استرس، ارمغان "اوزارک" برای مخاطب

استرس، ارمغان "اوزارک" برای مخاطب

«اوزارک» سریالی عالی نیست، اما هنگامی که به تماشای برخی قسمت‌های آن بنشینید، به راحتی جذبش خواهید شد، خصوصا که بخش بخش داستان آن شما را کنجکاوانه دنبال خود خواهد کشاند. اگرچه که قسمت آخر از فصل اول آن، آنچنان ما را در بهت و سوال رها نکرد، قطعا می‌توان در طول سریال قسمت‌هایی را به یاد آورد که یک اتفاق به دیگری منجر شده و اتفاقی دیگر رقم خورد و در نهایت برای ما مخاطبان وفادار آن، روز‌هایی بسیار استرس زا به همراه آورد.

کد خبر : ۵۶۸۸۸
بازدید : ۱۵۵۸
نقد سریال اوزارک
1. یک حسابدار که شرکتی در حوزه سرمایه گذاری دارد با خانواده خود در شیکاگو زندگی می‌کند، اما خیلی زود متوجه می‌شویم که درآمد اصلی او از پولشویی برای یک کارتل مکزیکی مواد مخدر است. همکارانش بی آنکه او بداند از کارتل دزدی می‌کرده اند و این شروع دردسری عظیم برای او و خانواده اش است.
او مجبور می‌شود به شهری کوچک به نام «اوزارک» در ایالت میزوری نقل مکان کند، جایی که پولشویی در آن کار بسیار سخت و پیچیده‌ای است.
2. «اوزارک» صرفا، چون سریال نتفلیکس است سریال درجه یکی نیست (اغلب نتفلیکسی‌ها عالی اند)، اما سرگرم کننده است. در آغاز پخش شدن، «اوزارک» شبیه به «برکینگ بد» به نظر می‌رسید. مردی خانواده دوست از قشر متوسط و محله‌های حومه شهر، ناگهان درگیر دنیای خطرناک موادمخدر می‌شود.
بله، قسمت اول و آغاز داستان بسیار آشنا به نظر می‌رسد. کار به جایی رسید که کارگردان / تهیه کننده / ستاره این سریال، جیسون بیتمن نیز آن را مورد اشاره قرار داده و سعی کرد از آن دفاع کند. اما هنگامی که نقد و بررسی‌ها آغاز شد، واقعیت نیز باید آشکار می‌شد.
اوزارک شباهت بسیار کمی با سریال معروف و برنده جوایز شبکه AMC دارد. این سریال کاملا مستقل است، سریال معمولی، اما قابل تماشا که به راحتی در دسترس قرار دارد.
3. سریال «اوزار که پر است از شوخی و طنز. برای یک سریال یا فیلمی که از نشان دادن خشونت گرافیکی و خون ابا ندارد فقط یک الگو می‌تواند وجود داشته باشد؛ طنز و خون؟ جواب فارگو است (در واقع برادران کوئن). چیزی که اغلب سریال‌های آمریکایی را برجسته می‌کند قاعده‌ای جان فوردی است.
جان فورد بود که از طریق سینما برای آمریکا تاریخ نوشت. هالیوود پیروی کرد و این میراث کاملا توسعه پیدا کرد. مکان‌ها در سریال‌های آمریکایی هویت دارند. در دنیا بسیار به ندرت مکان در سینما اهمیت دارد، اما در آمریکا؟ آن‌ها جا به جای کشور خود را با این شیوه جهانی کردند. اسم سریال «اوزارک» است.
شهری در ایالت نسبتا جنوبی میزوری. با خصوصیاتی که حداقل تیتروار به آن اشاره می‌شود. اما مشکل «اوزارک» همینجاست. ضعیف بودن در آنچه می‌خواهد تعریف کند.
4. دلیل آنکه مخاطبان سریال قطعا بیشتر جذب اوزارک» خواهند شد، این است که سریعا وارد داستان شده و حسابدار شیکاگویی داستان را می‌بینیم که به شهر اوزارک» در نزدیکی دریاچه میزوری رفته تا نقش‌های پول آور را دنبال کند که او را نزد رئیس مواد فروشش نیز محبوب خواهد ساخت.
کمی بعد از آن است که داستان پس زمینه «مارتی برداجیسون بیتمن» در صحنه‌های فلش بک نمایش داده میشوند.
5. البته این سریال به اندازه کافی خوب است، خصوصا زمانی که کمی جلوتر می‌رود و «پیتر مولان»، دلال بزرگ هروئین را معرفی می‌کند یا به «جولیا گارنر» فرصت شناساندن خود به مخاطب را میدهد، در حالی که بخش‌های مربوط به او در فیلمنامه کمی سرسری نوشته شده اند، اما واقعا در این کار متقاعد کننده عمل می‌کند.
در کل، سریال توجه را جلب می‌کند، اغلب هم به این خاطر که اتفاقات مختلفی داستانش را رقم می‌زنند و واقعا نمی‌توان حدس زد که چه چیزی در ادامه رخ خواهد داد، اما مخاطب را با خود همراه می‌کند تا ببیند چه اتفاقی در کجا رخ میدهد و چگونه می‌تواند با آن کنار بیاید.
6. بدون کوچک‌ترین اشکالی، بیشترین بخش این سریال را مکالمات شکل داده اند. مارتی همواره با حرف زدن خود را از مشکلات نجات می‌دهد و البته به نظر می‌رسد قدرت متقاعد کردن او در داستان بسیار بیشتر است، تا برای مخاطب. او همیشه راه حل یا ایده‌ای برای پیشنهاد دادن دارد، قدم بعدی‌ای برای طی کردن و البته گاهی حتی خود او از نقشه هایش مطمئن نیست، ولی این ویژگی‌ای است که شخصیت او را زنده نگه داشته وسریال را پیش می‌برد.
«اوزارک» همه این‌ها را برای مخاطبانش ارائه می‌کند و مطمئن میشود که مسیر بهتر شدن را دنبال کرده و ما را در مسیری که می‌خواهد و البته با پیشرفت نیز همراه است، رو به جلو هدایت می‌کند. به کل این سریال قابل قبولی است، حتی با وجود اینکه شخصیت اصلی جذاب و موثری ندارد.
7. «اوزارک» سریالی عالی نیست، اما هنگامی که به تماشای برخی قسمت‌های آن بنشینید، به راحتی جذبش خواهید شد، خصوصا که بخش بخش داستان آن شما را کنجکاوانه دنبال خود خواهد کشاند. اگرچه که قسمت آخر از فصل اول آن، آنچنان ما را در بهت و سوال رها نکرد، قطعا می‌توان در طول سریال قسمت‌هایی را به یاد آورد که یک اتفاق به دیگری منجر شده و اتفاقی دیگر رقم خورد و در نهایت برای ما مخاطبان وفادار آن، روز‌هایی بسیار استرس زا به همراه آورد.
به هرحال حداقل باید ببینیم «ریچل» (با بازی جوردانا اسپیرو )، یکی از معدود شخصیت‌های دوست داشتنی سریال، با پول هایش به کجا فرار می‌کند؛ تا صحبت از اوست، آیا امکان این وجود دارد که او به محور اصلی سریال تبدیل شود؟
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید