تصاویر؛ ۸ انیمه بیاد ماندنی هایائو میازاکی

هایائو میازاکی تقریباً بهطور جهانی بهعنوان ذهن خلاق پشت آثار محبوب استودیو جیبلی شناخته میشود، آثاری چون Spirited Away, My Neighbor Totoro, Princess Mononoke و بسیاری دیگر. سبک بصری منحصربهفرد او، مضامین زیستمحیطی، و شخصیتپردازیهای ظریف، به ویژگیهای بارز سینمای انیمیشن تبدیل شدهاند. اما میراث میازاکی تنها به استودیو جیبلی ختم نمیشود.
پیش از آنکه در سال ۱۹۸۵ استودیو جیبلی را تأسیس کند، میازاکی دههها تجربه و مهارت خود را در پروژههای مختلف انیمه کسب کرده بود، آثاری که هر یک بهنوعی پایهگذار شاهکارهای آیندهاش بودند. این کارهای اولیه شاید به اندازه آثار جیبلی شناختهشده نباشند، اما برای درک مسیر رشد هنری میازاکی بسیار کلیدیاند.
از انیمیشنهایی با کاراکترهای ساده و حیوانات دوستداشتنی گرفته تا روایتهای پیچیده و بازآفرینی افسانهها، هر یک از این پروژهها جنبهای متفاوت از نبوغ خلاقانهی او را نشان میدهند. خواه ماجرای تولهسگی قهرمان باشد یا تفسیری جدید از یک قصه کلاسیک، این آثار ثابت میکنند که جادوی میازاکی قدمت بالایی دارد.
۸. Animal Treasure Island
پیش از آنکه هایائو میازاکی بهطور کامل روی صندلی کارگردانی بنشیند، ردپای خلاقیت او در انیمه جزیره گنج حیوانات بهوضوح دیده میشود؛ اقتباسی پرهیاهو و سرشار از حیوانات از رمان معروف جزیره گنج نوشته رابرت لویی استیونسون. هرچند کارگردانی این اثر بر عهده هیروشی ایکدا بود، میازاکی نقش مهمی در طراحی صحنه، انیمیشن کلیدی، و حتی تهیه نسخه مانگای همزمان با فیلم ایفا کرد.
تأثیر بصری او بهویژه در سکانسهای پرانرژی اکشن، طراحی پیچیده کشتیهای دزدان دریایی، و شخصیتهای حیوانی انسانگونهای که پر از شور و زندگیاند، کاملاً مشهود است. با وجود اینکه فیلم بهطور خاص برای مخاطب کودک ساخته شده، اما سرشار از همان خیالپردازی داستانی و ماجراجویی دریایی است که میازاکی بعدها در آثاری چون قلعهای در آسمان و پورکو روسو آن را به کمال رساند.
ریتم تند داستان، روح دریانوردی و ترکیب شخصیتهای انسانی و حیوانی، همگی از نشانههای اولیهی DNA روایی میازاکی هستند. همچنین مانگای همراه فیلم، عمق بیشتری به دنیای داستان بخشید و نشان داد که میازاکی نهتنها یک تصویرگر توانمند، بلکه قصهگویی چیرهدست است.
هرچند جزیره گنج حیوانات در میان پروژههای اولیهی میازاکی کمتر شناختهشده است، اما این اثر شاد و پرهرجومرج بخشی ارزشمند از دوران پیشا-جیبلی او بهشمار میآید و شایسته توجه بیشتری است.
۷. The Great Adventure of Horus, Prince of the Sun
فیلم ماجراجویی بزرگ هوروس، شاهزاده خورشید اغلب بهعنوان نقطه عطفی در انیمیشن ژاپن شناخته میشود و بهدرستی چنین است. این اثر نخستین نقش مهم هایائو میازاکی در تولید انیمه بود، جایی که بهعنوان انیماتور کلیدی در کنار کارگردان نامآور، ایسائو تاکاهاتا، فعالیت کرد. داستان دربارهی هوروس، پسری شجاع است که برای نجات روستایش از چنگ یک دیو یخی پلید، سفری حماسی را آغاز میکند.
انیمیشن پویای میازاکی بهویژه در صحنههای نبرد و سکانسهای پرتنش پایانی، نشانههایی آشکار از انرژی حرکتی و داینامیکی را بروز میدهد که بعدها به یکی از شاخصههای سبکش بدل شد. با اینکه فیلم در گیشه موفق نبود، اما در گذر زمان به یک اثر کالت تبدیل شد. هوروس بهخاطر تأکیدش بر رشد شخصیتی کاراکترها و پیچیدگیهای سیاسی در دل یک داستان فانتزی کودکانه، اثری انقلابی قلمداد میشود.
نقش میازاکی در ساخت حرکتهای روان شخصیتها و پسزمینههای دقیق و پرجزئیات، بسیار حیاتی بود. در همین فیلم است که میتوان نشانههای اولیهای از دغدغههای همیشگی او همچون طبیعت، اجتماع، و مبارزهی قهرمانانه را دید؛ مفاهیمی که در سراسر دوران حرفهایاش بارها به آنها بازگشت و آنها را گسترش داد.
۶. Doggie March
مدتها پیش از آنکه «توتورو» یا «نائوشیکا» خلق شوند، تولهسگی کوچک به نام راک وجود داشت. انیمه رژه سگی (که با نام Wan Wan Chūshingura نیز شناخته میشود) نخستین تجربه کاری هایائو میازاکی در صنعت انیمه بود. او در سال ۱۹۶۳ به استودیوی توئی انیمیشن پیوست و بهعنوان هنرمند «بینفریم» مشغول به کار شد. داستان این فیلم الهامگرفته از افسانه تاریخی ۴۷ رونین ژاپنی و درباره تولهسگی شجاع است که برای گرفتن انتقام مرگ پدرش، سفری پرخطر را آغاز میکند.
هرچند نقش میازاکی در این پروژه نسبتاً جزئی بود، اما این تجربه برای او دریچهای به دنیای حرفهای انیمیشن و روند کاری در استودیو شد. با اینکه بخش زیادی از کارهای او مانند حرکات پسزمینه و سکانسهای شلوغ ممکن است از چشم بینندگان عادی پنهان مانده باشد، اما برای این انیماتور جوان، قدمی بزرگ در راه آموختن چگونگی دمیدن جان به دنیای انیمیشن بود.
حتی در این اثر ابتدایی نیز جاهطلبی در روایت داستان کاملاً مشهود است. رژه سگی با ترکیب عناصری چون اکشن، وفاداری و اخلاق، احساسی از عظمت را منتقل میکند که در آن زمان در فیلمهای کودکانه کمتر دیده میشد. ترکیب احساسات لطیف و اراده راسخ که در این فیلم به چشم میخورد، بعدها به بخش جداییناپذیری از آثار میازاکی تبدیل شد.
۵. Sherlock Hound
تصور کنید شرلوک هولمز بهجای یک انسان، یک سگ واقعی باشد که در خیابانهای لندن ویکتوریایی، سوار بر ماشینی استیمپانکی میرود. این دقیقاً خلاصهای از انیمه تلویزیونی شرلوک هاوند است. میازاکی کارگردانی مشترک و طراحی استوریبورد چند قسمت از این مجموعه جذاب و دستکمگرفتهشده را بر عهده داشت؛ مجموعهای که رازگشایی را با جهانی خیالی و سرشار از شوخطبعی ترکیب میکند.
ردپای میازاکی در تمام عناصر خلاقانه این مجموعه دیده میشود، از ابزارهای عجیبوغریب و ریتم پرانرژی داستانها گرفته تا لحن بازیگوشانهای که هنوز هم تازگی دارد. بهدلیل دعوای حقوقی بر سر کپیرایت، تولید این سری متوقف شد و میازاکی پیش از پایان پروژه آن را ترک کرد، اما قسمتهایی که توسط او کارگردانی شدهاند، همچنان پرجنبوجوشترین و ماجراجویانهترین اپیزودهای سریال باقی ماندهاند.
در صحنههای تعقیبوگریز و ماشینهای مکانیکی نوعی خلاقیت شادمانه وجود دارد که بهوضوح علاقه میازاکی به آیندهگرایی رترو و هوانوردی را نشان میدهد. این اپیزودها عملاً پیشزمینهای هستند برای آثار بعدی او مانند لاپوتا: قلعهای در آسمان و اثبات میکنند که حتی تلویزیون کودکانه هم برای میازاکی فرصتی بود تا قوه تخیل خیرهکنندهاش را به نمایش بگذارد.
۴. Lupin the 3rd: The Castle of Cagliostro
اولین فیلم بلند هایائو میازاکی بهعنوان کارگردان، قلعه کاگلیوسترو، اکنون بهعنوان یکی از بهترین آثار مجموعه لوپن سوم و نمونهای درخشان از فیلمسازی انیمیشنی شناخته میشود. داستان فیلم درباره دزد نجیبزاده، آرسن لوپن سوم است که به یک قلعه نفوذ میکند تا پرده از یک شبکه جعل اسکناس بردارد و شاهزاده خانمی مرموز را نجات دهد. از تعقیبوگریز پرهیجان ابتدای فیلم گرفته تا اوجگیری داستان در برج ساعت، فیلم سرشار از انرژی، طنز و زیبایی است.
آنچه کاگلیوسترو را متمایز میسازد، رویکرد میازاکی در تلطیف فضای بزرگسالانه مجموعه لوپن سوم است؛ او به شخصیت اصلی، عمق اخلاقی و انسانیت بیشتری بخشیده است. لوپن در این فیلم نهتنها ماجراجو و بازیگوش است، بلکه نوعدوست و بااخلاق هم هست؛ ویژگیهایی که در بسیاری از قهرمانهای آینده میازاکی تکرار میشوند.
پسزمینههای نفسگیر، معماری پیچیده قلعه و انیمیشن روان فیلم، زیربنای سبک بصری منحصربهفردی را شکل میدهند که بعدها به امضای استودیو جیبلی تبدیل شد. جالب اینکه این فیلم از معدود انیمههاییست که کوئنتین تارانتینو بهشکل علنی از آن تمجید کرده؛ نشانهای از تأثیر ماندگار قلعه کاگلیوسترو در تاریخ سینمای انیمیشن.
۳. The Wonderful World of Puss ‘n Boots
این فیلم کلاسیک از استودیو توئی انیمیشن، گربهای شمشیرزن به نام «پرو» را معرفی کرد که بعدها به نماد این کمپانی تبدیل شد. هرچند کارگردانی فیلم بر عهده کیمیو یابوکی بود، هایائو میازاکی نقش مهمی در طراحی صحنههای اکشن ایفا کرد و به پویایی بصری فیلم جان تازهای بخشید. گربه چکمهپوش ترکیبی دلنشین از عناصر افسانههای اروپایی و شوخطبعی پرانرژی سبک انیمه است.
مشارکت میازاکی در این پروژه، زمینهساز شکلگیری مهارتهای او در طراحی حرکتهای پویای شخصیتها شد؛ بهویژه در صحنههای تعقیبوگریز که بعدها به یکی از تخصصهای او تبدیل شد. استفاده هنرمندانه فیلم از رنگ، جزئیات دقیق در پسزمینه و کمدی فیزیکی، نویددهنده همان روح بازیگوشانهایست که در آثار بعدیاش مانند سرویس تحویل کیکی و پونیو نیز دیده میشود.
اگرچه گربه چکمهپوش به اندازه آثار جدیتر میازاکی عمق و سنگینی ندارد، اما بیتردید یکی از قطعات کلیدی در میراث اولیه انیمیشنسازی او محسوب میشود.
۲. Heidi, Girl of the Alps
یکی از مهمترین پروژههای تلویزیونی دوران ابتدایی کار میازاکی، انیمه هایدی، دختری از آلپ بود که در آن همکاری نزدیکی با ایسائو تاکاهاتا داشت. میازاکی در این مجموعه مسئول طراحی صحنه و چیدمان فضایی در تمام ۵۲ قسمت بود؛ کاری عظیم که به شکلگیری نگاه منحصربهفرد او در روایت تصویری کمک شایانی کرد. این سریال که بر اساس رمان یوهانا اشپیری ساخته شده، داستان دختربچهای یتیم را روایت میکند که به خانه پدربزرگش در کوههای آلپ میرود؛ روایتی پر از مضامین خانواده، طبیعت و پایداری روح انسان.
میازاکی با دقت و وسواس مثالزدنیاش، هایدی را فراتر از استانداردهای معمول انیمههای تلویزیونی آن زمان برد. طراحیهای فضایی او نه تنها بر زیبایی بصری، بلکه بر «جغرافیای احساسی» تأکید داشت، یعنی اینکه محیط فیزیکی چگونه بازتابی از احساسات درونی شخصیتهاست. این نگرش بعدها به وضوح در فیلمهای استودیو جیبلی، بهویژه همسایهام توتورو و شهر ارواح دیده میشود.
تصاویر سرسبز و شاعرانه مناظر آلپ در هایدی، نویدگر دلبستگی همیشگی میازاکی به زیباییهای طبیعت و هماهنگی اکولوژیکی بودند. به باور بسیاری از تاریخنگاران انیمه، هایدی حلقه گمشدهایست میان دوران طلایی استودیو توئی و بلوغ هنری استودیو جیبلی.
۱. Anne of Green Gables
یکی دیگر از اقتباسهای ادبی که از استعدادهای هایائو میازاکی بهره برد، آن شرلی در گرین گیبلز بود. هرچند که او تنها در ۱۵ قسمت ابتدایی این پروژه مشارکت داشت و پس از آن کنارهگیری کرد. در نقش طراح صحنه و چیدمان، میازاکی کمک کرد تا فضای احساسی و لحن بصری این سریال لطیف و انسانمحور شکل بگیرد. داستان این انیمه دربارهی آن شرلی، دختر یتیم پرشوری است که توسط یک خواهر و برادر سالخورده در جزیره پرینس ادوارد به فرزندی پذیرفته میشود.
نقش میازاکی در نحوه بازتاب احساسات آن در مناظر طبیعی بهخوبی قابل مشاهده است. از دشتهای شکوفهزده تا فضای داخلی ساکت و صمیمی خانهها، همه چیز در خدمت به تصویر کشیدن ریتم شاعرانه زندگی روستایی و دنیای درونی شخصیت اصلی قرار گرفتهاند. توانایی بینظیر او در انتقال احساسات از طریق فضا و جو، به شخصیت پیچیده آن لایههای عمیقتری میبخشد.
هرچند میازاکی پیش از پایان سریال آن را ترک کرد، اما بخش نخست آن بهلطف حضور او، به نقطه اوجی بصری و مفهومی تبدیل شده است. این اثر بار دیگر ثابت میکند که درخشش میازاکی تنها در روایت داستان نیست، بلکه در چگونگی ساختن دنیایی است که بازتابی از روح و احساسات شخصیتهایش باشد.
منبع: گیمفا