تصاویر؛ 15 سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای که باید ببینید

علاقه‌ی ما نسبت به قاتلان زنجیره‌ای و داستان‌های جنایی واقعی، احتمالا نشانه‌های نگران‌کننده‌ای از روان جمعیمان دارد. چرا این‌قدر جذب تاریکی می‌شویم؟ همین سوال را می‌شود درباره خیلی از قهرمانان سریال‌های جنایی محبوبمان هم پرسید. مثل کارآگاه‌ها و روان‌شناس‌هایی که عمرشان را صرف روبه‌رو شدن با تاریک‌ترین و خشن‌ترین وجه انسان کرده‌اند. داستان‌های مربوط به قاتلان زنجیره‌ای اغلب سراغ پرسش‌های عمیق وجودی و مسائلی مثل اخلاق، زخم‌های روحی، سوگ و وسواس می‌روند.

این روایت‌ها شخصیت‌ها را تا مرز فرسودگی می‌کشانند تا از دل خشونتی هولناک، معنایی بیرون بکشند. سریال‌های خارجی جنایی ما را میخکوب نگه می‌دارند تا مدام از خودمان بپرسیم آیا قهرمان داستان، قبل از آن‌که تعادل روانی‌اش را از دست بدهد، موفق می‌شود قاتلی را که تعقیب می‌کند به دام بیندازد یا نه. در بعضی روایت‌های دیگر، دوربین وارد ذهن خود قاتلان می‌شود و تماشاگر را وادار می‌کند مستقیم به چهره شر نگاه کند که شاید اصلا شبیه چیزی نباشد که انتظارش را داریم. در ادامه با معرفی 15 سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای همراه باشید.

15. پیروی (The Following)

• محصول: 2013
• سازنده: کوین ویلیامسن
• بازیگران اصلی: کووین بیکن، جیمز پیورفوری، سم اندروود
• امتیاز راتن تومیتوز: 58 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10

با اینکه طرفداران ژانر وحشت، کوین ویلیامسن را بیشتر با فرنچایز جیغ (Scream) می‌شناسند، اما مسیر حرفه‌ای او از تلویزیون و با ساخت سریال داوسونز کریک (Dawson’s Creek) آغاز شد و بعد کم‌کم به سمت پروژه‌های تاریک‌تری مثل خاطرات خون‌آشام (The Vampire Diaries) رفت. سریال پیروی که در سال 2013 پخش شد، اولین تجربه ویلیامسن در روایت داستانی درباره یک قاتل زنجیره‌ای بود. هرچند در ابتدا قرار بود به‌عنوان یک فیلم سینمایی ساخته شود.

ویلیامسن پیش‌تر طرحی برای جیغ 3 نوشته بود که هرگز به مرحله اجرا نرسید، اما بخشی از همان ایده‌ها بعدها جان گرفتند و تبدیل شدند به تریلر سریالی پیروی. این سریال با حال ‌و هوایی نزدیک به سکوت بره‌ها (The Silence of the Lambs) و ذهن‌های جنایتکار (Criminal Minds)، کوین بیکن را در نقش مامور سابق و بدنام اف‌بی‌آی به نام رایان هاردی نشان می‌دهد. هاردی در این سریال ماموریت دارد تا یک قاتل زنجیره‌ای‌ و استاد سابق ادبیات انگلیسی به نام جو کارول (جیمز پیورفوی) را که شیفته نوشته‌های ادگار آلن پو است دستگیر کند.

کارول حتی پشت میله‌های زندان هم خطرناک است. او در همان‌جا فرقه‌ای از پیروانش را شکل می‌دهد، که حاضرند هر کاری را به فرمانش انجام دهند، چه خودش حضور داشته باشد و چه نه. پیروی یکی از خشن‌ترین تریلرهایی است که تا به حال روی آنتن تلویزیون شبکه‌ای رفته و از همان ابتدا درجه خشونت را بالا می‌برد و هرگز پایش را روی ترمز نمی‌گذارد. هرچند بعضی‌ها به واقع‌گرایانه نبودن داستان ایراد گرفته‌اند، اما این سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای بار دیگر نشان می‌دهد کوین ویلیامسن چقدر به هیجان خون‌آلود و نفس‌گیر وفادار است.

به‌علاوه این کارگردان و فیلمنامه‌نویس در این سریال به کوین بیکن فرصتی می‌دهد تا تمام توانایی‌هایش را به رخ بکشد.

14. مارچلا (Marcella)

• محصول: 216- 2021
• سازنده: هانس رازنفلد، نیکلا لاردر
• بازیگران اصلی: آن فریل، نیکلاس پیناک، ری پانتاکی
• امتیاز راتن تومیتوز: 70 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

هانس رازنفلد، فیلمنامه‌نویس شناخته‌شده، بعد از موفقیت چشمگیر سریال بریتانیایی سوئدی پل (The Bridge) سراغ ساخت یک مجموعه کارآگاهی دیگر رفت و مارچلا را خلق کرد. آن فریل، که بیشتر با سریال دیزی‌های جسور (Pushing Daisies) شناخته می‌شود، نقش اصلی را در این مجموعه بازی می‌کند. او کارآگاه سابقی در لندن است که وقتی پلیس به این نتیجه می‌رسد یک قاتل زنجیره‌ای‌ که او 11 سال پیش موفق به دستگیری‌اش نشد دوباره دست به قتل زده، مجبور می‌شود به نیروی پلیس برگردد.

مارچلا با بازگشت دوباره به‌عنوان کارآگاه، ایده‌ها و روش‌های غیرمتعارفش را وارد پرونده می‌کند. اما همین رویکرد متفاوت چندان به مذاق مافوق‌هایش خوش نمی‌آید. در همین حین، زندگی شخصی مارچلا هم از هم می‌پاشد. همسرش بعد از 15 سال زندگی مشترک ناگهان ترکش کرده و بچه‌هایش که زمانی کارش را برای بزرگ کردنشان کنار گذاشته بود حالا در مدرسه شبانه‌روزی هستند. اوضاع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که مارچلا دچار فراموشی‌های موفقت می‌شود و به نظر می‌رسد اتفاقی هم برای معشوقه همسرش افتاده که خودش هیچ خاطره‌ای از آن ندارد.

مارچلا از آن سریال‌های جذاب است، بخشی به این دلیل که خودِ مارچلا راوی قابل اعتمادی نیست. سریال تا آخرین لحظه تماشاگر را در حدس و گمان نگه می‌دارد و حتی در پایان هم حقیقت، آن‌قدرها که فکر می‌کنیم، سیاه و سفید نیست.

13. هزاره (Millennium)

• محصول: 1996- 1999
• سازنده: کریس کارتر
• بازیگران اصلی: لنس هنریکسن، مگان گلگر، کلی اسکات
• امتیاز راتن تومیتوز: –
• امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10

این‌که هزاره سریال خوبی هست یا نه، کاملا بستگی دارد از چه کسی بپرسید. طرفدارانش عاشق دوآتشه آنند، اما مخالفانش با تمام وجود از آن بیزارند. اگر نظر ما را بخواهید، این سریال خیلی بیشتر به سمت درخشش می‌رود تا سقوط. هزاره ساخته کریس کارتر، خالق پرونده‌های مجهول (The X-Files) به تاریک‌ترین لایه‌های دنیای آن سریال محبوب شیرجه می‌زند، با این تفاوت که خبری از شوخی‌ها و لحظات سبک‌سرانه مالدر و اسکالی نیست. اینجا همه‌چیز جدی‌تر، تلخ‌تر و سنگین‌تر است.

لنس هنریکسن نقش مامور سابق اف‌بی‌آی و تحلیلگر نابغه‌ای به نام فرانک بلک را بازی می‌کند که واقعا توانایی ورود به ذهن قاتلان را دارد. حالا بلک به‌عنوان مشاور با گروه مرموزی به نام گروه هزاره همکاری می‌کند که هدفش مقابله با آخرالزمان است. بلک خانواده‌اش را به سیاتل می‌آورد و در هر قسمت، او در حال بررسی پرونده یک قاتل زنجیره‌ای است که تجسم کامل شر به حساب می‌آید.

هزاره سریال بی‌رحمانه و سیاهی است که سبک و بعضی ایده‌های تماتیک پرونده‌های مجهول را با خشونت زمخت و واقعی فیلم هفت (Se7en) ساخته‌ی فینچر ترکیب می‌کند. این سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای مجموعه‌ای جاه‌طلبانه، سوررئال و برای زمان خود کاملا جسورانه، هنوز هم یک نگاه منحصربه‌فرد به ژانر قاتلان زنجیره‌ای ارائه می‌دهد.

12. آقای مرسدس (Mr. Mercedes)

• محصول: 2017 تا کنون
• سازنده: دیوید ای کلی
• بازیگران اصلی: برندن گلیسون، هری ترداوی، کلی لینچ
• امتیاز راتن تومیتوز: 91 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10

در سال 2017، دیوید ای کلی، فیلمنامه‌نویس پرکار تلویزیون که از آن زمان حداقل هفت سریال جدید ساخته است، سراغ یکی از معروف‌ترین نویسندگان قرن اخیر یعنی استیون کینگ رفت. آقای مرسدس بر اساس سه‌گانه بیل هاجز نوشته‌ی کینگ ساخته شده و با رمان اول این مجموعه آغاز می‌شود. برخلاف آثار قبلی کلی، آقای مرسدس عناصر فراطبیعی کمی دارد و کاملا در ژانر کارآگاهی و معمایی جای می‌گیرد.

برندن گلیسون نقش کارآگاه بازنشسته‌ای به نام بیل هاجز را بازی می‌کند. هاجز افسرده و بی‌انرژی است و هنوز نمی‌تواند پرونده‌ای را که دو سال پیش نیمه‌کاره مانده بود فراموش کند. پرونده‌ای که در آن شخصی با ماسک دلقک به صورت و با خودرو به جمعی از مردم زد و 16 نفر را به کام مرگ فرستاد. در قسمت اول قاتل مشخص می‌شود و در باقی فصل، قاتل با تمسخر هاجز، او را به خاطر ناتوانی‌اش در بستن پرونده به چالش می‌کشد.

اگرچه این سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای بخشی از طنز تلخ و فضای وهم‌آلود آثار کینگ را حفظ کرده است اما کلی اجازه نمی‌دهد وفاداری به رمان جلوی روایت یک داستان خوب را بگیرد. آقای مرسدس با بازیگران برجسته‌ای مثل هری ترداوی، کلی لینچ، هالند تیلور، مری لوییس پارکر و جارل جروم، یکی از نقاط قوت جهان سریال‌های اقتباسی از آثار استیون کینگ به شمار می‌آید.

11. داستان ترسناک آمریکایی: تیمارستان (American Horror Story: Asylum)

• محصول: 2013- 2013
• سازنده: برد فالچوک، رایان مورفی
• بازیگران اصلی: زکری کینتو، جوزف فاینز، سارا پلسون
• امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10

اگر مدتی است که داستان ترسناک آمریکایی: تیمارستان را تماشا نکرده‌اید، احتمالا جزئیات داستان کمی از یادتان رفته است. در زمان حال، یک زوج تازه‌عروس و داماد وارد عمارتی به نام بریارکلیف می‌شوند که زمانی آسایشگاه روانی بوده. این زوج توسط قاتلی به نام صورت‌خونی تعقیب می‌شوند. در سال 1964 با مردی به نام کیت واکر (ایوان پیترز) آشنا می‌شویم که به‌عنوان صورت‌خونی متهم و به آسایشگاه فرستاده می‌شود. خبرنگار لانا وینترز (سارا پلسون) برای افشای اسرار بریارکلیف به آنجا می‌رود، اما خودش به‌خاطر هم‌جنس‌گرایی در آسایشگاه زندانی می‌شود.

جسیکا لنگ شگفت‌انگیز در نقش راهبه‌ای مستبد با گذشته‌ای تاریک به نام خواهر جود بازی می‌کند. رایان مورفی تا می‌تواند داستان‌ها و سناریوهای کابوس‌وار را در این فصل جای می‌دهد. اما سوال اصلی سریال حول هویت قاتل زنجیره‌ای ظاهرا جاودانه یعنی صورت‌خونی می‌چرخد. آیا او کیت است، جوانی مشکل‌دار که ادعا می‌کند یک بیگانه همسرش را قطعه‌قطعه کرده؟ یا فرد دیگری است که در برابر چشم همه پنهان مانده؟ تیمارستان پر از افشاگری‌های هولناک است، اما هیچ‌کدام به اندازه پایان فصل و کشف نهایی هویت صورت‌خونی شوکه‌کننده نیست. به نظر ما، این بهترین فصل سریال داستان ترسناک آمریکایی است.

10. متل بیتس (Bates Motel)

• محصول: 2013- 2017
• سازنده: کارلتون کیوز، کری ارین، آنتونی کیپریانو
• بازیگران اصلی: ورا فارمیگا، فردی هایمور، مکس تیریوت
• امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10

ساخت پیش‌درآمد تلویزیونی برای یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های ژانر وحشت، کار آسانی نیست، اما خالقان متل بیتس با موفقیت از پس این چالش برآمدند. داستان در زمان حال روایت می‌شود و دنبال نرما (ورا فارمیگا) و نورمن بیتس (فردی هایمور) پس از مرگ پدر نورمن است. نرما یک متل ساحلی در اورگان می‌خرد و این دو تلاش می‌کنند زندگی جدیدی را آغاز کنند. شروع تازه‌شان با بی‌ثباتی روانی فزاینده نورمن و خشونتی که انگار همیشه دنبالشان است، پیچیده می‌شود تا پایان قسمت اول، آن‌ها دست به قتل می‌زنند.

با اینکه ایده‌ی اولیه کمی سوال‌برانگیز به نظر می‌رسد، اما این سریال درباره قاتلان سریالی به‌خوبی موفق می‌شود گذشته نرما و نورمن را آشکار کند و همزمان فضای خود را برای روایت داستان‌های تازه باز کند. علاوه بر این، حضور ریانا در نقش ماریون کرین به متل بیتس هیجان غیرمنتظره‌ای می‌بخشد. با اینکه فیلمنامه بسیار جذاب است، تحسین‌برانگیزترین بخش سریال بازیگری آن است. هایمور شخصیت نورمن را همچنان قابل همذات‌پنداری نگه می‌دارد، حتی زمانی که کم‌کم به هیولایی تبدیل می‌شود که در فیلم روانی (Psycho) هیچکاک می‌شناسیم.

فارمیگا در نقش نرما نمایشی بی‌نظیر ارائه می‌دهد و با نشان دادن خلق‌وخوی متغیر او از خشونت‌آمیز تا مهربان و چرخه‌ی این حس و حال، آسیب‌پذیری و ترس را به شکل برجسته‌ای به تصویر می‌کشد.

9. لوتر (Luther)

• محصول: 2010- 2019
• سازنده: نیل کراس
• بازیگران اصلی: ادریس البا، روث ویلسون، استیون مکینتاش
• امتیاز راتن تومیتوز: 88 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10

لوتر یکی از تحسین‌شده‌ترین سریال‌های کارآگاهی دهه اخیر، تریلری جنایی، سیاه، سنگین، خشن و گاهی عاشقانه است. ادریس البا در نقش کارآگاهی نابغه، وسواسی و از لحاظ روانی ناپایدار به نام جان لوتر ظاهر می‌شود. در قسمت اول، لوتر با یک روان‌پریش باهوش به نام آلیس مورگان (روث ویلسون) آشنا می‌شود. او درست حدس می‌زند که آلیس والدینش را کشته، اما هیچ مدرکی برای اثبات آن پیدا نمی‌کند.

لوتر به شکار قاتلان زنجیره‌ای ادامه می‌دهد و رابطه‌ای غیرمعمول بین او و آلیس شکل می‌گیرد که به او در حل پیچیده‌ترین پرونده‌ها کمک می‌کند. این رابطه به مرور فراتر از مرزهای دوستی پیش می‌رود و لوتر را وادار می‌کند درباره پایبندی‌اش به قانون تردید کند. پرونده‌هایی که لوتر دنبال می‌کند هولناکند و در نهایت تصویری نفس‌گیر از تلاش او برای کنترل تاریکی ارائه می‌دهند. اما چیزی که لوتر را از دیگر سریال‌های کارآگاهی متمایز می‌کند، رابطه لوتر با آلیس و البته بازی درخشان روث ویلسون است که مرز میان خوب و بد، درست و غلط را به چالش می‌کشد.

8. کارآگاه حقیقی (True Detective)

• محصول: 2014 تا کنون
• سازنده: نیک پیزولاتو، ایسا لوپز
• بازیگران اصلی: متیو مک‌کانهی، کالین فارل، ماهرشالا علی
• امتیاز راتن تومیتوز: 79 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.9 از 10

فصل اول کارآگاه حقیقی که بی‌گمان بهترین فصل این مجموعه آنتولوژی است، توسط نیک پیزولاتو خلق و هر هشت قسمت آن توسط کری جوجی فوکوناگا کارگردانی شده است. داستان دو کارآگاه به نام‌های رست کول (متیو مک‌کانهی) و مارتی هارت (وودی هارلسون) را دنبال می‌کند. بیشتر فصل به بازگویی تحقیقات آن‌ها درباره قتل زنی به نام دورا لنگ اختصاص دارد که بیش از 15 سال پیش رخ داده و حالا قاتل آن با مجموعه‌ای از قتل‌های معاصر مرتبط شناخته شده است.

این سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای روایتی غیرخطی دارد و هر پرونده را تکه‌تکه برای تماشاگر آشکار می‌کند و رست و مارتی با بازگشت به گذشته با تاریک‌ترین دوران زندگیشان روبه‌رو می‌شوند. کارآگاه حقیقی اغلب نمونه‌ای از آثار مولف، یعنی پروژه‌ای که مستقیما دیدگاه خالقش را بازتاب می‌دهد در نظر گرفته می‌شود. این سریال با رویکردی منحصربه‌فرد به روایت داستان، تم‌های فلسفی و وجودی را در دل معمای اصلی می‌بافد. کارگردانی نیز به همان اندازه چشمگیر است، به‌ویژه نماهای طولانی و حرکات دوربین. این سریال جایگاه ویژه‌ای در ژانر جنایی دارد.

7. ذهن‌های جنایتکار

• محصول: 2005- 2020
• سازنده: جف دیویس
• بازیگران اصلی: جو مانتگنا، پجت بروستر، شیمار مور
• امتیاز راتن تومیتوز: –
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10

ذهن‌های جنایتکار به‌عنوان طولانی‌ترین سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای، شایسته تحسین است چرا که بسیاری از قوانین و کلیشه‌های ژانر را تثبیت کرد. داستان روی واحد تحلیل رفتار FBI (BAU) تمرکز دارد و تیمی را دنبال می‌کند که به پرونده‌سازی و دستگیری قاتلان زنجیره‌ای اختصاص دارد. این واحد با ایجاد پرونده روان‌شناختی ناشناخته مسیر جست‌وجوی خود را محدود می‌کند. اگرچه کیفیت سریال در فصل‌های پایانی کاهش یافت اما به‌خاطر ساختار کلیشه‌ای خود همچنان یک اثر بسیار رضایت‌بخش باقی مانده است.

اگرچه پرونده‌ها جذابند، اما این شخصیت‌ها هستند که طرفداران را بارها به سریال بازمی‌گردانند. رئیس جدی تیم، آرون هاتشنر (توماس گیبسون)؛ دریک مورگان خوش‌تیپ و بی‌باک (شیمار مور)، اسپنسر رید نابغه (متیو گری گابلر)، جی‌جی جارو مهربان اما مصمم (ای جی کوک)، امیلی پرنتیس مطمئن و آرام (پاگت بروستر) و پنه‌لوپه گارسیا، کارشناس فناوری پرانرژی و عجیب‌ (کریستن ونگسنس)، به همراه دیگر مامورانی که حضور کوتاه یا دائمی در سریال داشتند. همین جذابیت شخصیت‌ها و تعامل‌های تیمی است که ذهن‌های جنایتکار را این‌قدر تماشایی می‌کند.

6. گمشده در تاریکی (I’ll Be Gone in the Dark)

• محصول: 2020- 2021
• سازنده: لیز گاربوس
• بازیگران اصلی: –
• امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10

گمشده در تاریکی تنها سریال جنایی این فهرست است که بر اساس پرونده‌های واقعی ساخته شده. این مجموعه در بازاری اشباع‌شده از آثار مشابه، فراتر از ژانر خود عمل می‌کند. این سریال بر اساس کتاب غیرداستانی به همین نام نوشته‌ی میشل مک‌نامارا که قبل از انتشار کتاب درگذشت ساخته شده است. داستان دنبال تحقیقات مک‌نامارا درباره قاتل گلدن استیت است و تمرکز اصلی آن بر قربانیان قاتل و تجربه‌های مک‌نامارا در طول تحقیق است.

به این ترتیب، سریال خود را از سایر آثار جنایی واقعی متمایز می‌کند، بدون آنکه قتل‌ها یا قاتل را اغراق‌آمیز جلوه دهد و تمرکز را روی واقعیت زندگی قربانیان و آسیب‌پذیری زنان در سراسر جهان نگه می‌دارد. این سریال با استفاده از روایت صوتی، متن پرحرارت مک‌نامارا را حفظ می‌کند و اِمی رایان بخش‌هایی از کتاب را در طول سریال می‌خواند. همچنین صدای پَتون اوسوالت، همسر مک‌نامارا و دیگر افراد زندگی او را می‌شنویم که به همان اندازه که ذهن قاتل را نشان می‌دهد، بینشی عمیق نسبت به ذهن مک‌نامارا ارائه می‌کند.

کاوشی ماندگار در کار خارق‌العاده مک‌نامارا که نهایتا به دستگیری قاتل گلدن استیت منجر شد، گمشده در تاریکی را به یکی از برجسته‌ترین آثار تلویزیونی جنایی تبدیل کرده است.

5. هانیبال (Hannibal)

• محصول: 2013- 2015
• سازنده: توماس هریس
• بازیگران اصلی: مدس میکلسن، هیو دنسی، کارولین داویرناس
• امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.5 از 10

سریال هانیبال نخستین اقتباس تلویزیونی از مجموعه کتاب‌های مشهور توماس هریس، شخصیت‌های شناخته‌شده او را به اوج تازه‌ای می‌رساند. هیو دنسی نقش ویل گراهام، پرونده‌ساز جنایی با توانایی همدلی با قاتلان از طریق قرار دادن خود در جای آن‌ها را بازی می‌کند. رئیس او، جک کراوفورد (لارنس فیشبورن)، گراهام شکننده را تحت مراقبت روان‌پزشکی هانیبال لکتر (مدس میکلسن) قرار می‌دهد که همه ما می‌دانیم قاتل زنجیره‌ای آدم‌خوار است.

ویل و هانیبال رابطه‌ای نزدیک و پیچیده برقرار می‌کنند. ویل به هانیبال ذهن خود را آشکار می‌کند و هانیبال تلاش می‌کند او را تا آستانه جنون پیش ببرد. هانیبال همچنین وارد اف‌بی‌آی می‌شود و برای ویل و همکارانش شام‌های لذیذی آماده می‌کند، البته با گوشت انسان. رابطه ویل و هانیبال جذاب‌ترین بخش سریال است، چرا که هرگز کاملا مشخص نیست آن‌ها چه احساسی نسبت به هم دارند یا از یکدیگر چه می‌خواهند (اگرچه پایان شوکه‌کننده سریال سرنخ بزرگی ارائه می‌دهد).

این سریال درباره قاتلان زنجیره‌ای روی بازی‌های خارق‌العاده دنسی و به‌ویژه میکلسن استوار است و آن‌ها توسط گروه بازیگران فوق‌العاده‌ای از جمله گیلین اندرسون حمایت می‌شوند. این معجزه است که خالق سریال، برایان فولر، توانست چنین خشونت و خون‌ریزی‌ را در تلویزیون نشان دهد، اما خوشحالیم که این کار را انجام داد.

4. دکستر (Dexter)

• محصول: 2006- 2013
• سازنده: جیمز منویس جونیور
• بازیگران اصلی: مایکل سی هال، جولی بنز، جنیفر کارپنتر
• امتیاز راتن تومیتوز: 71 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.6 از 10

دکستر یکی از معدود سریال‌هایی است که شخصیت اصلی‌اش قاتل زنجیره‌ای است. مایکل سی هال نقش دکستر، قاتلی زنجیره‌ای را بازی می‌کند که تلاش می‌کند خوب باشد و در عین حال به‌عنوان تحلیل‌گر خون در اداره پلیس میامی کار می‌کند. پدر خوانده‌اش او را آموزش داده تا امیال حیوانی خود را به سمت عدالت‌خواهی هدایت کند و دکستر تنها مجرمان خشن و فراری از قانون را می‌کشد. او در کشتن و تحقیقات علمی بسیار دقیق است و تلاش می‌کند این دو بخش زندگی خود را کاملا جدا نگه دارد.

با اینکه سریال شامل چند کلیشه شناخته‌شده مثل کارآگاهی عجیب، قهرمانی نابغه با همکارانی کندذهن است، بحران منحصربه‌فرد دکستر باعث می‌شود سریال دیدگاهی جذاب داشته باشد. جالب‌ترین بخش داستان، تلاش دکستر برای آشتی دادن دو جنبه وجودش است و همین منبع تنش دراماتیک شدیدی در طول سریال ایجاد می‌کند. روابط او با دیگران، به‌ویژه با خواهرش دب (جنیفر کارپنتر) و نامزدش ریتا (جولی بنز)، به همان اندازه اهمیت دارد، زیرا انسانیّت شخصیتی را نشان می‌دهد که در غیر این صورت ممکن بود برای ما منزجرکننده به نظر برسد.

3. شکارچی ذهن (Mindhunter)

• محصول: 2017- 2019
• سازنده: جو پنهال
• بازیگران اصلی: جاناتان گروف، هولت مک‌کالانی، هانا گراس
• امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.6 از 10

هواداران دیوید فینچر هنوز امیدوارند او فصل جدیدی برای سریال شکارچی ذهن که فصل دوم آن در سال 2019 به پایان رسید بسازد. این سریال تحسین‌شده در دهه‌های 1970 و 1980 رخ می‌دهد و روند شکل‌گیری پرونده‌سازی جنایی و روزهای اولیه واحد اف‌بی‌آی را دنبال می‌کند. جاناتان گروف نقش مامور اف‌بی‌آی هولدن فورد را بازی می‌کند که همراه با مامور بیل تنچ (هولت مک‌کالانی) تلاش می‌کند وارد ذهن قاتلان زنجیره‌ای شود. آن‌ها در این مسیر با وندی کار (آنا تورف)، استاد روان‌شناسی همکاری می‌کنند.

این سه نفر تحقیقات خود را با سفر به سراسر کشور و مصاحبه با بدنام‌ترین قاتلان زمان خود انجام می‌دهند و سعی می‌کنند الگوهای مشترک آن‌ها را کشف کنند. یکی از شاخص‌ترین این مصاحبه‌ها با ادموند کمپر انجام می‌شود که با اجرای فوق‎العاده‎‌ی کامرون بریتون به تصویر کشیده شده است. هر بازیگر در این پروژه در بهترین فرم خود ظاهر شده و یکی از جذاب‌ترین سریال‌های اف‌بی‌آی را خلق کرده‌اند. وقتی دقت فینچر در جزئیات و سبک چشم‌نواز او را هم به این معجون اضافه کنیم، با یک شاهکار تمام ‌عیار روبه‌رو هستیم.

2. چیزهای تیز (Sharp Objects)

• محصول: 2018
• سازنده: مارتی نوکسون
• بازیگران اصلی: ایمی آدامز، پاتریشا کلارکسون، کریس مسینا
• امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10

گیلین فلین بی‌شک یکی از موفق‌ترین نویسندگان تریلر جنایی دهه 2010 است و رمان‌های او الهام‌بخش فیلم پرفروش و تحسین‌شده دختر گمشده (Gone Girl) و مینی‌ سریال مورد ستایش چیزهای تیز شده‌اند. مینی‌ سریال چیزهای تیز که توسط فیلم‌ساز مرحوم و خلاق ژان مارک واله کارگردانی شده، با هشت نامزدی گلدن گلوب، دستاوردی برجسته در تلویزیون به حساب می‌آید. ایمی آدامز نقش کامیلا پریکر، خبرنگاری با مشکلات روانی را بازی می‌کند که برای تحقیق درباره قتل و ناپدید شدن دو دختر نوجوان به زادگاهش در میزوری بازمی‌گردد.

در کنار جرایم هولناک، کامیلا باید با گذشته دردناک خانواده‌اش هم روبه‌رو شود که شامل مادر مستبدش (پاتریشیا کلارکسون) و خواهر کوچک‌ترش اما (الیزا اسکانلن) می‌شود که چالش‌های او را دوچندان می‌کنند. تمام بازیگران، از جمله سه زن قدرتمند در مرکز داستان، برخی از بهترین اجراهای دوران حرفه‌ای خود را ارائه می‌دهند. سبک منحصربه‌فرد ژان مارک واله، که در دروغ‌های بزرگ کوچک (Big Little Lies) هم دیده‌ایم، به شکل بی‌نظیری وضعیت روانی شکننده کامیلا را به تصویر می‌کشد.

این سریال از نظر معماهای جنایی، بی‌رقیب است. فاش شدن هویت قاتل، که تنها در 10 ثانیه پایانی سریال رخ می‌دهد، یکی از شگفت‌انگیزترین پیچش‌های تاریخ تلویزیون به شمار می‌آید.

1. سقوط (The Fall)

• محصول: 2013- 2016
• سازنده: آلن کیوبیت، یاکوب فربروخن
• بازیگران اصلی: گیلین اندرسن، جیمی درنان، جان لینچ
• امتیاز راتن تومیتوز: 85 از 100
• امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10

به پایان فهرستمان رسیده‌ایم و برنده این رقابت کسی نیست جز خودِ مامور اسکالی با بازی گیلین اندرسن. هرچند پرونده‌های مجهول بدون تردید شناخته‌شده‌ترین اثر اوست، اما بازی‌اش در سریال سقوط به همان اندازه درخشان است. اندرسن در نقش استلا گیبسون، کارآگاه ارشد، به بلفاست فرستاده می‌شود تا نظارت بر یک پرونده باز را بر عهده بگیرد. خیلی زود متوجه می‌شود با یک قاتل زنجیره‌ای طرفند و در کنار پلیس محلی، دنبال شناسایی عامل این جنایت‌ها می‌رود.

با نگاه سرد و قاطع اندرسن، استلا حضوری مسلط و قدرتمند دارد و زنی است که اهمیتی نمی‌دهد دیگران درباره‌اش چه فکر می‌کنند و عادت دارد در هر موقعیتی مقابل مردسالاری بایستد. در واقع، چیزی که سقوط را در میان انبوه سریال‌های معمای قتل متفاوت می‌کند، همین تصویر خاص از زن بودن در قالب شخصیت استلاست. او در تعقیب یک قاتل زنجیره‌ای که بعدها با نام پل اسپکتور می‌شناسیمش (جیمی درنان)، همدلی عمیق‌تری با قربانیان زن دارد که از دست کارآگاهان مرد برنمی‌آید.

با این حال، با وجود قدرت و شایستگی‌اش، در لحظه‌های انسانی‌تر استلا به ما یادآوری می‌شود که او هم آدمی معمولی است، شاید حتی به همان اندازه آسیب‌پذیر که قربانیان اسپکتور بودند. همین ترکیب اعتمادبه‌نفس و آسیب‌پذیری است که استلا را از بسیاری از همتایانش جذاب‌تر می‌کند. بازی موش و گربه میان پل و استلا هم حال ‌و هوای خاص خودش را دارد. رابطه آن‌ها، برخلاف هانیبال فقط درباره عشق و علاقه نیست، بلکه دینامیکی است آمیخته از تنش جنسی عجیب و خصومتی عمیق که نه قدرت پل را کم می‌کند و نه از اقتدار استلا می‌کاهد.

منبع: مجله مایکت