تصاویر؛ 10 شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن از بدترین تا بهترین

تصاویر؛ 10 شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن از بدترین تا بهترین

ممکن است در نگاه اول رتبه‌بندی 10 شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن از بدترین تا بهترین کمی عجیب به نظر برسد، اما هر قهرمان بزرگی به یک دشمن بزرگ و درخور نیاز دارد. عوامل متعددی در تعیین بهترین شرور نقش دارند، اما ما تمرکزمان را بر سه مورد گذاشته‌ایم؛ میزان خطری که ایجاد می‌کنند، شدت خشونت فیزیکی و عاطفی که علیه ایتن هانت و تیمش اعمال می‌کنند و همچنین درجه‌ای از کاریزمای ملموس و شرورانه‌ای که به نمایش می‌گذارند.

کد خبر : ۲۵۱۰۴۳
بازدید : ۱۶

جدیدترین و البته آخرین قسمت از فرنچایز ماموریت: غیرممکن (Mission: Impossible) به تازگی اکران سینمایی خود را پشت سر گذاشت و ستاره این مجموعه یعنی تام کروز باز هم با بدلکاری‌ها و بازی درخشانش مخاطبان را خیره کرد. تمرکز اصلی فیلم‌های ماموریت: غیرممکن جدا از صحنه‌های اکشن تماشایی، همیشه بر شخصیت اصلی با بازی تام کروز، یعنی ایتن هانت بوده است. اعضای تیم در طول زمان آمده‌اند و رفته‌اند و ماموریت‌های به‌ظاهر غیرممکن بارها تغییر کرده‌اند، اما ایتن همواره شکست‌ناپذیر مانده است.

تنها عنصر ثابت دیگر، جریان پیوسته‌ای از دشمنان یعنی مردان و زنانی با نقشه‌های بلندپروازانه و آمیخته به طمع یا شرارت بوده است که خیال می‌کنند این بار آن‌ها هستند که می‌توانند از هانت زرنگ‌تر، باهوش‌تر و سریع‌تر باشند. ممکن است در نگاه اول رتبه‌بندی 10 شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن از بدترین تا بهترین کمی عجیب به نظر برسد، اما هر قهرمان بزرگی به یک دشمن بزرگ و درخور نیاز دارد. عوامل متعددی در تعیین بهترین شرور نقش دارند، اما ما تمرکزمان را بر سه مورد گذاشته‌ایم؛ میزان خطری که ایجاد می‌کنند، شدت خشونت فیزیکی و عاطفی که علیه ایتن هانت و تیمش اعمال می‌کنند و همچنین درجه‌ای از کاریزمای ملموس و شرورانه‌ای که به نمایش می‌گذارند.

10. هوش مصنوعی انتیتی

2_11zon (1)

یک ویروس دیجیتالِ خودآگاه و خودآموز که تمام فضای سایبری را آلوده کرده است شاید در هر تریلر پرهیجان دیگری یک تهدید شگفت‌انگیز به نظر برسد، اما در دنیای ماموریت غیرممکن، این موجود تنها توانسته است در جایگاه دهم قرار بگیرد. انتیتی در مقایسه با شرورهای انسانی این مجموعه، چندان تاثیرگذار نیست چون حقیقت این است که صفر و یک‌ها نه دیوانگی انسان‌ها را دارند و نه اسلحه. با این حال، قدرت و گستردگی بی‌حد و مرز این هوش مصنوعی قابل انکار نیست. انتیتی در ابتدا به‌عنوان یک سلاح دیجیتال توسط دولت آمریکا طراحی شد، اما خیلی زود از کنترل خارج شد و شروع به پرسه‌زدن در فضای سایبری کرد.

هرچند بازی‌ دادن و از بین بردن یک زیردریایی پر از ملوانان روسی بی‌رحمی محض است، اما آن‌چه انتیتی را به یک شرور واقعی تبدیل می‌کند، مقیاس وسیع‌تر و پیچیده‌تری از فریبکاری‌های آن است. این موجود دیجیتال در روزهای ابتدایی فعالیتش از طریق شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی و رفتار انسان‌ها را دستکاری می‌کرد.

این کار انتیتی این موضوع را یادآور می‌شود که همین اتفاق در دنیای واقعی هم در حال رخ دادن است. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که بسیاری با نیات شوم به‌راحتی ذهن‌های شکل‌پذیر را تحت ‌تاثیر قرار می‌دهند و با رشد روزافزون هوش مصنوعی در تعاملات روزمره‌مان، تصور ظهور چیزی شبیه به انتیتی که زندگی روزانه‌مان را به کابوسی واقعی تبدیل کند، آن‌قدرها هم دور از ذهن نیست.

9. جان ماسگریو

3_11zon (3)

تمام شرورها لزوما با دستان خودشان مرتکب قتل نمی‌شوند، اما این به معنای کم‌خطر بودنشان نیست. ماسگِریو مدیر عملیاتی ایتن هانت در آی‌ام‌اف است و حتی به نظر می‌رسد رابطه دوستانه‌ای (هرچند سطحی) میان آن‌ها وجود دارد. او هانت را وارد ماموریتی برای نجات یکی از شاگردانش به نام لینزی فاریس می‌کند. اما وقتی ماموریت با شکست مواجه می‌شود و هانت مقصر شناخته می‌شود، این ماسگریو است که برای فرار به او کمک می‌کند تا بتواند بی‌گناهی‌اش را ثابت کند.

البته بعد معلوم می‌شود که تمام این‌ها یک نمایش بود. ماسگریو در واقع یک خائن است که با فردی به نام اوون دیویان همکاری می‌کند تا در نقشه‌ای پیچیده، قطعه‌ای تکنولوژیک با اسم رمز «پای خرگوش» را به دست بیاورند. با این حال، ماسگریو در ذهن خودش یک قهرمان است چون امید دارد این نقشه بهانه‌ای است برای حمله پیش‌دستانه به نیروهای دشمن. او می‌خواهد ایالات متحده و آی‌ام‌اف نقشی تهاجمی‌تر در مبارزه با تروریسم ایفا کنند و اگر رسیدن به این هدف به معنای حمایت از تروریست‌ها هم باشد، برای او اشکالی ندارد.

شاید ماسگریو فکر کند نیتش درست است، اما در کنار همکاری با یک تروریست قاتل مثل دیویان، از مرز بزرگ دیگری هم عبور می‌کند. او جولیا، همسر ایتن را وارد این بازی خطرناک می‌کند. بدتر از آن، او اجازه می‌دهد دیویان مستقیما جلوی چشمان هانت به جولیا شلیک کند. البته بعدا مشخص می‌شود که قربانی در واقع یکی از افراد دیویان بود که ماسک به چهره داشت، اما آسیبی که از نظر احساسی به هانت وارد شد، کاملا واقعی و ویرانگر بود.

8. کرت هندریکس

4_11zon (3)

در حالی که برخی شرورها از روی طمع و برخی دیگر فقط برای لذت بردن از آشوب دست به جنایت می‌زنند، کرت هندریکس کسی است که به‌زعم خودش فقط خیر و صلاح بشریت را می‌خواهد. می‌پرسید منظورش از خیر و صلاح بشر چیست؟ خب در ذهن هندریکس گونه‌ی انسان نیازمند یک پاک‌سازی اساسی است. به باور او، فجایع عظیمی چون طوفان بزرگ عهد عتیق تا بمباران اتمی شهرهای ژاپن در جنگ جهانی دوم منجر به بازسازی، بهبود و رشد واقعی می‌شوند یا دست‌کم او این‌طور فکر می‌کند.

با همین باورها هندریکس تصمیم می‌گیرد چنین فاجعه‌ای را در مقیاسی جهانی به راه بیندازد و از یک حمله گسترده به کرملین در مسکو آغاز می‌کند و در ادامه به‌دنبال دستیابی به کدهای پرتاب هسته‌ای می‌رود. او در جریان این نقشه‌ ویرانگر، به‌وضوح ثابت می‌کند که یکی از بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین تهدیدهایی است که ایتن هانت تا آن زمان با آن مواجه شده است.

البته اینجاست که انتخاب بازیگر نقش مهمی پیدا می‌کند. فیلم می‌خواهد ما هندریکس را به‌عنوان یک تهدید فیزیکی جدی برای هانت ببینیم اما این باورپذیر نیست. مایکل نیکویست بازیگر فوق‌العاده‌ای است و با دیالوگ و اهدافش، یک شرور قانع‌کننده خلق می‌کند. اما به‌عنوان حریفی جدی در یک نبرد تن‌به‌تن با تام کروز باورپذیر نیست.

با این حال، این موضوع باعث نمی‌شود برد برد (کارگردان فیلم) جلوی یک مبارزه طولانی بین او و ستاره فیلم را بگیرد. (البته انصافا باید گفت چد استالسکی هم سه سال بعد همین اشتباه را تکرار کرد و به نیکویست اجازه داد تا در جان ویک (John Wick) مدتی در برابر کیانو ریوز دوام بیاورد.) بنابراین، هرچند هندریکس در مقیاس جهانی یک تهدید بزرگ محسوب می‌شود، اما به‌دلیل ناتوانی در ارائه یک درگیری فیزیکی جدی و باورپذیر با هانتِ آماده و فوق‌العاده ورزیده، در این رتبه‌بندی کمی سقوط می‌کند.

هندریکس هم مثل ماسگریو که در بالا به او اشاره شد، واقعا باور دارد که با آسیب ‌زدن به جهان در حال انجام خدمت بزرگی است. آخرین اقدام او منجر به پرتاب یک موشک هسته‌ای به‌سوی سان‌فرانسیسکو می‌شود که در لحظه می‌توانست جان ده‌ها هزار نفر را بگیرد و در ادامه میلیون‌ها نفر دیگر را به کام مرگ بفرستد. این موضوع اصلا کم‌اهمیت نیست و واقعیت این است که اگر ماموران آی‌ام‌اف مانعش نشده بودند او واقعا می‌توانست به هدفش برسد.

7. آگست واکر

5_11zon (1)

ایتن هانت و تیم آی‌ام‌اف بارها از جاسوس‌های دوجانبه و خائنان ضربه خوردند، اما بیشتر این خائنان، مردان میانسالی بودند با ظاهری آراسته که از نظر فیزیکی تهدید جدی‌ای برای قهرمان بی‌باک ما محسوب نمی‌شدند. اما آگست واکر کاملا چیز دیگری است. او از هانت قدبلندتر، از سرِ سبیل تا نوک پا عضله است و هنری کویل با بازی‌اش کاری می‌کند که واکر حتی وقتی وانمود می‌کند طرف هانت است، تهدیدآمیز و خطرناک به نظر برسد. اما وقتی حقیقت فاش می‌شود، دیگر هیچ رازی در کار نیست و جنگ واقعی آغاز می‌شود.

در نهایت مشخص می‌شود که واکر با یک نابغه شرور به نام سالمون لین همکاری دارد و این دو با هم هانت را در یک نقشه‌ پیچیده گرفتار می‌کنند و بار دیگر، عشق زندگی‌اش، جولیا را وارد مسیری خطرناک می‌کنند. انگیزه واکر برای تمام این اقدامات کمی اغراق‌آمیز و نمایشی است؛ او می‌خواهد دنیای کهنه فروبپاشد تا چیزی بهتر از دل آن متولد شود. 

واکر و لین قصد دارند بمب‌های هسته‌ای را منفجر کنند و در حالی که لین در محل باقی می‌ماند تا با اجرای آخرین و بزرگ‌ترین اقدام تروریستی‌اش بمیرد، واکر سوار بر بالگردی به‌سوی محل امن می‌گریزد. اما طبعا هانت هم در تعقیب او و به‌دنبال گرفتن آن دستگاه انفجار است که تنها راه متوقف کردن شمارش معکوس خواهد بود. واکر می‌توانست به‌سادگی با رها کردن دستگاه فرار کند، اما میلش به رنج‌دادن دیگران، به‌ویژه رنج ایتن در صورت کشته شدن جولیا، باعث می‌شود وارد یک نبرد تن‌به‌تن مرگبار با هانت شود. تصمیمی که از خشم و توجیهات خودخواهانه‌اش نشات می‌گیرد و کاملا به‌جا، با مرگ دردناک خودش به پایان می‌رسد.

6. پاریس

6_11zon (1)

وقتی صحبت از بهترین شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن می‌شود، تعداد کمی از نظر استایل و کاریزما به پای پاریس با بازی پام کلمنتیف می‌رسند. او دست راست گابریل است و بیشتر از آن‌که حرف بزند، مهارت مرگبارش گویای همه چیز است؛ تغییری دلپذیر نسبت به آن دسته از شرورهایی که انگار قبل از کشیدن ماشه باید تمام داستان زندگی‌شان را تعریف کنند.

لباس و آرایش صورتش او را کاملا از دیگران متمایز می‌کند، اما گول ظاهر عروسکی‌اش را نخورید. پاریس مبارزی بی‌رحم است که حتی در سخت‌ترین شرایط هم دست از مبارزه نمی‌کشد. در سکانس تیراندازی و تعقیب و گریز مهیج رم به‌وضوح دیده می‌شود که او در تعقیب هانت، بدون هیچ تردیدی از میان هر مانع انسانی و غیرانسانی عبور می‌کند.

هرچند پاریس در طول داستان حساب خیلی‌ها را می‌رسد، اما نهایتا در یک درگیری نفس‌گیر مغلوب هانت می‌شود. با این حال، هانت او را نمی‌کشد و این تصمیم، مسیر تازه‌ای برای پاریس رقم می‌زند. پس از آن، گابریل که از این ترحم خشمگین است عملا سعی می‌کند او را بکشد. همین باعث می‌شود پاریس هم از او و هم از مسیر شرارت روی برگرداند و در لحظه‌ای سرنوشت‌ساز، جان هانت را نجات دهد. به نظرم برای آن‌که بتوانی در دل تاریکی به وجدانت گوش بدهی و از مسیر بدی خارج شوی، واقعا باید آدم قدرتمندی باشی و پاریس بی‌شک یکی از همین آدم‌های سرسخت است.

5. گابریل

7_11zon (2)

در یکی از قسمت‌های پایانی فرنچایز ماموریت غیرممکن مردی مرموز با مهارت‌های مرگبار و همکاری با انتیتی به نام گابریل وارد داستان می‌شود. داستان زندگی‌اش نیز اشاره به نقشی اساسی در زندگی ایتن هانت دارد. گویا گابریل سی سال پیش زنی به نام ماری را کشته بود که ظاهرا هانت علاقه خاصی به او داشت و همین قتل باعث شد هانت به آی‌ام‌اف بپیوندد، جایی که بعدا جان هزاران و بلکه صدها هزار نفر را نجات داد.

او بی‌تردید یک شرور است و شاید کمی هم جنبه‌ی پیشگویانه داشته باشد، اما ورود دیرهنگامش به فرنچایز تا حدی وزن دراماتیک شخصیت را کم می‌کند. با این حال، انتخاب بازیگر به‌شدت شخصیت گابریل را بالا می‌برد. اسای مورالس جذابیت واقعی و تهدیدی آرام اما جدی به این نقش می‌بخشد، طوری که فورا مشخص می‌شود با کسی طرف نیستیم که بشود ساده از کنارش گذشت. هم توانایی‌های فیزیکی و هم نیات مرگبارش کاملا باورپذیرند و وزن دراماتیک اضافی مورالس باعث شده است او تهدیدی واقعی برای هانت باشد. علاوه بر این، او در رتبه‌بندی با تصاحب یکی از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین مرگ‌های شرورانه کل مجموعه به نام خود، جایگاه ویژه‌ای کسب می‌کند.

گابریل افراد زیادی را کشت و حتی یک مکان نمادین در داستان‌های آگاتا کریستی را نیز نابود کرد، پس شرور بودنش کاملا واضح است. اما بی‌رحمانه‌ترین کار او، به نوعی نقطه پایانی است بر کشتن ماری سی سال پیش. گابریل تهدید می‌کند که این کار را دوباره تکرار کند و یکی از دو زن را بکشد؛ ایلزا یا گریس عشق فعلی هانت یا زنی که تنها چند ساعت پیش وارد زندگی‌اش شده است.

فیلم تلاش می‌کند مخاطب را با تصور مرگ گریس گمراه کند، اما در نهایت این ایلزا است که به دست گابریل کشته می‌شود. مایکل مک‌کواری و تام کروز در اینجا واقعا شرورهای اصلی‌اند و این کلیشه خسته‌کننده مرگ زن برای نجات مرد به داستان اضافه شده است، اما در نهایت این گابریل است که چاقو را در شکم ایلزا فرو می‌کند. می‌توانست گریس بمیرد، یا حتی بهتر است بنجی قربانی می‌شد. اما در عوض، گابریل روشن‌ترین شعله این مجموعه را، بعد از خود هانت خاموش می‌کند.

4. جیم فلپس

8_11zon (1)

جیم فلپس تنها دوست یا همکار ماموری نبود که در طول سال‌ها به ایتن هانت خیانت کرد، اما قطعا اولین نفر بود و شاید هم غافلگیرکننده‌ترین. در سریال تلویزیونی ماموریت: غیرممکن که از سال 1966 تا 1973 به مدت هفت فصل پخش شد، این شخصیت با بازی پیتر گریوز رهبر اصلی تیم آی‌ام‌اف بود و بدون هیچ تردیدی در صف آدم‌خوب‌ها قرار داشت. بنابراین دلیلی وجود نداشت که مخاطب تصور کند حضور او در اولین فیلم سینمایی ماموریت غیرممکن قرار است رنگ‌ و بویی متفاوت داشته باشد. البته، انتخاب جان وویت برای این نقش شاید سرنخی بوده که از ابتدا باید ما را به شک می‌انداخت.

تماشاگران انتظار داشتند که فلپس به‌نوعی سکان رهبری را به ایتن هانتِ جوان (تام کروز) واگذار کند و او هم این کار را کرد، اما با خیانتی بزرگ همراه شد. وقتی نقشه‌ی فلپس برملا می‌شود، به هانت توضیح می‌دهد که پایان جنگ سرد باعث شده است موجودیت آی‌ام‌اف زیر سوال برود. این ادعا شاید ساده‌لوحانه‌ترین جمله‌ای باشد که در کل این فرنچایز گفته شده است. فلپس نگران بود که به یادگاری از گذشته یا آدمی فراموش‌شده تبدیل شود که باید با سالی فقط 62 هزار دلار روزگار بگذراند.

خودِ خیانتِ فلپس به‌اندازه‌ کافی دردناک است او به دوستان و هم‌تیمی‌هایی پشت می‌کند که سال‌ها جانشان را برای هم به خطر انداخته‌اند اما آن‌چه خیانتش را واقعا سنگین می‌کند، جزئیات وحشتناک آن است. برای آن‌که گناه را به گردن دیگری بیندازد، فلپس سه نفر از اعضای تیمش را در جریان یک عملیات به قتل می‌رساند و سپس مرگ خودش را صحنه‌سازی می‌کند. کاری که می‌توانست صرفا یک سرقت ساده باشد، با این اقدامات بی‌رحمانه به جنایتی عمیق‌تر و به‌مراتب دردناک‌تر تبدیل می‌شود و همین است که خیانت او را تا این حد زهرآگین و فراموش‌نشدنی می‌کند.

3. شان امبروز

9_11zon (2)

شان امبروز مامور سابق آی‌ام‌اف به ایتن هانت زخمی و خشمگین می‌گوید: «سخت‌ترین بخشِ بازی کردن نقش تو همیشه این بود که مجبور بودم هر پانزده دقیقه مثل یه احمق لبخند بزنم.» همین جمله به‌تنهایی کافی‌ است تا امبروز را بهترین شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن معرفی کنیم چون هم طعنه‌ای درخشان به شخصیت هانت می‌زند و هم به خود تام کروز!

رفتارش با زنان هم دست ‌کمی از طعنه‌اش ندارد؛ او با بی‌اعتنایی و تحقیر می‌گوید که «زن‌ها مثل میمونند تا وقتی شاخه بعدی رو نگیرن، شاخه قبلی رو ول نمی‌کنن.» فارغ از انگیزه‌های طماعانه‌اش، نمی‌توان انکار کرد که امبروز (داگری اسکات) کاملا درک کرد که وظیفه یک شرور کاریزماتیک در فیلم اکشن چیست و آن را با تمام وجود به اجرا گذاشت.

همین طمع است که امبروز را به دزدیدن یک طاعون مرگبار سوق می‌دهد با این نقشه که اگر خواسته‌هایش برآورده نشود، آن را بر سر جمعیت‌های بی‌گناه رها کند. هرچند پول هدف اصلی اوست، اما حسادت پنهانی‌اش نسبت به ایتن هانت هم در این میان نقش پررنگی دارد؛ همین چاشنی حسادت باعث می‌شود تقابل‌های آن‌ها بسیار سرگرم‌کننده‌تر از یک نبرد ساده باشد، چه هنگام نبردها، چه در کتک‌کاری‌های نفس‌گیر روی شن و ماسه، درست همان‌طور که فقط جان وو استادانه می‌تواند آن را به تصویر بکشد.

فیلم با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن امبروز با ظاهر و هویت ایتن هانت، به‌دنبال به‌دست آوردن ویروس مرگبار کیمِرا است. اما به‌جای این‌که تنها یک نفر را حذف کند، او و تیمش باعث سقوط یک هواپیمای مسافربری کامل با تمام سرنشینان بی‌گناهش می‌شوند. در فیلم‌های بعدی ممکن است اقدامات تروریستی با تلفات بیشتری همراه باشند، اما اینجا مرگ‌ها چهره دارند و همین نزدیکی و ملموس بودن، باعث می‌شود خشونت و بی‌رحمی امبروز به‌شکل شخصی‌تر و دردناک‌تری حس شود.

2. سالمون لین

10_11zon (2)

چه به‌خاطر حقوق پایین باشد چه مزایای شغلی ضعیف، انگار دنیا پر شده از کارمندان سابق دولتی که آماده‌اند کشورشان را بفروشند و بلیت یک‌طرفه به سرزمین شرارت بگیرند. سالمون لین یکی از همین افراد است، اما او چند قدم فراتر می‌رود و به تاسیس سازمانی به نام سندیکا کمک می‌کند؛ گروهی متشکل از همان ماموران سابقِ تلخ‌کام و ماشه‌به‌دست. هدف آن‌ها؟ ایجاد هرج‌ومرج و برداشت سود مالی از دل آشوب و بدتر این‌که، سال‌هاست با موفقیت همین کار را انجام می‌دهند.

سالمون لین اولین بار با کشتن یک مامور زنِ جوان و غیرمسلح، آن هم درست جلوی چشمان هانت، معرفی می‌شود و خیلی زود روشن می‌شود که او سال‌ها مسئول مرگ هزاران نفر بوده، آن هم از طریق حوادثی که طوری صحنه‌سازی شده‌اند که شبیه تصادف یا کار افراد نامربوط به نظر برسند.

تاریخچه لین در فریب اعتماد و سواستفاده از سیستم‌های مختلف جهان، او را به یکی از خطرناک‌ترین شرورهای کل فرنچایز تبدیل می‌کند. او در تمام طول مسیر، یک قدم جلوتر از هانت حرکت می‌کند و شعار «هرچه رنج بیشتر، صلح بیشتر» که به آن معتقد است به‌وضوح نشان می‌دهد که تا کجا حاضر است پیش برود تا به اهدافش برسد. او نه فقط دشمنی باهوش و بی‌رحم، بلکه نمادی از تهدیدی ایدئولوژیک است؛ کسی که باور دارد درد، بهایی لازم برای رسیدن به نظم است.

در حالی که بسیاری از بازیگران هنگام ایفای نقش شرور سعی می‌کنند با اغراق و هیجان شخصیت را بزرگ جلوه دهند، شان هریس مسیر کاملا متفاوتی را انتخاب می‌کند. او لین را به‌شکل مردی خبیث و نفرت‌انگیز به تصویر می‌کشد که مخاطب دوست دارد نابودی‌اش را ببیند. این انتخاب، جسورانه و غیرمعمول است؛ چون لین برخلاف بسیاری از شرورهای جذاب سینمایی، نه کاریزما دارد، نه شخصیت آنچنانی. او فقط یک آدم واقعا بد است؛ کسی که ذره‌ای برای جان دیگران یا عزیزانشان ارزش قائل نیست. همین بی‌رحمی و بی‌تفاوتی کامل، تهدید او را واقعی‌تر و ترسناک‌تر می‌کند.

به‌عنوان یکی از معدود شرورهایی که در بیش از یک فیلم تهدیدی فعال باقی می‌ماند، سالمون لین رنج، درد و فشار روانی فراوانی بر هانت و تیمش وارد می‌کند. بخش بزرگی از جنایات او پیش از آغاز ماموریت غیرممکن: ملت یاغی (Mission: Impossible – Rogue Nation) رخ داد، اما بی‌رحم‌ترین و شخصی‌ترین اقدامش در دنباله‌ی این فیلم، یعنی فال‌اوت (Fallout) رقم می‌خورد.

لین در همکاری با آگوست واکر موفق می‌شود دو بمب هسته‌ای را فعال کند؛ بمب‌هایی که نه‌تنها منبع آب میلیاردها انسان را تهدید می‌کنند، بلکه جان بزرگ‌ترین عشق زندگی هانت، جولیا را نیز به خطر می‌اندازند. تماشای جولیا در آستانه مرگ، همان ضربه احساسی سنگینی ا‌ست که هانت فقط یک‌بار دیگر در زندگی‌اش تجربه کرده بود. حالا به‌وضوح می‌توان دید چقدر پشیمان است از این‌که تصمیمات و انتخاب‌هایش بار دیگر کسی را که دوست دارد تا این حد به مرگ نزدیک کرده‌ است.

1. اوون دیویان

11_11zon (2)

در انتخاب بهترین شخصیت شرور فرنچایز ماموریت غیرممکن رقابت زیادی وجود دارد، اما هیچ شکی نیست که بالاترین جایگاه به چه کسی تعلق می‌گیرد. دیویان تنها به خواسته‌ها و نیازهای خودش اهمیت می‌دهد و فیلم هم این را با اینکه هرگز هدف نهایی‌اش را دقیقا نشان نمی‌دهد، به خوبی منعکس می‌کند ما می‌دانیم او دنبال چیزی به نام «پای خرگوش» است، اما اینکه دقیقا چیست و چه کاربردی دارد، هرگز روشن نمی‌شود. فقط این را می‌دانیم که دیویان حاضر است برای رسیدن به آن، از روی هر کس و هر چیزی عبور کند و همین باعث می‌شود او به مردی فوق‌العاده خطرناک تبدیل شود.

فیلم ماموریت غیرممکن ۳ به کارگردانی جی.جی. آبرامز، ناحق مورد بی‌مهری قرار گرفت، اما حتی آن‌هایی که از فیلم ناامید شده‌اند هم نمی‌توانند بازی ترسناک، موثر و بسیار سرگرم‌کننده فیلیپ سیمور هافمن در نقش دیویان را تحسین نکنند. نگاه‌های خیره و آتشین او، تغییرات ناگهانی‌اش از سکوت مرگبار به انفجارهای خشم‌آلود و شیوه آرام اما تهدیدآمیزش برای هدف قرار دادن تمام چیزهایی که برای هانت عزیز هستند، همه دست به دست هم می‌دهند تا او تبدیل به شروری شود که نه فقط صفحه نمایش بلکه تمام صحنه‌ها را از تام کروز هم می‌رباید.

ممکن است در اینجا تهدیدی بزرگ و جهانی وجود نداشته باشد، اما دیویان بدون شک نزدیک‌ترین شروری است که تا به حال به کشتن هانت دست یافته. او یک دستگاه انفجاری را داخل سر هانت کار می‌گذارد که تنها چند ثانیه تا تبدیل کردن مغز هانت به گوشت چرخ‌کرده فاصله دارد و در مبارزه نیز ضربات سنگینی به او وارد می‌کند. ممکن است تصور مبارزه‌ای قانع‌کننده بین کروز و هافمن دشوار باشد، اما وحشی‌گری خالص هافمن در کنار ناتوانی هانت به خاطر درد شدید سرش، این مبارزه را به یکی از دراماتیک‌ترین و نفس‌گیرترین صحنه‌های فرنچایز ماموریت غیرممکن تبدیل می‌کند.

دیویان یک آدم بی‌رحم و سنگدل است که حتی با دستان بسته هم تهدید می‌کند که نامزد هانت، جولیا، را به قتل می‌رساند. جمله‌اش این است: «می‌خوام کاری کنم خون بریزه، گریه کنه و تو رو صدا بزنه.» این یکی از معدود لحظاتی است که کنترل افسانه‌ای هانت به ترس و احساس واقعی تبدیل می‌شود.

دیویان بعدها تقریبا همین کار را انجام می‌دهد؛ او جولیا را می‌رباید، می‌بندد و به نظر می‌رسد به سرش شلیک می‌کند. درد و رنج هانت آن‌قدر عمیق است که قلبش را جریحه‌دار می‌کند و باعث می‌شود دیگر اجازه ندهد کسی آن‌قدر به او نزدیک شود. دیویان عملا توانایی هانت برای ارتباط عمیق و شخصی با دیگران را متوقف می‌کند و این حمله‌ای است که حتی گلوله‌ها و بمب‌ها هم توان مقابله با آن را ندارند.

منبع: مجله مایکت

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید