متمرکز است که ژنومورفها را در یک ایستگاه فضایی متروکه پیدا میکنند.
با این حال، آنچه مسلم است این است که فیلم قرار است بسیار ترسناک باشد؛ چیزی که آلوارز با توجه به فیلم «نفس نکش» و بازسازی بسیار بدش از «مرده شریر» (Evil Dead) ثابت کرده در آن بسیار خوب است.
۳۳. کلاغ (The Crow)
- تاریخ اکران: ۲۳ اوت (۲ شهریور)
- کارگردان: روپرت سندرز
- بازیگران: بیل اسکاشگورد، افکیای توئیگز، دنی هوستون
- خلاصه داستان: یک موزیسین از مرگ برگشته آماده است که انتقام مرگ خودش و نامزدش را از دشمنانشان بگیرد.
بازسازی کمپانی لاینزلیگ از فیلم محصول ۱۹۹۴ «کلاغ» مدتها در مرحله پیشتولید بود. حالا نسخه سال ۲۰۲۴ «کلاغ» با بازی بیل اسکارسگارد (او را پیش از این در فیلم «جان ویک: فصل چهارم» (John Wick: Chapter 4) دیدهایم) که جا پای ستاره اصلی فیلم برندن لی گذاشته است، به پرده نقرهای باز خواهد گشت. نسخه جدید این فیلم ابرقهرمانی به کارگردانی روپرت سندرز شباهت زیادی به نسخه قدیمی دارد. فیلمنامهاش بر اساس یک مجموعه کمیک بوک کوتاه به همین نام به چاپ سال ۱۹۸۹ نوشته شده است.
پنجمین فیلم مجموعه «کلاغ» و در واقع بازراهاندازی و بازسازی نسخه محصول ۱۹۹۴ است. فیلم با قتل شرورانه دو «همزاد، اریک (اسکارسگارد) و شلی (افکیای توئیگز) شروع میشود. درست مثل فیلم سال ۱۹۹۴ که اریک از مرگ بازگشته و آماده برای انتقام است، اما خب به شیوه سال ۲۰۲۴. جناب کلاغ حالا «تفنگ فو» بلد است. «کلاغ» در هیچ جشنوارهای به نمایش درنیامده و بیست و سوم اوت مستقیماً از سالنهای سینما اکران خواهد شد.
۳۴. دوبار چشمک بزن (Blink Twice)
- تاریخ اکران: ۲۳ اوت (۲ شهریور)
- کارگردان: زوئی کراویتز
- بازیگران: نائومی آکی، چنینگ تیتوم، کریستین اسلیتر، سایمون رکس، آدریا آرجونا، هالی جوئل آزمنت، کایل مکلاکلن، جینا دیویس، عالیه شوکت
- خلاصه داستان: پیشخدمتی به نام فریدا با یک غول فناوری به جزیره شخصی او سفر میکند.
زوئی کراویتزِ بازیگر در اولین تجربه کارگردانی سینمایی بلندش به سراغ ژانر ماجراجویی رفته است که البته مایههای طنز هم دارد. در «دوبار چشمک بزن» نائومی آکی نقش فریدا پیشخدمتی را بازی میکند که با یک غول فناوری به نام اسلیتر کینگ (چنینگ تاتوم) به جزیره شخصیاش سفر می کند.
فیلم کراویتز بر اساس آنچه از تریلر آن استنباط میشود و با مجموعهای از شخصیتهای عجیب و غریب که کریستین اسلیتر، سیمون رکس، کایل مکلاکلان، هیلی جوئل اوسمنت و آلیا شوکت نقششان را بازی میکنند، یادآور فیلمهای «چاقوکشی» (Knives Out) است. «دوبار چشمک بزن» تا به حال در هیچ جشنوارهای به نمایش درنیامده، بنابراین، نقدی روی فیلم هم در دسترس نیست.
منبع: خبرآنلاین