نگاهی به فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی

نگاهی به فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی

دیالوگ‌های فیلم با کنش‌هایی نسبتا موفق ممزوج شده‌اند که در خدمت شناسایی شخصیت‌های روایت هستند و با پیشروی زمان، دگرگونی‌های متعددی در شخصیت‌ها بروز می‌یابد که محتوای فیلم را بهتر از هر عنصر دیگر نشان می‌دهند.

کد خبر : ۶۸۲۹۲
بازدید : ۱۴۹۴
نگاهی به فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی
کامل حسینی | در حکایت هزار و یک‌شب وطنِ مادر، زمان سیال ذهنی و عینی عمر کدامین کاراکتر است که روایت را آغاز و ساعت‌ها بعد آن را در زمان واقعی به پایان می‌رساند؟ فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» با یک فلاش‌بک روایتش را آغاز می‌کند و در سکانس بعدی هم جرقه‌ای بر کشمکش‌های میانه فیلم را می‌زند.
همان‌طور که پیداست بیشترین زمان فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» بر منطق شبیه‌سازی شده به آرایه «طباق» به پیش می‌رود یعنی در یک مکان محدود و بسته خانه «منیرخانم» توام با جریان پس و پیش شدن زمان گسترده سیال در عمر منیر و سایر کاراکتر‌ها می‌گذرد.
در میانه روایت با انبوهی از دیالوگ‌ها در لابه‌لای کشمکش‌های میان کاراکتر‌های متعدد در یک مکان محدود در بطن زمان بدون مرز روبه‌رو می‌شویم که پی‌رنگ اصلی و فرعی را به پیش می‌برند. شاید صرفِ وجود دیالوگ فراوان در ساختار فیلمنامه در حقیقت فیلمنامه «آشغال‌های دوست‌داشتنی» به دلیل تم آن و همچنین به سبب وجود عناصر متضاد در ماهیت ذهن و روح شخصیت‌ها لطمه‌ای به توفیق فیلمنامه وارد نمی‌کند وتاثیر چندانی برجای نمی‌گذارد، اما خصلت مکانیکی بیش از اندازه و کمرنگ شدن جذابیت دراماتیکی در ساختار دیالوگ‌ها به کمرنگ شدن جذابیت بصری منجر می‌شود.
نگاهی به فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی
از طرفی دیگر دیالوگ‌های فیلم با کنش‌هایی نسبتا موفق ممزوج شده‌اند که در خدمت شناسایی شخصیت‌های روایت هستند و با پیشروی زمان، دگرگونی‌های متعددی در شخصیت‌ها بروز می‌یابد که محتوای فیلم را بهتر از هر عنصر دیگر نشان می‌دهند.
خرده‌پیرنگ فیلم از طریق فلاش‌بک‌ها ظهور می‌یابد و سپس با ایماژ ورود دوباره به خانه منیر و نمایش گذر عمر هدیه تهرانی و سکانسی دیگر بامعنا و فرم پی‌رنگ اصلی همسو می‌شود. آشغال‌های دوست‌داشتنی داستان زندگی و افکار مختلفی است که در بزنگاه‌های پس و پیش شده یک‌زمان سیال در نزدیک‌ترین زمان حاضر و در پس‌زمینه نقطه ثقل پیرنگ یعنی حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ در تلاقی با همدیگر، عدم مدارا و همچنین عدم توجه به نقاط اشتراکات همدیگر را تجربه می‌نمایند و سرانجام با پیشروی گفتگو‌ها درگیری‌ها و تضاد سابق جای خود را به مدارا و تنزل و پیدایش تدریجی احساس عاطفی انسان مدارانه می‌سپارند.
در حقیقت شدت درگیری‌ها در سکانس‌های متوالی بدون وقفه چنان رخ می‌دهد که در آن‌ها سیمای تاثیر تعلیق و غافلگیری به محاق می‌رود و هر آنچه مخاطب در انتظار آن به‌سر می‌برد دقت و نگاه پاییدن به‌شدت پاسخگویی به چالش‌های است که شخصیت‌های متقابل است و در این میان بازگشت زمان و پس و پیش شدن و سردرگمی وجه نمادین مادر وطن تشدید بحران‌ها به تشدید چنین وضعیتی نقش بسزایی دارد و در این میان باز شدن تدریجی گره‌ها به‌تدریج احساس می‌شود تا پایان بسته‌ای بر بسته شدن کیسه زباله‌های دوست‌داشتنی تا ابد رقم می‌خورد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید