تصاویر؛ ویلا در روستای ذره در؛ رتبه دوم جایزه معماری آسیا

همه چیز از مایا شروع شد. پدر و مادر مایا زمین این پروژه به همراه حوضچه (ذخیره آب زراعی) که در آن قرار داشت را از قبل خریداری کرده بودند و قصد داشتند یک خانه ساده ٢طبقه ییلاقی در آن بنا کنند ، مقداری هم پیش رفته بودند، در مجاورت حوضچه،  یک بنای مربعی ١٢*١٢ با ٩ ستون قوطی لاغر و دیوارهای باربر سنگی ساخته و سقفی بسیار ضعیف بر آن نهاده بودند که در نهایت لرزش زیاد این سقف هم نگرانی هایی ایجاد کرده بود. درست همینجا بود که مایا به دنیا آمد و پدر و مادرش هم که از دوستان ما بودند تصمیم به ساخت بنایی با کیفیت معماری بالاتر و البته حداقل هزینه گرفتند تا بدین ترتیب ما وارد عمل شویم.

نخست می بایست مشکلات سازه ای را حل می نمودیم، از این رو افزون بر تقویت قوطی های اجرا شده ، سازه سقف همکف را مقاوم کرده و بادبندهایی دور تا دور قابهای بیرونی طبقه اول طراحی نمودیم. چسبیده بودن بنای سنگی موجود به حوضچه آب، پتانسیل خوبی بود تا حوضچه را به داخل بنای همکف بکشیم و استخری داخلی و خارجی ایجاد نماییم، به این ترتیب نیمی از بنای همکف، استخر، نیمی نشیمن و آشپزخانه ای کوچک و میانه این دو نیز شومینه ای سنگی شد.  کوششمان را بر این گزاشتیم تا تمامی دیواره های سنگی به همان شکل حفظ شود و قسمتهای الحاقی نیز به صورت سنگی و نزدیک به همان الگو اجرا شود.

با این دید که خانه خانه است از باکسی سفید با سقف شیبدار ٢ طرفه آغاز کردیم و سپس آنرا از خط الراس میانی به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم نمودیم. ورودی و فضاهای عمومی تر در نیمه شرقی و اتاقها و نشیمن در نیمه غربی نشست. از آنجا که هیچ پیش بینی برای پله طبقه اول نشده بود و امکان ایجاد سوراخی در سقف همکف نیز وجود نداشت جعبه غربی را مقداری به سمت شمال لغزاندیم تا امکان جاگذاری  پله از بیرون فراهم آید و ورودی به بالا از زیر کنسول ایجاد شده مهیا شود.

 حداکثر دید و نور از جمله کانسپتهای اصلی بود، شکافتن خط الراس سقف و ایجاد یک نوارشیشه ای حدفاصل سقف ٢ طرف و نیز نماهای سراسر شیشه ای شمالی و جنوبی که پشت بادبندها نشسته ، فضایی شفاف و پر نور را ایجاد نمود. ریتم بازی سایه خرپاها و بادبندها در طول روز موسیقی خود را می سازد که مرهون تصمیم ما در خصوص عریانی این سازه ها بود. فضای زیر شیروانی مانندی که بر بالای باکس سرویس و ناهارخوری ایجاد کرده بودیم هم قسمت مایا شد تا ساعاتی را در روز ، نزدیک به بازی نور و سایه ها به بازی خودش مشغول باشد. ­­جایی که هم در مجاورت آشپزخانه است و هم به نشیمن و ناهار خوری دید کامل دارد و می تواند همه را زیر نظر داشته باشد!

پدر ومادر مایا دوست داشتند یک آلاچیق و باربکیو در مجاورت استخر داشته باشند و از طرفی هم مجموعه سرایداری و تاسیسات نیاز بود، بدین ترتیب تصمیم گرفتیم که در مجاورت شرقی استخر بنایی در ٢ طبقه الحاق کنیم ، آلاچیق در تراز استخر و سرایداری و تاسیسات در زیر آن قرار گرفت و شیب زمین هم کمکمان کرد تا سرایداری را نیز از نور و دید بی نصیب نگذاریم ، در نهایت مسیر چوبی که از درب شمالی ساختمان تا درب جنوبی و میان استخر و آلاچیق امتداد می یابد اتصال این الحاق را قویتر کرد. محوطه نیز به گونه ای دیده شد تا کمترین دخل و تصرف در آن به وجود آید و تمامی نیمه جنوبی زمین به عنوان باغ حفظ گردد

منبع: عصر ایران