«از یادرفته» و اتفاق‌هایش؛ شهری که در تملک کامل خاندان ادیبی و وابستگان است؛ گاف‌های پشت سرهم بهزاد و این شهربازی عجیب

«از یادرفته» و اتفاق‌هایش؛ شهری که در تملک کامل خاندان ادیبی و وابستگان است؛ گاف‌های پشت سرهم بهزاد و این شهربازی عجیب

سریال «از یاد رفته» در حالی به قسمت‌های حساس خود رسیده که مخاطب با اتفاقات عجیبی در طول این قسمت‌ها مواجه شده از شهر بازی متروک که انگار مالکی جز شهاب ندارد تا قبرستانی که هر وقت در آن تردد کنی وابستگان ادیبی را در آن می‌بینم تا گاف‌های پشت سرهم بهزاد در سکانس سربه‌نیست کردن جسد مردی که در گاراژ به قتل رسید.

کد خبر : ۲۶۷۶۱۲
بازدید : ۲۴

یش‌تر درباره غیرمنطقی بودن شخصیت‌پردازی کاراکتر آرش با بازی حمیدرضا آذرنگ در سریال «از یاد رفته» نوشته‌ایم و حالا در قسمت چهاردم، شاهد رفتاری آماتورگونه از کاراکتر بهزاد هستیم.

ماجرا از این قرار است که در قسمت سیزدهم، کاراکتر آرش با مردی که از سوی بهزاد مامور شده تا از او اخاذی کند در یک گاراژ متروکه درگیر می‌شود و او را به قتل می‌رساند. بهزاد سر بزنگاه سر می‌رسد، آرش را آرام می‌کند و همراه او از آنجا می‌رود.

در قسمت چهاردهم می‌بینیم که بهزاد درحالی که فقط کلاه هودی‌اش را روی سرش انداخته، بدون ماسک و دستکش به محل قتل برمی‌گردد تا جسد را بسوزاند. بهرحال وقتی قتلی در نقطه‌ای از شهر رخ داده، پیش‌بینی می‌شود که کسی در آن نقطه نسبت به آن آگاهی پیدا کرده و مسئله را گزارش داده باشد. بنابراین طبیعی است که بهزاد با آنهمه هوشمندی و درایتی که در طول سریال روی آن تاکید می‌شود، انقدر راحت به صحنه جرم برنگردد.

61

بهزاد بدون در نظر گرفتن برخی نکات پا به صحنه جرم می‌گذارد.

بهزاد با چراغ‌های روشن، بدون اینکه پلاک ماشینش را استتار کند به صحنه قتل برمی‌گردد. او حتی صورتش را نمی‌پوشاند و جسد را با دستانی بدون دستکش روی زمین می‌کشد و داخل چال تعمیرگاه می‌اندازد. بعد با آرامش کامل شمش‌ها را برمی‌دارد و بنزین را روی او می‌ریزد و آتشش می‌زند. باز هم خیلی خونسرد با همان ماشین چراغ روشن از محل خارج می‌شود. حتی احتمال نمی‌دهد کسی از دور نور آتش را ببیند و سر برسد.

این در حالی است که در حال حاضر اکثر خیابان‌ها و ساختمان‌ها دارای دوربین مداربسته هستند و اگر آن گاراژ هم فاقد این امکانات باشد پلیس در وهله اول برای چک کردن رفت و آمدها دوربین‌های اطراف را چک می‌کند. بنابراین انتظار می‌رفت که بهزاد با ماشینی غیر از ماشین خود به محل قتل برمی‌گشت یا حداقل پلاک را استتار می‌کرد.با ویژگی‌های بهزاد که تا این حد در کارش خبره است، قطعا می‌داند نباید ذره‌ای خطا انجام دهد چه برسد به اینکه تا این حد اغراق‌شده دست به سوزاندن جسد بزند.

62

سر مزار مازیار و اسماعیل ادیبی همیشه یکی از وابستگان این خاندان حضور دارد.

به‌طور کلی انگار در «از یاد رفته» همه کاراکترها برای خودشان مکان‌هایی از شهر را مصادره کرده‌اند. تا وقتی اسماعیل ادیب زنده بود، می‌گفتند هر روز می‌رود سر مزار پسرش. حتی یکبار پریسا به شهاب گفت هروقت برود می‌تواند پدربزرگش را در قبرستان پیدا کند. انگار ملک خصوصی خاندان ادیبی است و او هم کار و زندگی ندارد که همیشه در قبرستان حاضر است. حالا بعد از مرگ ادیبی هم که هرکس هر ساعتی از روز به قبرستان سر می‌زند می‌تواند همسر اسماعیل را آنجا ببیند؛ آنهم بدون اینکه قرار ملاقاتی با او داشته باشد یا حتی بداند حدودا چه ساعت‌هایی آنجاست.

63

شهربازی متروک یکی از مکان‌های عجیب سریال «ازیاد رفته» است که شخصیت‌های داستان هر وقت اراده کنند وارد آن می‌شوند.

درباره شهربازی متروک هم وضعیت همینطور است. شهاب در مواقع تنهایی‌اش به شهربازی متروکه می‌رود؛ شهربازی که روزگاری پدر و مادرش در آنجا کار می‌کرده‌اند. در قسمت چهاردهم مادرش را به همان شهربازی می‌برد، برق‌های کل شهربازی را برای خودشان روشن می‌کند و باهم خاطره‌بازی می‌کنند. در همه این موارد هیچ‌کس هم سر نمی‌رسد که چیزی بپرسد. این جاهای مخفی با این همه امکانات واقعا وجود دارند؟

«از یاد رفته» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد دوشنبه‌ها در پلتفرم فیلم‌نت منتشر می‌شود.

منبع: فیلم نیوز

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید