"تالی" تلخ و شیرین نگهداری از فرزند
زمانی که فیلم شروع میشود، مارلو (با بازی چارلیز ترون) با بچهها بسیار راحت و خوب است، البته هنگام ملاقات با او مشکل میتوان او را بغل کرد، او میگوید: «اکنون سپری شخصی در برابر آغوش گرفتن دارم».
کد خبر :
۵۶۱۵۵
بازدید :
۱۵۲۴
نیویورکر | آنتونی لین، این فیلم دیابو کودی و جیسون رایتمن محصول دورهای است که پرورش کودکان برای والدین به باوری سکولار تبدیل شده است، که با جذابیت و انواع باورها کامل میشود.
در داستان این فیلم جیسون رایتمن کشمکش میان یک مادر با پرستار کودکش اوج میگیرد.
دیابلو کودی نویسنده و جیسون رایتمن کارگردان پس از ساخت فیلمی احساسی در مورد مادر بودن، اکنون فیلم دیگری با همین مضمون ساختهاند. جونو (محصول ۲۰۰۷) آنها در مورد نوجوانی بود که باردار میشود و در برابر سقط جنینی جنین، مخالفت میکند، سپس راضی نمیشود که فرزندش را رها کند تا به فرزندخواندگی پذیرفته شود و با مسائل پیش رو مبارزه میکند.
در داستان این فیلم جیسون رایتمن کشمکش میان یک مادر با پرستار کودکش اوج میگیرد.
دیابلو کودی نویسنده و جیسون رایتمن کارگردان پس از ساخت فیلمی احساسی در مورد مادر بودن، اکنون فیلم دیگری با همین مضمون ساختهاند. جونو (محصول ۲۰۰۷) آنها در مورد نوجوانی بود که باردار میشود و در برابر سقط جنینی جنین، مخالفت میکند، سپس راضی نمیشود که فرزندش را رها کند تا به فرزندخواندگی پذیرفته شود و با مسائل پیش رو مبارزه میکند.
اینجا در فیلم تالی، جایگزینی برای این موضوع نمیبینیم. زمانی که فیلم شروع میشود، مارلو (با بازی چارلیز ترون) با بچهها بسیار راحت و خوب است، البته هنگام ملاقات با او مشکل میتوان او را بغل کرد، او میگوید: «اکنون سپری شخصی در برابر آغوش گرفتن دارم».
مارلو با دروو (با بازی رون لیوینگستون) ازدواج کرده است. او مردی خوش اخلاق و البته کاملا بی مصرف است. شبهای دروو به قول مارلو این گونه سپری میشود: «از پلهها بالا میرود، هدستی روی گوشهایش میگذارد، زامبیها را میکشد و از اتاق بیرون میآید.» آنها دارای دو فرزند هستند؛ سارا (لیا فرانکلند) و برادر کوچکترش جونا (آشر میلس فالیکا) که کودکی ناآرام و شلوغ است، وقتی هم که مارلو پشت فرمان است، به پشت صندلی راننده میکوبد (چرا مارلو او را آن طرف صندلی نمینشاند؟).
مارلو با دروو (با بازی رون لیوینگستون) ازدواج کرده است. او مردی خوش اخلاق و البته کاملا بی مصرف است. شبهای دروو به قول مارلو این گونه سپری میشود: «از پلهها بالا میرود، هدستی روی گوشهایش میگذارد، زامبیها را میکشد و از اتاق بیرون میآید.» آنها دارای دو فرزند هستند؛ سارا (لیا فرانکلند) و برادر کوچکترش جونا (آشر میلس فالیکا) که کودکی ناآرام و شلوغ است، وقتی هم که مارلو پشت فرمان است، به پشت صندلی راننده میکوبد (چرا مارلو او را آن طرف صندلی نمینشاند؟).
مدیر مدرسه هم جونا را شلوغ و پر سروصدا میخواند و میگوید که او شبیه یوکللی (نوعی گیتار) است، آن قدر حواس دیگر دانش آموزان را پرت میکند که شاید بهتر باشد مدرسهاش را تغییر دهد. به هر حال همه چیز به خوبی فراهم است برای متولد شدن بچه سوم مارلو.
وقتی که در فیلم یه مرد لاغر دیگه، نیک و نورا چارلز صاحب فرزند پسری میشوند، بزرگ کردن کودک بسیار ساده پیش میرود: این زوج کودکشان را در گهوارهای گذاشته و گردنبند مروارید مادرش را کنار میگذارند تا با آن بازی کند و سگ فاکس تریری هم مراقبش باشد، و منتظر میمانند تا بچه به سرعت بزرگ شود، به همین سادگی. اما این فیلم در سال ۱۹۳۹ ساخته شد.
وقتی که در فیلم یه مرد لاغر دیگه، نیک و نورا چارلز صاحب فرزند پسری میشوند، بزرگ کردن کودک بسیار ساده پیش میرود: این زوج کودکشان را در گهوارهای گذاشته و گردنبند مروارید مادرش را کنار میگذارند تا با آن بازی کند و سگ فاکس تریری هم مراقبش باشد، و منتظر میمانند تا بچه به سرعت بزرگ شود، به همین سادگی. اما این فیلم در سال ۱۹۳۹ ساخته شد.
در حالی که تالی محصول زمان و شرایطی است (البته تنها میتوانست محصول همین زمان باشد) که در آن بزرگ کردن فرزند به باوری سکولار تبدیل شده است که همراه با فداکاری، قوانین غذایی، اختلافات در نحوه تعلیم، و انواع عقاید مذهبی گوناگون همراه است.
نیازی به گفتن نیست که رایتمن و کودی سرشار از ارتداد هستند و به عقایدشان هم افتخار میکنند. آنها نظرات و عقاید خلاف عرف جامعه را برای افرادی همچون الیزه (الاین تان) جاریِ مارلو در نظر گرفتهاند، کسی که وعده غذایی فرزندش را اماده کرده و میگوید که دخترش مشغول برنامهای استعدادیابی است. مارلو میپرسد که استعداد او در چیست؟ الیزه هم جواب میدهد: «پیلاتیس (نوعی سیستم آمادگی جسمانی و روحی)»
فیلم از کنایه و طعنه فراتر میرود، همان طور که فیلم بالا در آسمان (محصول ۲۰۰۹) ساخته رایتمن وارد قلمروی دنیایی از عجایب میشد. وقتی که مارلو نمیخواهد میا، فرزند تازه متولد شدهاش را نگه دارد، بعدا هم هنگامی که بیرون ماشینی که میا در آن است و گریه میکند ایستاده است و فریاد میزند: «لعنتی»، در این بخش خستگی و کلافه شدن، افسردگی پس از زایمان، و یا حتی بیزاری از ادامه زندگی، ادامه و ساخت زندگی جدید چندان به نظر نمیرسد.
فیلم از کنایه و طعنه فراتر میرود، همان طور که فیلم بالا در آسمان (محصول ۲۰۰۹) ساخته رایتمن وارد قلمروی دنیایی از عجایب میشد. وقتی که مارلو نمیخواهد میا، فرزند تازه متولد شدهاش را نگه دارد، بعدا هم هنگامی که بیرون ماشینی که میا در آن است و گریه میکند ایستاده است و فریاد میزند: «لعنتی»، در این بخش خستگی و کلافه شدن، افسردگی پس از زایمان، و یا حتی بیزاری از ادامه زندگی، ادامه و ساخت زندگی جدید چندان به نظر نمیرسد.
هنگام صرف شام، مارلو غذایش را روی پیراهنش میریزد و آن را در میآورد. سارا میپرسد: «مادر بدنت چش شده؟» متحیر و شوکه میشود که بدن مادرش از شکل افتاده است. این صحنه شام، فرهنگی را نشانه میگیرد که آنقدر نامهربان است که از مادرها انتظار دارد شکل و فیزیک قبل از زایمانشان را حفظ کنند، یا با عجله و سرعتی غیرطبیعی به سر کار برگردند. مادرانگی که تالی به اشاره دارد نه موهبتی خالص است نه مشکلی موقت و مقطعی.
اما بالاخره کمک از راه میرسد. کرایگ (با بازی مارک دوپلاس) برادر ثروتمند مارلو، پیشنهاد یک پرستار کودک میدهد. همچون جنی که از چراغی جادویی بیرون بیاید، تالی (با بازی ماکنیس دیویس) ظاهر میشود؛ دختری جوان، آرام، شوخ طبع و رها. این هدیه الهی در اواخر روزی طولانی از راه میرسد و قول میدهد که از مارلو نگهداری کند. مارلو میگوید: «فکر میکردم که از بچه نگهداری میکنی»، تالی در جواب میگوید: «الان، تو خودت واقعا کودکی هستی».
اما بالاخره کمک از راه میرسد. کرایگ (با بازی مارک دوپلاس) برادر ثروتمند مارلو، پیشنهاد یک پرستار کودک میدهد. همچون جنی که از چراغی جادویی بیرون بیاید، تالی (با بازی ماکنیس دیویس) ظاهر میشود؛ دختری جوان، آرام، شوخ طبع و رها. این هدیه الهی در اواخر روزی طولانی از راه میرسد و قول میدهد که از مارلو نگهداری کند. مارلو میگوید: «فکر میکردم که از بچه نگهداری میکنی»، تالی در جواب میگوید: «الان، تو خودت واقعا کودکی هستی».
از این پس، نظم و آرامش باز میگردد، کیک برای مدرسه بچهها پخته میشود، گل روی میز صبحانه است و مارلو هم راحت میخوابد.
تالی شبیه مری پاپینز (محصول ۱۹۶۴) است البته بدون رئیس بازی، با این تفاوت که مری با صاحب کارش در وان پر از آب گرم نمیرفت، کاری که تالی با مارلو انجام میدهد، رازهایشان را با هم در میان میگذارند و از گروه دو نفرهشان بدون حضور هیچ مردی لذت میبرند؛ و نهایتا شرایط به گونهای پیش میرود که تالی صمیمیت و نزدیکی عجیبی با این خانواده پیدا میکند.
منبع: سایت نقد روز
۰