تصاویر؛ ۱۰ کارتون سریالی برتر دهه ۹۰ میلادی

تصاویر؛ ۱۰ کارتون سریالی برتر دهه ۹۰ میلادی

بسیاری از سینماگران باور دارند که دهه ۹۰ میلادی بهترین دهه برای کارتون کودکان بود؛ امروز می‌خواهیم نگاهی به ۱۰ مورد از این آثار بیندازیم که هنوز هم ارزش تماشا دارند.

کد خبر : ۲۵۱۵۲۸
بازدید : ۳۴

بسیاری از سینماگران باور دارند که دهه ۹۰ میلادی بهترین دهه برای کارتون کودکان بود؛ امروز می‌خواهیم نگاهی به ۱۰ مورد از این آثار بیندازیم که هنوز هم ارزش تماشا دارند.

۱۰) انیمیشن سریالی CatDog: دنیایی از خاطرات سگ و گربه‌ای

53

امکان ندارد شما این سری دوست‌داشتنی و عجیب را دیده باشید و فراموش کنید.

مجموعه CatDog ممکن است به همان تحسین انتقادی Batman: The Animated Series یا محبوبیت فرهنگی SpongeBob SquarePants دست نیافته باشد، اما به عنوان یک اثر متمایز دهه ۹۰ به دلیل جسارت و جذابیت عجیب و غریبش باقی می‌ماند. این مجموعه که توسط پیتر هانان خلق شد، ماجراهای سوررئال دو برادر متصل به هم ، کَت (گربه‌ای باکلاس و حیله‌گر) و داگ (سگ دوست‌داشتنی اما کم‌هوش)، را دنبال می‌کند که یک بدن مشترک بدون دم یا پاهای عقبی دارند. همین مفهوم پوچ به تنهایی CatDog را فراموش‌نشدنی کرد؛ با ترکیبی از کمدی فیزیکی و زیرلایه‌های تاریک که مرزهای انیمیشن کودکان را جابه‌جا کرد.

چیزی که CatDog را بالاتر از سایر کارتون‌های فراموش‌شده دهه ۹۰ قرار می‌دهد، پذیرش بی‌پروای عجیب‌بودن است. اپیزودهایی مانند “Meat, Dog’s Friends”، که در آن داگ درباره گوشت‌های حراف توهم می‌زند و تقریباً کت را می‌پزد، یا “CatDog’s End”، که به سادگی یک فروشگاه برای تعویض نیمه‌های پایینی بدن را نمایش می‌دهد، خلاقیت بی‌قید و بند آن را نشان می‌دهند. سبک انیمیشن زمخت اما بازیگوش آن، همراه با صداپیشگی قوی تام کنی (داگ) و جیم کامینگز (کت)، هویتی متمایز به آن بخشید. در حالی که منتقدان آن را زشت و بدشکل دانستند، طرفداران طنز زیرپوستی و هسته عاطفی آن، پیوند برادری کت و داگ، علیرغم جر و بحث‌های مداومشان، را تحسین کردند که با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کرد.

سری CatDog با بازیگران فرعی عجیب و غریب خود مانند وینزلو، موش طعنه‌زن درخشید. اگرچه ریتینگ آن متوسط بود، اما جمع هواداران وفاداری ساخت و به یک کلاسیک فرهنگی تبدیل شد؛ نمادی از تمایل Nickelodeon در دهه ۹۰ به ریسک‌پذیری. اگرچه این مجموعه بهترین سریال انیمیشنی دهه نبود اما CatDog جایگاه خود را در رتبه ۱۰ به دلیل عجیب‌بودن، خنده‌دار بودن تاریک و یادگاری کلاسیک از عصر طلایی انیمیشن دهه ۹۰ به دست می‌آورد.

۹) مجموعه کارتونی Johnny Bravo: مردی با موهای طلا از جنس آزار و اذیت

54

هیچکس نمی‌خواهد جانی براوو باشد یا با شخصی مانند جانی مواجه شود.

مجموعه Johnny Bravo با ارائه ترکیبی منحصر به فرد از کمدی فیزیکی، ادای الویس و طنز خودآگاه، جایگاه خود را به عنوان نهمین سریال انیمیشنی برتر دهه ۹۰ تثبیت کرد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۷ در Cartoon Network روی آنتن رفت، ماجراهای شخصیت اصلی، مردی عضلانی با عینک آفتابی و صدایی شبیه الویس پریسلی که با غرور بی‌حد و حصر و تلاش‌های ناموفقش برای جلب زنان، اغلب به عنوان هدف شوخی‌ها قرار می‌گرفت، را دنبال می‌کرد. آنچه Johnny Bravo را خاص می‌کرد، کمدی هوشمندانه، پارودی‌های فرهنگ عامه آمریکا و شوخی‌های دوست‌داشتنی برای بزرگسالان بود که زیر پوسته کارتونی آن پنهان شده بودند.

اپیزودهایی مانند “Terror at 5000 Feet” پارودی از “Twilight Zone”  و “Bravo Dooby Doo”، کراس‌اووری با مجموعه Scooby-Doo، هوشمندی نویسندگان و تمایل آن به مسخره کردن کلیشه‌های کلاسیک را نشان می‌داد. فصل‌های اولیه این مجموعه، به دلیل دیالوگ‌های زیرکانه و پاسخ‌های سریع جانی مورد تحسین قرار گرفتند، اگرچه فصل‌های بعدی به دلیل تغییرات شخصیتی و گرایش به طنز سطحی‌تر، افت کیفیت داشتند. Johnny Bravo یک نقطه عطف فرهنگی بود که مسیر حرفه‌ای غول‌های انیمیشن مانند ست مک‌فارلن (Family Guy) و بچ هارتمن (Fairly OddParents) را آغاز کرد. مهمان‌های ویژه آن به جذابیتش افزودند، در حالی که شخصیت‌های تکرارشونده مانند کارل، فردی و سوزی کوچولو، که هیچ چیز را تحمل نمی‌کرد، مکمل‌های مناسبی برای شیطنت‌های جانی بودند.

اگرچه این مجموعه به بلندپروازی روایی Batman: The Animated Series یا محبوبیت جهانی SpongeBob SquarePants نرسید اما به عنوان یکی از آثار محبوب فرهنگی جایگاه خود را به‌دست‌آورد؛ با ترکیبی از پوچی و قهرمانی نسبتاً دوست‌داشتنی. میراث آن در نقل‌قول‌های ماندگار و تأثیرش بر کارتون‌های بزرگسالان بعدی ادامه دارد. اگرچه در سال‌های بعدی ناهماهنگ بود اما در اوج خود، Johnny Bravo یک کلاس درس استادانه در کمدی انیمیشنی داشت و جایگاه خود را به عنوان نهمین سریال برتر دهه تثبیت کرد.

۸) کارتون سریالی The Magic School Bus: بهترین تجربه یادگیری کودکان

55

هیچ چیز لذت‌بخش‌تر از این نبود که به جای کتاب‌های علوم حوصله‌سربر این برنامه را ببینیم.

سری The Magic School Bus با ترکیبی بی‌نظیر از سرگرمی و آموزش علمی دقیق، جایگاه خود را به عنوان هشتمین سریال انیمیشن برتر دهه ۹۰ به‌دست آورد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۴ روی آنتن رفت، ماجراهای خانم فریزل عجیب و غریب و کلاسش را دنبال می‌کرد که در سفرهای فانتزی، کوچک شدن برای کاوش بدن انسان، سفر در زمان برای دیدن دایناسورها یا حتی رفتن به فضا، شرکت می‌کردند؛ در حالی که مفاهیم علمی واقعی را با دقتی قابل توجه آموزش می‌دادند. برخلاف سایر برنامه‌های کودکان که یا محتوا را ساده‌تر می‌کردند یا سرگرمی بی‌مغز را در اولویت قرار می‌دادند، The Magic School Bus تعادلی نادر ایجاد کرد و موضوعات پیچیده مانند فتوسنتز، چرخه آب و سیستم ایمنی را بدون فدا کردن سرگرمی، قابل دسترس ساخت.

موفقیت آن در فرمولش نهفته بود: هر اپیزود ترکیبی از انیمیشن پرانرژی، آهنگ‌های جذاب (از جمله آهنگ تم Little Richard) و نویسندگی هوشمندانه که هم برای کودکان و هم بزرگسالان جذاب بود. تعهد این مجموعه به اصالت بی‌نظیر است؛ مشاوران علمی صحت اطلاعات را تضمین می‌کردند و تحسین والدین و مربیان را برمی‌انگیختند. فراتر از ارزش آموزشی، این مجموعه به دلیل خلاقیت و جذابیتش متمایز بود. خانم فریزل، با صداپیشگی لیلی تاملین، به یک نماد فرهنگی تبدیل شد و با جملات معروفش شادی کنجکاوی را تجسم بخشید. جذابیت کلاس متنوع طنز و ارتباط را افزایش می‌داد.

اگرچه سبک انیمیشن آن در مقایسه با کارتون‌های اکشن‌محور دهه ۹۰ ساده‌تر بود اما تصاویر خلاقانه تأثیری ماندگار گذاشت. اگرچه این مجموعه به درام پرتنش Batman: The Animated Series یا کمدی بدون محدودیت Animaniacs نرسید اما جایگاه خود را به عنوان استاندارد طلایی سرگرمی-آموزشی تثبیت کرد، الهام‌بخش نسل‌ آینده دانشمندان شد و میراثی ماندگار از طریق بازراه‌اندازی‌ها و استفاده مداوم در کلاس‌های درس به جا گذاشت. تأثیر آن، که ثابت نمود یادگیری می‌تواند هیجان‌انگیز باشد، جایگاه آن را به عنوان یکی از برترین‌های دهه ۹۰ تضمین کرد.

۷) انیمیشن سریالی Dexter’s Laboratory: نابغه‌ای با آزمایشگاهی افسانه‌ای

56

این سری در ایران کمتر شناخته شده و تماشای آن را به تمامی شما پیشنهاد می‌کنم.

مجموعه Dexter’s Laboratory با ترکیب علمی‌تخیلی دیوانه‌وار، طنز تیز و ارتباط خواهر و برادری به طور غافلگیرکننده احساسی، جایگاه خود را به عنوان هفتمین سریال انیمیشنی برتر دهه ۹۰ به‌دست آورد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۶ به عنوان اولین کارتون اصلی Cartoon Network روی آنتن رفت، مخاطبان را با دکستر، یک نابغه کوچک با لهجه اروپای شرقی و یک آزمایشگاه پیشرفته پنهان پشت کتابخانه اتاقش، آشنا کرد. آزمایش‌های او دائماً توسط خواهرش دی دی، که عاشق باله بود و با فشار دادن دکمه‌های مرموز یا تبدیل شدن به یک غول از طریق مصرف بی‌مورد کلوچه‌ها، هرج و مرج تصادفی ایجاد می‌کرد، خراب می‌شد. گندی تارتاکوفسکی (که بعدها خالق Samurai Jack شد) این مجموعه را با سبک بصری متمایز، خطوط پررنگ، حالات چهره اغراق‌شده، و پالت رنگی پرانرژی پر کرد که به کارتون‌های عصر طلایی ادای احترام می‌کرد اما برای آن دوران تازه و نوآورانه بود.

فراتر از کمدی فیزیکی، این مجموعه در نویسندگی هوشمندانه و پارودی‌های فرهنگ عامه، از ادای احترام به Star Wars تا تقلیدهای ابرقهرمانی مانند The Justice Friends، عالی عمل کرد. رقابت دکستر با ماندارک شرور، لایه‌ای از شرارت را اضافه کرد؛ در همین حین اپیزودهایی مانند “Dexter’s Rival” توانایی این مجموعه را در متعادل کردن جلوه‌های علمی‌تخیلی با ناامیدی‌های قابل ارتباط کودکان نشان داد. اگرچه فصل‌های بعدی (که بدون تارتاکوفسکی تولید شدند) افت کیفیت داشتند اما سال‌های اولیه آن افسانه‌ای باقی ماندند؛ با جمعیتی از هواداران که هنوز نقل‌قول‌های آن را تکرار می‌کنند.

در واقع Dexter’s Laboratory فقط یک کارتون نبود؛ جشن کنجکاوی، هرج و مرج و این حقیقت جهانی بود که هیچ نابغه‌ای، هرچقدر هم باهوش باشد از یک خواهر و برادر آزاردهنده در امان نیست. میراث آن به عنوان سنگ بنای انیمیشن دهه ۹۰ باقی می‌ماند و ثابت می‌کند که بهترین آزمایشگاه‌ها آنهایی هستند که همه چیز به شکلی باشکوه اشتباه پیش می‌رود.

۶) مجموعه کارتونی Animaniacs: نبوغ شرکت Warner Bros. در اوج خود

57

چه کسی می‌توانست تصور کند این موجودات شیطانی برادران و خواهر وارنر هستند.

سریال Animaniacs با ارائه ترکیبی از کمدی لونی‌تونزی، موسیقی درخشان و شوخ‌طبعی زیرپوستی که آن را از همتایانش متمایز می‌کرد، جایگاه خود را به عنوان ششمین سری انیمیشنی برتر دهه ۹۰ به‌دست می‌آورد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۳ روی آنتن رفت، ماجراهای خواهر و برادرهای وارنر، یاکو، واکو و دات، را دنبال می‌کرد که در استودیوی Warner Bros. هرج و مرج به پا کرده و کمدی فیزیکی را با طنز اجتماعی ترکیب می‌کردند که هم برای کودکان و هم بزرگسالان جذاب بود. چیزی که Animaniacs را خاص می‌کرد، پذیرش بی‌پروای طنز چندلایه بود؛ با پارودی‌های فرهنگ عامه، تقلیدهای تاریخی و کنایه‌هایی که از سر کودکان می‌گذشت اما برای بزرگسالان کاملاً قابل درک بود. بخش‌های به‌یادماندنی مانند آهنگ سریع و افسانه‌ای “Nations of the World” یاکو، که یک درس جغرافیا در قالب ملودی جذاب بود، توانایی منحصر به فرد این مجموعه را در سرگرمی و آموزش همزمان نشان می‌داد.

این مجموعه با بازیگران متنوع خود، از موش‌های آزمایشگاهی حیله‌گر Pinky and the Brain به یک افسانه تبدیل شد تا گروه کبوترهای The Goodfeathers  که از The Goodfellas الهام گرفته بود، درخشید. اسلپی اسکوئرل، یک ستاره بازنشسته کارتون با علاقه به شوخی‌های انفجاری، کمدی فرامتنی درباره خود انیمیشن را افزایش داد… در حالی که شیطنت‌های خواهر و برادرهای وارنر که دیوار چهارم را می‌شکستند، انرژی آن را تازه و پرجنب و جوش نگه می‌داشتند. فرمت Variety Show این مجموعه، با بخش‌های متعدد در هر اپیزود، امکان آزمایش‌های خلاقانه، از پارودی‌های اپرایی تا ادای احترام‌های نوآر، را فراهم می‌کرد. اگرچه سبک انیمیشن آن به کارتون‌های عصر طلایی ادای احترام می‌کرد اما Animaniacs به لطف فیلمنامه‌های هوشمندانه و بازیگران صداپیشه درخشان، از جمله راب پالسن (یاکو/پینکی) و ترس مکنیل (دات)، کاملاً مدرن به نظر می‌رسید.

اگرچه فصل‌های بعدی از نظر ثبات افت کردند اما اپیزودهای اوج آن، مانند “Yakko’s World” که برنده جایزه امی شد، بی‌زمان باقی ماندند. با رتبه‌ای پایین‌تر از غول‌هایی مانند Batman: The Animated Series و X-Men، مجموعه Animaniacs جایگاه عنوان ششمین کارتون برتر دهه را با هوشمندی بی‌حدومرز و شوخی‌های بیشتر در هر دقیقه نسبت به هر مجموعه دیگر دوران از آن خود کرد.

۵) کارتون سریالی Superman The Animated Series: بهترین اقتباس از جهان مرد امید

58

برای من، تمامی بازیگران، تا ابد تلاش کنند تا به خوبی این نسخه از سوپرمن باشند.

سری Superman: The Animated Series با متعادل کردن صحنه‌های ابرقهرمانی و عمق احساسی و توسعه بیشتر میراث Batman: The Animated Series در حالی که هویت خود را ایجاد می‌کرد، جایگاهش را به عنوان پنجمین سریال انیمیشن برتر دهه ۹۰ به‌دست آورد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۶ روی آنتن رفت، مرد پولادین را برای نسل جدید معرفی نمود و خوش‌بینی عصر نقره‌ای را با داستان‌سرایی مدرن و پیچیده ترکیب کرد. بازخورد بینندگان کیفیت ثابت آن را نشان می‌دهد؛ با اپیزودهای برجسته‌ای مانند سه‌گانه “The Last Son of Krypton” و ماجرای دارک ساید با عنوان “Apokolips… Now” که به دلیل وسعت حماسی و وزن احساسی‌شان به امتیاز تقریباً بی‌نقص رسیدند. این مجموعه در انسان‌نمایی سوپرمن عالی عمل کرد و او را به عنوان شخصی خطاپذیر اما الهام‌بخش نشان داد؛ چه در حال دست و پنجه نرم کردن با معضل اخلاقی جنایتکاران جنگی کریپتونی در “Absolute Power” یا خشمگین شدن از دارک ساید پس از مرگ دن تورپین که از کارهای جک کربی الهام گرفته بود.

بازی صداپیشگان این مجموعه را ارتقا داد! تیم دیلی که در نقش سوپرمن اقتدار آرام را منتقل، کلنسی براون که در نقش لکس لوتر شرورانه عمل می‌کرد و مایکل آیرونساید که در نقش دارک ساید وقار ترسناکی ارائه می‌داد. ریسک‌های خلاقانه این مجموعه آن را متمایز کرد؛ از بازتعریف Brainiac به عنوان یک هوش مصنوعی کریپتونی با کینه شخصی علیه سوپرمن تا خلق شرورهای اورجینال مانند Livewire که به سرعت به افسانه تبدیل شدند. تقاطع‌هایی مانند “World’s Finest” با بتمن و همکاری‌ها با فلش و گرین لنترن، جهان انیمیشن دی‌سی را به شکلی بی‌نقص گسترش داد. اگرچه انیمیشن آن گاهی در مقایسه با Batman: The Animated Series ضعیف به نظر می‌رسید، اما طراحی آرت دکو-گونه متروپلیس و سکانس‌های اکشن روان، مانند نبرد خشن سوپرمن با متالو، از نظر بصری چشمگیر باقی ماندند.

اگرچه این مجموعه عمر کوتاه‌تری نسبت به همتایان خود داشت (۵۴ اپیزود در چهار فصل) اما Superman: The Animated Series تأثیری ماندگار گذاشت و ثابت کرد که کارتون‌های ابرقهرمانی می‌توانند موضوعات پیچیده‌ای مانند غم از دست دادن، هویت و ابهام اخلاقی را بدون فدا کردن سرگرمی بررسی کنند. میراث آن به عنوان برداشت انیمیشنی قطعی و بی‌نقص از آخرین پسر کریپتون باقی می‌ماند؛ حتی از نسخه‌های لایو-اکشن آن پیشی می‌گیرد و جایگاه خود را به عنوان پنجمین دستاورد بزرگ انیمیشنی دهه ۹۰ از آن خود می‌کند.

۴) انیمیشن سریالی Spider-Man The Animated Series: اسپایدی بهتر از همیشه در دنیای یکپارچه مارول

59

من بارها این سریال را تماشا کردم و با این وجود، ذره‌ای از لذت آن کم نشده است.

مجموعه Spider-Man: The Animated Series با ارائه ترکیبی پیشگامانه از داستان‌سرایی سریالی، موضوعات بالغ و اقتباس‌های وفادارانه از کمیک‌ها، جایگاه چهارمین سریال انیمیشن برتر دهه ۹۰ را از آن خود کرد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۴ روی آنتن رفت، زندگی دوگانه پیتر پارکر را به عنوان یک دانشجوی کالج و قهرمان عنکبوتی محبوب ما دنبال می‌کرد و تقلاهای شخصی او را با نبردهای حماسی علیه شرورهایی مانند ونوم، گرین گابلین و کینگ پین متعادل می‌ساخت. داستان‌های برجسته‌ای مانند سه‌گانه “Alien Costume” و داستان احساسی “Sins of the Fathers” میان بالاترین امتیازهای این مجموعه قرار دارند.

صداپیشگی کریستوفر دانیل بارنز طنز و آسیب‌پذیری مرد عنکبوتی را به تصویر کشید، در حالی که شخصیت‌های مکمل مانند مری جین واتسون و جی. جونا جیمسون به روایت عمق بخشیدند. این مجموعه به دلیل فرمت بلندپروازانه سریالی خود، که برای کارتون‌های دهه ۹۰ نادر بود، متمایز شد و با داستان‌های چندقسمتی امکان توسعه شخصیت‌های پیچیده و درام پرتنش را فراهم کرد. اپیزودهایی مانند “Spider Wars”، که مفهوم چندجهانی را سال‌ها قبل از MCU معرفی کرد، و “The Turning Point”، یک اقتباس سانسورشده اما عمیق از مرگ گوئن استیسی، تمایل آن برای پرداختن به موضوعات تاریک و احساسی را نشان می‌داد. این مجموعه پیشگام کراس‌اوور با سایر شخصیت‌های مارول، از جمله گروه ایکس-من، آیرون-من و دردویل بود و یک جهان انیمیشنی منسجم به‌وجود آورد که طرفداران را هیجان‌زده می‌کرد.

اگرچه انیمیشن آن گاهی به دلیل محدودیت‌های بودجه، مانند استفاده مجدد از فریم‌ها و اکشن محدود به دلیل سانسور، رنج می‌برد اما جهت‌گیری هنری و بازی صداپیشگان آن در سطح اول باقی ماندند، با شرورهایی مانند هاب گابلین (با صداپیشگی مارک همیل) و ونوم (با صداپیشگی هنک آزاریا) که تأثیری ماندگار گذاشتند. اگرچه این مجموعه با یک پایان ناتمام به پایان رسید اما Spider-Man: The Animated Series به عنوان نقطه عطفی از انیمیشن دهه ۹۰ باقی می‌ماند و بر اقتباس‌های بعدی مانند فیلم‌های سم ریمی و The Amazing Spider-Man تأثیر گذاشت. میراث آن به عنوان یک حماسه ابرقهرمانی هوشمند، سریالی و مملو از احساس، جایگاه آن را دقیقاً پایین‌تر از غول‌هایی مانند Batman: The Animated Series و X-Men در پانتئون دهه ۹۰ تثبیت می‌کند.

۳) مجموعه کارتونی SpongeBob SquarePants: بهترین دوست اسفنجی کودکان دهه ۹۰

60

۳ فصل افسانه‌ای از انیمیشن مخصوص کودکان که تا ابد در خاطراتمان باقی می‌ماند.

سری SpongeBob SquarePants با ترکیبی جذاب از کمدی کودکانه، داستان‌سرایی شورشی و شخصیت‌های فراموش‌نشدنی که نسل‌ها همراه کودکان بوده‌اند، جایگاه خود را به عنوان سومین سریال انیمیشن برتر دهه ۹۰ به‌دست آورد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۹ روی آنتن رفت، مخاطبان را با باب اسفنجی آشنا کرد. چیزی که باب اسفنجی را متمایز می‌کند، توانایی آن در متعادل کردن کمدی فیزیکی با لحظات احساسی غافلگیرکننده عمیق است.

اپیزودهایی مانند “Band Geeks” و “Chocolate with Nuts”، یک کلاس درس استادانه در طنز کودکانه، زمان‌بندی کمدی بی‌نقص و نویسندگی چندلایه این مجموعه را نشان می‌دهند. این مجموعه در عمق شخصیت‌ها عالی عمل می‌کند. SpongeBob SquarePants از یک سبک بصری منحصر به فرد برخوردار است که مناظر پرانرژی زیر آب را با انیمیشنی اغراق‌شده و الهام‌گرفته از کارتون‌های کلاسیک ترکیب می‌کند که هم نوستالژیک و هم مدرن به نظر می‌رسد.

صداپیشگان این اثر، به ویژه اجرای تام کنی در نقش باب اسفنجی، حتی پوچ‌ترین لحظات را صمیمی می‌کنند. اگرچه فصل‌های بعدی افت کیفیت داشتند اما سال‌های اولیه آن (فصل‌های ۱–۳) تقریباً بی‌عیب باقی ماندند. تأثیر فرهنگی آن انکارناپذیر است! میم‌های این مجموعه همچنان به صورت آنلاین محبوب هستند. اگرچه این مجموعه در پایان دهه روی آنتن رفت اما میراث آن به عنوان یک کارتون تعریف‌کننده دهه ۹۰ با طنز بی‌زمان، طنین احساسی و محبوبیت ماندگارش ثابت شده است و آن را به سومین سریال انیمیشن برتر آن دوران تبدیل می‌کند.

۲) کارتون سریالی X-Men The Animated Series: بهترین ماجراجویی جهش‌یافته‌های مارول

61

هیچ نسخه از ایکس-من تا به حال نتوانسته تا این حد به کمیک‌ها وفادار مانده باشد.

مجموعه X-Men: The Animated Series به عنوان نقطه اوج دوم انیمیشن ابرقهرمانی دهه ۹۰ و به دلیل داستان‌سرایی سریالی پیشگامانه، موضوعات بالغ و اقتباس‌های وفادارانه از داستان‌های افسانه‌ای ایکس-من، جایگاه خود را تثبیت کرد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۲ روی آنتن رفت، برنامه کودکان را با پرداختن به مسائل پیچیده‌ای مانند تعصب، هویت، نژادپرستی و فداکاری متحول کرد. این مجموعه در پنج فصل بلندپروازانه خود، داستان‌های افسانه‌ای مانند “The Dark Phoenix Saga” و “Days of Future Past” را با وفاداری قابل توجهی اقتباس کرد و به دلیل عمق احساسی و پرداختن به موضوعات تاریک، از جمله تمثیل‌های هولوکاستی و تبعیض اجتماعی، مورد تحسین قرار گرفت.

بازیگران صداپیشه آن افسانه‌ای شدند، با کال داد که در نقش Wolverine و کاثال جی. داد که در نقش Nightcrawler، خشونت و رنج شخصیت‌هایشان را تجسم می‌بخشیدند، در حالی که دیوید همبلن در نقش Magneto، بین شرارت و نجابت تراژیک تعادل برقرار می‌کرد. چیزی که X-Men را متمایز می‌کرد، ساختار سریالی آن بود با داستان‌های چندقسمتی که امکان توسعه شخصیت‌های عمیق و خطرات بالا را فراهم می‌کرد. اپیزودهایی مانند “Days of Future Past” و “The Dark Phoenix Saga” توانایی آن را در بافتن درام سفر در زمان و تراژدی کیهانی با تفسیر اجتماعی تکان‌دهنده نشان دادند.

علیرغم محدودیت‌های بودجه و ناهماهنگی‌های گاه‌به‌گاه در انیمیشن، سبک هنری جسورانه و سکانس‌های اکشن بی‌‎رقیب آن به نشانه‌های بصری آن تبدیل شدند. این مجموعه در زمینه کراس‌اوور با Spider-Man: The Animated Series در ارتباط بود و سال‌ها قبل از MCU، یک جهان انیمیشنی منسجم مارولی ایجاد کرد. مجموعه X-Men از نظر بلندپروازی از Batman: The Animated Series هم پیشی گرفت. میراث آن از طریق میم‌ها (مانند Wolverine غمگین)، جمع هواداران وفادار و احیای سال ۲۰۲۴ با عنوان X-Men ’۹۷ ادامه دارد.

به عنوان اقتباس بی‌نقص از جهان جهش‌یافته‌های مارول، X-Men: The Animated Series جایگاه دومین دستاورد بزرگ انیمیشنی دهه ۹۰ را از آن خود می‌کند.

۱) انیمیشن سریالی Batman The Animated Series: افسانه‌ای شکست‌ناپذیر و ابدی از دنیای DC

62

بهترین بتمن و بهترین جوکر تاریخ! پایان ماجرا! اگر تماشا نکردید، همین حالا ببینید!

مجموعه Batman: The Animated Series به عنوان نقطه اوج انیمیشن دهه ۹۰، با ترکیبی از پیچیدگی سبک نوآر، هنری انقلابی و عمق احساسی در یک حماسه ابرقهرمانی که این ژانر را تعریف کرد، جایگاه خود را عادلانه به‌دست می‌آوردوردآآسشسشسی. این مجموعه که در سال ۱۹۹۲ روی آنتن رفت، بلافاصله با زیبایی‌شناسی «دارک دکو» خود متمایز شد؛ ترکیبی از عظمت آرت دکو و سایه‌های تاریک نوآر که روی کاغذ سیاه نقاشی شده بود تا فضای بی‌زمان و تیره‌و‌تار گاتهام سیتی را خلق کند. این نوآوری بصری با داستان‌سرایی همراه شد که از تحقیر مخاطب خودداری می‌کرد و موضوعاتی مانند ضربه روانی، ابهام اخلاقی و فساد اجتماعی را با سطحی از بلوغ بی‌سابقه در انیمیشن کودکان بررسی می‌کرد.

اپیزودهایی مانند “Heart of Ice” که آقای فریز را به عنوان چهره‌ای تراژیک در سوگ همسر منجمدش بازتعریف کرد، به خاطر نویسندگی تکان‌دهنده‌اش جایزه Daytime Emmy را دریافت نمود و ثابت کرد که کارتون‌ها می‌توانند به اندازه درام‌های لایو اکشن تأثیرگذار باشند. صداپیشگان این مجموعه افسانه‌ای شدند؛ اجرای دوگانه و بی‌نقص کوین کانروی در نقش بروس وین و بتمن که استاندارد طلایی برای این شخصیت تعیین کرد. وقار او آسیب‌پذیری بروس و خشونت بتمن را متعادل می‌ساخت. مارک همیل در نقش جوکر نیز بین جنون خنده‌دار و شرارت ترسناک در نوسان بود و شروری خلق کرد که هم فراموش‌نشدنی و هم به طرز غیرقابل پیش‌بینی تازه به نظر می‌رسید.

فراتر از نقش‌های اصلی، این مجموعه اسطوره‌شناسی بتمن را با ابداعاتی مانند هارلی کوئین گسترش داد که پیش از پرش به دنیای کمیک‌ها در این مجموعه معرفی شد و تأثیر فرهنگی این سری را به نمایش گذاشت. سکانس‌های اکشن – روان، خشن و اغلب مبتکرانه (مانند رویارویی بتمن با Man-Bat یا جنایات جوکر با تم کارناوال)، استاندارد جدیدی برای طراحی مبارزات انیمیشنی مشخص کرد.

حتی اپیزودهای «ضعیف‌تر» آن از معاصرانش پیشی گرفت. دهه‌ها بعد، شاهکاری به نام Batman: The Animated Series همچنان به عنوان اقتباس قطعی بتمن باقی مانده است. تأثیر آن در همه چیز از بازی‌های Arkham تا Justice League طنین‌انداز است. با ترکیب ماجراجویی‌های عامه‌پسند و عمق روانشناختی، این مجموعه نه تنها بر دهه ۹۰ تسلط یافت بلکه به الگوی داستان‌سرایی ابرقهرمانی تبدیل شد.

منبع: گیمفا

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید