نقد سریال کرهای «هیچکس سزاوار بخشش نیست»؛ پا جای پای بازی مرکب

سریال «هیچکس سزاوار بخشش نیست» داستان زندگی مردی را روایت میکند که پس از سالها سکوت، برای انتقام مرگ برادر دوباره اسلحه در دست میگیرد.
جدیدترین سریال کرهای نتفلیکس با عنوان «هیچکس سزاوار بخشش نیست» به تازگی در هفت قسمت منتشر شده و با نظرات مختلفی همراه شده است.
به گزارش فرارو، در داستان «هیچکس سزاوار بخشش نیست» ترحم و دلسوزی برای کسی وجود ندارد و هر کس که کشته میشود لایق بخشش و زنده ماندن نبوده است. در حقیقت گاهی انتقام تنها راه رسیدن به آرامش است. این سریال بر اساس وبتون «Plaza War: Mercy for None» ساخته شده است که از سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۸) تا سال ۲۰۲۱ (۱۳۹۹) منتشر میشد. در ادامه نگاهی به این سریال خواهیم داشت.
روایت انتقام در سریال «هیچکس سزاوار بخشش نیست»
داستان از یک دهه پیش آغاز شده، زمانی که خیابانهای سئول تحت سلطه یک باند مافیایی به نام «بومیونگ دونگ» قرار داشت. «نام گیجون» یکی از بهترین اعضای این گروه بود، اما دست روزگار باعث شد تا او مسئول تربیت برادرش باشد. «گیجون» به خاطر برادرش خلاف را کنار میگذارد، اما رئیس گروه تضمین میخواهد تا مطمئن شود او به سمت گروههای رقیب نمیرود. «گیجون» با بریدن تاندون پا و در نتیجه کم شدن قدرت مبارزهاش، به رئیس گروه ثابت کرد که دیگر به دنبال خلاف نیست.
ماجرا از جایی شروع میشود که برادر کوچکتر به طرز مشکوکی کشته میشود و «نام گیجون» بعد از 11 سال دوباره اسلحه در دست میگیرد تا راز قتل برادر را کشف کند. در نگاه اول، این سریال تلاشی از سوی نتفلیکس برای تکرار موفقیت آثار اکشن کرهای، مانند «بازی مرکب» (Squid Game) و افتخار (The Glory) به نظر میرسد، اما این همه چیز نیست. «هیچکس سزاوار بخشش نیست» فقط درباره کتک و خون نیست و داستان این سریال بر پایه احساسات شکستخورده و حقارتهای درونی شخصیتها بنا شده است.
نقش اول سریال «هیچکس سزاوار بخشش نیست»
«سو جیساب» (So jiSub): انتخاب او به عنوان نقش اصلی یک حرکت هوشمندانه از طرف سازندگان بود. «جیساب» به معنای واقعی کلمه به شخصیت «گیجون» در وبتون جان میبخشد.
بهترین بازی این بازیگر را میتوان در چهرهاش دید. او زمانی که جسد برادرش را پیدا کرد حتی یک قطره اشک هم نریخت اما چهرهاش ترکیبی از انزجار و انتقام را نشان میداد. از آنجایی که «گیجون» به دستهایش متکی بود، این بازیگر به بهترین شکل از قدرت دستانش استفاده میکرد.
نقد سریال «هیچکس سزاوار بخشش نیست»
این اثر از آن دسته سریالهایی است که از همان ابتدا مخاطب میداند با شخصیتهای خاکستری روبرو است و کسی بیعیب و نقص نیست. «هیچکس سزاوار بخشش نیست» فراتر از اکشن و انتقام، تعابیر نمادینی دارد که از قسمت اول قابل مشاهده است؛ مانند آن صحنهای که «گیجون» اولین هدف را از بین میبرد و لنگ لنگان وارد یک زیرگذر تاریک و سیاه میشود، نقطهای بدون نور و بیبازگشت که خبری از پایان خوش نیست.
برای سریالی که قرار است پر از اکشن باشد، حتی شرورترین آدم هم در برابر شخصیت اصلی محکوم به نابودی است. «گیجون» از همان ابتدا دست نیافتنی به نظر میرسد و همین باعث میشود میزان تنش در «هیچکس سزاوار بخشش نیست» کم شود. زنان در این سریال جایی ندارند اما داستان حول محور خانواده میچرخد؛ خانوادهای که با مرگ برادر کوچکتر نابوده شده است.
این سریال تمام مولفههای کلاسیک آثار کرهای ژانر اکشن را دارد: گانگستری شیک پوش، با چهرهای سرد و بیاحساس، مردان سالخوردهای که سختیهای زیادی را از سرگذراندهاند، و جوانهایی با چهرههای معصوم و هیولای خفته درون که در لحظهای مناسب آن را بیدار میکنند.
نقاط قوت و ضعف
طراحی صحنه یکی از نقاط قوت این سریال است. صحنهها با کیفیت بالا فیلمبرداری شدهاند؛ مانند لحظهای که «گیجون» غرق در خون، در یک کمپ دورافتاده نشسته و حضور خیالی برادر را تصور میکند. کلیشه قهرمان شکست ناپذیر، پاشنه آشیل این سریال است، «گیجون»، ضربات متعدد چاقو و گلوله را تحمل میکند، تحملی که فراتر از قدرت بدنی انسان است اما همچنان به راهش ادامه میدهد، انگار که از فولاد ساخته شده است. این مساله در برخی از لحظات باورپذیری اتفاقات را برای مخاطب کم میکند و حال و هوای آثار بالیوودی را به قصه میبخشد که با داستان خشن و واقعگرایانه سریال همخوانی ندارد.
آیا «هیچکس سزاوار بخشش نیست» ارزش دیدن دارد؟
در نهایت، سریال «هیچکس سزاوار بخشش نیست» یک درام اکشن و انتقامی است که مبارزات نفسگیر و لحظات احساسی دارد و برای علاقهمندان به سریالهای اکشن کرهای ارزش دیدن دارد. در عین حال اگر طرفدار آثار عاشقانه کرهای هستید این سریال برای شما تماشا گزینه خوبی نیست.