10 فیلم ترسناک روح محور که باید تماشا کنید

10 فیلم ترسناک روح محور که باید تماشا کنید

تاریخچه فیلم‌های ترسناک ارواح به اوایل دوران سینما بازمی‌گردد، زمانی که کارگردانان از عناصر فراطبیعی برای ایجاد ترس و دلهره در مخاطبان استفاده می‌کردند. اولین فیلم‌های ترسناک ارواح به دوران صامت سینما در اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد. یکی از اولین نمونه‌ها خانه شیطان ساخته‌ی ژرژ ملیس در سال ۱۸۹۶ است.

کد خبر : ۲۱۲۲۰۳
بازدید : ۵۳۱

در طورل سالیان پیدایش سینما ژانر ترسناک همیشه یکی پرطرفدار‌ترین ژانر‌های سینما بوده است به خصوص زمانی پای روح، جن و داستان‌های ماورایی در میان باشد. فیلم‌های با محوریت ارواح همیشه باعث ایجاد رعب و وحشت در مخاطبان می‌شود. وقتی شب به نیمه می‌رسد و سکوت سنگینی فضا را پر می‌کند، صدای ضعیف قدم‌هایی را می‌شنوی. تاریکی اتاق عمیق‌تر شده و حس می‌کنی چیزی در آن سوی سایه‌ها منتظر است… این همان احساسی است که هنگام تماشای  فیلم‌های ترسناک به سراغتان خواهد آمد.

تاریخچه فیلم‌های ترسناک ارواح به اوایل دوران سینما بازمی‌گردد، زمانی که کارگردانان از عناصر فراطبیعی برای ایجاد ترس و دلهره در مخاطبان استفاده می‌کردند. اولین فیلم‌های ترسناک ارواح به دوران صامت سینما در اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد. یکی از اولین نمونه‌ها خانه شیطان ساخته‌ی ژرژ ملیس در سال ۱۸۹۶ است.

این فیلم کوتاه ۳ دقیقه‌ای، که اغلب به عنوان اولین فیلم ترسناک شناخته می‌شود شامل ارواح، شیاطین و دیگر موجودات فراطبیعی بود. با استفاده از تکنیک‌های ابتدایی جلوه‌های ویژه، فیلمسازان توانستند تصاویری از ارواح خلق کنند که تماشاگران آن زمان را شگفت‌زده و ترساندند. در این مقاله، شما را به دنیای 10 فیلم ترسناک می‌بریم که ارواح نقش اصلی آن‌ها را بازی می‌کنند؛ فیلم‌هایی که با صحنه‌های هولناک و لحظات بی‌نهایت دلهره‌آورشان، ذهن و روح شما را تسخیر خواهند کرد!

۱۰. احضار (The Conjuring)

52

  • امتیاز IMDB فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۱۲ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
  • کارگردان: جیمز وان

 در دنیای سینما کمتر فیلمی پیدا می‌شود که هم احساس ترس و هم هیجان را به صورت واقعی به مخاطبان القا کند. این فیلم برجسته در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی جیمز وان براساس داستان‌های واقعی خانواده پرون و محققان ماورا الطبیعه معروف، اد و لورن وارن، ساخته شده است.

داستان یک خانواده‌ی ساده و معمولی پرون، را روایت می‌کند که به تازگی به یک خانه‌ی قدیمی و دورافتاده نقل مکان کرده‌اند. خانه‌ای که در ابتدا به نظر می‌رسد آرام و دلنشین است، اما به زودی چهره‌ای تاریک و مرموز از خود نشان می‌دهد.

لحظه به لحظه، حضور شوم و نامرئی نیروهای شیطانی در این خانه آشکارتر می‌شود و خانواده پرون را در وحشتی غیرقابل توصیف گرفتار می‌کند. با هر شب که می‌گذرد، صداهای عجیبی از دل تاریکی به گوش می‌رسد؛ صداهایی که به نظر می‌رسد از دنیای مردگان آمده‌اند. درهای بسته، سایه‌های غیرقابل توضیح، و احساس دلهره‌آور ناظرانی که از گوشه‌های تاریک به آن‌ها نگاه می‌کنند، آرامش خانواده را به وحشت تبدیل می‌کند.

در این زمان، آن‌ها به دو محقق مشهور در زمینه ماوراالطبیعه یعنی اد و لورین وارن مراجعه می‌کنند. این زوج با تجربه در زمینه ارواح و موجودات شیطانی، تصمیم می‌گیرند به کمک خانواده پرون بیایند و شیطان مخوف نهفته در وجود این خانواده را از بین ببرند.

علاوه بر همه‌ی این‌ها، فیلم با استفاده از نورپردازی کم‌نور و صدای تاثیرگذار، فضایی دلهره‌آور ایجاد می‌کند که هر لحظه‌اش تماشاگر را به مرز وحشت و سکته نزدیک‌تر می‌کند. اگر به دنبال تجربه‌ای هیجان‌انگیز و ترسناک هستید، این فیلم با تکیه بر روایتی واقعی و مهارت‌های فوق‌العاده‌ی جیمز وان، یکی از بهترین گزینه‌هاست که نباید از دست بدهید هرچند کم‌تر کسی پیدا می‌شود که این شاهکار ژانر ترسناک را ندیده باشد.

۹. اسلیپی ‌هالو (Sleepy Hollow)

53

  • امتیاز IMDB فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۰۵ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۹
  • کارگردان: تیم‌برتون

در دل جنگل‌های وهم‌آلود و ترسناک نیویورک رد قرن هفدهم داستانی وحشت بار در حال شکل گیری است که نامش اسلیپی هالو است. این فیلم به دست کارگردان بزرگ و بی بدیل ژانر ترسناک یعنی تیم برتون ساخته شده  و با فضاسازی منحصر به فرد و داستانی جذاب، به یکی از آثار ماندگار سینما تبدیل شده است.

داستان فیلم بر پایه یک رمان کوتاه به نام مرد بدون سر اثر واشینگتن ایروینگ ساخته شده است. ماجرای فیلم به زندگی ایچابود کرین می‌پردازد؛ کارآگاهی از نیویورک که به خاطر روش‌های نوین و عجیبش در بررسی جرایم به حل یک پرونده‌ی هولناک احضار می‌شود. ایچابود که مردی ترسو و حساس است به روستای کوچک اسلیپی هالو می‌رود تا درباره یک سری قتل‌های مرموز تحقیق کند که به شایعه‌ای از یک موجود افسانه‌ای، یعنی سوار بی‌سر نسبت داده می‌شود.

الیپی هالو با مناظری زیبا و وهم‌آلود، فضایی آکنده از راز و رمز را به تصویر می‌کشد. ساکنان این روستا به خاطر ترس از سوار بی‌سر، در حالت اضطراب و وحشت به سر می‌برند و این فضا به خوبی حس ترس و تنهایی را منتقل می‌کند. ایچابود که به عنوان یک کارآگاه مدرن در این دنیای سنتی قدم می‌گذارد با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود. او نه تنها باید راز قتل‌ها را حل کند؛ بلکه باید با ترس‌های درونی خود نیز مقابله کند.

تیم برتون با استفاده از طراحی صحنه‌های خارق‌العاده، نورپردازی کم‌نور و جلوه‌های ویژه‌ی خیره‌کننده حس وهم و ترس را به وضوح به نمایش می‌گذارد. موسیقی متن اثر دنی الفمن نیز به این جو تاریک و دلهره‌آور کمک شایانی می‌کند و ما را در دنیای مرموز داستان غرق می‌کند.

۸. ترس آفرینان (The Frighteners)

54

  • امتیاز IMDB فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۱۰ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۶
  • کارگردان: پیتر جکسون

در دنیای سینما کمتر فیلمی را می‌توان پیدا کرد که با ترکیب عناصر ترسناک، کمدی و هیجان‌انگیز به خوبی ترس آفرینان عمل کند. این فیلم به کارگردانی پیتر جکسون، خالق حماسه ارباب حلقه‌ها داستانی جالب و پرتنش را با فضایی مرموز و عجیب به تصویر می‌کشد که تماشاگر را به چالش می‌کشد و در عین حال لبخند به لبانش می‌آورد.

داستان این فیلم حول شخصیتی به نام فرانک بانگ که یک احضار کننده و همچنین یک کارآگاه خصوصی است روایت می‌شود. فرانک پس از وقوع یک حادثه‌ی دلخراش در گذشته‌اش در تلاش است تا به زندگی خود سامان دهد. توانایی احضاری که در او وجود دارد نه تنها به او کمک نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود به یک کلاهبردار در دنیای ارواح تبدیل شود. او با استخدام ارواح مختلف، سعی می‌کند ترس و وحشت را در دل مردم ایجاد کند و از این طریق به نفع خود بهره‌برداری کند.

اما داستان به سرعت وارد یک مسیر ترسناک و پیچیده‌تر می‌شود. وقتی که یک موجود شیطانی و خطرناک با عنوان روح کشتارگر به سراغ او می‌آید و شروع به قتل‌های مرموز در شهر می‌کند، فرنک ناخواسته خود را در وسط یک معمای تاریک و دلهره‌آور می‌یابد. این موجود نه تنها تهدیدی برای او، بلکه برای همه‌ی ساکنان شهر است. اگر به دنبال یک تجربه متفاوت و هیجان‌انگیز هستید که شما را هم بترساند و هم بخنداند، ترس آفرینان با داستانی جذاب و شخصیت‌های منحصر به فرد، یکی از بهترین گزینه‌هاست که شما را به دنیای مرموز و هیجان‌انگیز خود دعوت می‌کند.

۷. قله‌ای به رنگ خون (Crimson Peak)

55

  • امتیاز IMDB فیلم: ۶.۵ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۱۹ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: گیرمو دل تورو

داستان این فیلم ترسناک حول محور ایدیث کوشینگ در قرن نوزدهم انگلستان روایت می‌شود. ایدیث زنی جران ر عاشق ادبیات است که از دوران کودکی توانایی دیدن ارواح را داشته است. او دختری سرسخت و باهوش است که به دنبال تحقق رویاهای نویسندگی خود می‌رود. اما پس از مرگ مرموز پدرش، زندگی او تغییر می‌کند. سر توماس شارپ مردی جذاب و مرموز از انگلستان، به زندگی او وارد می‌شود و با رفتارها و جذابیت غیرقابل‌مقاومتش، ایدیث را به دنیای خود جذب می‌کند.

این زن که از مرگ پدرش به شدت آسیب دیده و به دنبال این است که زندگی خود را جمع‌جور کند به پیشنهاد ازدواج توماس پیشنهاد مثبت می‌دهد. او به همراه توماس به خانه خانوادگی‌اش قله خونین که در بالای تپه‌ای دورافتاده قرار دارد، نقل مکان می‌کند. این عمارت با دیوارهای بلند، سقف‌های ترک‌خورده و کف‌هایی که با برف و گل‌آلود قرمز رنگ پوشیده شده است، به شدت ترسناک و مرموز است. فضای خانه، کهنه و پوسیده، گویی نفس می‌کشد و هر گوشه‌اش پنهان‌کننده رازی تلخ و فراموش‌شده است.

در خانه این دو تنها نیستند و خواهر مرموز توماس لوسیل نیز همراه آن‌ها زندگی می‌کند. لوسیل شخصیتی تاریک و مرموز دارد و از همان ابتدا به وضوح مشخص است که رازی پنهان در پس ظاهر سرد و محجوب او نهفته است. ایدیث خیلی زود متوجه می‌شود که این خانه چیزی فراتر از یک عمارت قدیمی است.

فیلم به شدت با عناصر وحشت‌آور و ارواح ترسناکی که در خانه وجود دارند به خوبی حس ترس را در مخاطب زنده می‌کند. این فیلم برخلاف بسیاری از فیلم‌های ترسناک دیگر به روان شناسی ترس می‌پردازد. قلعه خونین نه تنها یک فیلم ترسناک است، بلکه داستانی عمیق درباره‌ی عشق، انتقام و اسرار خانوادگی را به تصویر می‌کشد. اگر به دنبال تجربه‌ای متفاوت و وهم‌انگیز هستید، این فیلم با ترکیب زیبایی‌های بصری و داستانی غنی، شما را به دنیای ترسناک و پیچیده خود دعوت می‌کند.

۶. درخشش (The Shining)

56

  • امتیاز IMDB فیلم: ۸.۴ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۴۶ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۱۹۸۰
  • کارگردان: استنلی کوبریک

در سال ۱۹۸۰ شاهکاری به نام درخشش منشتر شد که به یکی از ترسناک‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود. داستان فیلم حول نویسنده‌ای به نام جک تورنس که با بحران‌های روحی و مالی دست و پنجه نرم می‌کند. او برای پیدا کردن فرصت نوشتن و به دور از هیاهوی زندگی شهری، شغل سرایدار زمستانی هتل دورافتاده اورلوک را می‌پذیرد. این هتل در کوه‌های کلرادو واقع شده و در فصل زمستان به دلیل برف سنگین از دنیا جدا می‌شود. جک به همراه همسرش وندی و پسر کوچکشان دنی به هتل نقل مکان می‌کند تا زمستان را در آنجا سپری کند.

دنی پسر خانواده توانایی خاصی به نام درخشش دارد و می‌تواند آینده را ببیند. او به زودی متوجه حضور نیروهای شوم در هتل می‌شود. از طرفی، هتل اورلوک خود به عنوان شخصیتی زنده و شوم در فیلم عمل می‌کند. این هتل مملو از خاطرات مرگبار و خشونت‌های گذشته است که به شکل ارواح و اشباح، خود را به ساکنان جدیدش نشان می‌دهند. هتل به تدریج قدرت خود را بر ذهن و روان جک اعمال می‌کند و او را به سوی جنون و خشونت بی‌پایان می‌کشاند.

یکی از نمادین‌ترین لحظات فیلم، صحنه‌هایی است که در آنها جک به تدریج به جنون کشیده می‌شود. بازی جک نیکلسون در نقش جک تورنس، به یکی از ماندگارترین اجراهای تاریخ سینما تبدیل شده است. چهره‌ی ترسناک و حرکات غیرقابل‌پیش‌بینی نیکلسون، به خوبی روند فروپاشی روانی جک را نشان می‌دهد. جمله معروف Here’s Johnny که در یکی از صحنه‌های اوج فیلم بیان می‌شود، به یکی از مشهورترین دیالوگ‌های تاریخ سینما بدل شده است.

۵. آوای ارواح (Stir of Echoes)

57

  • امتیاز IMDB فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • مدت زمان: ۹۹ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۹
  • کارگردان: دیوید کوپ

یک اثر نفس گیر سینمایی در ژانر روان شناختی و وحشت است. داستان فیلم حول محور کاگری به نام تام ویتلر که در شیکاگو زندگی می‌کند می‌چرخد. تام به همراه همسرش مگی پسر خردسالشان جیک زندگی آرامی دارند. جیک، پسری با توانایی‌های ماورایی است که می‌تواند با ارواح ارتباط برقرار کند؛ اما خانواده هنوز به طور کامل از توانایی‌های او آگاه نیستند. همه چیز زمانی تغییر می‌کند که تام، در جریان یک مهمانی خانوادگی و به درخواست شوخی‌آمیز خواهر همسرش لیسا تحت هیپنوتیزم قرار می‌گیرد.

بعد از هیپنوتیزم، تام به شدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد و زندگی‌اش به کلی دگرگون می‌شود. او به تدریج شروع به تجربه دیدارهای ناخواسته و ترسناک با روح دختری مرموز می‌کند که به طور مکرر در ذهن و خواب‌هایش ظاهر می‌شود. این روح که از تام درخواست کمک دارد، او را به دنبال کشف حقیقتی وحشتناک و فراموش‌شده می‌فرستد. تام دیگر نمی‌تواند از این دیدارهای ترسناک فرار کند و متوجه می‌شود که به شکلی ناخواسته به دنیای ارواح وارد شده است.

داستان فیلم به شکلی پیچیده و هیجان‌انگیز جلو می‌رود. تام که ابتدا از این دیدارها وحشت‌زده است، به تدریج به این نتیجه می‌رسد که این روح می‌خواهد او را به کشف یک راز دردناک و مدفون‌شده هدایت کند. او که به شکلی ناخودآگاه به این دختر و سرنوشتش متصل شده، تصمیم می‌گیرد تا حقیقت را پیدا کند.

۴. ستون فقرات شیطان (The Devil’s Backbone)

58

  • امتیاز IMDB فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۰۶ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: گیر مو دل تورو

این فیلم ترسناک به کارگردانی گیرمو دل تورو، یک داستان وهم‌آلود و ترسناک را در پس‌زمینه جنگ داخلی اسپانیا روایت می‌کند. داستان فیلم در یک یتیم‌خانه متروک اتفاق می‌افتد که پسری به نام کارلوس به آنجا فرستاده می‌شود. یتیم‌خانه، مکانی سرد و هراس‌انگیز است که با شبح یک پسر جوان به نام سانتی تسخیر شده، کسی که به تازگی به طرز مرموزی کشته شده است.

فضای داستان با ترکیبی از خشونت جنگ، ترس از ارواح و رازهای دفن‌شده در دل این یتیم‌خانه باستانی تقویت می‌شود. کارلوس باید علاوه بر برخورد با شبح، با سرپرست یتیم‌خانه که فردی بی‌رحم و خطرناک است، دست و پنجه نرم کند.  شبح موجودی مرموز که به سانتی معروف است، با اثراتی شبیه به شیشه‌های ترک‌خورده روی بدنش ظاهر می‌شود و در جستجوی عدالت برای مرگ خود است. در نهایت، داستان فیلم به شکل خشونت‌آمیزی به اوج خود می‌رسد، زمانی که رازهای دفن‌شده از اعماق به سطح می‌آیند و همه شخصیت‌ها درگیر سرنوشت شومشان می‌شوند.

این فیلم با تم‌های سنگین و پر از نمادپردازی، نمایانگر برخورد کودکی با واقعیت‌های هولناک جنگ و مرگ است و فضایی تاریک و محزون ایجاد می‌کند که تماشاگران را تا پایان درگیر می‌سازد. یکی از ویژگی‌های برجسته فیلم، طراحی محیط و فضاسازی منحصر به فرد آن است. دل تورو با استفاده از نورپردازی‌های سرد و تیره، یتیم‌خانه‌ای را به تصویر می‌کشد که گویی زمان در آن متوقف شده است. این مکان کهنه و متروکه، با دیوارهای ترک‌خورده و هوای سنگین، به خودی خود یک شخصیت زنده است که بر تمام رویدادهای فیلم سایه انداخته است.

۳. دریاچه مونگو (Lake Mungo)

59

  • امتیاز IMDB فیلم: ۶.۳ از ۱۰
  • مدت زمان: ۸۹ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
  • کارگردان: جوئل اندرسون

یک اثر کم‌تر شناخته شده ولی به شدت تاثیر گذار در ژانر ترسناک است. فیلم به شکلی منحصربه‌فرد از تکنیک‌های مستند بهره می‌گیرد تا حس واقع‌گرایی را با وحشت روان‌شناختی ترکیب کند و به جای استفاده از تکنیک‌های مرسوم در فیلم‌های ترسناک، از قدرت احساسات انسانی و درک ترس‌های عمیق‌تر برای خلق وحشت استفاده می‌کند، و به همین دلیل تبدیل به اثری ماندگار در این ژانر شده است.

داستان فیلم درباره‌ی خانواده‌ی پالمر است که پس از مرگ ناگهانی و دلخراش دختر نوجوانشان آلیس پالمر، با مجموعه‌ای از حوادث عجیب و ترسناک روبه‌رو می‌شوند. آلیس که در یک حادثه غرق‌شدگی در دریاچه‌ای محلی به نام مونگو جان خود را از دست می‌دهد خانواده‌اش را در شوک و غم عمیقی فرو می‌برد. والدین او، جون و راسل پالمر، به همراه برادرش متیو، در تلاش هستند تا با این از دست دادن بزرگ کنار بیایند و به زندگی عادی بازگردند؛ اما به زودی متوجه می‌شوند که مرگ آلیس پایان ماجرا نیست.

فیلم با استفاده از تکنیک مصاحبه و بازسازی رویدادها به سبک یک مستند واقعی، داستانی چندلایه از سوگواری، رازهای پنهان و ارتباطات ماوراءالطبیعه را بازگو می‌کند. در ابتدا، حادثه غرق‌شدن آلیس به عنوان یک اتفاق تراژیک و تصادفی پذیرفته می‌شود، اما زمانی که خانواده پالمر شروع به تجربه اتفاقات غیرقابل توضیحی در خانه می‌کنند، همه چیز تغییر می‌کند. متیو، برادر آلیس، که به عکاسی علاقه دارد، تصاویر و ویدیوهایی از خانه تهیه می‌کند که به نظر می‌رسد حضور شبح آلیس را نشان می‌دهند.

۲. یتیم خانه (The Orphanage)

 

  • امتیاز IMDB فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۰۵ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
  • کارگردان: جی ای بایونا

فیلم یتیم خانه یکی از آثار ماندگار و برجسته در ژانر ترسناک است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این فیلم با ترکیب بی‌نقصی از ترس روان‌شناختی، عناصر ماورایی و درام انسانی، توانست توجه منتقدان و مخاطبان سینما را جلب کند. داستان فیلم بر محور احساسات عمیق مادرانه و رازهای پنهان گذشته می‌چرخد و در دل خود مفهومی پیچیده و چندلایه از وحشت و دلهره را ارایه می‌دهد.

داستان فیلم درباره‌ی زنی به نام لورا است که در کودکی در یک یتیم خانه بزرگ شده است. پس از سال‌ها لورا تصمیم می‌گیرد به این یتیم خانه بازگردد و آن را بازسازی کند و به مرکزی برای مراقبت از کودکان دارای معلولیت تبدیل کند. با این حال، یتیم‌خانه که پر از خاطرات و رازهای گذشته است، به زودی لورا و خانواده‌اش را درگیر یک سری حوادث عجیب و ماورایی می‌کند که مرزهای بین واقعیت و خیال را محو می‌کنند.

در ابتدای فیلم همه چیز با خوش و خرم پیش می‌رود و لورا با شور شوق زیاد مشغول آماده سازی و افتتاح آن است. اما او به زودی متوجه رفتارهای عجیب پسرش سیمون می‌شود که به نظر می‌رسد دوستان خیالی پیدا کرده است. سیمون مدام از دوستانی صحبت می‌کند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. او به ویژه از یک دوست خاص به نام توماس یاد می‌کند؛ کودکی که صورتش با یک ماسک پارچه‌ای پوشانده شده است. هرچند لورا در ابتدا این صحبت‌ها را به عنوان 60تخیلات کودکانه نادیده می‌گیرد، اما به تدریج اتفاقات مرموز و نگران‌کننده‌ای رخ می‌دهد که نمی‌توان آنها را ساده از کنار گذاشت.

یکی از نقاط عطف داستان زمانی اتفاق می‌افتد که در روز افتتاح یتیم‌خانه، سیمون به شکلی ناگهانی ناپدید می‌شود. لورا که از وحشت و اضطراب در جستجوی پسرش است، یتیم‌خانه را برای یافتن او زیر و رو می‌کند، اما سیمون به شکلی مرموز ناپدید شده و هیچ اثری از او باقی نمی‌ماند و این آغاز ماجرای وحشت بار فیلم است.

۱ . مامور خرید شخصی (Personal Shopper)

61

  • امتیاز IMDB فیلم: ۶.۱ از ۱۰
  • مدت زمان: ۱۰۵ دقیقه
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
  • کارگردان: اولیویه آسایاس

داستان این فیلم  ترسناک درباره‌ی زنی آمریکایی به نام مورین کارتریات که در پاریس به عنوان خریدار شخصی برای یک مدل و سلبریتی به نام کیرا کار می‌کند. وظیفه او این است که لباس‌ها و لوازم لوکس مورد نیاز کیرا را خریداری کند و به او تحویل دهد. اما این تنها بخشی از زندگی اوست. مورین که علاقه زیادی به مد و دنیای تجملات ندارد.

در حقیقت به دنبال ارتباطی با روح برادر دوقلوی خود، لوییس است که به تازگی فوت کرده.لوییس، مانند مورین، یک واسطه ارواح بود و این دو توافق کرده بودند که هر کدام زودتر از دنیا برود، برای دیگری نشانه‌ای از دنیای پس از مرگ بفرستد. این جستجوی مورین برای یافتن این نشانه، قلب و روح فیلم را تشکیل می‌دهد.

یکی از ویژگی برجسته‌ی فیلم تلفیق دو داستان کاملا متفاوت، یکی داستانی معمایی درباره مرگ و زندگی پس از مرگ، و دیگری یک درام روان‌شناختی درباره هویت، سوگواری و انزوا. در ابتدا، فیلم بیشتر به زندگی روزمره مورین و شغلش به عنوان خریدار شخصی می‌پردازد. او برای کیرا، که زندگی‌اش پر از زرق و برق و شایعه است، لباس‌ها و جواهرات گران‌قیمت می‌خرد. اما این زندگی پر زرق و برق با دنیای درونی مورین که درگیر سوگواری و جستجوی معناست، تضادی شدید دارد.

یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی دیگر فیلم فضا سازی وهم آلود و ترسناک آن است. فیلم با استفاده از لوکیشن‌های سرد و بی‌روح پاریس و خانه‌های متروکه، فضایی سرد و وهم‌آلود خلق کرده که به خوبی با وضعیت ذهنی مورین همخوانی دارد. این فضای سرد و بی‌روح، حسی از انزوا و بیگانگی را القا می‌کند که مورین در آن غرق شده است. همچنین، طراحی صدا و استفاده از موسیقی کمینه در فیلم، به شکل مؤثری حس تعلیق و تنش را در مخاطب ایجاد می‌کند.

سخن آخر

فیلم‌های ترسناک درباره ارواح به خاطر داستان‌های شگفت‌انگیز، فضاسازی‌های دلهره‌آور و سکانس‌های وحشتناک، همواره قدرت جلب توجه را دارند. این آثار به شکلی ترسناک می‌توانند عمیق‌ترین ترس‌های انسانی را بیدار کنند و به تصویر کشند. هر فیلم، مانند دری به دنیایی تاریک و پر از رمز و راز گشوده می‌شود؛ جایی که ارواح سرگردان و موجودات ناشناخته، با داستان‌های عمیق انسانی و اسرار پنهان بازی می‌کنند.

زمانی که در تاریکی شب، با نور کم چراغ‌ها به تماشای این فیلم‌ها می‌نشینید، در هر صحنه، قلبتان تندتر می‌زند و ترس به تدریج در رگ‌هایتان جاری می‌شود. ارواح انتقام‌جو، شبح‌های آزاردهنده و رازهای ترسناک، شما را به یک سفر دلهره‌آور می‌برند، جایی که هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست.

منبع: مایکت

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید